eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.3هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🌸 🌸 ✅ بعضی مناسبتها بخاطر بزرگداشت شخص بزرگی نامگذاری شده اند، مانند روز زن که بخاطر ولادت با سعادت *حضرت زهرا سلام الله علیها* نامگذاری شده است♥️ ❌ولی متاسفانه ما بدون توجه به بزرگداشت آن مقام فقط به فکر خودمان هستیم.😐 ✔️بیشتر خانمها آنقدر خودشان را پررنگ می بینند که اصلا یادی از حضرت زهرا نمی کنند.😢 💟در صورتی که این روز بخاطر ایشان برای ما عید بزرگی است.😌 ما باید روز زن برای حضرت زهرا هدیه ای داشته باشیم. 🔹 ولی متاسفانه بجای اینکه ببینیم هدیه ما برای ایشان چه چیزی است فقط به فکر این هستیم که آیا دیگران بیاد ما هستند یا نه؟🤨 🔸اگر توقع دیده شدن نداشته باشیم به هر چیزی حتی یک تشکر ساده خوشحال می شویم.😄 ✔️باید بدانیم این روز بزرگ ، روز ما نیست و تفاوت ما با حضرت زهرا زیاد است و ما سنخیتی با ایشان نداریم.😞 باید غصه داشته باشیم که این روز به نام ایشان است و ما چیزی نداریم که تقدیمشان کنیم.😭😭 🔺این روز باید بجای اینکه منتظر باشیم دیگران ما را ببینند در حال خودمان باشیم که چیزی نداریم به حضرت هدیه بدهیم. ✅اگر جایی را داریم درست حرکت می کنیم به *خاطر لطف و توجه اهل بیت علیهم السلام است* ، ما فقط داریم توکل می کنیم و تلاش می کنیم.🙏♥️ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧕🏻 🔅تنوع پوشش و حفظ نظافت : ♦️نامرتب بودن از سوی هرکس که باشد ضعف ایمان و ضعف فهم دینی را به ذهن خطور می دهد. 🔷 بگونه ای که عده ای دینداری را با بی سلیقگی و زشتی در هم می آمیزد😕 *✨ پیامبر اکرم (ص) :* خود همواره آراسته بودو به آراستگی امر می فرمود. ✅ آن حضرت آراستگی را چه در بُعد نظافت هچون مداوم بر مسواک، استحمام، گرفتن ناخن ها و شانه زدن مو....🛁🚿 ✔️ و چه در بعد آرایش همچون رنگ کردن مو سر و محاسن، سرمه کشیدن در چشم و استعمال عطر پیشتاز بودند 💞 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺گاهی اوقات طرحی که برای پوشیدن لباس استفاده می‌کنیم، همسر را یاد مادربزرگش می اندازد.👵😂 🔹 اگر این حرف را از همسرتان شنیدید دیگر از اون دست قبیل لباس ها استفاده نکنید چون برایش جذابیتی ندارد.😖 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧕🏻 🔻نوع پوشش خانم در منزل بسیار مهم است.💅👚 ✅ تنوع در پوشش برای تمامی اعضای خانواده مهم هست و می‌تواند حال خوب را در فضا ایجاد کند. 🦋 ✔️ مرتب بودن برای آقایون بسیار مهم است. مثلا خانمی بلد هست که لباسش رو عوض کند اما توجه به شانه زدن مو ندارد. 🤨 🔅 توجه داشته باشید، ست کردن لباس (مدل و رنگ) هنر و سلیقه می خواهد . 😍 ⭕️ بر خلاف تصور خانم ها ، آقایون دوست ندارند همیشه همسرشان را برهنه و نیمه برهنه ببینند. 🔸گاهی اوقات با پوشیدن لباس بلند حس دلتنگی مرد را برای بدن خود ایجاد کنید. 🤩 🔷 گاهی اوقات لباس مجلسی در منزل به تن کنید، 👗 مخصوصا شب های که برایتان خاص است (سالگرد و تولد) سعی کنید شما هم خاص باشید. 👌 *✨رقصیدن برای غیر حرام است، اما برای همسر ثواب هم دارد* 💃 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
