#دختر_شینا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر)
#بهناز_ضرابی_زاده
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت115 #فصل_سیزدهم منی که تا چند روز قبل عاشق خرید وسایل خانه و
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت116
#فصل_سیزدهم
هر روز گوش به زنگ بودم تا در باز شود و از راه برسد. این انتظارها آن قدر کش دار و سخت شده بود که یک روز بچه ها را برداشتم و پرسان پرسان رفتم سپاه. آنجا با هزار مصیبت توانستم خبری از او بگیرم. گفتند: «بی خبر نیستیم. الحمدلله حالش خوب است.»
با شنیدن همین چند تا جمله جان تازه ای گرفتم. ظهر شده بود که خسته و گرسنه رسیدیم خانه. پاهای کوچک و ظریف خدیجه درد می کرد. معصومه گرسنه بود و نق می زد. اول به معصومه رسیدم. تر و خشکش کردم. شیرش دادم و خواباندمش. بعد نوبت خدیجه شد. پاهایش را توی آب گرم شستم. غذایش را دادم و او را هم خواباندم. بچه ها آن قدر خسته شده بودند که تا عصر خوابیدند.
آن شب به جای اینکه با خیال راحت و آسوده بخوابم، برعکس خواب های بد و ناجور می دیدم. خواب دیدم صمد معصومه و خدیجه را بغل کرده و توی بیابانی برهوت می دود. چند نفر اسلحه به دست هم دنبالش بودند و می خواستند بچه ها را به زور از بغلش بگیرند. یک دفعه از خواب پریدم. دیدم قلبم تندتند می زند و عرق سردی روی پیشانی ام نشسته. بلند شدم یک لیوان آب خوردم و دوباره خوابیدم. عجیب بود که دوباره همان خواب را دیدم. از ترس از خواب پریدم؛ اما دوباره که خوابم برد، همان خواب را دیدم. بار آخری که با هول از خواب بیدار شدم، تصمیم گرفتم دیگر نخوابم.
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
بايد غزل نوشت زغوغاے سرگذشت
از عمر عاشقے كه همه بےخبر گذشـت
اين حرفهاے من كه به دردے نميخورد
بايد براے آمدنت از جان و سر گذشـت...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_الکبری 🌹🍃
🌿🌿🌿🌿🌾🌾🌾🌾🌿
شبتون مهدوی
التماس دعا
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹 #سلام_امام_زمانم 🌹
🌙 ماه رمضان که ماه پرفیـــض خداست
هـنگام تقاضـــای ظـــــــهورمولاســـت
#قرارمون_یادتون_نره
همه ما فقط یک حاجت داریم
#خدایا_آقامون_رو_برسون 🤲
#روزتون_مهدوی 🌺🌹
🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
💞 @zendegiasheghane_ma
🌺 بسم الله الرحمن الرحیم🌺
#دعای_روزچهارم_ماه_رمضان
اللَّهُمَّ قَوِّنِي فِيهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِكَ وَ أَذِقْنِي فِيهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وَ أَوْزِعْنِي فِيهِ لِأَدَاءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ وَ احْفَظْنِي فِيهِ بِحِفْظِكَ وَ سِتْرِكَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِين
خدايا در اين ماه براى برپاداشتن امرت نيرومند ساز مرا، و شيرينى ذكرت را به من بچشان، و اداى شكرت را به من الهام فرما، و به نگهدارى و پوششت نگاهم بدار، اى بيناترين بينندگان.
🌟 اَلَّلهُمـــــّ؏جِّــــللِوَلیِڪَالفـــــرَج
💞 @zendegiasheghane_ma
سلام بر بانوان بهشتی کانال
فایل صوتی کلید قلب مرد دکتر حبشی رو که براتون ریپلای کردم هرکی گوش نداده لطفا لطفا و خواهشا دانلود کنه و گوش بده👌🏻 اوووونقدر مهمه که میتونه تمام زندگیتونو تحت شعاع قرار بده
در همین راستا امروز این #نکته جالب رو دیدم که براتون میذارم😉👇🏻
🔑از کلیدهای ارتباطی استفاده کنید نه از قفل ها🔒! به این مثال توجه کنید:👇
🔒قفل ها:
⛔️تو نسبت به من بی توجه شدی!
⛔️تو دیگر مرا دوست نداری!
