eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
27.2هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
80 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکتر جرات و جسارت برای مردان ضرورت و برای زن مثل سم است حتما ببینید مخصوصا آقایون✅ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
✍اعمال مستحب شب و روز اول 🤲📿📖   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - باز میخوای ماهی دلش نگیره - سید رضا نریمانی.mp3
4.91M
🌙استقبال از 🍃باز میخوای ماهی دلش نگیره 🍃باز میخوای ماه عسل بگیری 🎤 👌بسیار دلنشین ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
رفقا ما رو در لحظات سبز افطار و سحر از دعاهای خیرتون بی نصیب نزارید به رسم رفاقت دعامون کنید التماس دعای فرج
✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨ ✫⇠ رمان زیبای 📌زندگینامه شهید محمدهادی ذوالفقاری...🍃🌹 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
ایام حضور هادی در نجف به چند دوره تقسیم می شود. حالات و احوال او در این سه سال حضور او بسیار متفاوت است. زمانی تلاش داشت تا یک کار در کنار تحصیل پیدا کند و درآمد داشته باشد. کار برایش مهیا شد، بعد از مدتی کار ثابت با حقوق مشخص را رها کرد و به دنبال انجام کار برای مردم و به نیت رضای پروردگار بود.  هادی کم کم به حضور در نجف و زندگی در کنار امیرالمومنین علی ع بسیار وابسته شد. وقتی به ایران بر می گشت، نمی توانست تهران را تحمل کند. انگار گمگشته ای داشت که می خواست سریع به او برسد. دیگر در تهران مثل یک غریبه بود. حتی حضور در مسجد و بین بچه ها و رفقای قدیمی او را سیر نمی کرد. این وابستگی را وقتی بیشتر حس کردم که می گفت: حتی وقتی به کربلا می روم و از حضور در آنجا لذت می برم، دلم برای نجف تنگ می شود. می خواهم زودتر به کنار مولا امیرالمومنین برگردم. این را از مطالعاتی که داشت می توانستم بفهمم. هادی در ابتدا برای خواندن کتابهای اخلاقی به سراغ آثار مقدماتی رفت. آداب الطلاب آقای مجتهدی را می خواند و... رفته رفته به سراغ آثار بزرگان عرفان رفت. با مطالعه آثار و زندگی این اشخاص، روز به روز حالات معنوی او تغییر می کرد. من دیده بودم که رفاقت های هادی کم شده بود. برخلاف اوایل حضور در نجف، دیگر کم حرف شده بود. معاشرت او با بسیاری از دوستان در حد یک سلام و علیک شده بود. به مسجد هندی ها علاقه داشت. نماز جماعت این مسجد توسط آیت الله حکیم و به حالتی عارفانه برقرار بود. برای همین بیشتر مواقع در این مسجد نماز می خواند. خلوت های عارفانه داشت. نماز شب و برخی اذکار و ادعیه را هیچگاه ترک نمی کرد. این اواخر به مرحوم آیت الله کشمیری ارادت خاصی پیدا کرده بود. کتاب خاطرات ایشان را می خواند و به دستورات اخلاقی این مرد بزرگ عمل می کرد. یادم هست که می گفت: آیت الله کشمیری عجیب به نجف وابسته بود. زمانی که ایشان در ایران بستری بود می گفت مرا به نجف بببرید بیماری من خوب می شود. هادی این جملات را می خواند و می گفت: من هم خیلی به اینجا وابسته شده ام، نجف تمام وجود ما را گرفته است، هیچ مکانی جای نجف را برای من نمی گیرد. این سال آخر هر روز یک ساعت را به وادی السلام می رفت. نمی دانم در این یک ساعت چه می کرد، اما هر چه بود حال عجیب معنوی برای او ایجاد می کرد. این را هم از استاد معنوی خودش مرحوم آیت الله کشمیری و آقا سید علی قاضی فرا گرفته بود.   زندگینامه وخاطرات 🌷 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
