💕زندگی عاشقانه💕
✍️ #دمشق_شهرعشق #قسمت26 💠 سمیه از درماندگیام به گریه افتاده و شوهرش خیالش راحت شده بود میهمانش خا
#دمشق_شهرعشق
#قسمت27
💠 از حجم مسکّنهایی که در سِرُم ریخته بودند، چشمانم به سمت خواب خمیازه میکشید و هنوز خوابم نبرده بود که با کابوس #خنجر، پلکم پاره میشد و شانهام از شدت درد غش میرفت.
سعد هم ظاهراً از ترس اهل خانه خوابش نمی¬برد، کنارم به دیوار تکیه زده و من دیگر میترسیدم چشمانم را ببندم که دوباره به گریه افتادم :«سعد من میترسم! تا چشمامو میبندم فکر میکنم یکی میخواد سرم رو ببره!»
💠 همانطور که سرش به دیوار بود، به سمتم صورت چرخاند و همچنان در خیال خودش بود که تنها نگاهم کرد و من دوباره ناله زدم :«چرا امشب تموم نمیشه؟» تازه شنید چه میگویم که به سمتم خم شد، دستم را بین انگشتانش گرفت و با نرمی لحنش برایم لالایی خواند :«آروم بخواب عزیزم، من اینجا مراقبتم!»
چشمانم در آغوش نگاه گرمش جا خوش کرد، دوباره پلکم خمار خواب شد و همچنان آهنگ صدایش را میشنیدم :«من تا صبح بالا سرت میشینم، تو بخواب نازنینم!» و از همین ترنم لطیفش خوابم برد تا هنگام #سحر که صدایم زد.
💠 هوا هنوز تاریک و روشن بود، مصطفی ماشین را در حیاط روشن کرده، سعد آماده رفتن شده و تنها منتظر من بود. از خیال اینکه این مسیر به خانهمان در تهران ختم میشود، درد و ترس فراموشم شده و برای فرار از جهنم #درعا حتی تحمل ثانیهها برایم سخت شده بود.
سمیه محکم در آغوشم کشید و زیر گوشم #آیتالکرسی خواند، شوهرش ما را از زیر #قرآن رد کرد و نگاه مصطفی هنوز روی صورت سعد سنگینی میکرد که ترجیح داد صندلی عقب ماشین پیش من بنشیند...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت28
💠 از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی با همان لحن محکم شروع کرد :«ببخشید زود بیدارتون کردم، اکثر راههای منتهی به شهر داره بسته میشه، باید تا هوا روشن نشده بزنیم بیرون!»
از طنین ترسناک کلماتش دوباره جام #وحشت در جانم پیمانه شد و سعد انگار نمیشنید مصطفی چه میگوید که در حال و هوای خودش زیر گوشم زمزمه کرد :«نازنین! هر کاری کردم بهم اعتماد کن!»
💠 مات چشمانش شده و میدیدم دوباره از نگاهش #شرارت میبارد که مصطفی از آیینه نگاهی به سعد کرد و با صدایی گرفته ادامه داد :«دیشب از بیمارستان یه بسته آنتیبیوتیک گرفتم که تا #تهران همراهتون باشه.» و همزمان از جیب پیراهن کِرِم رنگش یک بسته کپسول درآورد و به سمت عقب گرفت.
سعد با اکراه بسته را از دستش کشید و او همچنان نگران ما بود که برادرانه توضیح داد :«اگه بتونیم از شهر خارج بشیم، یک ساعت دیگه میرسیم #دمشق. تلفنی چک کردم برا بعد از ظهر پرواز تهران جا داره.» و شاید هنوز نقش اشکهایم به دلش مانده بود و میخواست خیالم را تخت کند که لحنش مهربانتر شد :«من تو فرودگاه میمونم تا شما سوار هواپیما بشید، به امید #خدا همه چی به خیر میگذره!»
💠 زیر نگاه سرد و ساکت سعد، پوزخندی پیدا بود و او میخواست در این لحظات آخر برای دردهای مانده بر دلم مرهمی باشد که با لحنی دلنشین ادامه داد :«خواهرم، ما هم مثل شوهرت #سُنی هستیم. ظلمی که تو این شهر به شما شد، ربطی به #اهل_سنت نداشت! این #وهابیها حتی ما سُنیها رو هم قبول ندارن...» و سعد دوست نداشت مصطفی با من همکلام شود که با دستش سرم را روی شانهاش نشاند و میان حرف مصطفی زهر پاشید :«زنم سرش درد میکنه، میخواد بخوابه!»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه247ازقرآن💐
#جز_سیزده💐
#سوره_یوسف💐
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به #حاج_قاسم #مرد_میدان و آیه الله مصباح یزدی
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
بمناسبت شهادت #سردار_دلها
#حاج_قاسم عزیز #مرد_میدان مبارزه و به همت آستان مقدس حرم حضرت معصومه (س) #مسابقه_سردار_فاطمی برگزار میشود از اعضای خوب کانال زندگی عاشقانه دعوت میکنم در این مسابقه شرکت کنند😊👆👆
#مولا_جانم
🔸جمعه روز شماست و ما چشم براهان بیقرار ، میهمان شماییم و چه صاحبخانه ی کریم و مهربانی هستید شما...