مسابقات ویژه بمناسبت میلاد با سعادت بانوی دو عالم به همت آستان مقدس حرم حضرت معصومه (س) برگزا میشود عزیزان فعال و علاقه مند کانال جا نمونید😊👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 سلام به همه اعضای خوب کانال زندگی عاشقانه خانمها و آقایون بهشتی😊 عصرتون زیبا ایام و سالروز ورود تاریخی بنیانگذار انقلاب به میهن عزیزمون گرامی باد 😍 🌸 خبر دارید که ولادت خانم فاطمه زهرا (س) و روز زن نزدیکه یه داریم برای خانمها و آقایان کانال 😊 🌸 به خانمهای گل کانالمون اول توصیه میکنیم که با توجه به شرایط بد اقتصادی آقایون رو دریابند که البته حتما بانوان ما همینطورند به آقایون کانال توصیه میکنیم که در حد توانشون حتی یه شاخه گل یا یک متن زیبا یا تبریک زبانی این روز رو به خانمشون تبریک بگن خرجی هم نداره😉 از متنها و عکس نوشته های کانال عاشقانه های حلال هم میتونید استفاده کنید 👌😊 و اما چیه ؟ خانمها باید جواب بدن آقایون هم ان شاءالله با گوش دل میشنوند😉 🌸 اگر بعنوان هدیه روز زن یکی از ویژگیها یا اخلاقی که دوست نداری رو بخوام تغییر بدم ترجیح میدی کدوم ویژگی باشه ؟؟ 🌸 خانمهای گل اگر این سوال همسر شما در روز زن باشه جوابهاتون رو با رعایت تمام نکات مهم از آقایون که قبلا گفتیم برامون به آی دی @yamahdi85 بفرستید منتظر جوابهاتون هستیم😊 ✍ آقایون کانال هم اگر متن نوشته یا صحبتی دارند که برای تشکر از همسرانشون میخوان در کانال ارسال شه به همون آی دی بفرستند یاعلی ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام من روز مادر رو زودتر گرفتم برای مادرم کیک پختم و تابلو گلدوزی کردم😍😍😍😍 خدا انشاءلله همه ی مادرهارو حفظ کنه و روح مادران آسمانی شاد🌺🌺🌺 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان نویسنده : ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
✍️ #دمشق_شهرعشق #قسمت90 💠 و دلش برای من می‌تپید که دلواپس جانم نجوا کرد :«اما نمی‌تونم از تو مراقب
💠 تازه حس می‌کرد بین دل ما چه گذشته که از روی صندلی بلند شد، دور اتاق چرخی زد و با شیطنت نتیجه گرفت :«البته این یکی با اون یکی خیلی فرق داره! اون مزدور بود، این !» سپس به سمتم چرخید و مثل همیشه صادقانه حرف دلش را زد :«حرف درستی زده. بین شما هر چی بوده، موندن تو اینجا عاقلانه نیست، باید برگردی ایران! اگه خواست می‌تونه بیاد دنبالت.» 💠 از سردی لحنش دلم یخ زد، دنبال بهانه‌ای ذهنم به هر طرف می‌دوید و کودکانه پرسیدم :«به مادرش خبر دادی؟ کی می‌خواد اونو برگردونه خونه‌شون ؟ کسی جز ما خبر نداره!» مات چشمانم مانده و می‌دید اینبار واقعاً شده‌ام و پای جانم درمیان بود که بی‌ملاحظه تکلیفم را مشخص کرد :«من اینجا مراقبش هستم، پول بلیط دیشبم باهاش حساب می‌کنم، برا تو هم به بچه‌ها گفتم بلیط گرفتن با پرواز امروز بعد از ظهر میری ان‌شاءالله!» 💠 دیگر حرفی برای گفتن نمانده و او مصمم بود خواهرش را از سوریه خارج کند که حتی فرصت نداد مصطفی را ببینم و از همان بیمارستان مرا به فرودگاه برد. ساعت سالن فرودگاه روی چشمم رژه می‌رفت، هر ثانیه یک صحنه از صورت مصطفی را می‌دیدم و یک گوشه دلم از دوری‌اش آتش می‌گرفت. تهران با جای خالی پدر و مادرم تحمل کردنی نبود، دلم می‌خواست همینجا پیش برادرم بمانم و هر چه می‌گفتم راضی نمی‌شد که زنگ موبایلش فرشته نجاتم شد... ✍️نویسنده: ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ 💠 به نیمرخ صورتش نگاه می‌کردم که هر لحظه سرخ‌تر می‌شد و دیگر کم آورده بود که با دست دیگر پیشانی‌اش را گرفت و به‌شدت فشار داد. از اینهمه آشفتگی‌اش شدم، نمی‌فهمیدم از آن طرف خط چه می‌شنود که صدایش در سینه ماند و فقط یک کلمه پاسخ داد :«باشه!» و ارتباط را قطع کرد. 