هادی یک انسان بسیار عادی بود. مثل بقیه، تنها تفاوت او عمل دقیق به دستورات دین بود. برای همین در مسیر خودسازی و عرفان قرار گرفت. اما مسیر عرفانی زندگی او در نجف به چند بخش تقسیم می شود. مانند آنچه که بزرگان فلسفه و عرفان گفته اند، مسیر من الخلق الی الحق و ... به خوبی طی نمود. هادی در زمانی که در نجف در محضر بزرگان تحصیل می کرد، نیمی از روز را مشغول تحصیل و بقیه را مشغول کار بود. در ابتدا برای انجام کار حقوق می گرفت، اما بعدها کارش را فقط برای رضای خدا انجام می داد. شهریه نمی گرفت، برای کاری که انجام می داد مزد نمی گرفت. حتی اگر کسی می خواست به او مزد بدهد ناراحت می شد. منزل بسیاری از طلبه ها و برخی مساجد نجف را لوله کشی کرد اما مزد نگرفت! توکل و اعتماد عجیبی به خدا داشت. یکبار به هادی گفتم: تو که شهریه نمی گیری، برای کار هم پول نمی گیری، پس هزینه های خودت را چطور تأمین می کنی؟ هادی گفت: باید برای خدا کار کرد، خدا خودش هوای ما را دارد. گفتم: این درست، اما ... یادم هست آن روز منزل یکی از دوستانش بودیم. هادی بعد از صحبت من، مبلغ بسیار زیادی را از جیب خودش بیرون آورد و به دوستش داد و گفت:‌ هر طور صلاح می دانی مصرف کن!   خانه‌ای وسیع و قدیمی در نجف به هادی سپرده شده بود تا از آن نگهداری کند. او در یکی از اتاق‌های کوچک و محقر آن سکونت داشت. بیشتر وقتش را در خانه به عبادت و مطالعه اختصاص داده بود. او از صاحب خانه اجازه گرفته بود تا زائران تهی‌دستی که پولی ندارند را به آن خانه بیاورد و در آنجا به آن‌ها اسکان دهد. برای زائران غذا درست می‌کرد. در بیشتر کارها کمک‌حال‌شان بود. اگر زائری هم نبود، به تهی‌دستان اطراف خانه سکونت می‌داد و در هیچ‌حالی از کمک دادن دریغ نمی‌کرد. آن خانه‌ حدود صد سال قدمت داشت و بسیار وسیع بود، شاید هرکسی جرات نمی‌کرد در آن زندگی کند. بعد از شهادت هادی آن را به طلبه دیگری سپردند اما آن طلبه نتوانست با ظلمت و وحشت خانه کنار بیاید! اربعین که نزدیک می شد، هادی اتاق‌ها را به زائران و مهمانان می‌داد و خودش یک گوشه می‌خوابید، گاهی پتوی خودش را هم به آن‌ها می‌بخشید. او عادت کرده بود که بدون بالش و لوازم گرمایشی بخوابد. یکبار مریض شده بود، خودش در سرما در راهروی خانه خوابید اما اتاق را که گرم بود در اختیار زائران راهپیمایی اربعین قرار داد. او در این مدت با پیرمرد نابینایی آشنا شده بود و کمک‌های زیادی به او کرده بود. حتی آن پیرمرد نابینا را برای زیارت به کربلا هم برده بود هادی در زمانی که مشغول کارهای عرفانی و ذکر و خلوت شده بود، کمتر با دیگران حرف می زد. این هم از توصیه های بزرگان است که انسان در ابتدای راه، سکوت را بر هر کاری مقدم بدارد. هادی می دانست بسیاری از معاشرت ها تأثیر منفی در رشد معنوی انسان دارد، لذا ارتباط خود را با بیشتر دوستان در حد یک سلام و علیک پایین آورده بود. این اواخر بسیار کتوم شده بود. یعنی خیلی از مسائل معنوی را پنهان می کرد. از طرفی تا آنجا که امکان داشت در راه خدا زحمت می کشید. هر زائری که به نجف می آمد، به خانه خودش می