Mahmoud Karimi - Muharram 1402 (3)(5) (320).mp3
13.11M
|⇦•شده شب تار....
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمود کریمی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شده شب تار، هر روزم
به تیغ آه، جان سوزم
بدون بیرق، سردارم
بدون شمشیر، پیروزم پیروزم پیروزم
فَاَمَّا الیتیم، یتیم حسین
شده سرفراز، در عالمین
فَاَمَّا السلام، فقط یک کلام
عشق والسّلام، سلام بر حسین
به بال عشق شهپرم، رقیه ی اطهرم
حسین را دخترم، من نوه ی حیدرم
ما زنده کردیم، اسلامو
مستحباتو، احکامو
عمه چرا این، بی دینا
کفن نکردن، بابامو بابامو بابامو
ببین جان دین، به من سر زده
اومد از فراق نجاتم بده
شعار تو بر لبم، مُبَلِّغ مکتبم
فاطمه ی قافله، من زینب زینبم
حسین را دخترم، من نوه ی حیدرم
غصه نخور بابا، دردم
فقط یکم دل، گیری بود
اگه نخوردم، من چیزی
فقط دلیلش، سیری بود
غصه نخور که، دندونام
اگه که افتاد، شیری بود
موهام شد سفید، فدای سرت
بذار دق کنم، برای سرت
فدات بشه دخترت، چی اومده بر سرت
تو میشی مهمونم و من میشم مادرت
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمود_کریمی
|⇦•کربلای همه دستته...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهااجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کربلای همه دستته خانوم سه ساله
دلِ دیوونه پابستته خانوم سه ساله
هستیِ عالم از هستته، خانوم سه ساله
ایمانم رقیه، جانانم رقیه
ای عشق علمدار، عمّه جانم رقیه
گنبدت عین ماه روشنه خانوم سه ساله
حرمت آرزوی منه خانوم سه ساله
نبضم از عشق تو میزنه، خانوم سه ساله
تو دنیامو دادی، کربلامو دادی
کارم که گره خورد، هر چی میخوام رو دادی
پای عشق تو من سر میدم خانوم سه ساله
پای تو خون حنجر میدم خانوم سه ساله
دلمو تا حرم پر میدم، خانوم سه ساله
ای عشق زلالم، با تو خوبه حالم
سر میشه به یادت، هفته و ماه و سالم
به باباییت بگو کارمو خانوم سه ساله
بگو خیلی دوست دارمو خانوم سه ساله
تو میدونی فقط چارمو، خانوم سه ساله
بانوی بهاری، عشق موندگاری
اسم رمز فتح دل اربابو داری
نوهی حضرت مادری خانوم سه ساله
میدونم نوکرو میخری خانوم سه ساله
اربعین کربلا میبری، خانوم سه ساله
ای ماه شب تار، محشر میشه انگار
وقتی که میخندی، روی دوش علمدار
ایمانم رقیه، جانانم رقیه
ای عشق علمدار، عمّه جانم رقیه
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#ایام_صفر
#سید_امیر_حسینی
1402042902(1).mp3
19.95M
|⇦•کنج عزلت...
#مناجات و توسل به حضرت صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاجمحمد رضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کنج عزلت نشین و تنها باش
بین گمنام هاش، پیدا باش
پی سیر وسلوک اگر هستی
خاک شو محضرش تمنّا باش
آخرت،میوه همین دنیاست
پس از امروز، فکر فردا باش
نمکِ عاشقی به رسوایی است
با جماعت نباش و رسوا باش
دست پیش کسی داز نکن
سائل دستهای سقا باش
علف هرز هم اگر بودی
در زمین حسینِ زهرا باش
گرچه اصلاً به تو نیازی نیست
پای کار حسین امّا باش
میل داری به روضه ی رضوان
هر کجا روضه بود آنجا باش
هدف از گریه، خنده ی زهراست
بی خیال ثواب عقبی باش
گریه کن پا به پای طفلی که
گریه می کرد با سر باباش
گفت حالا که آمدی بابا
یا مرا با خودت ببر،یا باش
راستی دختری که آن کوچه ست
کتک سیر خوردم از باباش
به من و روسریم فکر نکن
فکر بی معجری زنها باش
«حسین....»
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
|⇦•شبم روشنه..
