سلام سلام سلام😍😍😍😍
صبح روز چهارشنبه تون پر از معنویت های خاص🌺🌺🌺🌺
انشالله روز خوبی رو شروع کنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد ✅
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌺🌺
ثواب کارهای امروزمون از کوچیک تا بزرگ رو تقدیم میکنیم به
💥 #شهید_نوید_صفری 💥
لطفا حتما عکس رو باز کنید و بخونید👌
در مورد برنامه این هفته ما نوشته ✅
در مورد اثرات زیارت عاشورا 👌👌👌
مراقبه✅
نماز اول وقت✅
دائم الذکر بودن✅
خواندن زیارت عاشورا✅✅
دوستانی که شروع نکردید خیلی از وقت ۲۴ ساعت روزانه ما رو نمیگیره☺️
از ۲۴ ساعت یک ربع نهایتا وقت بخواد 👌
پس انشالله حتما در برنامه روزانه قرار بدیم✅
موفق باشید جهادگران در راه خدا 🌺
التماس دعا از همه بزرگواران 🌺🌺
#هرروز_باشهدا
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
👶🏼👧🏻👶🏼👧🏻👶🏼👧🏻👶🏼👧🏻👶🏼
#تربیت_فرزند
#پرسش_پاسخ
#مشاوره
سوال یکی از مامانهای خوب 👇
سلام
من یه دختر 5سال وسه ماهه دارم که خیلی روحیات حساسی داره از جاهای کوچیک بدش مياد مثلاً ازاینکه شبا تواتاق بخوابیم باید حتماً توحال بخوابیم یامثلا تواتاق غذابخوریم مثلاً اگه من تواتاق دارم نمازمیخونم میاد به پیش من که مامان بیابیرون تواینجاتنهایی حتی وقتی کوچیکتربود اینوباگریه ميگفت مشکل اصلی هم اینه که ماوقتی میایم شهرستان توی زیرزمین خونه ی مادرشوهرمیم ولی دخترم اصلا اونجارو دوست نداره همش دوست داره کنار مادرشوهرم بمونه وقتی هم علتش رومیپرسم میگه خونه مامان جون بزرگتره شمام بیاین بالا بخوابید این مسئله خیلی باعث اذیت شدن من وخودش ميشه
ممنون میشم اگه راهنماییم کنید🌹
#پاسخ
پاسخ مشاور👇
سلام عزیزم،،
مامان خوب، دختر شما یه کوچولو،،
"فوبیای مکان بسته " یا " کلاستروم" داره،،
این نوع ترس، یه اختلال اضطرابی هست. در زمان کودکی بوجود میاد و ممکنه با گذشت زمان پیشرفت کنه.
وقتی کودک در مکان بسته یا کوچیک قرار می گیره، پریشان میشه و قدرت فکر کردنش کاهش پیدا می کنه. ممکنه عرق کنه، دلشوره بگیره،، گاهی بگه دلم درد میکنه،،دهنش خشک میشه،، حتی سرگیجه و سردرد هم ممکنه براش بوجود بیاد.
اصرار برای نگه داشتن اش توی زیرزمین خونه مادربزرگ،، التهاب و اضطرابش رو بیشتر می کنه.
مامانی،، دعواش نکن،، بداخلاقی نکن و درکش کن.
روان شناسان رفتارشناس برای فوبیا، درمان تدریجی پیشنهاد میکنند. یعنی قدم به قدم،،
✅مامان خوب،، خواهش میکنم خوب دقت کن و مرحله به مرحله اجرا کن 👇
_احتمالا خیلی اذیت میشین که دخترتون همیشه وقتی میرین خونه مامان بزرگ، از شما جدا میشه، احتمالا احساس تنهایی و ضعف میکنید،، نگران نشین مامان عشق،، اگه دخترتون شرایط عادی داشت حتما و حتما مثل همه بچه ها پیش مامانش بود.
پس 👈خودخوری و آزار و اذیت خودتون ممنوع. ⛔
_ روزی نیم ساعت یا یک ربع، دخترتون رو دعوت کنید بیاد پیش تون و حسابی باهاش بازی کنید، خوراکی که دوست داره بهش بدین،، هر چقدر می تونید محبت و عشق مادرانه تون رو برای درمانش به کار ببرید.