برد و از آنها پذیرائی می کرد. هیچ وقت دوست نداشت که دیگران فکر کنند که آدم خوبی است. این سال آخر روزه داری و دیگر مراقبت های معنوی را بیشتر کرده بود. تا اینکه ماجرای مبارزه با داعش پیش آمد، هادی آنجا بود که از خلوت معنوی خود بیرون آمد. او به قول خودش مرد میدان جهاد بود، شجاعتش را هم قبلاً اثبات کرد. حالا هم میدان مبارزه ایجاد شده بود. زندگینامه وخاطرات 🌷 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌸 🌸 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به 😍😍😍😍 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
*می گویند : سرِ دوراهی گناه و ثواب به حُبّ فكر كن به نگاه امام زمانت فكر كن ... ببين می توانی از گناه بگذری؟! از گناه كه گذشتی، از جانت هم می گذری... ادعای شهادت دارم ولی دست دلم می لرزد سر دو راهی گناه و ثواب حلال و حرام... به وقت ماندن سر دو راهی که یادآورم باشد بودن را..... 🌷* شبتون پر نور ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌷🌿 🌷🌿 در بدو ورود هنوز حسرت بہ دليم و نگرانيم هنوز گويند: ڪہ آرزو بما عيبے نيسٺ يك ڪہ ما جوانيم هنوز 🌷 🌙 ❤️ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
mojtehedi_sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan01.mp3
1.91M
شرح دعای روز اول مرحوم آیت الله ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و 78 استاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
استاد 🌹 استاد پناهیان؛ هر موقع اذان گفتند ، شما بلند شید ، هر بار سر اذان در یک وضعیت خاصی هستید ، 🔶 که خدا دقیقا نشونه گیری کرده در اون وضعیت صدات میزنه . خدا میگه ملائکه ی من اذان بگید این الان اگه بلند بشه آدم میشه ها... ✅🌺 ما استاد داریم ، اونم نمازه ... مگه بزرگان به جایی رسیدن با چی به جایی رسیدن ؟ الان برید پیش ایت الله العظمی بهجت بفرمایید ، 🔶 من چیکار کنم ؟ ایشون میفرماید : نماز اول وقت بخون✅🌺 به بزرگان این رو فرمودند به کوچیکتراهم این و میفرمایند ، من خودم شنیدم ازایشون ، کاری نباید کرد . 🔴طوری نیست ....جایی نباید رفت..... رفتن پیش خدا فقط به علما اختصاص نداره ، رجبعلی خیاط بود که اینجوری محضر حضرت میرسید . شما رجبعلی قصاب بشو ، رجبعلی کاسب بشو ، رجبعلی دانشجو بشو . رجبعلی طلبه بشم بنده ، فرقی نداره . 👏👏✅ رفتن به سوی خدا که تخصصی نیست . ممکنه حرف زدن از خدا تخصص بعضیها باشه ، ممکنه بسیاری از آگاهیهای دینی تخصص بعضیها بشه ، ❌رفتن به سوی خدا که تخصص خاصی نمیخواد . ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
استاد استاد پناهیان 💠 مکرر خدمت آیت الله العظمی بهجت رسیدند ، گفتند آقا چیکار کنیم ؟ آقا فرمودند همونایی که میدونی در راسش هم نماز ، نماز خودش اوستاس ... ✅ 💢 هر لحظه سرنماز ، هر لحظه بعد نماز میخوای در بری مثل فشنگ بری سراغ کارات ، میشینی میگی بذار تعقیباتم و بخونم ، ⭕️ هر دفعه که نمیری میشینی پای تعقیبات ، یکی از بدیهای روحت کم میشه . نماز اوستاس... ✅ عزیز دلم ، شرایط تو رو ، احوال تو رو خدا قبل از هر اذانی طراحی میکنه ، بعد ، موذن اذان میگه ، نبین اذان برای همه اعلام میشه ، اذان رو پیغام و سفارش خصوصی خدا به خودت ببین . ✅💯 خدا الان گفته ، من ، الان برم ، ببینم چیکارم داره . به من گفته الان تو بیا نماز بخون . دوره آموزشی انبیای الهی چقدر قشنگه ، ✅🌺 هر کدوم از انبیای الهی که میخوان دوره آموزشی برن گوسفند چران میشن ، چقدر جالب ...!!! گوسفند چرانی هم شغل نازنینیه ها. 