eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.9هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
80 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک هر صبحی رو به ارباب گرچه مُستَحب ست این رَه و رَسمِ عاشقی کردن شیوه ی نوکران با اَدب ست صبح علی الطلوع سلام علی الحسین... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 : 💠پدرم، هرگاه دچار غم و اندوهى مى‌شد، زنان و كودكان را گرد مى‌آورد و دعا مى‌كرد و آنها مى‌گفتند. 📙 الکافی،ج ۲،ص ۴۸۷ 💠 گاهی در مشکلات و گرفتاری‌ها زن و فرزند را جمع کنیم، کنیم و حاجت خود را از خدا بخواهیم و آنها بگویند. 💠 اینکار، می‌تواند حس معنوی، همدلی و وحدت را به فضای خانه کند. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 😍 💠 اگر گاهی همسرمان در خواندن نماز می‌کند بهترین روش این است که با روش زبانی به او تذکر ندهیم. 💠 بلکه در اوقات نماز، با آرامش و مهربانی، سجاده زیبا پهن کنیم، خود را با عطر دلخواه همسرمان کنیم، لباس سفید و مخصوص نماز بپوشیم، با زیبایی و طمانینه و در معرض دید همسرمان (البته بدون قصد ریا) بخوانیم. 💠 با نماز زیبا، در درون همسرمان و اشتهای به نماز ایجاد خواهد شد. 💠 قبل و بعد از نماز، خوش اخلاقی خود را زیاد کنیم تا اثر ما، بیشتر شود. 💠 به هیچ عنوان بابت همسرمان در نماز، با او نکنیم چرا که اثر عکس دارد. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شیوه‌های محبّت به زن لطفا لطفا لطفا ببینند ✅✅ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 اگر کودکی در خانه بخاطر بی‌احتیاطی پایش به یک قیمتی بخورد و بشکند اگر پدر و مادرش بخواهند او را شلّاق زده یا کنند این مجازات، ناعادلانه و حتّی وحشیانه خواهد بود. سقف مجازاتی که می‌توان برایش در نظر گرفت این است که به او تذکّر جدّی بدهند و یا دقایقی با او بخاطر بی‌دقتی، قهر کنند. 💠 اگر در زندگی، زن یا مرد دچار یا خطایی شد نباید با ناراحتی‌ غیر منصفانه و مجازات ناعادلانه‌ی همسرش روبه‌رو شود. 💠 در بسیاری از موارد طولانی، ترک طولانی منزل، تصمیم عجولانه برای طلاق، آبروی همسر را بردن و تنفّر و کینه‌های طولانی از مصادیق ناراحتی و مجازات غیر منصفانه است در حالیکه اگر در ناراحتی خود و انصاف داشته باشیم با تدبیر، تغافل، گذشت، دستگیری و صمیمیّت مشکل حل می‌شود. 💠 گاه بجای اینکه اعدام را دور گردن همسرمان بیندازیم سر طناب را به دستش بدهیم و او را با محبّت و راهنمایی گرفتن از خانواده از اشتباه و گناه بیرون بکشیم. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
خانواده آسمانی ۱۵.mp3
11.31M
💥وابستگی‌ها، کمبودها، عقده ها، گدای عاطفه دیگران بودن... محصول ماندن در حصاری‌ست که به دور خود کشیده ایم! ☜حفظ عزت نفس انسان مهمترین قدم در طی طریق جاده انسانیت است، - چطور باید عزت نفس‌مان را حفظ کنیم؟ 🎤 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
015.mp3
1.37M
🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد زن و شوهر در خانواده "بخش پانزدهم" ❤️ توقعات طبیعی دو طرف 💥 دکتر حمید ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
داستان بر اساس داستان نویسنده : زهرا اسعد بلنددوست ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#یک_فنجان_چای_باخدا #قسمت6 🍃🌸 *﷽ 🌸🍃 ❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° #یک_فنجان_
هنوز کفش هایم را در نیاورده بودم که،صدای جیغ مادر و سپس طوفانی از جنس دانیالِ مسلمان به وجودم حمله ور شد.همان برادری که هیچ وقت اجازه نداد زیر کتک های پدر بروم، حالا هجوم بی مهابایش،اجازه نفس کشیدن را هم میگرفت.و چقدر کتک خوردم...و چقدر جیغ ها و التماس های مادر،حالم را بهم میزد..و چقدر دانیال،خوب مسلمان شده بود...یک وحشیِ بی زنجیر.... و من زیر دست و پایش مانده بودم حیران،که چه شد؟؟ کی خدایم را از دست دادم؟؟ این همان برادر بود؟؟و چقدر دلم برایِ دستهایش تنگ شده بوده...چه تضاد عجیبی...روزی نوازش...روزی کتک! یعنی فراموش کرده بود که نامحرمم؟؟