eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.3هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
ایام فتنه بود و هر روز اتفاقات عجیبی در این کشور رخ می داد. دستور رسیده بود که بسیجی ها برنامه ایست و بازرسی را فعال کنند. بچه های بسیج مسجد، در حوالی میدان شهید محلاتی برنامه ایست و بازرسی را آغاز کردند. هادی با یکی دیگر از بسیجی ها که مسلح بود با یک موتور به ابتدای خیابان شهید ارجمندی آمدند. این خیابان دویست متر قبل از محل ایست بازرسی بود. استدلال هادی این بود که اگر مورد مشکوکی متوجه ایست و بازرسی بشود یقیناً از این مسیر می تواند فرار کند و اگر ما اینجا باشیم می توانیم با او برخورد کنیم. ساعات پایانی شب بود که کار ما آغاز شد. من هم در کنار بقیه نیروها در اطراف میدان محلاتی بودم. هنوز ساعتی نگذشته بود که یک خودروی سواری قبل از رسیدن به ایست بازرسی توقف کرد! بعد هم یکدفعه دنده عقب گرفت و خواست از خیابان شهید ارجمندی فرار کند. به محض ورود به این خیابان یکباره هادی و دوستش با موتور در مقابل او قرار گرفتند. دوست هادی مسلح بود. راننده و شخصی که در کنارش بود، هر دو درب خودرو را باز کردند و هر یک به سمتی فرار کردند. هادی و دوستش نیز هر یک به دنبال یکی از این دو نفر دویدند. راننده از نرده های وسط اتوبان رد شد و خیلی سریع در آن سوی اتوبان محو شد! اما شخص دوم وارد خیابان ارجمندی شد و هادی هم به دنبال او دوید. اولین کوچه در این خیابان بسیار پهن است، اما برخلاف ظاهرش بن بست می باشد. این شخص به خیال اینکه این کوچه راه دارد وارد آن شد. من و چند نفر از بچه های مسجد هم از دور شاهد این صحنه ها بودیم. ما سریع سوار موتور شدیم تا به کمک هادی و دوستش برویم. وقتی وارد کوچه شدیم با تعجب دیدیم که هادی دست و چشم این متهم را بسته و در حال حرکت به سمت سر کوچه است! نکته عجیب اینکه هیکل این شخص دو برابر هادی بود. از طرفی هادی مسلح نبود. اما اینکه چطور توانسته بود. این کار را بکند واقعاً برای ما عجیب بود. بعدها هادی می گفت:‌ وقتی به انتهای کوچه رسیدیم، تقریباً همه جا تاریک بود. فریاد زدم بخواب وگرنه می زنمت. او هم خوابید روی زمین. من هم رفتم بالای سرش و اول چشمانش رو بستم که نبینه من هیچی ندارم و ... بچه های بسیج، مردم را متفرق کردند. بعد هم مشغول شناسایی ماشین شدند. یک بسته بزرگ زیر پای راننده بود. همان موقع مأمورین کلانتری 114 نیز از راه رسیدند. آنها که به این مسائل بیشتر آشنا بودند تا بسته را باز کردند گفتند: اینها همه اش تریاک است. ماشین و متهم و مواد مخدر به کلانتری منتقل شد. ظهر فردا وقتی می خواستیم وارد مسجد شویم یک پلاکارد تشکر از سوی مسئول کلانتری جلوی درب مسجد نصب شده بود. در آن پلاکارد از تمام بسیجیان مسجد به خاطر این عملیات و دستگیری یکی از قاچاقچیان مواد مخدر تقدیر شده بود.  زندگینامه و خاطرات 🌷  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