💠 منتظر حرفی نگاهش می‌کردم و نمی‌دانستم نخ این خبر هم به کلاف دیوانگی سعد می‌رسد که از روی صندلی بلند شد، نگاهش به تابلوی اعلان پرواز ماند و انگار این پرواز هم از دستش رفته بود که نفرینش را حواله جسد سعد کرد. زیر لب گفت و خیال کرد من نشنیده‌ام، اما به‌خوبی شنیده و دوباره ترسیده بودم که از جا پریدم و زیرگوشش پرسیدم :«چی شده ابوالفضل؟» 💠 فقط نگاهم می‌کرد، مردمک چشمانش به لرزه افتاده و نمی‌خواست دل من را بلرزاند که حرفش را خورد و برایم کرد :«مگه نمی‌خواستی بمونی؟ این بلیطت هم سوخت!» باورم نمی‌شد طلسم ماندنم شکسته باشد که ناباورانه لبخندی زدم و او می‌دانست پشت این ماندن چه خطری پنهان شده که پیشانی بلندش خط افتاد و صدایش گرفت :«برمی‌گردیم بیمارستان، این پسره رو می‌رسونیم ✍️نویسنده: ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ 💠 ساعتی پیش از مصطفی دورم کرده و دوباره می‌خواست مرا به بیمارستان برگرداند که فقط حیرت‌زده نگاهش می‌کردم. به سرعت به راه افتاد و من دنبالش می‌دویدم و بی‌خبر اصرار می‌کردم :«خب به من بگو چی شده! چرا داریم برمی‌گردیم؟» 💠 دلش مثل دریا بود و دوست داشت دردها را به تنهایی تحمل کند که به سمت خط تاکسی رفت و پاسخ پریشانی‌ام را به شوخی داد :«الهی بمیرم، چقدرم تو ناراحت شدی!» و می‌دیدم نگاهش از نگرانی مثل پروانه دورم می‌چرخد که شربت شیرین ماندن در به کام دلم تلخ شد. تا رسیدن به بیمارستان با موبایلش مدام پیام رد و بدل می‌کرد و هر چه پاپیچش می‌شدم فقط با شیطنت از پاسخ سوالم طفره می‌رفت تا پشت در اتاق مصطفی که هاله‌ای از اخم خنده‌اش را برد، دلنگران نگاهم کرد و به التماس افتاد :«همینجا پشت در اتاق بمون!» و خودش داخل رفت. 💠 نمی‌دانستم چه خبری شنیده که با چند دقیقه آشنایی، مصطفی مَحرم است و خواهرش نامحرم و دیگر می‌ترسد تنهایم بگذارد. همین که می‌توانستم در بمانم، قلبم قرار گرفته و آشوب جانم حس مصطفی بود که نمی‌دانستم برادرم در گوشش چه می‌خواند. در خلوت راهروی بیمارستان خاطره خبر دیروز، خانه خیالم را به هم زد و دوباره در پدر و مادرم به گریه افتادم که ابوالفضل در را باز کرد، چشمان خیسم زبانش را بست و با دست اشاره کرد داخل شوم. ✍️نویسنده: ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌸 🌸 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به 😍😍😍😍 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🍃🍀🌾🍃🍀🌾🍃🍀🌾🍃🍀🌾 🌱ای کاش که انتظار معنی می شد بی‌تابی جویبار معنی می شد... 🌱وقتی که سحر شکوفه‌ی صبح دمید با آمدنت بهار معنی می شد... 🍃🍀🌾🍃🍀🌾🍃🍀🌾🍃🍀🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقای مهربانم!💗 عطر نرگس ها را که استشمام می کنم... هوای بهارتان به مشامم می رسد... و چقدر یاسها مرا به دقایق جمکران نزدیک می کنند... آرزو دارم بیایی مژده سبز بهارم ای تمام آرزویم ای همه دار و ندارم آرزو دارم بیایی در دل تاریک غمها ای جمالت روشنای خلوت شب های تارم 💐 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ 💐 سلام صبحتون بخیر ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا