eitaa logo
روضه و عبادات نیابتی
337 دنبال‌کننده
11 عکس
15 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
yeknet.ir_-_roze_-_98.05.01_-_haj_mansour_arzi.mp3
5.38M
|⇦•عالم بدون روی تو ... و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج منصور أرضی•✾•
|⇦•ای رئوف همیشه خوب.... و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ سیدمهدی حسینی •✾• صَلَّیَ اللهُ عَلَیکَ یا علیّ بنَ موسَی الرِضــا ای رئوف همیشه خوب، سلام پیش تو می‌شود دلم آرام شد زیارت همیشه نیمه تمام هرکه رویت ندید، شد ناکام کاش قلب مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیر تو بُریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه رویِ تورا ندیدم من طعم آغوشِ تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست، رویِ سرم کشیدی تو این رئوفی که می‌شناسم من رَد نکرده ز خانه‌اش دشمن پسرِ فاطمه است پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلا دردهامان دوا شود اینجا گِرِهِ کور واشود اینجا تو گنهکار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی راهم از حادثه به تو افتاد عوضم کن تو را بجان جواد شاهِ گنبد طلا، امام رضا جلوه‌های خدا، امام رضا بقیع و سامرا، امام رضا نجف و کربلا، امام رضا صاحبِ سرزمین ایرانی تو برای همیشه سلطانی قبله‌ی نور حضرت خورشید نورِ حیدر زصحنِ تو تابید هر شب از گنبد تو بی تردید می‌شود جلوه‌ی نجف را دید در حریمِ تو زائرِ نجفم با سلامی مسافرِ نجفم صحن هایت بهشت این دنیاست چون حریم تو جنت الزهراست کُنجِ باب الجواد، عرشِ خداست چون نسیمش نسیمِ کرببلاست در حرم هرغروب، بی تابم یادِ صحن و سرایِ اربابم تا کشیدی عبا به روی سرت نظر انداختی به دور وبرت یک نفس پاره پاره شد جگرت جمع کردی زکوچه بال و پرت سرِ پا بودی و زمین خوردی ناگهان نامِ مادرت بُردی همه درهایِ حجره را بستی روی پهلو گرفته‌ای دستی یادِ گودالِ کربلا هستی کِی گرفتار عده‌ای مستی بین یک دسته گرگ، شیر افتاد جایِ تنگی حسین گیر افتاد لبش از تشنگی تکان می‌خورد نیزه او را به هر طرف می‌بُرد گُل لبهاش با لگد پژمُرد نیزه داری گلویِ او آزُرد عده‌ای صبرِ خواهرش بُردند دورِ لب تشنه آب می‌خوردند تا بدن پایمال مرکب شد وقت دیدار، نیمه‌ی شب شد از حسینی که نامرتب شد حنجری پاره سهم زینب شد چه حسینی مرمل بدماء چه حسینی مقطع الاعضاء در کنار تنی که شد بی سر نیمه شب خواهر آمد و مادر دو زنِ مو سپید و یک پیکر وا نمودند تا ز سر معجر ناگهان ساربان ز راه آمد بهرِ غارت به قتلگاه آمد
|⇦•دلم شده زائر... و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾• دلم شده زائر دوباره مثل کبوترم نداره راهی جز به سوی مشهد سوی حرم شکسته بغضمان به یادِ تو آ آ آ حرم آرزوی ماست حج فقراست عرش خداست آهویی دلشو به تو داد اومده سوی بابُ الجواد خونه ی کریم داره نشون همیشه با گدای زیاد *شعر امام رضاست ولی می گیم حسین حسین وای حسین وای...* پشت درِ خونَت دوباره نشسته یک گدا در می زنه سائل أاَدخُلُ یا امام رضا آ آ آ حرم بوی عطر و عود این اذن ورود لطفِ تو بود تا حرم دلمو کشیده کسی این جور آقا ندیده در نبسته به من همیشه آقا آبرومو خریده حسین وای حسین وای حجره ی دربسته به روی خاکا گذاشته سر مسافری اومد از مدینه با چشای تر آ آ آ سرش بر پای پسر قلب شعله ور شد نوحه گر نوحه خوان شد امام غریب یادِ روضه ی ابن شبیب خیمه گاه پُر از آتش و قتلگاه پُر از بوی سیب «حسین وای حسین وای» دوباره دلتنگی دوباره حسرت دوباره آه دوباره بی تابی دوباره فکر دوبارِگاه آ آ آحرم ای شاه کرم روزیم کن آقا بازم برم سینه زن فقط آرزوشه تو حرم بشینه یه گوشه از خداشه یه بار ببینه که ضریحِ تو روبروشه «حسین وای حسین وای»