*💠 🔰 یڪـ هـم ، بہ حـال دلِ زارِ ما بخــوان ... 🌷 شهید محمد هادی ذوالفقاری * ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌸 🌸 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به 😍😍😍😍 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
شب بخیر مولای من..... تا تو نباشـے دستــ ما بہ جایے بنـد نیستـــ! دنیا برعڪس خواستـہ هامان استــ و سقـوط، بے‌حضـور تو حـتمے‌استـــ! تعجيل درظهور و سلامتی مولاعج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 هُوَ الَّذي يُصَلّي عَلَيكُم وَمَلائِكَتُهُ؛ لِيُخرِجَكُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ ۚ وَكانَ بِالمُؤمِنينَ رَحيمًا | و او کسی است که بر شما سلام و درود می‌فرستد .... | احزاب / ۴۳ ✍ حتی تصور سلامِ تو ؛ وجود مضطرب مرا به امنیت می‌رساند! عَلیکَ السلام ... ای صاحبِ اسم ! استاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امروز یکم با خانمها صحبت داریم خوب مطالب رو بخونید 😉👇👇
🔺چه زمانی چشم همسرم روی زنان دیگر بسته می‌شود🤔 *زمانی که بتوانم از هر لحاظ ایشان را تامین کنم.* 🔸 خانم باید سطح خودش را بالا ببرد و اگر هم بلد نیست مهارت های زنانگی را بیاموزد. او باید ⬇️ *با ناز نشستن* *با ناز صحبت کردن* را بداند 🔸 جوری با ناز به همسر نگاه کند که عاشقانه های درونش را به نمایش بگذارد. 🔷 البته برای استفاده کردن این ترفندها هرگز نباید زیاده روی کرد. 🤪 🛑 نه خیلی سرد و جدی باشید نه خیلی لوس و بچه گانه.... آفت زیاده روی در بچه گانه صحبت کردن و خیلی لوس بودن ⬅️ همسر شما فکر می‌کند به جای یه زن عاقل و بالغ با بچه طرف است.😖 ✔️ مردها روی خانم های خیلی شوخ هیچ حسابی باز نمی‌کنند. 🔷 عدّه ی دیگر از خانم ها هم آنقدر منطقی و سرد برخورد می‌کنند که همسر احساس خطر می‌کند که برایش جانشین پیدا شده است. 😳 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷 دوست داشتن با وابستگی متفاوت است. ✴️ گاهی اوقات خانم، انقدر نگران میان وعده سرکار همسر هست که جهت خوردن لقمه، زنگ می‌زند و یادآوری می‌کند.🙄 ✴️ حتی مواظب قرار های کاری همسر هست و سر ساعت جهت یادآوری تماس می‌گیرد. ☹️ ❌ آقایون اصلا این چنین نگرانی هارا دوست ندارند و احساس می‌کنند زیر سلطه خانم قرار گرفته اند و از خود هیچگونه استقلالی ندارند. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸وابستگی شدید خانم، باعث می‌شود که ایشون روزی 10 بار با همسرشان تماس داشته باشند.☎️ ◾️بعد از دفعه چهارم دیگر مرد با جانم و عشقم پذیرای صدای ما نیست😡 تازه از همسرمان گله مند هستیم که چرا شما در طول روز با من تماس نمی‌گیری. 📞 ✔️ اما غافل از اینکه، ما زمانی برای ایشان باقی نگذاشته ایم که بخواهد احساس دلتنگی برای ما داشته باشد. 🤢 🔷 سعی کنید از کلمات زیبا و محبت آمیز زیاد استفاده نکنید، چون تکرار بیش از حد، شیرینی و جذابیت کلمات را کم می‌کند. ✴️ خلاقیت در گفتار و نوشتن متن های روزانه بسیار حائز اهمیت است. *✨ تفاوت نظر همه را جلب می‌کند.* ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🔻اگر ترفندهای زنانگی را به اشتباه و بیجا خرج کنیم همسران دچار سوء برداشت می‌شوند. در حقیقت ترفند ما سوخته محسوب می‌شود. 😬 ⛔️ خیلی از خانم ها وقتی نیاز به وسیله ای دارند از روش ناز کردن وارد می‌شوند و اصلا حواسشان نیست که این ترفند در ذهن مرد تداعی کننده ی ⬅️ خرید و هزینه است.😢 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌱🌸🌱 🍃 چه زنهایی از چشم شوهر می افتند! 🔹 زنهایی که برای جلب توجه و محبت شوهر، به جای دلبری و عشوه، خودشون رو به مریضی میزنند و اظهار ضعف میکنند. 🔹 زنهایی که همیشه افسرده و بی حال هستند. 🔹 زنهایی که احترامی برای شوهر قائل نیستند بخصوص در جمع. 🔹 زنهایی که به نظافت و تمیزی خود اهمیت نمیدهند 🔹 زنهایی که سرد و خشک و بی روح هستند و نسبت به رابطه ی زناشویی رغبتی نشون نمیدهند. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨ ✫⇠ رمان زیبای 📌زندگینامه شهید محمدهادی ذوالفقاری...🍃🌹 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#پسرک_فلافل_فروش #قسمت10 #تریاک ایام فتنه بود و هر روز اتفاقات عجیبی در این کشور رخ می داد. دستور
هادي پسري بود كه تك و تنها راه خودش را ادامه داد. او مسير دين را از آنچه بر روي منبرها ميشنيد انتخاب ميكرد و در اين راه ثابت قدم بود. مدتي از حضور او در بسيج نگذشته بود كه گفت: بايد يكي از مسائل مهم دين را در محل خودمان عملي كنيم. ميگفت: روايت از حضرت علي (ع)داريم كه همه اعمال نيک و حتی جهاد در راه خدا در مقايسه با امر به معروف و نهی از منکر، مثل قطره در مقابل درياست. براي همين در برخي موارد خودش به تنهايي وارد عمل ميشد. يك سي دي ‌فروشي اطراف مسجد باز شده بود. بچه‌هاي نوجوان كه به مسجد رفت و آمد داشتند از اين مغازه خريد ميكردند. اين فروشنده سي دي‌هاي بازي و فيلم كپي‌شده را به قيمت ارزان به بچه‌ها ميفروخت. مشتريهاي زيادي براي خودش جمع كرد. تا اينكه يك روز خبر رسيد كه اين فروشنده فيلم‌ هاي خارجي سانسورنشده هم پخش ميكند! چند نفر از بچه‌ها خبر را به هادي رساندند. او هم به سراغ فروشنده‌ي اين مغازه رفت. خيلي مؤدب سلام كرد و از او پرسيد: بعضي از بچه‌ها ميگويند شما سي دي ‌هاي غير مجاز پخش ميكنيد، درسته!؟ فروشنده تكذيب كرد و اين بحث ادامه پيدا نكرد. بار ديگر بچه‌هاي نوجوان خبر آوردند كه نه تنها سي دي‌هاي فيلم، بلكه سي دي‌هاي مستهجن نيز از مغازه‌ي او پخش ميشود. هادي تحقيق كرد و مطمئن شد. لذا بار ديگر به سراغ فروشنده رفت. با او صحبت كرد و شرايط امر به معروف را انجام داد. بعد هم به او تذكر داد كه اگر به اين روند ادامه دهد با او با حكم ضابطان قضايي برخورد خواهد شد. اما اين فروشنده به روند اشتباه خودش ادامه داد. هادي نيز در كمين فرصتي بود تا با او برخورد كند. يك روز جواني وارد مغازه شد. هادي خبر داشت كه يك كيسه پر از سي دي ‌هاي مستهجن براي اين شخص آورده‌اند. لذا با هماهنگي بچه‌هاي بسيج وارد مغازه شد. درست زماني كه بار سي دي‌ها رسيد به سراغ اين شخص رفت. بعد فروشنده را با همان كيسه به مسجد آورد! در جلوي چشمان خودش همه سي دي‌ها را شكست. وقتي آخرين سي دي خرد شد، رو كرد به آن فروشنده و گفت: اگر يك بار ديگر تكرار شد با تو برخورد قانوني ميكنيم. همين برخورد هادي كافي بود تا آن شخص مغازه‌اش را جمع كند و از اين محل برود. شخصي در محل ما ساکن بود که هيکل درشتي داشت. چفيه مي‌انداخت و شلوار پلنگي بسيجي ميپوشيد. اخلاق درستي هم نداشت، اهل همه جور خلافی بود. او به شدت با مردم بد برخورد ميکرد. به مردم گير ميداد و اين لباس اوباعث ميشد که خيلي‌ها فکر کنند که او بسيجي است! هادي يک بار او را ديد و تذکر داد که لباست را عوض کن. اما او توجهي نكرد. دوباره او را ديد و به آن شخص گفت: شما با پوشيدن اين لباس و اين برخورد بدي که داريد، ديد مردم را نسبت به بسيج و نظام و رهبر انقلاب بد ميکنيد. هادي ادامه داد: مردم رفتار شما را که ميبينند نسبت به نظام بدبين ميشوند. بعد چفيه را از دوش او برداشت و به وي تذکر داد که ديگر با اين لباس و اين شلوار پلنگي نگردد. بار ديگر با شدت عمل با اين شخص برخورد كرد. ديگر نديديم که اين شخص با اين لباس و پوشش ظاهر شود و مردم را اذيت كند. البته بايد يادآور شويم که هادي در پايگاه بسيج، تحت تأثير برخي افراد، كمي تند برخورد ميكرد. او در امر به معروف و نهي از منکر شدت عمل به خرج ميداد. مثل همان رفقايي كه داشت. اما بعدها ديگر از او شدت عمل نديديم. امر به معروف او در حد تذکر زبانی خلاصه میشد. زندگینامه و خاطرات 🌷 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
بعضي از دوستان حتي برخي از بچه‌هاي مذهبي را ميشناسيم كه اخلاق خاصي دارند! كارهايي كه بايد انجام دهند با كندي پيش مي برند. جان آدم را به لب مي رسانند تا يك حركت مثبت انجام دهند. اگر كاري را به آنها واگذار كنيم، به انجام و يا اتمام آن مطمئن نيستيم. دائم بايد بالاي سرشان باشيم تا كار به خوبي تمام شود. اين معضل در برخي از نهادها و حتي برخي مسئولان ديده مي شود. برخي افراد هم هستند كه وقتي بخواهند كاري انجام دهند، از همه ي عالم و آدم طلبكار ميشوند. همه‌ي امكانات و شرايط بايد براي آنها مهيا شود تا بلكه يك تحرك كوچكي پيدا كنند. اميرالمؤمنين علي در بيان احوالات يكي از دوستانشان كه او را برادر خود خطاب ميكردند فرمودند: او پرفايده و كم ‌هزينه بود. اين عبارت مصداق كاملي از روحيات هادي ذوالفقاري به حساب مي آمد. هادي به هرجا كه وارد ميشد پرفايده بود. اهل كار بود. به كسي دستور نميداد. تا متوجه ميشد كاري بر زمين مانده، سريع وارد گود ميشد. بارها ديده بودم كه توي هيئت يا مسجد، كارهايي را انجام ميداد كه كسي سراغ آن كارها نميرفت؛ كارهايي مثل نظافت و شستن ظرفها و... من شاهد بودم كه برخي دوستان مسجدي ما به دنبال استخدام دولتي و پشت ميز نشيني بودند و مي گفتند تا كار دولتي براي ما فراهم نشود سراغ كار ديگري نميرويم. آنها شخصيتهاي كاذب براي خودشان درست كرده بودند و مي گفتند خيلي از كارها در شأن ما نيست! اما هادي اينگونه نبود. شخصيت كاذب براي خودش نميساخت. او براي رهايي از بيكاري كارهاي زيادي انجام داد. مدتها با موتور، كار پيك انجام ميداد. در بازار آهن مشغول بود و... ميگفت: در روايات اسلامي بيكاري بدترين حالت يك جوان به حساب مي آيد. بيكاري هزاران مشكل و گناه و ... را در پي خود دارد. ٭٭٭ هادي يك ويژگي بسيار مثبت داشت. در هر كاري وارد ميشد كار را به بهترين نحو به پايان مي رساند. خوب به ياد دارم كه يك روز وارد پايگاه بسيج شد. يكي از بچه‌ها مشغول گچكاري ديوارهاي طبقه‌ي بالاي مسجد بود. اما نيروي كمكي نداشت. هادي يكباره لباسش را عوض كرد. با شلوار كردي به كمك اين گچكار آمد. او خيلي زود كار را ياد گرفت و كار گچكاري ساختمان بسيج، به سرعت و به خوبي انجام شد. مدتي بعد بحث حضور بچه‌هاي مسجد در اردوي جهادي پيش آمد. تابستان 1387 بود كه هادي به همراه چند نفر از رفقا از جمله سيد علي مصطفوي راهي منطقه‌ي پيراشگفت، اطراف ياسوج، شد. هادي در اردوهاي جهادي نيز همين ويژگي را داشت. بيكار نمي ماند. از لحظه لحظه وقتش استفاده مي كرد. در كارهاي عمراني خستگي را نمي فهميد. مثل بولدوزر كار مي كرد. وقتي كار عمراني تمام مي شد، به سراغ بچه‌هايي مي رفت كه مشغول كار فرهنگي بودند. به آنها در زمينه‌ي فرهنگي كمك مي كرد. بعد به آشپز جهت پخت غذا مي رفت و... با آن بدن نحيف اما هميشه اهل كار و فعاليت بود. هادي هيچ گاه احساس خستگي نمي كرد. تا اينكه بعد از پايان اردوي جهادي به تهران آمديم. فعاليت بچه‌هاي مسجد در منطقه‌ي پيراشگفت مورد تحسين مسئولان قرار گرفت. قرار شد از بچه‌هاي جهادي برتر در مراسمي با حضور رئيس‌جمهور تقدير شود. راهي سالن وزارت كشور شديم. بعد از پايان مراسم و تقدير از بچه‌هاي مسجد هادي به سمت رئيس‌جمهور رفت. او توانست خودش را به آقاي احمدي‌نژاد برساند و از دوركمي با ايشان صحبت كند. اطراف رئيس‌جمهور شلوغ بود. نفهميدم هادي چه گفت و چه شد. اما هادي دستش را از روي جمعيت دراز كرد تا با رئيس‌جمهور، يعني بالاترين مقام اجرايي كشور دست بدهد، اما همين كه دست هادي به سمت ايشان رفت، آقاي احمدي‌نژاد دست هادي را بوسيد! رنگ از چهره‌ي هادي پريد. او كه هميشه مي خواست كارهايش در خفا باشد و براي كسي حرف نمي زد، اما يكباره در چنين شرايطي قرار گرفت. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌸 🌸 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به 😍😍😍😍 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💠امام سجاد علیه السلام؛ 🔅«در قائم ما عجل‌الله فرجه سنت‌هایی از پیامبران است، و اما از ابراهیم علیه‌السلام؛ ولادت پنهانی و کناره گیری مردم از اوست.» 📚کمال‌الدين ج۱،ص۳۲۱ ☘🌷 🌾🍀🌸🌾🍀🌸🌾🍀🌸🌾🍀🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ مولاے من چشم وجودمان خیره بہ نورِ حضور شماست ادرڪنے،ادرڪنے،ادرڪنے... و دست استغاثہ و روے حاجتمان متوسل بہ درگاه تان الغوث،الغوث،الغوث... تا خداوند طلعت رشیدتان را بہ ما بنمایاند العجل،العجل،العجل... 💚سلام صبحت بخیر گوهرنایابم❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا