eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.4هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
بزرگی میگفت: پدرم، ارزشمندترین هدیه را به من داد او مرا باور داشت اولین منبع اعتماد به نفس هر انسان اینست که پدر ومادر او را باور داشته باشند. اگر می خواهید فرزند موفقی داشته باشید این اولین گامست ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
قصه گویی روشی ارزشمند در اختیار والدین نمی توانیم به کودکان فرصت دهیم تا موقعیت های مختلف را تجربه کنند تا به پختگی برسند !!!! در زمینه رفتارهای مثبت هم نمی توان تذکر مکرر داد چون دلزدگی از شنیدن حرف های بزرگ ترها را به دنبال خواهد داشت . قصه گویی به فریاد تربیت می‌رسد و برای کودک زمینۀ تجربه و پختگی را فراهم می‌کند. برای نوجوانان می توان از خاطرات و سرگذشت ها استفاده کرد . تعریف کردن و داستان گفتن توسط والدین تاثیر بیشتری نسبت به مطالعه فردی دارد . ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅خواب کافی به تقویت حافظه فرزند شما کمک می کند ⚠️نتایج یک تحقیق نشان می دهند که افرادی که در طول شب به اندازه کافی می خوابند، در به خاطر آوردن مطالب مختلف بهتر عمل می کنند برخلاف تصور، مغز ما حتی در هنگام خواب هم در حال کار کردن است و اطلاعات مهم را به بخش هایی از حافظه انتقال می دهد که قادرند آنها را برای مدت بیشتری ذخیره کنند در طول سال تحصیلی، ساعت خواب شبانه فرزند دانش_آموز خود را مشخص و ملزم به رعایت آن کنید تا یادگیری بهتری را برای آنها رقم بزنید. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دخترم یک سال و هشت ماهشه و الان چند وقتیه که بی دلیل شلوارش رو درمیاره و اجازه نمیده دوباره بپوشونمش و اگه دوباره بپوشونمش درش میاره... حالا چیکار کنم که این عادت از سرش بیوفته؟ 💕👼💕 🍀 سلام عزیزم،، گاهی یاد گرفتن یه کار کوچیک برای کودک خیلی جذاب و سرگرم کننده ست. یاد گرفتن اینکه شلوارش رو خودش دربیاره براش جذابه،، بهش بگین که چقدر خوب که خودت تونستی تنهایی لباست رو دربیاری! 👖🧦یه کار ساده دیگه یادش بدین،، و اصرار برای پوشیدن نداشته باشید. 👈"جایگزینی یه کار ساده و بی توجهی" کمک کننده ست. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
رمان نویسنده : ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#دمشق_شهرعشق #قسمت34 💠 حتی روزی که به بهای وصال سعد ترک‌شان می‌کردم، در آخرین لحظات خروج از خانه م
حس می‌کردم از حرارت بدنش تنم می‌سوزد که خودم را به سمت در کشیدم و دلم می‌خواست از شرّش خلاص شوم که نگاهم به سمت دستگیره رفت و خط نگاهم را دید که مچم را محکم گرفت و تنها یک جمله گفت :«دیوونه من دوسِت دارم!» 💠 از ضبط صوت تاکسی آهنگ تندی پخش می‌شد و او چشمانش از عشقم خمار شده بود که دیوانگی‌اش را به رخم کشید :«نازنین یا پیشم می‌مونی یا می‌کُشمت! تو یا برای منی یا نمی‌ذارم زنده بمونی!» و درِ تاکسی را از داخل قفل کرد تا حتی راه خودکشی را به رویم ببندد. تاکسی دقایقی می‌شد از مسیر زینبیه فاصله گرفته و قلب من هنوز پیش نام زینب جا مانده بود که دلم سمت پرید و بی‌اختیار نیت کردم اگر از دست سعد آزاد شوم، دوباره زینب شوم! 💠 اگر حرف‌های مادرم حقیقت داشت، اگر این‌ها خرافه نبود و این رهایم می‌کرد، دوباره به تمام مؤمن می‌شدم و ظاهراً خبری از اجابت نبود که تاکسی مقابل ویلایی زیبا در محله‌ای سرسبز متوقف شد تا خانه جدید من و سعد باشد. خیابان‌ها و کوچه‌های این شهر همه سبز و اصلاً شبیه نبود و من دیگر نوری به نگاهم برای لذت بردن نمانده بود که مثل پشت سعد کشیده می‌شدم تا مقابل در ویلا رسیدیم. ✍️نویسنده: ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💐 💐 💐 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به 💐 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