|⇦•برای آینه بودن..‌‌. و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾• یاد وصیت حرف مادرش افتاد،از مدینه که می خواستن برن همه قافله حرکت کرد یه مرتبه ابی عبدالله نگاه کرد دید خانم ام البنین جلو دروازه ی مدینه ایستاده یه نگاه به ابوالفضل‌ کرد گفت :عباسم! مگه با مادرت خدا حافظی نکردی؟ گفت: چرا آقا جان! گفت چطور مگه؟ گفت نگاه کن ببین اومده جلو دروازه شهر برو برس به مادرت ببین امرش چیه ..رفت قمر بنی هاشم خانم ام البنین گفت: عباسم! داداشات هم صدا بزن ..مرحوم ربّانی تو ستاره‌ی درخشان مدینه این جوری نقل می کنه: میگه داداش های عباس هم اومدن دور مادر چهار تا شیر نر حلقه زدن دستهاشونو گرفت تو دست خودش گفت دارید از مدینه میرید منِ مادر به گردن شما حق دارم یا نه ؟ گفت :اون آقا رو ببینید حسین رو نشون داد. اون آقا رو میبینید؟ آره مادر شماها به دنیا اومدید دورش بگردید میخوام با حسین برید مبادا بی حسین برگردید. وصیت من اینه تا نفس دارید دورش بگردید. نمیخوام تا زنده اید یه تار مو از سرش کم بشه ..دونه دونشون انتخاب شدن خصوصاً عباس.... برای آینه بودن که انتخاب شدم چو ماه مَطلع الاَنوار آفتاب شدم مرا هر آینه ذُخرُ الحسین می خواندند *تو صفین مگه نبود نقاب بست رفت وسط میدان جوری لشکر رو تارو مار کرد چهارده ساله بود همه موندن این نوجوون کیه امیرالمومنین فرستاده وسط میدون؟! صدا زدبه یکی از یارانش برید برش گردونید..حضرت دستور داد برو تو خیمه استراحت کن...یاران گفتن آقا میذاشتید بجنگه حضرت فرمود نه ! "هذاذُخرالحُسین" این ذخیره کربلای حسینمه..* مرا هر آینه ذُخرُ الحُسین می خواندند دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم *روضه ابوالفضل محاله با آرامش خونده بشه دلیلشم خود کربلاست ابی عبدالله گریه زیاد کرده.. کربلا کنار قاسم "وَ رَفَعَ صُوتَهُ بِالبُکاء" بلند گریه کرد. کنار علی اکبر " و َبکی بُکاءً عالیاً"بلند گریه کرد. اما کنار ابوالفضل گریه نکرد نوشتن وَصَرخ الحسین صَرخه بالاتر از ضجه است صَرخه یعنی داد زدن...* امان که مشک تهی آبروی من را ریخت من از خجالت لبهای تشنه آب شدم چقدر نیزه ی تشنه به جان من افتاد که جرعه جرعه پر از زخمِ بی حساب شدم *بدنهای مختلفی رو ابی عبدالله دید دیگه بالاتر از ارباً اربا نبود..تو‌مقتل فقط یه جمله هست..خبر داری فقط دستهاش رو نزدن؟ خبر داری دوتا پاهاش رو قطع کردن؟ خبر داری اینقدر تیر زدن دیگه جا تو بدنش نبود..؟ به جای دست بریده دو بال سهمم شد پناه روسری و خیمه و حجاب شدم دلم شکست سرم را به حرمله دادن که مزدِ ذبحِ علی، کودک رباب شدم *ابی عبدالله اومد بالاسرش نوشتن آروم نشست بالا سرش دو دستی سر رو جمع کرد آروم تیر رو در آورد..دید چشم سالم داره اشک میریزه. اشک رو با پرِ شالش پاک‌ کرد..چرا داری گریه می کنی؟گفت: برادر گریه ام برای شماست الان شما سر منو از رو‌ خاک برداشتی اما یک ساعت دیگه کی میخواد سر آقای من رو برداره؟....
