eitaa logo
″ذِڪْࢪِحَـضْـࢪَتِ‌اَࢪْبــٰابْ″
796 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
5.7هزار ویدیو
70 فایل
-「 بِٮــم‌ࢪَب‌حُٮــین‹؏› 」 دَربانی‌بِهشت‌به‌رِضوان‌حَلال‌باد آیینه‌داری‌رُخِ‌جانانَم‌آرزوست⁦؛ ونوکـــری‌مااز¹⁴⁰².¹¹.¹⁶شروع‌شد(: تقدیم‌به‌ساحت‌‌مقدس‌حضرت‌صاحب‌′عج′ و‌محضرمبارک‌خانم‌حضرت‌زهراء′س′ درخدمتم؛ https://harfeto.timefriend.net/17485168710524
مشاهده در ایتا
دانلود
″ذِڪْࢪِحَـضْـࢪَتِ‌اَࢪْبــٰابْ″
#رمان #رمان_یادت_باشد #پارت_دویست_و_هشت #شهید_سیاهکالی_مرادی بابا پشت تلفن خبر داد که اسمت رو از ل
قرار شد در دو برگه جدا از هم دو وصیت نامه بنویسد، یکی عمومی برای دوستان، همکاران و مردمی که بعدا میخوانند، یکی هم خصوصی برایپدر و مادرهایمان، برادرها، خواهرها و اقوام نزدیک. شروع کرد به نوشتن. دست به قلم خوبی داشت. چون تازه دوش گفته بود، آب از سر و صورتش روی برگه ها می چکید. گفتم حمید! تو رو خدا روان بنویس. زیاد پیچیده اش نکن. خودمونی بنویس تا همه بتونن راحت بخونن. سرش را از روی برگه ها بلند کرد و خندید. بعد هم به شوخی گفت اتفاقا می خوام آن قدر سخت بنویسم که روی تو کم بشه! چون خیلی ادعای سواد میکنی. وصیت نامه را بدون پاکنویس کردن خیلی روان و بدون غلط نوشت. یک صفحه کامل شد. دست نوشته اش را به من داد و گفت: بخون ببین چه جوریه؟شروع کردم زیر لب خواندن با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد(ص). این جانب حمید سیاهکالی مرادی فرزند حشمت الله، لازم دیدم تا چند جمله ای را از باب درد دل در چند سطر مکتوب نمایم. ابتدا لازم است بگویم دفاع از حرم حضرت زینب  را بر خود واجب میدانم وسعادت خود را خط مشی این خانواده دانسته و از خداوند می خواهم تا مرا در این راه ثابت قدم بدارد... اشکم جاری شد. هرچه جلوتر می رفتم گریه ام بیشتر می شد. اما من می نویسم تا هر آن کس که می خواند یا میشنود بداند شرمنده ام از ین که یک جان بیشتر ندارم تا در راه ولی عصر(عج) و نایب برحقش امام خامنه ای (مدظله العالی) فدا کنم...  اشک هایم را که دید گفت: نشد خانوم! گریه نکن. باید محکم و با اقتدار وصیت نامه رو بخونی. حالا بلند شو بایست. می خوام با صدای...... 🏴https://eitaa.com/zekrhazratarbab🏴