eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
86 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
❌خانم های لطیف و با سیاست حواستون باشه که قرار نیست شما در حد یک مرد برای زندگی تون وقت و انرژی بزارین. درحالت عادی قرار نیست که شما نقش مرد رو بازی کنین و ستون مستحکم خانواده باشین ❌فراموش نکنین که زن ستون مستحکم عاطفی خانواده است و وظیفه های مرد رو نباید به دوش بکشه 👌در حد یک زن لطیف برای خانواده وقت بزارین ✍زن رئیس خونه است و✍ مرد رئیس خانواده حواستون باشه مردتون رو در خانه حفظ کنید
❌چقدر طولش میدی حرفتو بزن❌ 🔵گاهی برای مطرح کردن موضوعی توی خونه لازم نیست همش قضیه رو طول و تفصیل بدین. بهتره سریع برین سر اصل مطلب، اگر خیلی داستان تعریف کنین و طول و تفصیل بدین حرفهاتون رو، حوصله همسرتون سر میره و سر موضوع اصلی که میرسه دیگه حوصله نداره حرفتون رو گوش کنه 💜برای اینکه خوب دل به حرفهاتون بده یه چایی یا شربتی یا خوراکی مورد علاقه اش رو بیارین و بگین " ۵ دقیقه می خوام باهات حرف بزنم ". اینطوری اگه بدونن چند دقیقه قراره گوش بدن بیشتر حواسشون رو جمع می کنن. سعی کنین اگه لازم نیست خیلی هم وارد جزئیات نشین. 💞 @zendegiasheghane_ma
🅾سوءتفاهم‌ها مثل سرما خوردگی نیستند که خودشون خود به خود خوب بشن، 😇باید در موردشون حرف زد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌... ✍ یادتون نره اگر حرفی دارید بدون قهر بدون ناراحتی و بدون افکار منفی مطرح کنید 💞 @zendegiasheghane_ma
☁️💥☁️💥☁️💥☁️💥☁️ 👈 چند کلمه صحبت خانمها با آقایون👇👇 ؟ ❌ما زن ها به شما می گوییم:«دوستت دارم.» 👈و شما می گویید «من هم همین طور» ❌می گوییم:«خیلی خوشحالم تونستیم درباره آن موضوع با هم صحبت کنیم.» 👈شما می گویید: «من هم همین طور» 🔵استفاده از این عبارت درست مانند این است که پس مانده های شخص دیگری را بخورید.از دو حالت خارج نیست! 🔵 یا به لحاظ گفتاری ـ کلامی تنبل هستید وحوصله ندارید همان فکر یا احساس را تمام و کمال دوباره ابراز و بیان کنید یا اینکه عمداً دوست ندارید آن را بر زبان بیاورید و اعتقادی هم به آن ندارید. ❌«من هم همین طور» مثل یک نصفه «دوستت دارم» به حساب می آید. در هر حال این عبارت این احساس را به ما می دهد که در حق ما اجحاف شده است.   💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💟هی ازش نپرس دوسم داری؟ باور کن کار بجایی میرسه خودش هم به دوست داشتنت شک میکنه باهوش باش تا یه کاری کرد یا حرفی زد بگو مطمئنم هیچکس به اندازه تو دوستم نداره! 💞 @zendegiasheghane_ma
استادپناهیان: ⭕️چهل سال است که جریان های مختلف با محاسبات خودشان دارند میگویند: این انقلاب چند ماه بیشتر دوام ندارد! ✅ آدم میتواند به«سطحی نگری و ساده لوحی» همه اینها بخندد و بگوید: شما کجای کار هستید؟!😊 💞 @zendegiasheghane_ma
💥✨💥✨💥✨💥✨💥 همه اعضای کانال ان شاءالله اعضای کانال زندگی عاشقانه فردا بهمراه خانواده ها در مراسم با شکوه شرکت میکنند و به حاج قاسم عزیز نوید ادامه راهشون رو میدن ✍ عکسهای زیباتون از شرکت در راهپیمایی فردا رو ( بخصوص حضور فرزندان گلتون ) رو برامون به آی دی @yamahdi85 بفرستید با هشتکهای👇👇 منتظر شرکت پرشورتون در این چالش هستم بسم الله بانوان کانال موتور خانواده رو روشن کنید یاعلی 💞 @zendegiasheghane_ma
سهم من از 👆👆 💞 @zendegiasheghane_ma
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر) 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت42 #فصل_هفتم به هول از جا بلند شدم و دویدم به طرف اتاقی که ماد
قابله بچه را توی پارچه سفید پیچید و به زن ها داد. همه خوشحال بودند و نفس هایی را که چند لحظه پیش توی سینه ها حبس شده بود با شادی بیرون می دادند، اما من همچنان گوشه اتاق نشسته بودم. خواهرشوهرم گفت: «قدم! آب جوش، این لگن را پر کن.» خواهرشوهر کوچک ترم به کمکم آمد و همان طور که لگن را زیر شیر سماور گذاشته بودیم و منتظر بودیم تا پر شود، گفت: «قدم! بیا برادرشوهرت را ببین. خیلی ناز است.» لگن که تا نیمه پر شد، آن را برداشتیم و بردیم جلوی دست قابله گذاشتیم. مادرشوهرم هنوز از درد به خود می پیچید. زن ها بلندبلند حرف می زدند. قابله یک دفعه با تشر گفت: «چه خبره؟! ساکت. بالای سر زائو که این قدر حرف نمی زنند، بگذارید به کارم برسم. یکی از بچه ها به دنیا نمی آید. دوقلو هستند.» دوباره نفس ها حبس شد و اتاق را سکوت برداشت. قابله کمی تلاش کرد و به من که کنارش ایستاده بودم گفت: «بدو... بدو... ماشین خبر کن باید ببریمش شهر. از دست من کاری برنمی آید.» دویدم توی حیاط. پدرشوهرم روی پله ها نشسته و رنگ و رویش پریده بود. با تعجب نگاهم کرد. بریده بریده گفتم: «بچه ها دوقلو هستند. یکی شان به دنیا نمی آید. آن یکی آمد. باید ببریمش شهر. ماشین! ماشین خبر کنید.» ادامه دارد...✒️ 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الله اکبر الله اکبر ساعت 21 طنین کلام زیبای الله اکبر در سراسر ایران اسلامی آغاز چهل و یکمین سال پیروزی انقلاب مبارک 🌹🌹🌹🌹 💞 @zendegiasheghane_ma