#زمزمه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاجمحمد رضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شبم روشنه، دلم گلشنه
شب آرزومو سحر اومده
شده باورم، عزیز دخترم
که امشب کنارم پدر اومده
اگر ناله کردم گرفته صدام
اگرچه پر از آبله شد پاهام
ولی عاقبت حاجتم شد روا
نشستم یه شب رو بروی بابام
اومده بابام دیگه چی میخوام
قد من خمید،موهام شد سفید
چه کس ناله های دلم رو شنید
که زجرِ پلید موهامو کشید
تنم رو روی خاک صحرا کشید
حالا که خرابه شده سوت وکور
چرا غرق خونی بلا از تو دور
چرا رو موهات خاک وخاکستره
مگه رفته بودی به کنج تنور
بلا از تو دور بابای صبور
*همچین که ناله ی این بچه بلند شد تو خرابه روایت میگه خوابیده بود گویا تو خواب مجلس یزید ملعون رو دوباره دید اون نانجیب داره با چوب خیزران میزنه.. بلند شد از خواب هی داد میزنه، گریه میکنه، همه ی اهل خرابه بیدار شدند زین العابدین اومد آرومش کنه هر کاری کرد نتونست بچه از گریه بیهوش شد.. دوباره به هوش اومد هی میگفت: ابتاه.. ابتاه
طاهر دمشقی خادم یزید ملعونه میگه یه مرتبه صدای ناله رو شنیدم اونایی که رفتند حرم بی بی ميدونند فاصله ای نیست از کاخ یزید ملعون تا خرابه. شب مخصوصا کسی ناله بزنه صدا میرسه.. میگه یه مرتب سر داخل تشت بود روپوش کنار رفت دیدم سر از داخل تشت بالا اومد «تعجب نکنیا از این معجزه هایی که سیدالشهدا داشته از کربلا تا شام زیاد بوده یکیشم همینه» یه وقت دیدم صدا میزنه.. "یا أُختاه أُسکُتی إِبنَتی" بچم رو آروم کن.. دل تو دل حسین نیست صدا ناله ی رقیه داره میاد.
یه مرتبه این نانجیب از خواب بیدار شد گفت: چه خبر شده؟ این سر و صداها برا چیه؟گفتش به گمانم یکی از نازدانه های حسین بهانه ی باباش رو گرفته. گفت: باباش رو میخواد؟! خب براش ببرید. سر رو داخل تشت گذاشتم داخل طبق گذاشتن همچین که اومدن از در خرابه وارد کنند. دیدند عمه سادات دوان دوان اومد میدونه چه خبره. فرمود؟ من خودم آرومش میکنم سر رو داخل نیارید...نانجیب از خواب نحسش بیدار شده بود میگه تا سر رو گذاشت مقابل دختر چنان...*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
|⇦•مبهم شده ..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاجمحمد رضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*گفت بابا...
مبهم شده مانند تصویر تو تصویرم
تو کشته ی اشکی و، من اشک است تقصيرم
*امام سجاد علیه السلام فرمود: هر لحظه ای که یه دونه از این زن و بچه ها گریه میکردند با نیزه ها روی سرشون می زدند...
آسان گرفتی امتحان عشق را ازمن
آغوش خود را باز کن من سخت میگیرم
جز گیسوان سوخته شاهد نیاوردم
من شمع، دنیا آمدم پروانه میمیرم
من باتو آخر سر سرِیک سفره مهمانم
تو بوی نان میدی ومن از زندگی سیرم
*بابا کجا بودی بابا؟! چرا محاسنت سوخته بابا... ؟!بابا!یه وقت نگی چرا تو به دیدنم آمدی موهام آشفته ست..؟*
شانه به مویم میزنم اما گره خورده
با گیسوان سوخته هر روز درگیرم
مثلِ غروبِ کنج ویرانه پدر جان از دست بزرگ و کوچک این شهر دلگیرم
دیشب کسی خرما ونان آورد رد کردم
گفتم به او خیلی کتک خوردم دگر سیرم
*برا ما صدقه نون و خرما میارید؟همه ی عالم سر سفره ی ما روزیشون رو میبرند..*
گفت طی شدتمام کودکی هایم کنار شمر
حالا سراغم آمدی حالا که من پیرم
بابا! من از این شاکیم
من گریه کردم جای من عمه کتک خورد
خسته شدم از بس که اینجا دست وپا گیرم
گفت بابا هرجا سراغت رو گرفتم زجر من را زد
خوب است اینجایی سراغت را نمیگیرد
من که گرفته گیسویم دست عوالم را
موی مرا پیچیده دستش محض تأخیرم
*بابا دیگه نمیتونم راه برم نه ساعت مارو رو پا نگه داشتند اجازه نمیدادن یه لحظه بنشینیم براچی این همه معطلی.آوازه خونها بیان! رقاصه ها بیان! میخواستند از ما پذیرایی کنند...*
من آمدم پیش خودت راحت شدم بابا
اما رباب آشفته شد هنگام تطهیرش
*آب میریختند رو بدن از یه طرف رباب داد میزد.. یازهرا! از یه طرف زینب فریاد میزد وا اماه..!
اینی که گفتند زنِ غساله اومده شاید اومده باشه اما اومده اجازه نداشته دست به این بدن بزنه،عصمت اللهِ بدنش رو فقط باید زینب شسته باشه غیراز این نیست زین العابدین هم کمک کرده... اما یه سوال کرد زن غساله وقتی بدن رو دید ما بین کتف این خانوم دید کبوده یه کبودیه عجیبه گفت این سیاهی که بین کتفشه براچیه؟ زینب سلام الله علیها ناله ای زد فرمود اون لحظه ای که آب رو آزاد کردند آب دست شمر بود این بچه دوید بره یه مقدار آب بگیره چنان با کعبه نی زد رو زمین افتاد این جای اون روزه..
"أبتاه!مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی!