🐏🐏🐏 نگاه کن داره گوسفندارو میبره اذان میگن . الله اکبر ... میبینه گوسفندا همه دارن علف میخورن ، میگه خب منم مشغول باشم ، من که ببعی نیستم ، این الله اکبر👈 برای منه ، حالا یاد میگیره که مثل بقیه مشغول چریدن موقع اذان نباشه ، ✅🔰 الله اکبر میگه ، گوسفندا بغلش شروع میکنند بع بع کردن و همینجوری علف خوردن ، 🐏🌿🐏🌿 یاد میگیره مستقل بودن رو ، غیر بقیه بودن رو ، من چرا باید مثل بقیه باشم ؟ 🔰✅🔰✅🔰 ادامه داره.... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دکتر ❓ سوال: سلام؛ من 7 ماه هست عقد کردم همسرم را هم خیلی دوست دارم. بین ما اختلافات خیلی جزئی به وجود می آید و با گذشت کردن من و همسرم ختم به خیر میشود .سوال من اینست آیا اگر من برای رضای خدا و به خاطر زندگیم همیشه کوتاه بیایم آیا در آینده در زندگی من مشکلی پیش نمی آید. مثلاً توقع همسرم را بالا ببرد؟ سوال دوم من به شدت به همسرم وابسته شدم و به ایشان ابراز محبت زیادی میکنم ولی مشاوری به من گفتن در محبت خودت اعتدال داشته باش نکند همسرت نسبت به محبتت عادی شود وکم کم برایش لذتی نداشته باشد. من گاهی اوقات جلوی خودمو میگیرم که بهش محبت زبانی نکنم. لطفاً مرا راهنمایی کنید. 👈پاسخ: کوتاه آمدن و تحمل کردن، ترجمه کاملاً غلطی برای گذشت است. گذشت به این معنی است که: 1- یا آدمی آنقدر بزرگ است که مسئله قادر به ایجاد رنجشی در او نیست 2- یا فرد عاقل است و میداند که اختلاف ها طبیعی هستند و اصلاً رنجی از تفاوتها برنمی دارد که بخواهد نگهش دارد و براحتی از کنار آنها عبور می کند. اگر احساس کردی کوتاه آمده ای و او دارد پررو می شود، معلوم می شود تو هیچکدام از دو مورد فوق نیستی و داری حرص می خوری و در وجودت تلنبار می کنی و این با معنای گذشت تفاوت فاحشی از زمین تا آسمان دارد یکی از مهمترین کارهای زن و مرد در زندگی این است که بدانند باید به مقام زوجیت برسند، یعنی همسر را برای نیازهایشان نخواهند بلکه خودشان را در مسیر رشد زندگی شان بیاندازند زندگی جای برداشت ها نیست جای گذاشت هاست میزان برداشت های شما در زندگی بستگی به مقدار گذاشتهایتان دارد حرف آن مشاور درست نیست زنی خوب و دلپذیر است که روان و راحت با همسرش باشد و از بروز احساس های درونی اش به مردش ابایی نکند مثلا اگر مرد به تو ابراز محبت کند پررو می شوی و برایت عادی می شود؟! ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺کلیپ تصویری ناب💥 سبک زندگی موثرترازآگاهی🌻 پیشنهاددانلود🌈 چکارکنم بچه ام نماز بخونه🤔 عالی ترین راهکاررودراین کلیپ دنبال کنید🌷 استاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سال دوم شروع می شود درخانه و مدرسه 👌 تصویری_ استاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💥حق فرزندت آن است که بدانی اوازتوست وخوب وبداودراین دنیا به تووابسته است👌 💌 تومسئول وسرپرست اودرتربیت درست اوورهنمونی وی به سوی پروردگارویاری رساندن به او در اطاعت خداوند هستی💯 📚رساله حقوق امام سجاد ع 💫 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══