❄️قلمم یخ زده، زمستان است
نوشتن جنس دارد، گاهی زمخت و آزار دهنده، گاهی نرم و شکننده.
نوشتن صدا دارد، گاهی ضربدار و آهنگین، گاهی آرام و دلنواز.
نوشتن رنگ دارد، گاهی مانند شب سیاه در آرزوی نور، گاهی مانند آسمان و دریا، آبی، گاهی سفید چون برف.
قلم هم انگار فصلی مینویسد، بعضی از فصلها بیشتر جنب و جوش دارد، بیشتر میچرخد، بیشتر میلغزد، بیشتر...
باز زمستان شد و قلمم سرد و غمگین، گویی هنوز در سوگ رفتن پاییز نشسته است!
به قول اخوان ثالث:
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان،نفسها ابر، دلها خسته و غمگین،درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه، زمستان است.
✍️نجمه صالحی
#صبح_پنجمین_روز_زمستان
#زمستان
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
🔆جمکران
درد من پیشینه دارد جمکران
قدمت دیرینه دارد جمکران
🍃الحمدلله علی کل حال🍃
#به_وقت_خدمت
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
🥀قال رسول الله صلی الله علیه و آله:إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.🥀
ظاهر ساده و آرامش را چند سال پیش دیده بودم، با آرامش صحبت میکرد و مهربانانه راهنمایی.
امسال در همایش امام حسن عسکری علیه السلام نیز دوباره ایشان را ملاقات کردم، نکاتی در مورد مقالهام در زمان ارائه پنل، یادداشت کردند و چون فرصت نبود با تواضع گفتند بعدا اعلام میکنند. منتظر ماندم تا مراسم و انتخاب مقالات برگزیده و... تمام شود، بعد از اتمام مراسم به سالن نگاه کردم، نبودند. در سالن ورودی دانشگاه دیدمشان و با خواهش خواستم نکات نقد را بگویند با مهربانی گفتند:«ابتدای ارائه سوال برایم مطرح شد که تا آخرش به برخی از آنها پاسخ دادیدو...» هر چند متوجه شدم نکاتی بوده ولی نگفتند، اصرار نکردم تشکر کردم و خداحافظی.
با اینکه چند بار بیشتر ایشان را ندیده بودم اما این ظاهر آرام و ساده ایشان برایم عجیب و احترام آمیز بود.
با وجود علم و آثار زیادشان، بسیار متواضع بودند و این صفت را همهی افرادیکه با ایشان در ارتباط بودند، اعتراف میکنند. یک ضرب المثل قدیمی است که میگویند «درخت هر چه پر بارتر افتادهتر!» مصداق بارزش مرحوم دکتر سید محمود سامانی بود که امشب بار سفر بستند و مسافر بهشت شدند.
آری امشب، شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها، این استاد تاریخ به سفر آخرت کوچ کردند و جامعه تاریخ را به سوگ نشاندند. روحشان غریق رحمت الهی
صفحه یادبود استاد سامانی👇
https://iporse.ir/6221043
#مقاله
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
🥀نبیند کسی کاش بیمادری را
چه حال عجیبی چه حس غریبی🥀
پ.ن:تصویر و متن ارسالی از طرف یکی از همراهان خوشذوق کانال
#فاطمیه
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️ویدیوی جالب در مورد پدر کریستوفر و مطالب شنیدنی در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها و حضرت زینب سلام الله علیها
🔷 کریستوفر کلوهسی، یک کشیش مسیحی کاتولیک اهل ایتالیا است که رساله دکتریاش را به تز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها اختصاص داد و شبهات وهابیت را به چالش کشید و زندگیاش با یاد آن حضرت، رنگ و بویی تازه یافت. از همین رهگذر بود که شیفته شخصیت دختر بزرگوارش حضرت زینب کبری سلام الله علیها شد و با استمداد از آن دو بانوی بزرگ، آثار مهمی منتشر ساخت. او با احساس میگوید نیمه قلبش را به حضرت زهرا و نیمه دیگر را به دختر رشیدش حضرت زینب سلام الله علیهما بخشید.