♨️ساحل امن و آرامش شیعیان❗️ 🔸وقتی مشکلات به زندگی هجوم می‌آورند... وقتی باران گرفتاری‌ها توانت را کم کرده‌اند... وقتی زمین و زمان یاری‌ات نمی‌کنند... 🔹یادت باشد ... این کلام امیرالمومنین علی علیه‌السلام را: 🔅هر كه به ما چنگ زند، به ساحل نجات رسد و هر كه رهايمان كند غرق شود. 🔸تمسک به صاحب الزمان عجل الله ساحل امن و آرامش و نجات توست ... علاج درد عالم همین آمدن توست.. 🌾🦋🌾🦋🌾🦋🌾🦋🌾🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا🙏 تو را به رحمتت قسم زندگی مان را به گوشه چادری پیوند بزن که فردای قیامت به برکت نامش شفیع ما باشـد آمین یا رب 🙏 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌
💕زندگی عاشقانه💕
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان #ماهواره استاد #عباسی_ولدی #قسمت56 📌با پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها چه کنیم؟
استاد 📌با ابزار‌های رسانه‌ای دیگر، چه کنیم؟ ❓ما نباید نسبت به برخی از ابزارها، تعصّب داشته باشیم. بر فرض که فکری به حال ماهواره کردیم، با ابزارهای دیگر چه کنیم؟ تازه، چیزی نخواهد گذشت که دریافت شبکه‌های ماهواره‌ای، نیازی به این بشقاب‌ها نخواهد داشت، آن وقت، چه می‌کنید؟ 1⃣تعصّب یا تعقّل؟ ⚠️میان تعصّب و تعقّل، از زمین تا آسمان، تفاوت وجود دارد. ابزارهایی در میان مردم وجود دارد که استفادۀ منفی از آنها، بیش از جنبۀ مثبت آنهاست. مدّت زمان لازم برای تأثیرگذاری این ابزارها، گاهی به یک هفته هم نمی‌رسد؛ یعنی ابزارهایی هستند که خیلی زود، اثر خود را می‌گذارند. اثر آنها هم زودگذر نیست، ماندگار است و سطحی نیست، عمیق است. حوزۀ اثر آنها هم محدود نیست، گسترده است. نقاطِ مورد حملۀ آنها هم نقاط حسّاسی مثل خانواده است. در این جا، عقل سالم، چه حکم می‌کند؟ مبارزه یا مدارا؟ 2⃣ تفاوت ماهواره با دیگر رسانه‌ها ⚠️کسی که رسانه را بشناسد و محدودۀ استفاده از آن را در جامعۀ امروز بداند، بدون تردید، حکم می‌کند به این که مسئلۀ ماهواره در میان رسانه‌ها، حسّاسیت خاصّی دارد. مگر می‌شود ماهواره را حتّی با اینترنت، مقایسه کرد؟ برای مقایسۀ صحیح ماهواره با اینترنت و ابزارهای دیگر، به چند نکتۀ اساسی باید توجّه کرد: 🔸میزان نیاز به رسانه‌ها ما هیچ نیازی به ماهواره نداریم. اگر ماهواره در خانه‌ نباشد، هیچ مشکلی برای خانواده پیش نمی‌آید. اتّفاقاً با وجود ماهواره، زندگی‌ها دچار مشکل می‌شود؛ امّا اینترنت و تلفن همراه و رایانه، در حال حاضر، قسمتی از زندگی شده است. مگر می‌شود با این مسائلی که در زمینۀ ارتباطات وجود دارد، به کسی بگوییم سراغ اینترنت نرو یا تلفن همراه نداشته باش یا رایانه در خانه نیاور؟ 🔸 سهولت دسترسی به رسانه‌ها کیفیت دسترسی به مسائل مستهجن در اینترنتی که در ایران وجود دارد، با کیفیتی که در ماهواره وجود دارد، قابل مقایسه نیست. شما در ماهواره، با چند هزار شبکه از سراسر دنیا مواجه هستید که با بهترین کیفیت ممکن، انواع و اقسام برنامه‌ها برایتان به نمایش در می‌آید؛ امّا اینترنت با وضعیتی که در ایران دارد، هنوز هم در این مورد، به پای ماهواره نرسیده است. ⬅️ ادامه دارد ..... 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان ص۲۲۵ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺چه زمانی چشم همسرم روی زنان دیگر بسته می‌شود🤔 *زمانی که بتوانم از هر لحاظ ایشان را تامین کنم.