الحق که رسم حلال زاده گی را خوب به جا آورد و درست مثل پدر میزند...سَبکش کاملا آشنا بود... و بینوا مادر که از کل دنیا فقط گریه و التماس را روی پیشانی اش نوشته بودند... دانیال با صدایی نخراشیده که هیچگاه از حنجره اش نشنیده بودم؛عربه میزد که (منو تعقیب میکنی؟؟ غلط کردی دختره ی بیشعور...فقط یه بار دیگه دور و برم بپلک که روزگارتو واسه همیشه سیاه کنم) و من بی حال اما مات مانده...نه، حتما اشتباه شده...این مرد اصلا برادر من نیست...نه صدا...نه ظااهر...این مرد که بود؟؟؟لعنت به تو ای دوست مسلمان،برادرم را مسلمان کردی... از آن لحظه به بعد دیگر ندیدمش، منظورم یک دل سیر بود...از این مرد متنفر بودم اما دانیالِ خودم نه...فقط گاهی مثل یک عابر از کنارم درست وسط خیابان خانه و آشپزخانه مان رد میشد...بی هیچ حسی و رنگی...و این یعنی نهایت بدبختی...حالا دیگر هیچ صدایی جز بد مستی های شبانه پدر در خانه نمیپیچید...و جایی،شبیه آخر دنیا…. مدتی گذشت.و من دیگر عابر بداخلاقِ خانه مان را ندیدم،مادر نگران بود و من آشفته تر...این مسلمان وحشی کجا بود؟؟دلم بی تابیش را میکرد.هر جا که به ذهنم میرسید به جستجویش رفتم.اما دریغ از یک نشانی...مدام با موبایلش تماس میگرفتم،اما خاموش... به تمام خیابانهایی که روزی تعقیبش میکردم سر زدم،اما خبری نبود...حتی صمیمی ترین دوستانش بی اطلاع بودند...من گم شده بودم یا او؟؟؟ هروز به امید شناسایی عکسی که در دستم بود در بین افراد مختلف سراغش را میگرفتم،به خودم امید میدادم که بالاخره فردی میشناسدش.اما نه... خبری نبود...و عجیب اینکه در این مدت با خانواده های زیادی روبه رو شدم که آنها هم گم شده داشتند!!! تعدادی تازه مسلمان...تعدادی مسیحی و تعدادی یهودی... مدت زیادی در بی خبری گذشت. و من در این بین با عثمان آشنا شدم. برادری مسلمان با سه خواهر. مهاجر بودند و اهل پاکستان.میگفت کشورش ناامن است و در واقع فرار کرده که اگر مجبور نبود،می ماند و هوای وطن به ریه می کشید.که انگار بدبختی در ذاتشان بود.و حالا باید به دنبال کوچکترین خواهرش هانیه، که ۲۲ سال داشت،خیابانها وشهرها را زیرو رو میکرد.... ... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
بیچاره عثمان به طمع آسایش،ترک وطن کرده بود آن هم به شکلی غیر قانونی و حالا بلایی بدتر از بمب و خمپاره بر سرش آوار شده بود.اکنون من و عثمان با هم،همراه بودیم،پسری سی و چند ساله با ظاهری سبزه ،قدی بلند و صورتی مردانه که ترسی محسوس در چشمهایش برق میزند.ما روزها با عکسی در دست خیابان ها را زیر و رو میکردیم. اما دریغ از گنجی به اسم دانیال یا هانیه.گاهی بعد از کلی گشت زنی به دعوت عثمان برای صرف چای به خانه شان میرفتم و من چقدر از چای بدم می آمد.اصلا انگار چای نشانی برای مسلمانان بود.مادرم چای دوست داشت. پدرم چای میخورد،دانیال هم گاهی...و حالا عثمان و خانواده اش،پاکستانی هایی مسلمان و ترسو!هیچ وقت چای نخوردم و نخواهم خورد...حداقل تا زمانی که حتی یک مسلمان، بر روی این کره،چای بنوشد!! عایشه و سلما خواهرهای دیگر عثمان بودند.مهربان و ترسو،درست مثله مادرم.آنها گاهی از زندگیشان میگفتند،از مادری که در بمباران کشته شد و پدری که علیل ماند اما زود راه آسمان در پیش گرفت.و عثمانی که درست در شب عروسی،نوعروس به حجله نبرده، لیلی اش را به رخت کفن سپرد...و چقدر دلم سوخت به حال خدایی،که در کارنامه ی خلقتش، چیزی جز بدبختی نیست.هر بار آنها میگفتند و من فقط گوش میدادم...بیصدا،بی حرف...بدون کلامی،حتی برای همدردی... عثمان از دانیال میپرسید و من به کوتاهترین شکل ممکن پاسخ میدادم. و او با عشق از خواهر کوچکش میگفت که زیبا و بازیگوش بود که مهربانی و بلبل زبانی اش دل میبرد از برادرِ شکست خورده در زندگیش.که انگار دنیا چشم دیدن همین را هم نداشته و چوب لای چرخِ خوشی شان میخ کرد. در این بین،درد میانمان،مشترک بود.و آن اینکه هانیه هم با گروهی جدید آشنا شد.رفت و آمد کرد و هروز کم حرف تر و بی صداتر شد.شبها دیر به خانه می آمد در مقابلِ اعتراضهای عثمان،پرخاشگری میکرد.در برابر برادرش پوشیده بود و او را نامحرم میخواند،از اصول و شرعیات عجیب و غریبی حرف میزد و از آرمانی بی معنا.. .درست شبیه برادرم دانیال! آن ها هم مثل من یک نشانی میخواستند...... اما تلاش ها بی فایده بود.هیچ سرنخی پیدا نمیشد...نه از دانیال،نه از هانیه... و این من و عثمان را روز به روز ناامیدتر میکرد و بیچاره مادر که حتی من را هم برای خود نداشت... فقط فنجانی چای بود با خدا... دیگه کلافه شده بودیم.هیچ اطلاعاتی جز اینکه با گروهی سیاسی و مذهبی برای مبارزه به جایی از آلمان رفته اند،نداشتیم... چه مبارزه ایی؟؟؟دانیال کجای این قصه بود؟؟ مبارزه...مبارزه...مبارزه... کلمه ایی که روزی زندگی همه مان را نابود کرد... ... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدیه به ارواح پاک مادران شهدای گمنام که سالهاچشم انتظار بودند و آسمانی شدند... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
♨️ساحل امن و آرامش شیعیان❗️ 🔸وقتی مشکلات به زندگی هجوم می‌آورند... وقتی باران گرفتاری‌ها توانت را کم کرده‌اند... وقتی زمین و زمان یاری‌ات نمی‌کنند... 🔹یادت باشد ... این کلام امیرالمومنین علی علیه‌السلام را: 🔅هر كه به ما چنگ زند، به ساحل نجات رسد و هر كه رهايمان كند غرق شود. 🔸تمسک به صاحب الزمان عجل الله ساحل امن و آرامش و نجات توست ... علاج درد عالم همین آمدن توست.. 🌾🦋🌾🦋🌾🦋🌾🦋🌾🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با نام خدای مهربان دوشنبه 15 آذر ماه را آغاز میکنیم امروزتون معطر بہ نور الهی🌷 سرآغاز روزتون سرشار از عشق🌷 و خبرهای عالی زندگیتون آروم🌷 دلتون شاد و بی غصہ روزتـون بی نظیر🌷 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 برای هر زن و شوهری در زندگی مشترک، دلخوری، سوءظن، بگو مگو، دل‌شکستگی و گلایه‌ از کم و بیش، پیش می‌آید. اما مهم آن است که با ذهن، رفتار و گفتار، فضای دلگیر و گاه سرد و بی‌روح خانه را کنیم. 💠 یکی از فرمولهای بسیار قوی و مجرّب در این مواقع که در کلام و بزرگان معنوی تاکید شده است بر سیدالشّهدا علیه‌السلام است. 💠 وقتی از سختیهای زندگی می‌شوید و بر دلتان غصه و اندوه می‌نشیند خلوتی برای خود فراهم کنید اگر می‌توانید زیارت قرائت کنید و با شنیدن روضه‌ای از جنس ، اشک بریزید. هفته‌ای یک بار روضه را بر خود لازم بدانید. 💠 از معجزات اشک بر اباعبدالله الحسین علیه‌السلام و سبک شدن روح است. و البته با سبک‌شدن خود، فرصت را غنیمت بشمارید و با تدبیر، گذشت و فراموش کردن بدی همسرتان، آرام، پرانرژی و با دلی حسینی و کربلایی به زندگی و مداراگونه‌ی خود ادامه دهید. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 گاهی یک بچّه‌ی ، بخاطر نداشتن یک خوراکی یا اسباب بازی گریه می‌کند امّا وقتی خواهر، برادر یا بچّه‌‌های هم‌سن و سال خودش را به او نشان می‌دهیم و می‌گوییم نگاه کن آنها هم ندارند و نمی‌کنند تحمّلش بالاتر می‌رود مخصوصاً اگر بچّه‌هایی که هم‌بازی او هستند به او دلداری دهند که "ببین ما هم نداریم بیا با هم کنیم" از داد و قال کردن دست می‌کشد. چرا که می‌بیند دیگران نیز خودش از آن چیز محروم هستند و لذا آرام می‌گیرد. 💠 یکی از فرمولهای خوبی که به زن و شوهر کمک می‌کند تا در زندگی، سختی‌ها و فشارها را کنند این است که سختی‌های بزرگ‌تر دیگران مخصوصاً افراد مثل اهل بیت علیهم‌السلام، اولیاء خدا، شهدا و نیز اطرافیان و اقوام خود را تصوّر کنند. 💠 این تکنیک اوّلاً به ما یاد می‌دهد سختی‌ها جنبه‌ی الهی دارند و عمومی و همه‌گیر هستند. ثانیاً در ما انگیزه‌ی ایجاد کرده و می‌آموزد که می‌توان مثل هزاران زن و شوهر دیگر در مشکلات یا بدرفتاری و بدخُلقی همسر، ایستاد و زندگی را به زیبایی ساخته و کرد‌. 💠 اصل وجود سختی‌ها برای انسان‌ها طرّاحی شده است. لذا بجای آسایش باید دنبال بود که تنها راه کسب آن فقط یاد خداست. بجای معامله با همسر، با خدا معامله کنید تا افکار، گفتار و رفتارتان شده و آستانه‌ی استقامت و صبرتان بالا رود. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══