🍃پیشنهاد تماشا🍃
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
ثانیههای مبارک
داستان خلقت، داستان عجیبی است، خداوند در شش روز یا شش دوره یا شش هنگام، جهان خلقت(آسمانها و زمين و... ) را آفرید، در دو روز اول زمين و دنيای مادی آفريده شد و مواد مورد نياز حیات در دو روز بعدی و در نهايت در دو روز آخر آفرينش، آسمانها و حيات معنوی خلق شد؛ و خلاصه که در روز آخر ابر و باد و مه و خورشید و فلک گرد هم آمدند؛ گویی در روز جمعه، تمام آفرینش تکمیل شده است و جمعه شد روز اجتماع و چه روز مبارکی!
جمعه با این هدایای الهی مبارک شد بر ما و چه مبارکتر خواهد شد با رسیدن آخرین بهارش!
در میانه راه مینشینم و چشم بر جادهی انتظار میدوزم، انتظار و طلب تکرار قرآن، انتظار و طلب آن یار پنهان، انتظار و دیدار دریایی از نور!
مولا جان، ثانیهها بیرحمند! به وقت تنهایی جان میگیرند تا بگذرند! به وقت انتظار میکشند آدم را!
بیا و پایان ببخش سرزنش ملامتگران را در دنیای صدرنگ، با تو دنیا یک رنگ میشود. چه لحظه شیرینی خواهد بود لحظه دیدار حضرت منتظَر!
🌟اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌟
✍️نجمه صالحی
#جمعه
#انتظار_فرج
#امام_زمان
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
.
🔅مهمانی به صرف تمدن
اولین برخورد با این تصویر، ممکن است این نکته را تداعی کند که کافیشاپ یا مهمانی دورهمی یا ... رفتهایم، اما اینطور نیست!
اینجا دفتر مدیر محترم گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام است که سخاوتمندانه از مهمانان اتاقشان پذیرایی میکنند.
جلسات آخر درس را در اتاق دکتر الویری برگزار کردیم و استاد محترم با مهربانی و روی خوش پذیرای محفل علمی ما بودند.
به نظر من که در مقایسه با کلاس درس، کیفیت برگزاری آن و حتی تفهیم مسائل در اتاق باصفای استاد الویری بهتر بود.
جمع خودمانی و علمی و صمیمیتی که در هیچ جلسهی رسمی علمی یافت نمیشود.
🍃الحمدلله علی کل حال🍃
✍️نجمه صالحی
#به_رسم_قدردانی
#ثبت_تاریخی
#دانشگاه_باقرالعلوم
زمستان ۴۰۱
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
🔅تلاش
تلاش و تلاش و رسیدن؛ میگویند برای انسان چیزی نیست جز حاصل تلاش او، به نظرم تازه این اول راه است، هنگامی که به دست آوردی، باید ببخشی! با دست باز و دل گشاده، سخاوتمندی در بذل، از مال گرفته تا جان!
آدمها چقدر رنگ میبازند وقتی باید ببخشند، وقتی باید بگذرند، انگار خودخواه میشوند! مثل کودکی که دلش نمیخواهد عروسکش را به دختر همسایه دهد!
✍️ نجمه صالحی
#ستاره
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
🍃بهترین باش
همسرش وکیل بود، خودش دختر روستایی و دور از آموزشهای به روز، ساده و بیآلایش و متاسفانه کمسواد!
تکه تکه و با استرس، برایم حرف میزد، ناراحت کننده بود که نگذاشته بودند فکرش رشد کند. طاقت نیاوردم سوالات مصاحبه را کنار گذاشتم و رفتم در نقش مشاور.
دلم میخواست هوشیارش کنم، به او بگویم که بهخاطر زندگیاش تلاش کند تا بیشتر بداند. نمیدانم چرا شغل همسرش و موقعیت اجتماعی او برایم زنگ خطر شد و نگران آینده زندگیاش.
