eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.4هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے 🌹قــسـمـت چــهــل وســوم (بــردگـے فـکـرے) با شنیدن اسم هادی، حالت چهره اش عوض شد ...اصلا فکرش رو هم نمی کردم اینقدر بین بچه ها محبوب باشه ... - اینقدر راحت در مورد بقیه قضاوت نکن ... هادی کسی بود که بچه ها رو در برابر رفتارهای تو آروم می کرد ... من از سر دوستی و برادری این حرف ها رو بهت گفتم ... . اینها رو گفت و رفت ... من هنوز متعجب بودم ... شب، توی اتاق... مدام حواسم به رفتارهای هادی بود ... گاهی به خودم می گفتم ...حتما دفاعش از من به خاطر ترحم و دلسوزی بوده ... ولی چند دقیقه بعد می گفتم ... نه کوین، تو چنان جسور و محکم برخورد کردی که جایی برای ترحم و دلسوزی نگذاشته ... پس چرا از من دفاع کرده؟ ... هیچ جوابی برای رفتار هادی پیدا نمی کردم ... آبان 89 ... توی اتاق بچه های نیجریه، با هم درس می خوندیم ... یهو یکی از بچه ها از در وارد شد و به زبان خودشون یه چیزی به همه گفت ... با صورتی غرق شادی و شعف، چشم هاشون برق می زد ... حالت شون واقعا خاص شده بود ... با تعجب نگاه شون می کردم که یهو حواسشون بهم جمع شد ... و یکی با ذوق و خوشحالی فراوانی گفت ... برنامه دیدار رهبره ... قراره بریم رهبر رو ببینیم ... رهبر؟ ... ناخودآگاه و از فرط تعجب، پوزخندی زدم ... یعنی به خاطر چنین چیزی اینقدر خوشحال بودن؟ ... دیدن یه پیرمرد سفید؟ ... هنوز غرق تعجب شنیدن این خبر بودم ... طول کشید تا متوجه تغییر حالت اونها بشم ... با حالت خاصی بهم نگاه می کردن ... - چرا اینطوری می خندی؟ ... - خنده دار نیست؟ ... برای دیدن یه مرد سفید اینطور شادی می کنید و بالا و پایین می پرید؟ ... حالت چهره هاشون کاملا عوض شد ... سکوت و جو خاصی توی اتاق حاکم شده بود ... - مگه خودت نگفتی انگیزه ات از اومدن به ایران ... این بود که می خواستی مثل امام خمینی و رهبر بشی؟ ... - چرا... من گفتم ... اما دلیلی برای شادی نمی بینم ... ممکنه شخصی یه ماشین خیلی خاص داشته باشه که منم اون رو بخوام اما دلیل نمیشه خودش هم خاص باشه ... این حالت شما خطرناک تر از بردگیه ... شماها دچار بردگی فکری شدید ... و الا چرا باید برای دیدن یه آدم سفید که حتی هموطن شما نیست، اینطور شادی کنید؟ ادامــه دارد... @zendegiasheghane_ma
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے 🌹قــسـمـت چــهــل وچــهــارم (پـیـشـانـــے بـنــد) قبل از اینکه فرصت کنم دوباره دهانم رو باز کنم ... یکی از بچه های نیجر زد توی گوشم ... و قبل از اینکه به خودم بیام حمله کرد سمتم و یقه ام رو گرفت ... . - یه بار دیگه دهنت رو باز کنی و چنین اهانتی بکنی ... مطمئن باش به این راحتی تموم نمیشه ... . خشم و عصبانیت توی صورتش موج می زد ... محکم توی چشم هاش نگاه کردم ... - اگر این بردگی فکری نیست پس چیه؟ ... روح و فکر تو دیگه به خودت تعلق نداره ... مگه اون آدم سفید کیه که به خاطرش با هم نژاد خودت اینطوری برخورد می کنی؟ ... بقیه جلو اومدن و قبل از اینکه اتفاق دیگه ای بیوفته، من رو از توی دست هاش بیرون کشیدن ... بهشون که نگاه می کردم همه شون عصبانی بودن ... باورم نمی شد ... واقعا می خواستم از اون حالت نجات شون بدم اما چی می تونستم بگم؟ ... هر چند، اون لحظات، زمان خوبی برای ادامه صحبت نبود ... همه شون مثل یه بمب در حال انفجار بودن ... اگر کوچک ترین حرفی می زدم واقعا منفجر می شدن ... وسایلم رو جمع کردم و از اتاق بیرون زدم ... این حالت فقط مال بچه های نیجریه نبود ... کل خوابگاه غرق شادی شده بود ... دیگه واقعا نمی تونستم درک کنم ... اول فکر می کردم، خوی بردگی توی سیاه پوست ها از بردگی جسمی به بردگی فکری تغییر کرده ... اما سفیدپوست ها چی؟ ... حتی هادی سر از پا نمی شناخت ... به حدی خوشحال بود که خنده از روی لب هاش نمی رفت ... و مدام زیر لب با خودش زمزمه می کرد ... . اون شب، احدی توی خوابگاه نخوابید ... همه رفتن حمام ... مرتب ترین لباس هاشون رو می پوشیدن و عطر می زدن ... چنان به خودشون می رسیدن که هرگز اونها رو اینطوری ندیده بودم ... هادی هم همین طور ... . ساعت 3 صبح بود ... لباس شیری رنگ و شلوار کتانی پوشید ... روی شونه هاش چفیه انداخت ... و یه پیشونی بند قرمز "یا حسین" هم به پیشونیش بست ... . من توی تخت دراز کشیده بودم و بهش نگاه می کردم ... اونقدر از رفتارهای همه متعجب بودم که کم کم داشتم به یه علامت سوال و علامت تعجب زنده تبدیل می شدم ... هم دلم می خواست برم و همه چیز رو از نزدیک ببینم ... هم از زمان حضور من در ایران، زمان زیادی نگذشته بود و اصلا زبان بلد نبودم ... . پتو رو کشیدم روی سرم و چشم هام رو بستم... ادامــه دارد... @zendegiasheghane_ma
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے 🌹قــسـمـت چــهــل وپـنـجـم (عـطــر خـمـیـنــے) پتو رو کشیدم روی سرم و چشم هام رو بستم ... اما نمی تونستم بخوابم ... فکرها و سوال ها رهام نمی کرد ... چرا اینقدر همه شون خوشحالن؟ ... چرا باید ملاقات با رهبر ایران براشون خوشحال کننده باشه؟ ... اونها که حتی نمی تونن از نزدیک، باهاش ملاقات کنن ... دیدن شخصی که تا این حد باهاشون فاصله سنی داره، چرا اینقدر براشون با ارزشه؟ ... و ... دیگه نتونستم طاقت بیارم ... سریع از جا بلند شدم و لباسم رو عوض کردم و خودم رو بهشون رسوندم ... ساعت حدود 6 صبح بود ... پشت درهای شبستان منتظر بودیم ... به شدت خوابم می اومد ... برعکس اونها که از شدت اشتیاق، خواب از سرشون پریده بود ... من می تونستم ایستاده بخوابم ... بالاخره درها باز شد ... ازدحام وحشتناکی بود ... . یهو وسط اون ازدحام دیدم هادی داره میاد سمت من ... اومد کنارم ایستاد و خیلی با احتیاط سعی می کرد مراقبم باشه تا کسی بهم برخورد نکنه ... نمی تونستم رفتارش رو درک کنم اما حیقیقتا خوشحال شدم ... بعد از این همه سال، هنوز دستم مشکل داشت و حساس بود ... و با کوچک ترین تکان و ضربه ای به شدت درد می گرفت ... . ساعت 8 گذشته بود که بالاخره موفق شدیم وارد شبستان بشیم ... خسته، کلافه و بی حوصله شده بودم ... به شدت خودم رو سرزنش می کردم ... آخه چرا اومدی؟... این چه حماقتی بود؟ ... تو که حتی نمی فهمی چی میگن، چی رو می خواستی کشف کنی و بفهمی؟ ... بچه ها یه لحظه آرام و قرار نداشتن ... مدام شعر می خوندن ... شعار می دادن ... دیدن شون توی اون حالت واقعا عجیب بود ... اما اوج تعجب، زمان دیگه ای بود ... . حدود ساعت 10 ... آقای خامنه ای وارد شد ... جمعیت از جا کنده شد ... همه به پهنای صورت اشک می ریختن و یک صدا شعار می دادن ... من هیچی نمی فهمیدم ... فقط به هادی نگاه می کردم ... صورت و چهره هادی، مثل پیشونی بندش قرمز شده بود ... . کم کم، فضا آرام تر شد ... به حدی کنجکاو شده بودم که قدرت کنترلش رو نداشتم ... به اطرافم نگاه کردم ... غیر از هادی، هیچ کدوم رو نمی شناختم ... با تمام وجود می خواستم یه نفر، شعارها و حرف های بچه ها رو برام ترجمه کنه ... . خیلی آروم سر چرخوندم و به انگلیسی از بچه ها سوال کردم ... چی می گفتید؟ ... چه شعاری می دادید؟ ... اما هیچ کدوم انگلیسی بلد نبود یا توی اون شلوغی و التهاب، صدای من رو نمی شنید ... یهو هادی، خودش رو کشید کنارم ... این همه لشگر آماده به عشق رهبر آماده...صل علی محمد، عطر خمینی آمد ... ای رهبر آزاده، آماده ایم آماده ... خونی که در رگ ماست ... هدیه به رهبر ماست ادامــه دارد... @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 پیامبر مهربانی فرمودند: به خدايى كه جانم در اختيار اوست وارد بهشت نمى شويد مگر اینکه مؤمن شويد و مؤمن نمى شويد، مگر اينكه يكديگر را دوست بداريد🌹🍃 🍃🌹آيا می‌خواهيد شما را بچيزى راهنمايى كنم كه با انجام آن، يكديگر را دوست بداريد؟ 🍃🌹ســـــــــلام كـــردن 🌹 را بين يكديگر را رواج دهيد.🌹 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزتون بخیر دوستان عیدتون مبارک🌹🍃🌹🍃🌹🍃 امروز فقط میخوام یه نکته بگم 👇👇👇 درسته که همیشه زندگی به دلخواه ما نیست❗️ همیشـه همه‌چی که خوب نیست! اما ته تهش با یـه کلمه دلم آروم میشه: "الـله اکـبر ..." 🌹🌿🌹🌿🌹 قطعا همینطوره واقعا بهش اعتقاد دارم که: «خدا بزرگـتر است، از همه اندوه‌های‌ما بـزرگـتر از غم‌ها و دل تنگی‌هایمان بـزرگـتر از هر چه سختی و نومـیدی» 🌹🌿🌹🌿🌹 پس خداوندا🙏 از ته دل، و با همه وجودمان به تو توکل می‌کنیم و می‌دونیم مارو دست خالی برنمی‌گردونی خدایا ممنون که هستی ... ❤️ تو تمام لحظات وبالا و پایینهای زندگی یادتون باشه که خدا از همه اندوههای ما بزرگتره نگاه پرمهر خدا بدرقه تمام لحظاتتون😊😊 التماس دعا یاعلی🌹🌹 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐✅چند نکته تربیتی فرزندان از منظر قرآن کریم: 1- هدیه را اول به دختر بدهید.☘ 2- با طفل خود بازی کودکانه کنید.☘ 3- اطفال را بخاطر گریه هاشان نزنید زیرا تا مدتی گریه شهادت به وحدانیت خداوند، شهادت به نبی اکرم و دعا برای والدین است.☘ 4- فرزندان خود را ببوسید. پس همانا برای هر بوسیدن درجه ای در بهشت است.☘ 5- با سلام کردن به فرزندتان به او شخصیت دهید.☘ 6- کودک را در کارهای کودکانه خود تمسخر نکنید. کارهایش را احمقانه نخوانید.☘ 7- فرزند را زیاد امر و نهی نکنید تا جرات پیدا کند و در بزرگسالی نافرمان شود و زیر بار هر دعوت حیوانی و شیطانی نرود.☘ 8- به فرزندان خود شخصیت بدهید.☘ 9- به وعده خود وفا کنید.☘ 10- در کودکان عشق و علاقه به نماز را ایجاد کنیم.☘ 11- لوس کردن، کودکان را موجوداتی ضعیف و بی اراده بار می آورد.☘ 12- کودک را تحقیر نکنید.☘ 13- برای کودکان خود دعا کنید. به خصوص پدران.🍀 14- تذکرات را با ملایمات بیان کنید تا سدی بین والدین و فرزندان نشود.☘ 15- اگر کودک در خانه مورد احترام باشد، کمتر از اوامر پدر و مادر سرپیچی می کند.☘ @zendegiasheghane_ma