⛔️تو بلد نیستی با یک خانم چه طور رفتار کنی!
🔑کلید ها:
👌من به توجه تو نیاز داشتم و احساس کردم به من توجه نداری!
👌من به محبت بیشتر تو نیاز دارم!
👌من به این که به من بگویی دوستم داری نیاز دارم! دلم می خواهد با من این طوری صحبت کنی!
👌من دوست دارم با من این طوری رفتار کنی!
✅قفل ها و کلیدها هردو یک مطلب را بیان می کنند اما به شیوه ای متفاوت.
در واقع هر قفلی یک کلید دارد و هر کلیدی یک قفل که می توان شکل هرکدام را از دیگری دریافت. وقتی که شما درباره موضوعی از همسرتان انتقاد می کنید، وقتی قضاوت یا ادراک تان نسبت به وی را بیان می کنید، وقتی شما چیزی را به همسرتان گوشزد می کنید، شما در حال استفاده از قفل ها هستید و مطمئن باشید فضای گفت وگوی شما و همسرتان بسته و بسته تر خواهد شد و سرانجام به بحث و مشاجره خواهد انجامید.
اما کلید ها فضای گفت وگو را، هرچند غمگین یا منفی باشد، به سوی باز شدن و یافتن راه حل پیش می برد. وقتی شما از احساس و انتظارات تان صحبت و بیان می کنید به چه چیزهایی نیاز دارید، هم به خاطر بیان احساس تان سبک و راحت می شوید و هم به همسرتان نشان می دهید که چه کار باید بکند.
💞 @zendegiasheghane_ma
🌙مهمانِ بزرگان شدن، بزرگی میآورد!
🔻اگر میزبان نیازی به مهمان و مهمانی دادن نداشته باشد و مهمانی در معنا و مقام حقیقی خود تحقّق پیدا کرده باشد، انگیزۀ میزبان برای دعوت و پذیرایی جز اکرام مهمان نخواهد بود؛ و هرچه میزبان بینیازتر باشد، مهمانی، از محبت و کرامت بسیار بالای او بیشتر حکایت میکند.
🔻اگر میزبان بزرگ و والا مقام باشد و مهمانان بسیار کوچکتر از او باشند، مهمانی هنگامۀ فروتنی و تواضع میزبان است. لحظۀ فرود آمدن میزبان بلندمرتبه در برابر مهمانان، صحنهای به یاد ماندنی و دوست داشتنی است. مهمانِ بزرگان شدن، بزرگی میآورد و حقارتها را از روح انسان بیرون میکند. همان احساس حقارتی که مایۀ همۀ اسارتهاست.
🔻رفع غربت، برطرف شدن تنهایی و گشایش دلگرفتگیها، از کمترین نتایج یک مهمانی است. مهمانی یعنی بیرون آمدن از محیط تکراری و خسته کنندۀ خانۀ خود و ورود به سرسرای زیبای ضیافت. مهمانی یک فرصت تفریح و تنوّع است و یک مهلت دیدار با یار دلنوازی که مایۀ تسکین و تحبّب است.
🔻البته همۀ اینها بستگی دارد به اینکه چه کسی شما را دعوت کرده باشد، یا شما در چه شرایطی باشید. بسته به عطش شما و عطر میزبان، ناز شما و نوازش میزبان، دلتنگی شما و دلگشائی میزبان، غم شما و غمگساری میزبان، عشق شما و عشوۀ میزبان، مهمانی با مهمانی متفاوت است. پس این به عهدۀ خود شماست که ضیافت رمضان را چگونه ببینید.
👈🏼 بخشی از کتاب " #شهر_خدا اثر علیرضا پناهیان
📎 Panahian.ir/post/22
@Panahian_ir
ویژه #رمضان
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
#خانمها_بخوانند
#همسرداری
مطالعات نشان میدهد وقتی از زحمات مردان قدردانی و به آنها ارزش گذاشته میشود، بیشتر سعی میکنند در انجام کارهای خانه و مراقبت از کودک خود را درگیر کنند و خود را تکیهگاه خواهند دانست.