برایش گفتم مطالعه را شروع کند، فایل صوتی گوش دهد، با استاد محمدعلی انصاری آشنایش کردم. اپلیکیشن منیب و اپلیکیشن اندیشه مطهر و کارکردهای استفاده از آن دو را گفتم، خیلی خوب گوش میکرد، انگار تشنه نوشیدن شهد علم شده بود.
در آخر دیدار پرسید: «قبول شدم؟» با لبخند گفتم: «عزیزم قبول که هستی؛ اما تلاش کن بهترین همسرت و بهترین فرزندت باشی!» حس کردم وقتی که رفت با انگیزهتر شده بود.
🍃 الحمدلله علی کل حال🍃
✍️نجمه صالحی
#خاطرات_خدمت
#جمکران
#به_وقت_خدمت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
✨جمع پراکنده
گفتم: «میدانی مرگ یک ستاره همراه با انفجاره، این انفجار باعث ایجاد سحابی جدید و تولد سیاره جدیدتر؟!»
گفت: «ستارهٔ دنبالهدار میدانی در هر مرگی، تولدی است، پروازی است؛
انفجار معانی نایاب؟!»
گفتم: «انفجار معانی!؟»
گفت:«تکه تکه پراکندهای در خود، جمع پراکنده، مثل ستارههایی که پراکندهاند اما جمع.»
گفتم:« پس ستاره خواهم ماند، حتی در مرگ ستاره، روشنایی میبینی!»
گفت: «آمدهام تا هر بار بخشی از روحم را برش بزنم و به کلمه در آورم، اینجا در آسمان خلوت ستاره، پولکهای پاره پاره را میبینی؟! جمع پراکندهای شدهام که مپرس!» نگاهش کردم و خندیدم!
پ.ن: کتاب جمع پراکنده: نکتهها و خاطرههای به یاد ماندنی از حضرت استاد علامه حسنزاده آملی(ره)
✍️نجمه صالحی
#فیلسوفوراهبه۱
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
🍃دست و نشان
بچهتر که بودم دستهایش برام ملاک بزرگی و قدرت بود، با خودم میگفتم:« هر وقت دستام اندازه دستاش بشن یعنی دیگه من بزرگ شدم.»
دستان ظریف و کوچکم که فقط به اندازهٔ گردی کفدستش بود، روزبهروز با عروسک و بازیهای کودکانه بزرگتر میشد و دستهای او با کار و تلاش قویتر. هرچه میگذشت درک معنای این سه حرف برایم دشوارتر میشد: «پدر»
«پدر» من، مردی بود که دستانش با اسلحه، دوربین و بیسیم، دوستی چندین ساله داشت و سد راه دشمنان بود. دستانی داشت که بخاطر مجاهدتهایش «نشان ذوالفقار» از دست رهبر گرفته بود. بهترین دست برای نوازش و زدودن اشکهای یتیمانی بود که پدرهایشان در آغوش او به مقصد آسمان پر کشیده بودند.
دستان قدرتمند «پدر» در روضهها هم دیدنی بود، همیشه میگفت:«افتخارم این است که خادم روضه حضرت زهرا سلام الله علیها باشم.» چه تناقض عجیبی! قدرت و خضوع!!
زمانی که دستانم را بین انگشتان خسته و گاهی زخمیاش میفشرد، آنها را برگ گلی حس میکردم که باغبانی پرحوصله و مهربان،نوازششان میکند و با محبت پرورششان میدهد.
حتی گلهای خانه مادر بزرگ در کرمان، هم از نوازش دستهای او احساس امنیت می کردند، از هر باد و طوفان و بورانی، و در وجودشان حس امنیت ریشه میکرد و بر سرشان جوانه میزد.