_ روز اول ، یک ربع،، روز دوم نیم ساعت و تا روز دهم نصف روز میتونید کودک رو در محیط نگه دارید و از این روش استفاده کنید.
_ مواظب باشید عصبانیت، پرخاشگری، کم صبری و تندی، برگشت رفتار رو به دنبال داره،،
پس خییییلی مواظب باش مامانی💗
_ برای اینکه بتونید کودک رو شبها هم در کنار خودتون نگه دارید، از همسرتون کمک بگیرید،،
بازی های سه نفره،، جشن های کوچولوی شاد،،
اسباب بازی های فکری، نقاشی با خانواده،، و خیلی راههایی که همه پدر و مادر ها برای سرگرم کردن بچهها شون بلدند، استفاده کنید.
ان شا الله خوب میشه.
مامان خانوم گل،،💖 حتما حتما این کار رو جدی بگیر،، درمان الان راحت تر و سریع تر هست،، اگه بی اعتنا باشی هر چقدر بزرگتر بشه، بیشتر اذیت میشه.
همه وجود شما،، برای کودک تون، آرامش به همراه داره،،
همه مادران، درمان گر هستند.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
👶🏼👧🏻👶🏼👧🏻👶🏼👧🏻👶🏼👧🏻👶🏼👧🏻
#تربیت_فرزند
#پرسش_پاسخ
#مشاوره
خانم #شاکری کارشناس ارشد مشاوره
#پرسش
سلام ما با مادرشوهرم توی یه خونه زندگی می کنیم، مادرشوهرم توی همه چی ما دخالت میکنه. مخصوصاً توی تربیت پسرم مثلا چند روز جریمش میکنم نمیبرمش خونه مامانم چون اونجا را خیلی دوست داره..مادرشوهرم میگه جریمه سرش نمیشه..فورا به شوهرم میگه ببرش بیرون گناه داره..یه بار کوتاه نیومدم نذاشتم....خواهرشوهرمم میگه یاسین رفتاراش بخاطر اینه که تربیت دوگانه پیدا کرده که خودمم میگم..
گفتم میره تو حیاط از حیاط ترسوندنش.بهش گفته اگه بری تو حیاط مار اونجاست منم بعش گفتم.مار اینجا نمیاد..دوسه بار باهاش رفتم..ولی دوباره مادرشوهرم کارخودشو انجام میده..
شکایتشم خیلی پیش شوهرم میکنه رو درروش چیکار کنم..خسته شدم به دادم برس...بخدا خسته شدم..هر کسی میگفت روش تربیتت خوبه حتی دامادشون..دیگه کم آوردم..مثلا یه چیزی میخواد نمیدم یا جریمه گریه میکنه میان میبرنش بالا لوسش میکنند بعدش میگه تو لوسش کردی تو روش خندیدی..در صورتیکه اصلا بهش نمیخندم و دیدم خودش و برادرشوهرم تو.روش میخندن..اتفاقا شوهرم بهش گفت شما میخندید..
ازش راضی نیستم خیلی اذیت شدم..حالا یه کم با وجود بچه هام خوشم...ناشکرم نیستم ولی دیگه خسته شدم..میخوام از اینجا برم ولی شوهرم.انگار دوست داره بمونه..راهنمایی کنید.
#پاسخ
سلام خانومی شما بهتره دم مادر شوهرت رو ببینی! یعنی ریشه رفتارها و دخالت های ایشون رو پیدا کن و برطرف اش کن.
یه بار پیامها تو بخون تقریبا یکی در میون اسم ایشون هست. با اینکه اصلا ازش راضی نیستی و ازش عصبانی هم هستی اما مثل زنجیر بهش متصل شدی!
احتمالا ایشون هم همینطوره!
عزیز ، کنترل زندگی و بچه ات رو به صورت نامحسوس دادی دست مادر شوهر عزیز!
یه راه نشونت بدم انجام میدی؟ از این همه دخالت ها و ناراحتی ها خلاص میشی!
تا حالا نمایش بازی کردی؟
بازیگرها رو دیدی، شاید هیچ تمایلی به نقشی که بازی می کنند ندارند، اما هر چقدر واقعی تر نقش بازی کنند، نتیجه بهتری میگیرند..
یکی از مهمترین شاخه های روانشناسی، سایکودراما یا نمایش درمانی ست. به نظرم با توجه به شدت ناراحتی شما از مادرشوهرتون، بهترین تکنیک و روش برای حل مشکل شما همینه،،
خودتون رو در نقش یک عروس مهربان، خوش اخلاق، خنده رو و خوش زبان تصور کنید و با هنرمندی دندون بذارین روی جیگر عزیز و با جانم و عزیزم باهاشون صحبت کنید.
احتمالا چون مادرشوهرتون از هیچ کس این طرز برخورد و رفتار رو ندیده، تحت تاثیر قرار بگیره.
هر چقدر حرفه ای تر بازی کنید، نتیجه بهتری میگیرید.
به مرور زمان، این نقش، باعث تقویت جایگاه و افزایش کیفیت بهبود روابط تون با مادرشوهر عزیز میشه.
امتحان کنید. ✋
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#حدیث_عشق
🔅 امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام:
✍️ ماضي يَومِكَ فائتٌ، وآتيهِ مُتَّهَمٌ، ووَقتُكَ مُغتَنَمٌ
🔴 گذشتهی امروزت سپرى شد؛ و آيندهاش مورد ترديد است و زمان حال غنیمت است.
📚 غررالحكم حدیث ۹۸۴۰
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#ازجهنم_تابهشت #قسمت98 اميرحسين باورم نميشد چه زود به هم محرم شديم و همه چی تموم شد. پرنیان رو دم
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت99
کل راه تو سکوت سپری میشه. بعد از یک ساعت میرسیم، یه جای سرسبز و خوش آب و هوا نزدیک فشم ، بچه ها رسیده بودن .
محمد جواد و امیرعلی و امیر از ماشین پیاده میشن.
محمد جواد خطاب به بچه ها با اشاره به امیرعلی _ خب ایشونم عضو جدید اکیپ.
میرم جلو میزنم رو شونه محمد جواد _ فارسی رو پاس بدار داداش.
بعدهم دونه دونه بچه ها رو به امیرعلی معرفی میکنم.
محمد جواد رو به من میگه تو و امیر علی برین چوب جمع کنید.
_ نوچ
محمد جواد _ اوا عشقم برو دیگه.
از این طرز حرف زدن متنفر بودم و جواد هم هروقت میخواست به حرفش گوش بدم اینجوری حرف میزد تا برای فرار از حرفاش هم شده کارشو انجام بدم
دست امیرعلی رو میگیرم و میگم_ بیا بریم تا این سرمون رو نخورده.
امیرعلی هم میخنده و همراهم میاد.
.
.
.
بلاخره بعد از نيم ساعت حرف زدن و كلي خنديدن با اميرعلي ، چوب هایی رو که یه گوشه جمع کردیم رو برمیداریم و به سمت بچه ها حرکت میکنیم.
داشتیم در مورد راهیان نور امسال حرف میزدیم که با شنیدن صدای گریه که ظاهرا از طرف بچه ها بود، چوب هارو میندازم و به طرفشون میرم.
همه یه شال مشکی کشیده بودن رو سرشون و صدای گریه در میاوردن. محمد جوادم یه پارچه سیاه رو که با قرمز چیزی روش نوشته بود رو به یه چوب بلند نصب کرده و بالای سرش میچرخوند و با دیدن من و امیرعلی که با تعجب خیره شدیم به هم با ناله گفت_ اومدن
و شروع میکنه به مثلا روضه خوندن
محمدجواد_ امان امان . ببینید این دوتا جوونم از دست رفتن ( و به من و امیرعلی اشاره کرد) این دوتا هم پریدن ، بدبخت شدن ، خاک توسرشون شد. ایناهم ازدواج کردن از فردا باید ظرف بشورن، بشورن و بسابن.
بچه ها هم همراهی میکنن و با هرکدوم از چیزایی که جواد میگه ناله هاشونو بلند تر میکنن.
یکم که دقت میکنم متوجه میشم که رو پارچه مشکیه نوشته امیر ها (حسین و علی) این مصیبت جان سوز( ازدواج را) تسلیت عرض میکنم. اجرک الله. باشد که جان سالم به در ببرید.