🔸 آمده ایم با هزار گره ناگشوده در روزگار تلخمان ، با هزار درد ناگفته درجان هایمان ، با هزار اندوه گلوگیر و جان فرسا در قلب هایمان ، آمده ایم تا میهمانتان باشیم...
🔸آمده ایم تا آراممان کنید ، امیدمان دهید ، نگاهمان کنید...
🔸آقاجانم با آمدن شما دنیا گلستان می شود...
#اللهمعجللولیکالفرج
🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌿🌿
🍃🌸شروع هفته تون
متبرک به ذکر پرنور
✨صلـوات ✨
برحضرت محمد و خاندان مطهرش🌸
امروز سلام و ارادتمان را تقدیم کنیم به
حضرت فاطمه زهرا (س)
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ
وَّآلِ مُحَمَّدٍ
وَعَجِّلفَرَجَهُــم
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
سلام سلام سلام🖤
صبح اول هفته تون پر از معنویت☘
انشالله روز خوبی رو شروع کنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد..اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم☘
تسلیت عرض میکنم فرا رسیدن اولین سال سردار دلها #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی و همراهانشون رو وهمچنین درگذشت عمار انقلاب آیت الله مصباح یزدی ره😭😭😭😭
انشالله ما ادامه دهنده راه این بزرگواران باشیم👌👌👌👌👌
ثواب کارهای امروزمون از کوچیک تا بزرگ رو تقدیم میکنیم به #شهید_علیرضا_کریمی😍😍😍😍😍
اما بریم؟ سر تکلیف این هفته 🤔🤔🤔🤔
این هفته میخواهیم روی عادت هامون کار کنیم
🤔🤔🤔
همه ما یک سری عادت بد و یک سری عادت خوب داریم👌👌
امروز میخواهیم یک برگه برداریم و یک سری عادت های خوب و بد خودمون رو بنویسیم ....یک طرف عادت های خوب ...یک طرف عادت های بد ..
پس شد امروز... اینکه. عادت های خوب و بد خودمون رو بنویسیم و بهشون فکر کنیم .....
کارهای هفته های قبل رو هم فراموش نکنید تا بشه برامون عادت👌👌👌👌👌
التماس دعا از همه بزرگواران ☘
موفق باشید تلاشگران در راه خدا ☘
#هرروز_باشهدا
#خانمها_بخوانند
#نقاط_قوت_همسر
به دنبال نقاط قوت شوهر خود گشته و به او بگویید که چقدر از نقاط قوت موجود در او لذت می برید. بخت در این است که او برای افزایش و بالا بردن وجهه و آبروی خود بسیار سخت کوشش کند.
یک مرد همیشه نیاز دارد از زبان همسرش بی پرده و بی واسطه بشنود: عزیزم! نمی دانم چه طور باید این همه محبت و لطفی که نسبت به ما داری را جبران کنم.🌹
همین جملات ساده می تواند انگیزه ای برای تلاش مضاعف مردها باشد.
از همسر خود در حضور والدین او یا دوستانش تشکر و قدردانی نمایید. با انجام این کار ارزش شما بیشتر می شود.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#نکات_تربیتی_خانواده #قسمت91 "لذت جاودانه" 🌺💞 حرف اسلام عزیز اینه که میفرماید: عزیز دلم شما ا
#نکات_تربیتی_خانواده
#قسمت92
❤️مودت ورحمت
🌹 قرآن کریم میفرماید:
✨"و خداوند بین شما زن و مرد #مودت و #رحمت قرار داد"✨
[ وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً ]
📚 سوره مبارکه روم/ آیه ۲۱
👈 بله درسته که خداوند متعال بین زن و شوهرها در ابتدای ازدواجشون "یه مقدار محبت" قرار میده
✔️ امّا این مقدار از محبّت لازمه که با انجامِ فعالیّت هایی افزایش پیدا کنه.👌
✅❣✅👆
🔹آقا باید "از همون ابتدا و در طولِ زندگی خودش"، دنبالِ برنامه ریزی باشه
برای اینکه دل خانمش رو "به صورت جاودانه" ببره
🔸خانم هم باید برنامه ریزی کنه و دلِ آقای خودش رو "به صورت جاودانه" ببره
✔️💖👌
⛔️ آدم نباید بشینه و هیچ کاری نکنه و منتظر باشه که یه محبّتی این وسط پیدا بشه!
💞 بلکه باید آستین ها رو بالا بزنه و برای #افزایش_محبت تلاش بکنه 💯
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#نکات_تربیتی_خانواده
#قسمت93
"فرهنگ غربی"
💢 فرهنگ غربی میگه نه آقا هیچ حرکتی نکن!