اما حالا! هرچند دستانش را نمیتوانم لمس کنم، تا در دریای آرامشش غرق شوم و نسیم ملایم مهربانیاش موهایم را نوازش کند، اما حسش میکنم؛ بهتر از هر زمانی! حتی بهتر از شبی که با دستان او از خوابی پریشان و هولناک، به دنیای آغوشش پناه بردم. آن وقت فهمیدم هر گاه او را نیاز داشته باشم هست، حتی زمانی که در دنیا نباشد.
آه از آن شب سخت! شب سردی که همه در خواب بودند و او مثل همیشه بیدار و مقتدر ایستاده بود به دفاع از تمام حریمها. چه حریم امنی میشد هرجا که او پاسدار آن بود! دستش جاماند، تا همیشه دستگیر نیازمندان باشد.
پدر! دستانم با هر بار نوازش سر یتیمی، با هر بار پاک کردن اشکی از گونهی مظلومی و با هر بار دست کشیدن بر سنگ مزار تو، با شیوهٔ زندگی این دنیا آشناتر میشود، رشد میکند و این من را بزرگتر از قبل میکند.
از آن شب به بعد، من، از دخترکی که برگ گلی در دستان پدرش بود، تبدیل شدم به دختری که اقتدار زینبی در وجودش بیدار شده بود، دختری که سیل احساسات انباشته شده در سد چشمانش را با شاخه گلی تقدیم به مزار پدر کرد و با دستانی گره خورده بر چادر، در آرامش و وقار زنانگی، زینبی شد؛ با روحی قوی مثل پدر، کلامی محکم مثل پدر و دستانی که روز به روز به دستان پدر شبیهتر میشد.
من زینبم از تبار سلیمانی همان سلیمانی که با وجودش لرزه بر تن دشمنان و امید به دل مظلومان روانه میکرد.
سلیمانیام یعنی منسوب به سلیمان، سلیمان نبی علیه السلام را میگویم همو که زمین و زمان مُسَخّر او بود، فرشته مرگ هم برای ورود از او اجازه گرفت، برای سلیمانی، شهادت شایستهترین نوع پرواز به سوی خالق بود.
من زینبم از تبار سلیمانی، همو که حتی با رفتنش انقلابی در دلها ایجاد کرد.
من زینبم پس با تاسی به بانوی صبر و وفا، شهادت را چیزی جز زیبایی نمیدانم، شهدا زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.
✍️فاطمه خانی حسینی
انتشار در سایت یادداشتهای مربوط به سردار سلیمانی
https://b2n.ir/a22933
#دخترم
#جان_فدا
#حاج_قاسم
#بازنشر
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
🥀داغ بزرگ
در سالروز شهادت سردار همیشه جاوید، نماد مقاومت و ایستادگی، فرزند ایران، شهید #حاج_قاسم_سلیمانی، دختران سرزمین کرمان در خوابگاه جامعه الزهرا سلام الله علیها نمایشگاه عکس و مراسمی برگزار کردند.
داغ شهادت این بزرگمرد تاریخ همچنان در قلبها سنگینی میکند و جای خالی او در این روزهای مهآلود از فتنه بیش از پیش حس میشود.
یادش هیچگاه از ذهنها محو نخواهد شد.
🍃اللهم ارزقنا توفیق الشهاده🍃
✍️نجمه صالحی
#جانفدا
#حاج_قاسم_سلیمانی
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
☘پژوهشگاه سبز
امروز که رشد برگهای این گلدان را دیدم ناخودآگاه یاد اولین روزی افتادم که استادم آن را به من هدیه داده بود.
گلدان کوچک من آن روز چند برگ بیشتر نداشت و امروز سرسبزتر و سرحالتر روبهرویم نشسته بود.
دیدارش حس خوبی را منتقل میکند، با تک تک جوانههایش دلم شاد میشود و امروز که آن را با عکس سال گذشته مقایسه کردم، طراوتش، شور و شوق آغاز فصل بهار را به وجودم منتقل کرد.
به قول سهراب سپهری:
«هر کجا برگی هست شور من میشکفد مثل يک گلدان؛ میدهم گوش به موسيقی روييدن!»