💞 @zendegiasheghane_ma
#خانمها_بخوانند
#نکته در خصوص استقبال از همسر
شوهری که تازه به خانه آمده...👇🏻
بیشک احساسات و عواطف زنانه شما به نحوی است که وقتی وارد خانه شوید و شوهرتان را ببینید، دلتان میخواهد از پیادهروی سادهای که در پارک انجام دادهاید به اندازه لااقل پانزده دقیقه برای همسرتان صحبت کنید و صدالبته تمام جزییات را هم مو به مو تعریف خواهید کرد، 😍😍😍 اما مردها اینگونه نیستند. 🚫🚫🚫
اگر همسر شما از محل کار به خانه برگردد، خوشایندترین حس برایش سکوتی است که شما زمینهساز میشوید؛ البته با بیان جملات متداولی مانند سلام و احوالپرسی و خسته نباشید و یک استکان چای.✅🙏🏻✨☕️
وقتی شوهرتان به خانه برمیگردد، قدری امان بدهید باور کنید ظرف نیم ساعت خستگیاش برطرف میشود و آن وقت شروع به پرسیدن چه خبرها و تعریف ماوقع آنچه از صبح اتفاق افتاده کنید. 😉 مردها به این آرامش نیم ساعته احتیاج دارند.
💞 @zendegiasheghane_ma
#صفحه29از قرآن🍃🍃
#جزء_دو🍃🍃
#سوره_بقره🍃
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به شهید سعید مسلمی😍😍😍😍
@hefzequrankarim
💞 @zendegiasheghane_ma
فایل #صوتی
دکتر #حبشی
#همسفرتابهشت
#قسمت1
✍ لطفا زوجهای عزیز دانلود کنید و گوش بدید
💞 @zendegiasheghane_ma
f79244268d-5e8af4ca7a1ed8a3008b456c.mp3
9.42M
فایل #صوتی
دکتر #حبشی
#همسفرتابهشت
#قسمت1
✍ لطفا زوجهای عزیز دانلود کنید و گوش بدید
💞 @zendegiasheghane_ma
#دختر_شینا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر)
#بهناز_ضرابی_زاده
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت116 #فصل_سیزدهم هر روز گوش به زنگ بودم تا در باز شود و از راه ب
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت117
#فصل_سیزدهم
با خودم گفتم: «نخوابیدن بهتر از خوابیدن و دیدن خواب های وحشتناک است.»
این بار سر و صداهای بیرون از خانه مرا ترساند. صدایی از توی راه پله می آمد. انگار کسی روی پله ها بود و داشت از طبقه پایین می آمد بالا؛ اما هیچ وقت به طبقه دوم نمی رسید. در را قفل کرده بودم. از پشت پنجره سایه های مبهمی را می دیدم. آدم هایی با صورت های بزرگ، با دست هایی سیاه. معصومه و خدیجه آرام و بی صدا دوطرفم خوابیده بودند. انگشت ها را توی گوش هایم فرو کردم و زیر پتو خزیدم. هر کاری می کردم، خوابم نمی برد. نمی دانم چقدر گذشت که یک دفعه یک نفر پتو را آرام از رویم کشید. سایه ای بالای سرم ایستاده بود، با ریش و سبیل سیاه. چراغ که روشن شد، دیدم صمد است. دستم را روی قلبم گذاشتم و گفتم: «ترسیدم. چرا در نزدی؟!»
خندید و گفت: «چشمم روشن، حالا از ما می ترسی؟!»
گفتم: «یک اِهِمی، یک اوهومی، چیزی. زهره ترک شدم.»
گفت: «خانم! به در زدم، نشنیدی. قفل در را باز کردم، نشنیدی. آمدم تو صدایت کردم، جواب ندادی. چه کار کنم. خوب برای خودت راحت گرفته ای خوابیده ای.»
رفت سراغ بچه ها. خم شد و تا می توانست بوسشان کرد.
نگفتم از سر شب خواب های بدی دیدم. نگفتم ترس برم داشته بود و از ترس گوش هایم را گرفته بودم، و صدایش را نشنیدم.
#قسمت118
#فصل_سیزدهم
پرسید: «آبگرم کن روشن است؟!» بلند شدم و گفتم: «این وقت شب؟!»
گفت: «خیلی خاکی و کثیفم. یک ماه می شود حمام نکرده ام.»