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ ❤ خدایا🙏 بجز خودت به دیگرى واگذارمان نكن ...🙏 تویى پروردگار ما🙏 قراردہ بى نیازى در نفسمان ...😔 یقین در دلمان ...❣ روشنى در دیدہ‌مان ...✨ و بصیرت در قلبمان ...❣✨❣ آمیـــن یا رَبَّ 🙏 ‌ آرامش آسمان شب ✨🌙✨ سهم قلبتان❣✨❣ و خُداوند روشن✨💫✨ تمام لحظہ هايتان باشد✨ در این ساعات پایانۍ شب✨ آرزو دارم🙏 غیر ازخُدا محتاج✨ ڪسۍ نشوید✨ شبتون سرشار از نڪَاه پُر مهر خُدا❣✨❣ یاعلی @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹حسین جانم🌹 ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم فڪری بڪن برای من و آتش دلم دست ادب به سینه ی بیتاب میزنم صبحت بخیر حضرت آرامش دلم صلی الله علیک یا اباعبدالله @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهـــ❤️ــدی جان به صَد جان میخـ☺️ـرم گَردی که خیــ🌸ــزَد از سَرِ راهـ😍ـت❗️ ‌ السلام علیک یا صاحب الزمان،یا اباصالح المهدی🌹🍃🌹🍃🌹 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😊😊😊😊 روزت را با قلبی روشن آغاز کن... بگذار تمام نگرانی هایت گوشه ای از شب بمانند. برای لحظہ ای بخند و خدا را شکر کن، برای تمام لحظاتی که در تمام مسیرها مراقبت بوده... @zendegiasheghane_ma
🌹 فردی که در حضور فرزندانش، به همسرش ابراز علاقه می‌کند و به او احترام می‌گذارد و با اسم‌ها و صفاتی زیبا و صمیمی خطابش می‌کند، به فرزند خویش عشق‌ورزی می‌آموزد. @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼قله های قابل فتح....؟؟؟؟ 🍃بخشی از اقتدار مرد به همسرش بستگی دارد. 🌼🌸🌼🌸🌼 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#خانواده_شاد۵۴ ارتباط موفق صمیمیت در ارتباط هم نردبانه و هم سُرسُره. 👈اگه صمیمیت به توهین،بداخلاق
شاد۵۵ ارتباط موفق چند ثانیه بخوانید؛ چند ساعت فکر کنید؛ و یک عمر عمل کنید! خوبیهای همسرتان را ببینید، و لباسی برای پوشاندن ضعفهایش باشید. مقایسه و سرزنش ممنوع⛔️ @zendegiasheghane_ma
باران می بارد به دعای کداممان نمی دانم! من همین قدرمی دانم باران صدای پای اجابت است وخدا باهمه ی جبروتش دارد ناز می خرد، نیاز کن 🌨🌨🌨🌨🌨 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#این_که_گناه_نیست 17 💢به خودت سخت نگیر! برای دوری از گناه، اَلَکی زور نزن! تلاش کن یواش یواش، قل
18 💠کمالِ همنشین در من اثر کرد.... همنشینان تو، همسفرانِ زندگیِ توأند❗️ با کی رفیقی؟ مسیر زندگیتَم، باهاش یکی خواهد شد! رو رفیقات دقت کن، نگو؛ این که گناه نیست @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 مهمترين لوازم آرايش تو، اعتماد به نفس توست! مهم نیست ظاهر یک زن چه شکلی است و چگونه به نظر مى‌رسد؛ زمانی که او واقعا اعتماد به نفس کامل دارد، زیباست... البته یادتون نره که خانمها نه تنها مجازند بلکه باید برای همسرانشون بهترین آرایشها و زینتها رو داشته باشند😉🌹 @zendegiasheghane_ma
439638685_141251.jpg
76.2K
با هم نبودن خطری برای زندگی مشترک محسوب می‌شود! باید مانند یک گل از زندگی مشترک خود مراقبت کنید. بنابراین، برنامه ریزی کنید تا مدت زمان بیشتری را در کنار همسر خود باشید... 💖🌷💖🌷💖 @zendegiasheghane