یادم هست یک روز، متنی نوشتم درباره کتابخانه پژوهشگاه، با عنوان «پر از میز، خالی از پژوهشگر»؛ اما امروز به لطف خدا تعداد پژوهشگران زیاد بود، دوستان عزیزم هم بودند که با دیدنشان روحیه مضاعفی گرفتم و شارژ معنوی شدم.
🍃الحمدلله علی کل حال 🍃
✍️نجمه صالحی
#کتابخانه
#جامعه_الزهرا
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
💫فیلسوف و راهبه۲
گفتم: حس میکنم خورشید شدهام، بیشتر از من انرژی ساطع میشود تا انرژی بگیرم، شاید هم ستاره!
گفت: شک ندارم، پر ستارهترین دامن را داری ستاره!
گفتم:چه زیبا توصیف میکنی!
گفت: چقدر به درد میخورد این ستاره نیمه شب، ستاره خوش اقبال! ستاره، گاه کمفروغ است و گاه پرفروغ! ستاره شب، غمی به دلت راه مده، روز روشن از آن توست!
گفتم: میخواهم ستاره شوم بروم به آسمان خیال!
گفت: ستارهٔ دنباله دار، ستاره اثرگذار!
گفتم: ستاره دنبالهدار، چقدر دقیق!
گفت: البته ستاره شدن کاری ندارد! ستاره ماندن سخت است.
گفتم: از آن سختتر ستاره کردن دیگران!
خندید و گفت: گفتگوی فیلسوف و راهبه!
✍️نجمه صالحی
#خورشید
#فیلسوفوراهبه۲
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
#یادداشت_علمی
🔰به بهانه نفسهای آخر یک مسجد تاریخی/نجمه صالحی
☝️عکس هوایی مسجد هفتشویه در حال تخریب
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
یادداشت💌✍
#یادداشت_علمی 🔰به بهانه نفسهای آخر یک مسجد تاریخی/نجمه صالحی ☝️عکس هوایی مسجد هفتشویه در حال تخر
🔰به بهانه نفسهای آخر «یک مسجد تاریخی»
✍️نجمه صالحی، دانشجوی دکتری تاریخ اسلام
معماری ایرانی با ورود اسلام، باورهای اعتقادی و اصولی تازهای را به نمایش گذاشت و معماری ایرانی_اسلامی را در عِداد الگوی معماری قرار داد، الگویی که در سیر تاریخی تکامل یافت و به شاخصههای گاه منحصر به فرد معماری ایرانی_اسلامی تبدیل شد.
تک تک آثاری که با تکیه بر معماری اسلامی بنا شدهاند، به عنوان یک سنت تاریخی مهم و به مثابه بخشی از هویت معماری در ایران اسلامی شناخته میشوند.
معماری به عنوان نمونه بصری میتواند اساسیترین بستر اصلی فرهنگ یک ملت باشد. واکاوی آموزههای معنوی پنهان در هویت حکمت و هنر معماری گذشته ایرانی میتواند نقش بسزایی در معناگرایی معماری اسلامی داشته باشد.
در دنیای کنونی بیاهمیتی و کمتوجهی به ریشههای اصلی معماری ایرانی_اسلامی، سبب بیگانگی معماری عصر امروز با بنیادهای مفهومی آن شده است. با تأمل در آثار و معماری پیشین، اصول و تفکر خاص پنهان در حکمت اسلامی ایران آشکار میشود. با تلفیق این اصول با ضرورتهای زندگی امروز میتوان در کنار حفظ ارزشهای معماری ایرانی به رویکردی نوین در طرح معماری دست یافت.
معماری ایران در دوران اسلامی به مثابه کارآمدترین ابزار خلق فضا توانسته آثار درخشان و مانایی را در شهرسازی به وجود آورد. خلق آثار شاخص معماری اسلامی در ایران، از قرون اولیه اسلامی آغاز شد و در دوران آل بویه، سلجوقیان و ایلخانان به شکوفایی و در عصر صفویه و پس از آن به نقطه اوج خود رسید.