رفتم آشپزخانه، آبگرم کن را روشن کردم. دنبالم آمد و شروع کرد به تعریف کردن که عراقی ها وارد خرمشهر شده اند. خرمشهر سقوط کرده. خیلی شهید داده ایم. آبادان در محاصره عراقی هاست و هر روز زیر توپ و خمپاره است. از بی لیاقتی بنی صدر گفت و نداشتن اسلحه و مهمات.
پرسیدم: «شام خورده ای؟!»
گفت: «نه، ولی اشتها ندارم.»
کمی از غذای ظهر مانده بود. برایش گرم کردم. سفره را انداختم. یک پیاله ماست و ترشی و یک بشقاب سبزی که عصر صاحب خانه آورده بود، گذاشتم توی سفره و غذایش را کشیدم. کمی اشکنه بود. یکی دو قاشق که خورد، چشم هایش قرمز شد. گفتم: «داغ است؟!»
با سر اشاره کرد که نه، و دست از غذا کشید. قاشق را توی کاسه گذاشت و زد زیر گریه. با نگرانی پرسیدم: «چی شده؟! اتفاقی افتاده؟!»
باورم نمی شد صمد این طور گریه کند. صورتش را گرفته بود توی دست هایش و هق هق گریه می کرد.
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
تقويم ما
هنوز بهـ🌸ـاري
نديده است❗️
بشکن
سکوت يـ❄️ـخ زده ی
انتظار را❗️
سلام بهـ❤️ـار و خرمی روزگاران
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_الکبری 🌷🌹
🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾
شبتون بخیر
💞 @zendegiasheghane_ma
آقای بهشتی❗️بانوی بهشتی❗️
وقتی مهمان دارید،،
چطور از مهمان ها پذیرایی می کنید؟
مسلما تمام سعی و تلاش تون رو میکنید تا بهترین پذیرایی و خاطره انگیز ترین لحظات رو برای مهمان تون بوجود بیارین..
حالا...
بزرگترین، قدرتمندترین،
غنی ترین و مهربان ترین شخصیت عالم ،،
""الله الاعلی""
👈 مهمانی گرفته!
چه شود... 😍
یک روز و یک هفته نه،،
یک ماه،، شبانه روز 👉
در این ماه خدای عزیز ،،
درهای رحمت و قرب الهی رو به روی بندگانش ،،
با کرامت و عزت ربوبی باز کرده ،،
انگار که خدای بزرگ،
اراده کرده با آسان ترین اعمال و کوتاهترین راهها،،
🏡بهشت عظیم و گران قیمتش رو به بندگانش هدیه بده ...
با این حساب...
⛔تنبلی و سستی بنده،، اصلا قابل قبول و توجیه نیست!! ⛔
ببینید...
تلاوت یک آیه = تلاوت 114 سوره بزرگ و کوچک !
نفس کشیدن = تسبیح
خواب = عبادت
دعا و خواسته ها = مستجاب
شیطان و وسوسه های او = تعطیل
و....
✳ آقا و بانوی بهشتی💐
در این حراج بازار مهربانی پروردگار ،،،
خیلی راحت میتونی کوله بارت رو پر کنی..
مثلا میتونی در عرض یک ربع 433 مرتبه قرآن را ختم کنی؟!
چطوری ؟!
🌸با روزی 100 مرتبه،،
تلاوت سوره مبارکه توحید🌸
و اگه ثواب و اجر عظیم این تلاوت را به معصومی که آن روز متعلق به ایشان ست تقدیم کنی ،،
علاوه بر اجر کثیر الهی ،،
پایه های" اعتقادی و ایمانی" ات هم محکم میشه .
با تلاوت "با توجه و تمرکز" سوره مبارکه توحید،،
که شناسنامه خدای بزرگه،،
#ماه_رمضان_ضیافت_الهی
#مهمانی_خدای_بزرگ
#فرصت_استثنایی
💞 @zendegiasheghane_ma
#تربیت_فرزند
🌈آموزش با قصه
🔺وقتی فرزند ما مشکل رفتاری داره مثل: پرخاشگری، مسواک نزدن، عدم همکاری و...
⛵️آموزش رفتار صحیح در قالب قصه کمک کننده است، بهتره در داستان، توضیح بدیم که عواقب چنین رفتاری چیه و چطور میشه رفتار رو تغییر داد،بچه ها قصه را دوست دارند و به خاطر می سپارند.
💞 @zendegiasheghane_ma