بی تـ❤️ـو از غصه
تل انبار شدن هم دارد
این همه فاصله
بیمار شدن هم دارد
وقتی از جمعه ی
موعود نباشد خبری
شنبه ها مایه ی
آزار شدن هم دارد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
شبتون پر نور
یاعلی
💞 @zendegiasheghane_ma
*✨به نام خداوند نیکوسرشت
🌸که او در جهان بذرنیکی بکشت
✨خدایا...
🌸صبحمان را
✨با نام تو آغاز میكنیم
🌸نام تو آرامش
✨لحظههايمان است
🌸و میدانیم امروز بركت را
✨مهمان لحظههايمان خواهی كرد
🌸الهی به امیـد تو ...*
💞 @zendegiasheghane_ma
عزیزان همراه امروز یه کارگروه آموزشی داریم درباره اینکه چطور خواسته هاتون رو از همسرتون بخواین
خیلی از خانمها یا حتی آقایون بدلیل اینکه روش درست درخواست از همسرشون رو بلد نیستند در زندگی مشترک به مشکل برمیخورند
امروز با ما همراه باشید با مطالب بسیار مفید سرکار خانم #شاکری کارشناس ارشد مشاور خانواده و این مبحث رو با دقت مطالعه کنید😊👇👇👇
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
#کارگاه_آموزشی
#قسمت1
موضوع : #چگونگی_بیان_خواسته_های_خودبه_همسر
مدرس : سرکار خانم #شاکری ،، کارشناس ارشد مشاور خانواده و ازدواج
✴ ارتباط زن و شوهر مثل رودخانه ست💦
❄رودخانه رو ببینید چقدر آرامش بخش و لذت بخش هست 😍
زن و شوهر هم وقتی با هم خوب هستند 👈 مثل" رودخانه" هستند ، 💞
همه چیزشون روان هست
زندگی شون قشنگ میگذره
نیازهاشون رو بهم میگند
و بچه ها خوب رشد میکنند
و.....
💥 اما وقتی که یه مساله ای بین شون پیش میاد 👈 مثل این میمونه که یک سد جلوی رودخانه میگذارند 👈پس رودخانه ساکن میشه و دیگه روان و پویا نیست 👇👇
💥در نتیجه زن و شوهر نمیتونند با هم ارتباط خوبی داشته باشند و
به جای اینکه با هم گفتگو کنند ، توی ذهن خودشون دارند با هم دعوا می کنند 💔
👈وقتی به اینجا میرسه ،،
در حقیقت زن و شوهر گفتگو کردن با همدیگه رو کات میکنند
و به شدت از هم عصبانی میشند
💥یعنی پشت سد ، هی آب جمع میشه 💦💦
هر چقدر هم آب کم یا زیاد باشه بالاخره سرریز میکنه
و اون موقع ممکنه شدت آبی که جمع شده زیاد باشه که حتی اون سد رو هم تخریب کنه
💥در بحث زن و شوهر هم همینطور است 👇
وقتی زن و شوهر با هم یک مساله ای دارند و نمیتونند خواسته هاشون رو در یک گفتگوی ساده با هم بیان کنند
💥خواسته هاشون پشت اون سد گیر میکنه
👈یکدفعه هر دوتاشون با یه جرقه آتش میگیرند و 🔥
خواسته هاشون رو با حالت عصبانیت و ناراحتی بیان میکنند
انگار که سد میشکنه
همه ی اون کسانی که توی اون مسیر هستند یعنی زن و شوهر و بچه ها همه آسیب می بینندد 💘💘
💥 پس مواظب رودخانه ی زندگی تون باشید که
همیشه روی یک #روال_عادی ، #پویا و فعال حرکت کنه تا آرامش همه ی اعضای خانواده تضمین بشه 👌
✍ سلامتی و تعجیل در فرج مولا صلوات
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
#کارگاه_آموزشی
#قسمت2
موضوع : #چگونگی_بیان_خواسته_های_خودبه_همسر
✴ شخصیتِ شوهر من ، در خانواده متفاوته !