|⇦•از من ناامید نشیا... و توسل به سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفسِ حاج مهدی حسینی •✾• جوونیمو توی؛ گناها سر کردم چقده صبر کردی شاید دوباره برگردم تو خوشیام اصلا؛ به تو حواسم نیست یه روزی میفهمم جز تو رفیقی واسم نیست از من ناامید نشیا سنگ رو یخم نکنی! من شاید به درد بخورم سهمِ دوزخم نکنی شرمنده ام خودم میدونم اونی که میخوای نشدم هر دفعه یه جوری زدم زیر وعده های خودم بازم دستمو بگیر با لطف همیشگی محتاج نگاهتم اصلا هر چی تو بگی فقیرُکَ بِبابِک یا بابَ النِّجات یا بابَ النِّجات یا بابَ النِّجات آخه به غیر از تو مگه کیو دارم؟ همه ی هستیمو آقا به تو بدهکارم همه جا رسوای خوب و بدم کردن! تو قبولم کردی جز تو همه ردم کردن تو بهتر از همه کس میدونی؛ راز منو دوست دارم هر چی رو که یادت میندازه منو بُردنِ اسم حسین لطف زهرا به منه نوکر؛ زیر علمت واست سینه میزنه اسمت روی لبمه تا جون دارم آقا جون؛ عشقت رو نگیر ازم واسه ی گدا بمون فَقیرُکَ بِبابِک یا بابَ النِّجات یا بابَ النِّجات یا بابَ النِّجات
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔸امروز بیایید فقط به امام حسین نگاه کنیم و فقط محو جمال او باشیم. به مناجات کردن او نگاه کنیم و لذت ببریم؛ مثل وقتی که زیارت ال یاسین را میخوانیم و سلام به ارکان نماز امام زمان میدهیم و می گوییم: 🔹السلام علیک حین تصلی و تقنت السلام و علیک حین ترکع و تسجد… امروز هم به ارکان مناجات او خیره شویم و سلام دهیم سلام به آن دندان قشنگ حسین چقدر زیبا دعا می خوانی و مناجات می کنی ! چقدر زیبا با خدا حرف میزنی!… ▪️نمی دانم ان نامرد چطور دلش امد با چوب خیزران به این لب و دندان بکوبه؟ لب و دندانی که تلاوت قران میکند بوسیدنی است، یزید! چطور به این لب و دندان اهانت میکنی؟😭 ظالما بر قلب من اگر مزن چوب کین بر این لب انور مزن گر زنی پنهان بزن ای بی حیا  پیش چشم نازنین دختر مزن رحم کن بر حال زار مادرش بر دل زهرا دگر نِشتر مزن بوسه کرده فاطمه بر این لبان آتش کین بر لب مادر مزن شرم کن از روی جدش مصطفی آتش اندر قلب پیغمبر مزن باب زارش کرده بوسه این لبان  آتش کین بر دل حیدر مزن
روضه کوتاه از ادب حضرت ام البنین سلام الله علیها ⚫️ شهادت حضرت سلام الله علیها 🔻 * بی بی گرچه گفتی، کنیز زهرایی مادری کرده ایی برای حسین گفتی، گفتی ام البنین صدات کند بخدا هی روضه میاد تو سرم؛ یه روز دوتایی با امیرالمومنین نشسته بودن، خانم ام البنین، گفت علی ازت یه چیزی بخوام،بگو خانمم، گفت میشه دیگه منو فاطمه صدا نکنی، گفت برا چی؟ اسم به این زیبایی، من فاطمه میگم غما عالم از دلم میره بغض کرد ام البنین، گفت من جانم برا فاطمست، اما تا به من میگی فاطمه بچه های زهرا منو یجور نگاه میکنن، علی، دیگه به من فاطمه نگو بچه ها دلشون مادرشونو میخاد؛ ای جانم به تو خانم با این همه ادب گفتی، گفتی ام البنین، صدات کنم گفتی، ام البنین فدای حسین پسرت را معرفی کردی اوست، نیروی دستهای حسین بی بی هر چه را که، به دست آوردی همه را ریختی به پای حسین بی بی جان نخل امید تو به خاک افتاد خبرش را بشیر خواهد داد... 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
4_5884119811293711828.mp3
1.44M
گریه میکنه_یه مادر مرثیه خون داره با رباب _گهواره رو میده تکون گریه میکنه_وقتی که میشنوه حرم ناله میزدن_به خیمه ها آب برسون تشنه کنار دریا آبی نخوردی آخر تو سر بلندم کردی شیرم حلالت مادر یوماه یوماه آب از خجالت تو آب شد یوماه یوماه مشکت شرمنده‌ی رباب شد یوماه یوماه ویلی علی شبلی ... تشنه بودی و_نخوردی از آب فرات تشنه جون دادی_بمیره مادرت برات تیر حرمله_نذاشت به خیمه برسی ماه من بگو_چی اومده سر چشات وقتی جلو چشمات بود عکسِ لبای اصغر بی آب نرفتی خیمه شیرم حلالت مادر یوماه یوماه رفتی توو خیمه قحط آب شد بی تو زینب راهی مجلس شراب شد یوماه یوماه ویلی علی شبلی ... حرف غیرتت _ شده زبونزد همه غیرتو چه خوب_نشون دادی توو علقمه آرزومه که_منو شفاعتم کنی روز محشرت_که هستی پیش فاطمه الحق که عباسی و بودی قد ِ یه لشکر بودی پناه زینب شیرم حلالت مادر یوماه یوماه بعد از داغت واویلتاه شد یوماه یوماه بعد از تو زینب بی پناه شد یوماه یوماه ویلی علی شبلی ...