🔸 تا وقتی خوشت اومد اشکالی نداره با همسرت باش.
⭕️ اما هر موقع خوشت نیومد باهاش دعوا کن! بزنید همدیگه رو و به همدیگه فحش بدید و عصبانیت خودتون رو سر همدیگه خالی کنید!😈
💢 میگه: لازم نیست همدیگه رو تحمل کنید! برید و از هم طلاق بگیرید!
🚫 متاسفانه اکثر روانشناس های غرب زده، تا کوچک ترین اختلافی بین زن و شوهر ها میبینن اولین راهی که پیشنهاد میدن اینه که برن #طلاق بگیرن! 😒
💢 علتش هم همین مبنای غلطی هست که دارن.
👈میگن لازم نیست که این وضعیت رو تحمل کنی!😒
⭕️ اگه بخوای تحمل کنی عقده ای میشی!
این چه حرفیه که میزنی؟ 😒
❌ اگه بلد نیستی مشاوره بدی خب نده! چرا مردم رو گمراه میکنی؟!
⭕️ تا اونجا که میشه پیش روانشناسای غربزده نرید.
🔸روز قیامت بهتون میگن چرا رفتی پیش کسی که بر اساس "هوای نفسش" مشاوره میداد...؟😒
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 پادکست | #آخرین_جمله
🌺آخرین جمله عمار انقلاب، آیت الله مصباح یزدی (ره)
رحلت این عالم ربانی را به حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایب بر حق ایشان مقام معظم رهبری و عموم ارادتمندان به ایشان تسلیت عرض میکنیم.
#عمار_انقلاب
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#مدیریت_مومنانه_خانواده
#قسمت1
دکتر #حبشی
#صوتی
حتما گوش بدید
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
املای شب برادرزادم ک کلاس اوله
ان شاءالله ک بچه های ما جزو رویش های انقلاب و مایه ی افتخار اسلام و انقلاب باشن
که آقا جانم توی سخنرانی خودشون وعده اون رو دادن...
#حاح_قاسم
#نسل_سلیمانی
#ارسالی_اعضا
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
✍️ #دمشق_شهرعشق #قسمت28 💠 از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی با همان لحن محکم شروع کرد :«ببخشید زود
#دمشق_شهرعشق
#قسمت29
از آیینه دیدم #قلب نگاهش شکست که مرا نجات داده بود، چشم بر جرم سعد بسته بود، میخواست ما را تا لحظه آخر همراهی کند و با اینهمه محبت، سعد از صدایش تنفر میبارید. او ساکت شد و سعد روی پلکهایم دست کشید تا چشمانم را ببندم و من از حرارت انگشتانش حس خوشی نداشتم که دوباره دلم لرزید.
💠 چشمانم بسته و هول خروج از شهر به دلم مانده بود که با صدایی آهسته پرسیدم :«الان کجاییم سعد؟» دستم را میان هر دو دستش گرفت و با مهربانی پاسخ داد :«تو جادهایم عزیزم، تو بخواب. رسیدیم دمشق بیدارت میکنم!»
خسته بودم، دلم میخواست بخوابم و چشمانم روی نرمی شانهاش گرم میشد که حس کردم کنارم به خودش میپیچد. تا سرم را بلند کردم، روی قفسه سینه مچاله شد و میدیدم با انگشتانش صندلی ماشین را چنگ میزند که دلواپس حالش صدایش زدم.
💠 مصطفی از آیینه متوجه حال خراب سعد شده بود و او در جوابم فقط از درد ناله میزد، دستش را به صندلی ماشین میکوبید و دیگر طاقتش تمام شده بود که فریاد زد :«نازنین به دادم برس!»
تمام بدنم از #ترس میلرزید و نمیدانستم چه بلایی سر عزیزدلم آمده است که مصطفی ماشین را به سرعت نگه داشت و از پشت فرمان پیاده شد. بلافاصله در را از سمت سعد باز کرد، تلاش میکرد تکیه سعد را دوباره به صندلی بدهد و مضطرب از من پرسید :«بیماری قلبی داره؟»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه248ازقرآن💐
#جز_سیزده💐
#سوره_یوسف💐
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به #شهید_رجبعلی_بکشلو 💐
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#نسل_سلیمانی
#ارسالی_اعضا
#حاج_قاسم
امروز دخترم برا سالگرد سردار یه جعبه درست کرده بود چسبونده بود در ورودی و نوشته بود بانک صلوات برا شادی روح سردار وهمچنین این دلنوشته رو نوشت
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
سلام امام مهدی (عج)
❄️نبودن #شما فقط نبودن شما نیست
نبودن خیلی چیزهاست
🍂آرامش در وجودمان نمی ایستد♨️♨️
🍂پول در جیبمان دوام نمی آورد❌
#نمک از نان رفته
خنکی از آب...
ما #بی_تو فقیر شده ایم!😔
#برگرد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🍃
🌾🌿🌹🌾🌿🌹🌾🌿🌹🌾🌿