گوینده ی تلویزیون
💐 یکی از چیزهایی که خیلی از خانم ها مطرح میکنند 👇
اینه که میگند همسر ما مثل آدم های دو شخصیتی میمونه 😳
👈 یعنی اینکه با خانواده ی خودش و ... گرم و صمیمی یه 💖
اما توی خانه ، با من و فرزندانم رابطه ی سردی داره مثلا یا دائم تلویزیون میبینه و ... 💎
🌳این رفتار 2 تا حالت داره :
🎋1. همسر شخصیت اش ، عصبی و تند مزاجه
و باید خیلی با احتیاط باهاش رفتار کرد و
باید بدونید که چطوری رفتار بکنید که شوهر بدون اینکه موضع بگیره و بین تون تنش ایجاد بشه ، راحت حرف تون رو قبول کنه و بشنوه
🎋2. خانم خواسته هاش رو بد مطرح میکنه
یعنی یا در زمان و موقعیت بدی مطرح میکنه
یا طوری مطرح میکنه که شوهر متهم میشه
💥اگر خانم ، همسرش رو مورد #سرزنش و #فشار قرار نده 👈 آقا تمایلش به شنیدن حرف های خانم بالا میره
مثلا تلویزیون رو روشن میکنید ،،📺
یک مجری تلویزیون رو تصور کنید که قیافه اش عصبانی و ناراحته و 😩
💥وقتی که میخواد صحبت کنه دائما شروع به شکایت میکنه که چرا شما برنامه ی ما رو نمی بینید و .... 😠
چند لحظه که میگذره ، سریع کانال رو عوض میکنید و میگید این دیگه چه برنامه ی مزخرفی یه و ... 🤨
گوینده ی بد 👈شنونده ای نداره ❌
گوینده ی خوب 👈 شنونده ی خوب هم داره✅
پس اگه میخواین شنونده داشته باشید و خواسته هاتون هم برآورده بشه 👈 گوینده ی خوبی باشید 😍
✍ سلامتی و تعجیل در فرج مولا صلوات
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
#کارگاه_آموزشی
#قسمت3
خانم #شاکری
موضوع : #چگونگی_بیان_خواسته_های_خودبه_همسر
✴ راهکارهای بیان خواسته ی زن و شوهر بهم :
💟 1. اولین راهکار 👈 یک قانونی هست به نام " قانون سیاست توجه متمرکز " 🤓
یعنی 👈توجه به جزئیات جسم ، رفتار و اخلاق همسر
👈 چه جوری
👈مثلا وقتی همسرتون از راه میرسه ،،
متوجه اش بشید که حالش چه جوریه
با همکارهاش روز خوبی رو گذرونده
با ماشین تصادفی داشته
اذیت شده و جایی اش درد گرفته
و ...
💥حالا چیکار کنیم این توجه ی متمرکز بره بالا تا بتونید خواسته ها و نظرات مون رو به همدیگه بیان کنید : 👇
🌟 در این قانون گفته از خودتون شروع کنید
💥در طول هفته ، حداقل 15 ساعت توجه متمرکز روی همسر داشته باشید
👈 اونوقت دیگه همسرت همونی میشه که خودت میخوای 😍😍
🌷حداقل 7 ساعت در هفته هم خوبه
👈 یعنی روزی یک ساعت توجه متمرکز روی همسر داشته باشید
💥 وقتی حواس تون به حالات همسر باشه
متوجه میشید که الان چه رفتاری باید با همسر داشته باشید 🧐😎
💥 معمولا اون توجه هه خیلی روی هر دو نفر تاثیر میذاره
چون درک متقابل میاره
👈وقتی به همسرتان توجه کردید و نیازهاش برآورده بشه
همسر هم متقابلا و به زودی سعی میکنه تمام نیازهای روحی ، روانی احساسی و .. شما رو برآورده کنه 💖
👌 چون احساس دین میکنه و
می بینه که همسر تمام سعی اش رو میکنه که آقا حالش خوب باشه و راضی باشه
👈 پس او هم متقابلا همین کار رو برای خانم انجام میده
💟 2. استفاده از کلمات مناسب
( استفاده از کلمه " میتونی " در محاوره با همسر ⛔ )
💥 وقتی می خواهید با کسی ارتباط برقرار کنید 👈 کلماتی که انتخاب میکنید خیلی مهم هستند
چون کلمات بار #مثبت و #منفی دارند
💥 #کلمات بعضی وقت ها باعث می شوند که
نه تنها خواسته ها و نیازهای انسان برآورده نشه 😐
بلکه #عصبانیت و تنش هم بوجود بیاد 🔥
💥 یکی از کلماتی که متاسفانه خانم ها استفاده می کنند که
در ارتباط با همسر این کلمه درست نیست ،،
فعل " تونستن " است ❌❌
اگه خانمی به خانم دیگه ای مثلا بگه :
" می تونی برام این کار رو بکنی "
اون خانم ناراحت نمیشه و خیلی هم خوب جوابش رو میده ✅
اما همین جمله رو اگه به همسرتون بگید
👈 این برای مرد اصلا قابل قبول نیست و ناراحت هم میشه
👈چون با این حرف ،،
در حقیقت داری #قدرت مرد رو زیر سوال میبری
میتونی یعنی اینکه #عرضه اش رو داری انجام بدی ؟؟ 😫😫😫
💥اگه مرد بگه آره میتونم
👈 خانم : وظیفته برو انجام بده
💥مرد : نه نمیتونم انجام بدم
👈 خانم : آره میدونستم تو انقدر ضعیف که اصلا این کار از دستت برنمیاد
پس چه جوری بهشون بگید 😅
اینطوری 👇👇👇
👈کلمات تون رو #صریح و #کوتاه و #شفاف بگویید
👈"میشه لطفا این کار رو انجام بدی 👉
اینطوری #توانمندی مرد زیر سوال نمیره
اقتدارش شکسته نمیشه
و خواسته هایی که میخواین براتون انجام میشه
ادامه دارد......