من و امیرعلی هم میشینیم رو زمین و میزنیم تو سر خودمون. بچه هاهم که توقع همچین برخوردی رو نداشتن تعجب میکنن . بعد از تموم شدن مداحی ؛ محمد جواد با یه ظرف حلوا جلو میاد ، دستش رو روی شونه من میذاره سرشو پایین میندازه و باحالت ناراحتی میگه _ داداشای گلم تسلیت میگم ؛
من هم از شدت علاقه زیاد قاشقی حلوا برمیدارم و رو صورت محمد جواد میریزم ، ظرف حلوا رو از دستش میگرم و بعد هم امیرعلی بطری های آبی که اونجا بود رو برمیداره و قبل از اینکه بخوان عکس العملی نشون بدن خالی میکنه رو سر محمد جواد و بقیه هم چون کنارش بودن خیس میشن.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
تا در ره دوست بی سر و پا نشوی
با درد بمانی و به درمان نرسی
.
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت100
به روایت حانیه
……………………………………………………………………………………………………………………………………
وای که چقدر امروز با بچه ها خوش گذشت . این اولین دورهمی بود که فاطمه هم همراهمون بود ، فکر نمیکردم بچه ها به خاطر حجابش انقدر زود باهاش کنار بیان اما برعکس تصورم خیلی هم باهم صمیمی شدن.
.
.
.
روی تخت میشینم و کتاب زبانم رو باز میکنم، حوصله هرچیزی رو دارم جز زبان . دوباره میبندمش و میرم سراغ گوشی. چند روزی میشه که سری به تلگرام نزدم. داده تلفن رو روشن میکنم و وارد تلگرام میشم، بین این همه پیام نگام که به شماره عمو میفته استرس بدی میاد سراغم، پیامش رو باز میکنم.
عمو_ سلام تانیا جان. خوبی؟ عمو بابت رفتار اون روز و سرد برخورد کردنای بعدش عذر میخوام. راستش نگران شدم که شاید ناراحت شده باشی که سراغی از ما نگرفتی دیگه.
"چی شده که عمو دوباره بهم پیام داده؟ خب شاید دلش تنگ شده "
سریع براش تایپ میکنم _ سلام عموجون. نه بابا چه ناراحتی.
مردد میمونم که بهش بگم ازدواج کردم یا نه. اما زود پشیمون میشم ، من که هنوز ازدواج نکردم یه محرمیت ساده بود فقط همین. بیخیال بقیه پیاما نتم رو خاموش میکنم و گوشی رو روی میز میزارم. کلا میونه خوبی با گوشی نداشتم و ندارم .
دوباره یاد امیرعلی میوفتم. عه عه چجوری با نامزد بنده رفت بیرون منم نبردن ، مردم تو دوران نامزدیشون چجوری نامزد بازی میکنن ، ما چیکار میکنم؟
با صدای در سریع از اتاق میرم بیرون. که با چهره خندون امیرعلی مواجه میشم.
_ سلام پسر پرو .
امیرعلی_ سلام خواهر پسر پرو.
_ نامزد بنده رو کجا بردی؟
امیرعلی_ نزار غیرتی بشما😁هههه. قبل از اینکه نامزد شما بشه دوست من بوده ، بعدشم شما نامزد بنده رو کجا بردی؟
_ قانع شدم.
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه216ازقرآن💐
#جز_یازده💐
#سوره_یونس💐
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به#شهیده_ناهید_فتحی💐
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
❤️🌹❤️
خدا ڪند تو بیایے و صبح سر بزند،
جهان روشن شود و نور،
دل هایمان را پر ڪند...
خدا ڪند تو بیایے
و چشمانمان بہ جمال خورشید،
نور گیرد...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✋سلام صبحت بخیر
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
سلام سلام سلام😍😍😍
صبح روز بارونی پنج شنبه آخر هفته تون بخیر و پر از برکت انشالله🥀🥀🥀🥀
انشالله روز خوبی رو شروع کنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد 🥀
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ثواب کارهای امروزمون از کوچیک تا بزرگ رو تقدیم میکنیم به #شهید_عبدالخالق_قاری_زاده😍😍😍😍😍😍😍
انشالله خود شهید کمکمون کنند👌👌👌👌
مراقبه✅
نماز اول وقت✅
دائم الذکر بودن✅
خواندن زیارت عاشورا✅✅
اون یک ربع قبل از نماز یادتون نره 👌👌👌👌
بهترین وقت هست برای کارهای معنوی ☺️
و اینکه آماده بشیم برای انجام عبادت بزرگتر👌👌👌👌👌
برنامه باد صبا هشدار قبل از اذان داره👌اگر هشدار رو کوک کنید دیگه یادتون هم نمیره☺️☺️
انشالله موفق باشید جهادگران در راه خدا🥀🥀
التماس دعا از همه بزرگواران 🥀
#هرروز_باشهدا
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
استاد #عباسی_ولدی
#قسمت50
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل7️⃣ : تنها در میان تنها (بیکاری و تنهایی)
😐عامل «بیکاری» را در مسئلۀ گرایش به ماهواره، نباید دستِ کم گرفت.