بناهای بهجامانده از این دوران با وجود اینکه از نظر هنری و زیبایی بصری، در درجه والایی قرار داشتند؛ اما «زخرف» هم نداشتند به این معنا که تزیینات بیارتباط و منافی تقدس مکان در آن بناها استفاده نمیشد و متناسب با قدسیت مکان، بناها آراسته میشدند.
متأسفانه معماری و شهرسازی سنتی ایران در دوران معاصر و با گسترش ارتباط با جهان غرب، از تفکرات و سبکهای مدرن تأثیر پذیرفته است؛ به این معنا که حتی مساجد جدید با تزیینات نامتناسب ساخته میشوند و از معماری اصیل ایرانی فاصله گرفتهاند.
به دیگر سخن در عصر حاضر، تزیینات در معماری به تأسی از این جریان مشوش و بیهویت شده است و نمیتوان در بسیاری از آنها اثری از مفهوم سرزمینی، ملیت و هویت را بازیافت. همه این موارد توجه به احیای هویت تزییناتِ معماریِ ایرانی اسلامی را ضروری مینمایاند.
افزون بر معماری زیبای بسیاری از آثار تاریخی نظیر مساجد، بقعهها، بارگاهها، قدمگاهها و آرامگاهها، که شایسته توجه هستند؛ کتیبههایی در این بناها وجود دارد که از یکسو متناسب با فضای قدسیت مکان بوده و از سوی دیگر بسیاری از باورهای عمومی مردم یا باورهای مورد قبول حکومت بر آنها حکاکی شده است؛ از این رو میتوان بسیاری از اعتقادات و ارزشهای پذیرفتهشده در جامعه آن دوران را به عنوان مستند تاریخی کشف کرد.
به عنوان نمونه در برخی از منابع مکتوب تاریخی شهر اصفهان را تا دوران صفویه، مرکز تشیع و شهر شیعهنشین نمیدانستند؛ بنابر این وجود مسجد جامع اصفهان و کتیبه بسیار زیبا و منحصر به فرد آن همچنین مسجد جامع هفت شویه و کتیبه موجود که در آن صلوات کبیره و صلوات بر حضرت خدیجه(سلام الله علیها) حک شده و بقعه پیر بکران که حاوی صلوات کبیره و نام چهارده معصوم(علیهم السلام) و حضرت خدیجه(سلام الله علیها) است، دلیل قاطعی برای رد نظریه یادشده هستند.
نکته در خور نگاه این است که مسجد جامع هفتشویه اصفهان مربوط به سده ۷ ه.ق و متعلق به دوره سلجوقی، در سال ۱۳۴۱بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است؛ اما هم اکنون در اثر غفلت متولیان حفظ آثار کهن، بخش عمده آن یعنی گنبد مسجد فروریخته و دیوارهایش آسیب بسیاری دیده است. باید دانست که با نابودی این بنا، بخشی از هویت اصیل ایرانی و یادگار پیشینیان، به فراموشی سپرده خواهد شد و بایسته است اهتمام بیشتری برای حفظ این اماکن صورت گیرد.
لینک یادداشت 👇
https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/15989
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_بارک_لمولانا_صاحب_الزمان
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@zemzemh60
⛔️خودخوری ممنوع
راهکار رفع خودخوری،نوشتن!
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
یادداشت💌✍
🔰به بهانه نفسهای آخر «یک مسجد تاریخی» ✍️نجمه صالحی، دانشجوی دکتری تاریخ اسلام معماری ایرانی با و
#روزنامه_سراسری_سراج
#یادداشت
#نجمه_صالحی
لینک یادداشت به بهانه نفسهای آخر «یک مسجد تاریخی»👇
https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/15989
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
🔆 نبض و حس
حس و روح شنونده
نبض قلب گوینده
روی واژهها راه میروند نبضها...
✍️نجمه صالحی
#هایکو_نویسی
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60