💞 @zendegiasheghane_ma
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸
#خانمها_بخوانند 🧕🏻👱🏽♀
🔆 زن باید بفهمد محبتی که دارد به شخص مقابلش میکند موهبتی است از جانب خداوند که به قلب او داده است.
این موهبت به قلبش داده شده و او دارد نثار دیگران میکند.
این مال شخص خودش نیست که بخواهد به دیگران منّت بگذارد.
🔅 زن باید خودش را مدیون خدا بداند که این محبت را به قلب او داده.
✍ خانمهای گل ؛ لطفا از این موهبت الهی بهترین استفاده رو بکنید تا شکرش رو بجا بیارید😊
💞 @zendegiasheghane_ma
#حی_بودن
#ارسالی_اعضا
حی شدم یه قسمت از خونه رو عکس امام و رهبر عزیزمون و عکس اسم خونمونو که بیت الزهرا گذاشتم و دوستان شهیدم زدم به دیوار برای اینکه با هم برکت و نور بیاد تو خونمون و هم با دیدنشون گناه نکنیم انشاءالله🤲
💞 @zendegiasheghane_ma
#صفحه104ازقرآن🌹
#جز_شش🌹
#سوره_نساء 🌹
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به
#شهید_علی_اکبر_ابراهیمی
#ختم_قرآن
💞 @zendegiasheghane_ma
هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر)
#بهناز_ضرابی_زاده
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت247 #فصل_هجدهم بچه ها ساکت شدند. آمدند کنار عکس نشستند. مهدی عک
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت249
#فصل_نوزدهم
بچه ها داشتند تلویزیون نگاه می کردند. خدیجه مشغول خواندن درس هایش بود، گفت: «مامان! راستی ظهر که رفته بودی نان بخری، عمو شمس الله آمد. آلبوممان را از توی کمد برداشت. یکی از عکس های بابا را با خودش برد.»
ناراحت شدم. پرسیدم: «چرا زودتر نگفتی؟!...»
خدیجه سرش را پایین انداخت و گفت: «یادم رفت.»
اوقاتم تلخ شد. یعنی چرا آقا شمس الله آمده بود خانه ما و بدون اینکه به من بگوید، رفته بود سراغ کمد و عکس صمد را برداشته بود. توی این فکرها بودم که صدای در آمد.
بچه ها با شادی بلند شدند و دویدند طرف در. مهدی با خوشحالی فریاد زد: «بابا!. . بابا آمد...»
نفهمیدم چطور خودم را رساندم توی راه پله. از چیزی که می دیدم، تعجب کرده بودم. پدرشوهرم در را باز کرده بود و آمده بود تو. برادرم، امین، هم با او بود. بهت زده پرسیدم: «با صمد آمدید؟! صمد هم آمده؟!»
پدرشوهرم پیرتر شده بود. خاک آلوده بود. با اوقاتی تلخ گفت: «نه... خودمان آمدیم. صمد ماند منطقه.»
پرسیدم: «چطور در را باز کردید؟! شما که کلید ندارید!»
#قسمت250
#فصل_نوزدهم
پدرشوهرم دستپاچه شد. گفت: «... کلید...! آره کلید نداریم؛ اما در باز بود.»
گفتم: «نه، در باز نبود. من مطمئنم. عصر که برای خرید رفتم بیرون، خودم در را بستم. مطمئنم در را بستم.»
پدرشوهرم کلافه بود. گفت: «حتماً حواست نبوده؛ بچه ها رفته اند بیرون در را باز گذاشته اند.»
هر چند مطمئن بودم؛ اما نخواستم توی رویش بایستم. پرسیدم: «پس صمد کجاست؟!»
با بی حوصلگی گفت: «جبهه!»
گفتم: «مگر قرار نبود با شما برگردد؛ آن هم دو سه روزه.»
گفت: «منطقه که رسیدیم، از هم جدا شدیم. صمد رفت دنبال کارهای خودش. از او خبر ندارم. من دنبال ستار بودم. پیدایش نکردم.»
فکر کردم پدرشوهرم به خاطر اینکه ستار را پیدا نکرده، این قدر ناراحت است. تعارفشان کردم بیایند تو. اما ته دلم شور می زد. با خودم گفتم اگر راست می گوید، چطور با برادرم آمده! امین که قایش بود! خبر دارم که قایش بوده. نکند اتفاقی افتاده!
دوباره پرسیدم: «راست می گویید از صمد خبر ندارید؟! حالش خوب است؟!»
پدرشوهرم با اوقات تلخی گفت: «گفتم که خبر ندارم. خیلی خسته ام. جایم را بینداز بخوابم.»
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
💞 @zendegiasheghane_ma
تـ❤️ـو را قسم ...
به صبوری قلبهای دردمند منتظران
عزیـ❤️ـز فاطمـ❤️ـه ...
برگرد سوی کنعانت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹🌹
🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾
شبتون بخیر
💞 @zendegiasheghane_ma