🗓کسی که در طول روز، برنامۀ تعریف شدهای برای استفاده از عمر خود ندارد و ساعات قابل توجّهی را در طول روز، بیکار است، زمینه را برای ورود تفکّرات و کارهای شیطانی به زندگی خویش، فراهم کرده است.
🤷🏻♂️افرادی که علاوه بر بیکاری، ساعات بسیاری را در طول روز تنها هستند، زمینۀ بیشتری برای گرایش به تلویزیون و در نتیجه، ماهواره دارند.
⛔️در برخی از موارد، ماهواره، از طریق پدربزرگها یا مادربزرگها به خانواده معرّفی میشود. پدربزرگ، بازنشست شده و بچّهها همه ازدواج کردهاند و کمتر به والدین خود سر میزنند. تنوّع برنامههای تلویزیون هم پاسخگوی حوصلۀ سر رفتۀ پدربزرگ نیست. از همین رو، ماهواره میخرد. بچّهها و نوهها هم میبینند و هوس خریدن ماهواره به سرشان میزند.
💞زنان جوانی هم که تازه ازدواج کرده و هنوز صاحب فرزند نشدهاند، در معرض چنین خطری هستند.
💡برای مقابله با این ریشه، باید همه دست به کار شوند: خانوادهها، کانونهای فرهنگی، فرهنگسراها، امامان جماعت و ... .
اگر خانمهای خانهدار در طول روز، کارهای مفیدی داشته باشند، اگر بچّههای ما، سرگرمیهای خوبی را برای پُر کردن اوقاتشان داشته باشند که با علاقههای آنان متناسب باشد، گرایش به ماهواره، بسیار کم میشود.
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 201-204
@abbasivaladi
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
استاد #عباسی_ولدی
#قسمت51
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل7️⃣ : تنها در میان تنها (بیکاری و تنهایی)
😐عامل «بیکاری» را در مسئلۀ گرایش به ماهواره، نباید دستِ کم گرفت.
😠از کسانی که از اعتیاد همسرانشان به ماهواره📡 گلایه دارند، باید پرسید: شما تا چه اندازه توانستهاید شبانهروزِ همسر خود را به صورت مفید، پُر کنید؟
⁉️همسرانتان هم از شما گِله دارند. برخی از اینها میگویند: همسر ما، صبح که از خواب بیدار میشود، بی آن که صبحانه بخورد، از خانه بیرون میرود. صبحانهاش را با همکاران خود، سرِ کار میخورد. بعد از ظهر که به خانه میآید، اگر ناهارش را هم سرِ کار نخورده باشد، غذایی میخورد🍽 و استراحت😴 میکند. از خواب که بیدار شد، اگر شغل دوم هم نداشته باشد، بیرون میزند تا به کارهای جانبی خود برسد. شب که به خانه بر میگردد، زنگ زدنش📞 به این و آن، آغاز میشود و کمی هم اخبار و سریالهای تلویزیون خودمان و بعدش هم خواب. این، یک شبانهروز ماست. من هم در حکم آشپز👩🍳 و هتلدار🏨 و نظافتچی🧴 او هستم.
✳️ما در این جا نمیخواهیم بگوییم که این زن، حق دارد ماهواره ببیند؛ امّا شما هم نباید تقصیر خود را در این زمینه، فراموش کنید.
‼️او وقتی از این نوع زندگی خسته شده و میبیند بسیاری از کسانی که با این مشکل مواجه بودهاند، مسئلۀ خود را با خرید ماهواره، به ظاهر حل کردهاند، فکر میکند که میتوان مشکل را از این راه، حل کرد. شما در اشتباه او مقصّرید.
⛔️نمیتوانید تمام کاسهکوزهها را سرِ همسرتان بشکنید.
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 204-205
@abbasivaladi
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
این کانال برای متاهلینی که هر روز حتی با یک استیکر ساده به همسرشون ابراز عشق میکنند لازمه😍👆