أبتاه! منْ ذَا الَّذي قَطع و ريدَيْكَ..أبتاه! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟ "
*کی رگهای گلوت رو انقد نامرتب بریده؟
بابا جان! کی محاسنت رو اینطور به خون آلوده کرده!؟
*اما دیگه چشماشم خوب نمیبینه انقدر تازیانه به این سر زدند. عمه اش زینب هم همینطور بود ..عبدالله وقتی که داشت میرفت چشمش نمیدید براهمین قافله رو همراهی نکرد. وقتی بی بی برگشت شام او دست به دیوار میکشید و راه میرفت دید یه سیاهی هم همینطور داره میاد اونم دست به دیوار میکشه وقتی که نزدیک شد دید خانوم حضرت زینبه !گفت: بی بی جان اینو دیگه ندیده بودم نشنیده بودم چشم شما سالم بود رفتید قربونت برم فرمود: عبدالله آنقدر تازیانه به سرمون زدند...
حالا این بچه دست میکشید رو صورت بابا یه مرتبه رسید به لب ودهان پاره پاره شده یادش افتاد اون روز تو مجلس یزید هی با چوب میزد.. گفت: "يا أبتاهُ، لَيْتني كَنت قَبل هذا الْيَومِ عمياءَ" ایکاش کور شده بودم نمیدیدم..*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
1402042906.mp3
37.71M
|⇦•بخواب دخترک...
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاجمحمد رضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بخواب دخترک معصومم
بخواب رقیه ی مظلومم
آروم آروم ببند چشاتو
عمه نبینه گریه هاتو
لالایی قول میدم بهت میاد بابایی
لالایی چند وقته همش روی خاکایی
قربون دستای کوچیکت
قربون اون پاهای خسته ات
قربون بازوی کبودت
قربون پهلوی شکسته ات
«لالایی لالایی میادش بابایی»
بخواب خدا بزرگه جونم
بخواب کلافه ای میدونم
دلت میدونم پُره درده
بابایی داره برمیگرده
«لالایی امشب روی دامن زهرایی»
لالایی چند وقته
که زیر دست و پاهایی
چقدر شدی شبیه زهرا
قربون قامت کمونت
چقدر شدی شبیه بابات
قربون موی پریشونت
«لالایی لالایی میادش بابایی»
بخواب رو پای عمه آروم
بخواب گلم رقیه خانوم
بیا ستاره ها رو بشمار
خورشید داره میاد انگار
لالایی دیدی گفتمت میاد بابایی
لالایی امشب راحت از غمِ دنیایی
دیگه داره خوب میشه زخمات
داره تموم میشه اسارت
قربون روسری سوختت
قربون پیراهن پاره ات
«لالایی لالایی میادش بابایی»
صل الله علیک یا سیدناالغریب
صل الله علیک یا سیدناالمظلوم
صل الله علیک یا سیدنا العطشان یاحسین
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
1402042907.mp3
17.66M
|⇦•امشب سوی من..
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاجمحمد رضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امشب سوی من باد صبا خوش خبر آمد
پدر ازسفر آمد
در ظلمت ویرانه فروغ سحر آمد
پدر از سفر آمد
سلام، سر از نی رسیده
سلام، قدمت روی دیده
سلام، برآن رگهای بریده
سلام، لب ودندان شکسته
سلام، به دوتا پلک بسته
سلام، ای زلف به خون نشسته
«أبا المظلوم باباجان باباجان»
قلبم شده هر ثانیه دلتنگ برایت
به قربان صدایت
با دختر خود حرف بزن جان به فدایت
به قربان صدایت
بگو چه شد از ما بریدی
بگو سرِ نیزه چه دیدی
بگو فریاد مرا شنیدی
ببین که خرابه نشینم
ببین نتوانم ببینم
ببین من افتاده بر زمینم
«أباالمظلوم باباجان باباجان»
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
1402042911.mp3
12.94M
|⇦•دستای عمو اباالفضل...
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاجمحمد رضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دستای عمو ابوالفضل سقاخونه ی رقیه
گاهی پرچمو گذاشتم روی شونه ی رقیه
سیدِ عالمه نوه یِ فاطمه
این شگفتی فقط تو بنی هاشمه
تو همون سن کم عقل چهل ساله داشت
با چهل ساله ها دم به دم ناله داشت
وصلی الله ابا عبدالله
میگفت الابالله ابا عبدالله
به هر قیمت این ذکر رو گفتن
یعنی زده تو میدون با ابا عبدالله
«یا رقیه یا رقیه »
جانم نازنین رقیه اسم دلنشین رقیه
کربلا اسمتو بردیم صبح اربعین رقیه
روح و ریحان بگو دم طوفان بگو
ابوفاضل میگه یه عموجان بگو
گفتی عمم الآن وقتِ اعجازشه
خطبه خوندی یکم نفسش تازه شه
چهل منزل الله اکبر محشر
چهل منزل یادآوری شد خیبر
چهل منزل همرزم خانوم زینب
به وقت غوغای بنات الحیدر
«یارقیه یارقیه..»
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری