🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
احساس عشـــق نســبت به دیـــگران ،
هرگـــز به ما لطــــمه نمیـــزند !
ایــن انتظـــــار ِ عـــشــق از دیگــــران اســت
کـــه روح مـــا را زخمـــی میکــند.
بی تـــــوقع عشق بـــــورز .
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
سلام به پنج شنبه خوش اومدید.
امروز بیایید با هم یه قرار بزاریم اگر مجلس عزای اباعبدالله شرکت کردیم یا هر کار خیری ثوابش رو هدیه کنیم به شهدا و گذشتگان تا اونها هم بی نسیب نمونند
🏴 @zendegiasheghane_ma
#آقایان_بخوانند
چند کلمه با آقایون😊👇
آيا شنيده اى كه امام صادق (ع) فرمود: «هر آن كس كه براى مهيا كردن مخارجِ خانواده خود تلاش كند همانند رزمندگان مى باشد و خدا همان ثوابى را به او مى دهد كه به رزمندگان مى دهد». ۱ مگر نمى دانى كه يك روز جهاد در راه خدا بالاتر از چهل سال عبادت است. ۲ هر روزى كه براى خوشبختى همسر و فرزندت به سر كار مى روى و عرق مى ريزى، به اندازه چهل سال عبادت به خدا نزديك شده اى.
📚همسر دوست داشتنی، دکتر مهدی خدامیان آرانی
🏴 @zendegiasheghane_ma
#آقایان_بخوانند
برادرم! اگر خداوند بر شما واجب كرده است كه براى خرج زن و بچه خود تلاش كنى، بايد بدانى كه خدا براى اين كار تو ثواب بزرگى قرار داده است. آرى، خداوند مى داند كه تو با عشق به سعادت خانواده ات تلاش مى كنى، پس همان ثوابى را كه به رزمندگان حقيقى مى دهد به تو هم عنايت مى كند. حالا كه اين را دانستى از تو خواهشى دارم: هر وقت كه به سوى خانه باز مى گردى اين نكته را به خود ياد آورى كن كه تو با خدا معامله كرده اى و خدا در مقابل يك روز كار كردن، ثواب چهل سال عبادت به شما داده است! پس حواست جمع باشد مبادا عبادت خود را خراب كنى!
📚 همسر دوست داشتنی؛ دکتر مهدی خدامیان آرانی
🏴 @zendegiasheghane_ma
#آقایان_بخوانند
چند کلمه با آقایون محترم👇👇
اگر خداى ناكرده سختى كار خود را به رخ همسرت بكشى غير از اينكه او را آزرده مى كنى عبادت خود را هم از بين مى برى! اكنون نزديك درِ خانه يك لحظه بايست، و لبخندى بر لب هاى خود بنشان! يار مهربانت، همسر عزيزت چشم به راه توست، او محتاج لبخند توست، اين بهترين هديه تو به اوست.
📚 همسر دوست داشتنی؛ مهدی خدامیان آرانی
🏴 @zendegiasheghane_ma
#حی_بودن
#ارسالی_اعضا
امروز حی شدم و خدا تو این ماه پر برکت قسمتم کرد چن صفحه از این کتاب با ارزش رو بخونم و به دوستان پیشنهاد میکنم کتاب رو خریداری کنن و تو این ماه بخونن و صفحات اخرش دلیل گریه کردن بر شهید رو میگه که جواب بر شبهات محرم هست❤️❤️
🏴 @zendegiasheghane_ma
#خانه_های_نورانی
#ایده
#ارسالی_اعضا
بنده این هدیه هارو برای بچه ها و نوجوون هایی که قراره توی مراسم امام حسینی که توی خونم برگزار میشه تهیه کردم تا به دین و چنین مجالسی علاقه مند تر بشن به همراه رنگ آمیزی روی برگه های عاشورایی تا مادر ها راحت تر باشن😊
🏴 @zendegiasheghane_ma
#خانه_های_نورانی
#ارسالی_اعضا
سلام باعرض تسلیت ایام محرم وعزادری اباعبدالله الحسین (ع) .بنده هم امسال یه دختر نازخدابهمون عنایت کرده . به نیت ایشون یه پرچم کوچیک یاسیدالشهدا و یا ابالفضل سردرخونمون نصب کردم وانشاالله آمادش میکنم برای حضور درمراسم شیرخوارگان حسینی باشد که آقا امام حسین (ع) نظری به بچه های همه وهمچنین دختر من داشته باشه . عزاداری هاتون قبول والتماس دعا
🏴 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
💕💫💕💫💕💫💕 #بشقابهای_سفره_پشت_باممان استاد #عباسی_ولدی #قسمت9 📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامههای
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
استاد #عباسی_ولدی
#قسمت10
📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامههای ماهوارهای
6⃣ تحریک حسّ رقابت در میان زنان و مردان
✅یکی از گامهای موفّقیت در زندگی مشترک، ◀️قرار دادن خویش در جایگاه مشخّص هستی است. وقتی زن و مرد از جایگاهی که خداوند برای آنان مشخّص کرده، خارج شدند، دیگر نمیتوانند در کنار هم احساس خوشبختی کنند و مایۀ آرامش هم باشند.
در شبکههای ماهوارهای، به شدّت روی این مسئله تکیه میشود که زن و مرد، رفیق هم نیستند؛ بلکه رقیب یکدیگرند. اگر زن اندکی غافل شود یا کوتاه بیاید، عقب افتاده، قافیه را میبازد.
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص56-60
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi🏅
🏴 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان استاد #عباسی_ولدی #قسمت10 📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامههای ماهواره
دوستان لطفا این مبحث #بشقابهای_سفره_پشت_باممان در ارتباط با تاثیر #ماهواره در خانواده ها از استاد عباسی ولدی رو با دقت دنبال کنید از مباحث مهم و کلیدیه👆👆
هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ
با داستان گونه سرگذشت ارواح در عالم برزخ با ما همراه باشید
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ #قسمت27 پس از شنیدن حرفهای نیک مقداری دلم آرام گرفت و سپس با نیک از آنج
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ
#قسمت28
بار دیگر بیابان را زیر نظر گرفتم.گروهی در حالیکه زانوی غم بغل گرفته بودند روی زمین نشسته بودند و به واسطه ی سنگینی زنجیری که بر گردن آنها بود قدرت حرکت نداشتند.
عده ای هم پایشان زنجیر شده بود و قدرت حرکت نداشتند.عده ای نیز بلاتکلیف در بیابان میچرخیدند و حق عبور از جاده را نداشتند.
.
هراز گاهی صدای ماموران بلند میشد: فلان کس آزاد شد، میتواند برود. آن شخص از شنیدن نامش بسیار خوشحال میشد و بعد از مدتها گرفتاری عبور میکرد.
.
نیک صورتش را سمت من چرخاند و گفت برویم.
با ترس و دلهره گفتم نمیشود از راه دیگری برویم؟
نیک گفت : هیچ راه فراری نیست همه جا توسط ماموران به دقت کنترل میشود زیرا حق مردم قابل بخشش نیست و خداوند از حق مردم نمیگذرد...
.
از نیک پرسیدم: افراد در اینجا چگونه شناسایی میشوند؟
گفت: اسامی افرادیکه حق مردم را بر گردن دارند در دست مامورین است و پس از شناسایی مجرم از عبور او جلوگیری میکنند.
.
گفتم: تا کی باید اینجا بمانند؟ گفت : مدت توقف و گرفتاری آنها متفاوت است. برخی ماهها و برخی سالهای سال..
.
با تعجب گفتم: مگر رسیدگی به پرونده ی حق الناس چقدر طول میکشد؟ نیک گفت: در اینجا عدل خدا حاکم است و از مظلوم حق ظالم را میگیرد مگر اینکه خود مظلوم از گناه ظالم بگذرد.
.
اگر از گناه ظالم نگذرند از نیکیهای ظالم به مظلوم میدهند تا راضی شود و اگر ظالم کار نیکی نداشت از گناههای مظلوم به ظالم میدهند تا مظلوم راضی شود.
.
با شنیدن این سخنان ترس و اضطرابم بیش از پیش شد.ولی چون چاره ای نبود به نیک گفتم: بیا برویم.
.
سراشیبی را پیمودیم و به گذرگاه مرصاد قدم گذاشتیم.چیزی نگذشت که خود را در مقابل مامورین الهی دیدم. .
در یک آن با اشاره ی یکی از انها زنجیر ضخیمی به گردنم انداخته شد و بدون اینکه کوچکترین مهلتی بدهند تا از آنها سوال کنم کشان کشان مرا از جاده بیرون بردند...
.
بی جهت دست و پا میزدم تا شاید از دست آنها خلاصی پیدا کنم. اما تلاشهایم بی فایده بود. از نیک خواستم از آنها بپرسد علت کارشان را.
ولی نیک بدون اینکه سوالی از آنها بپرسد نزد من آمد و گفت:خوب فکر کن چه کرده ای. این مامورین بی جهت کسی را گرفتار نمیکنند.
.
کمی فکر کردم و یادم آمد که پولی از همسایه ام قرض گرفته بودم که به علت مسافرتی که پیش آمد و بعد از آن مریضی که منجر به مرگم شد ،نتوانستم آن را برگردانم. این را به نیک گفتم و پرسیدم: حالا چه کار کنیم؟
.
نیک اندکی فکر کرد و گفت: اگر بتوانی به خواب بستگانت بروی و از آنها بخواهی تا قرضت را ادا کنند امیدی به نجاتت هست وگرنه همینطور اسیر خواهی ماند..
ادامه دارد...
🏴 @zendegiasheghane_ma
🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹
#شب_ششم
#قاسم_بن_الحسن
قاسم فرزند امام حسن عليه السلام به سال 47 ه. ق در مدينه منوره ديده به جهان گشود. مادرش ام ولدى به نام «نفيله» يا «رمله» يا «نجمه» بود. در دوسالگى پدر بزرگوارش را از دست داد؛ و تا هنگام شهادت در دامان پرمهر و عطوفت عموى گرامى خود، امام حسين عليه السلام، پرورش يافت؛ و در واقعه كربلا به اتفاق مادر و ديگر برادران و خواهران خود حضور داشت
در شب عاشورا امام حسین علیه السلام، اصحاب خویش را پیرامون خود جمع نموده و خطابه معروف شب عاشورا را برای آنها بیان فرمود. من جمله آنکه امام علیه السلام با آنها فرمود: ای مردم من فردا کشته می شوم و همه با من کشته شوید و از شما یک تن نماند.
قاسم بن حسن که در آن مجلس حضور داشت چون این را شنید به امام گفت: آیا من هم در کشته شدگانم دل حسین علیه السلام بر او بسوخت و گفت: ای پسرک من مرگ نزد تو چگونه است؟ گفت: از عسل شیرین تر، گفت: آری به خدا سوگند عم تو فدای تو باد تو یکی از آن مردانی که با من کشته شوند بعد از آن که شما را بلای عظیم رسد
🏴 @zendegiasheghane_ma
🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
چه مانند عباس از آغاز همراه امام باشی، چه مانند وهب از میانه ی راه و یا مانند حُر در آخرین لحظات...
امام با آغوش باز تو را می پذیرد. مهم تا آخرین نفس پای امام ماندن است..
🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
شبتون مهدوی
التماس دعا
یا علی
🏴 @zendegiasheghane_ma