* 🔸 خانم باید سطح خودش را بالا ببرد و اگر هم بلد نیست مهارت های زنانگی را بیاموزد. او باید ⬇️ *با ناز نشستن* *با ناز صحبت کردن* را بداند 🔸 جوری با ناز به همسر نگاه کند که عاشقانه های درونش را به نمایش بگذارد. 🔷 البته برای استفاده کردن این ترفندها هرگز نباید زیاده روی کرد. 🤪 🛑 نه خیلی سرد و جدی باشید نه خیلی لوس و بچه گانه.... آفت زیاده روی در بچه گانه صحبت کردن و خیلی لوس بودن ⬅️ همسر شما فکر می‌کند به جای یه زن عاقل و بالغ با بچه طرف است.😖 ✔️ مردها روی خانم های خیلی شوخ هیچ حسابی باز نمی‌کنند. 🔷 عدّه ی دیگر از خانم ها هم آنقدر منطقی و سرد برخورد می‌کنند که همسر احساس خطر می‌کند که برایش جانشین پیدا شده است. 😳 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻اگر ترفندهای زنانگی را به اشتباه و بیجا خرج کنیم همسران دچار سوء برداشت می‌شوند. در حقیقت ترفند ما سوخته محسوب می‌شود. 😬 ⛔️ خیلی از خانم ها وقتی نیاز به وسیله ای دارند از روش ناز کردن وارد می‌شوند و اصلا حواسشان نیست که این ترفند در ذهن مرد تداعی کننده ی ⬅️ خرید و هزینه است.😢 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
خانمها و دخترخانمهای کانال از تو هنرکده جا نمونید😉😍👆👆
رمان نویسنده : ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#دمشق_شهرعشق #قسمت35 حس می‌کردم از حرارت بدنش تنم می‌سوزد که خودم را به سمت در کشیدم و دلم می‌خواس
💠 دیگر از فشار انگشتانش دستم ضعف می‌رفت و حتی رحمی به شانه مجروحم نمی‌کرد که لحظه‌ای دستم را رها کند و می‌خواست همیشه در مشتش باشم. درِ ویلا را که باز کرد به رویم خندید و انگار در دلش آب از آب تکان نخورده بود که شیرین‌زبانی کرد :«به بهشت خوش اومدی عزیزم!» و اینبار دستم را نکشید و با فشار دست هلم داد تا وارد خانه شوم و همچنان برایم زبان می‌ریخت :«اینجا ییلاق حساب میشه! خوش آب و هواترین منطقه !» و من جز فتنه در چشمان شیطانی سعد نمی‌دیدم که به صورتم چشمک زد و با خنده خواهش کرد :«دیگه بخند نازنینم! هر چی بود تموم شد، دیگه نمی‌ذارم آب تو دلت تکون بخوره!» 💠 یاد دیشب افتادم که به صورتم دست می‌کشید و دلداری‌ام می‌داد تا به برگردیم و چه راحت می‌گفت و آدم می‌کشت و حالا مرا اسیر این خانه کرده و به درماندگی‌ام می‌خندید. دیگر خیالش راحت شده بود در این حیاط راه فراری ندارم که دستم را رها کرد و نمی‌فهمید چه زجری می‌کشم که با خنده خبر داد :«به جبران بلایی که تو درعا سرمون اومد، ولید این ویلا رو برامون گرفت!» و ولخرجی‌های ولید مستش کرده بود که دست به کمر مقابلم قدم می‌زد و در برابر چشمان خیسم خیالبافی می‌کرد :«البته این ویلا که مهم نیس! تو آینده سوریه به کمتر از وزارت رضایت نمیدم!» 💠 ردّ خون دیروزم هنوز روی پیراهنش مانده و حالا می‌دیدم خون مصطفی هم به آستینش ریخته و او روی همین می‌خواست سهم مبارزه‌اش را به چنگ آورد که حالم از این مبارزه و انقلاب به هم خورد و او برای اولین بار انتهای قصه را نشانم داد :«فکر کردی برا چی خودمو و تو رو اینجوری آواره کردم؟ اگه تو صبر کنی، تهش به همه چی می‌رسیم!»... ✍️نویسنده: ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ 💠 دیگر رمق از قدم‌هایم رفته بود، بدنم هر لحظه سُست‌تر می‌شد و او می‌دید نگاهم دزدانه به طرف در می‌دود که به سمتم آمد و دوباره با انگشتانش به مچم دستبند زد. از سردی دستانم فهمید اینهمه ترس و درد و خونریزی جانم را گرفته و پای فراری برایم نمانده که با دست دیگرش شانه‌ام را گرفت تا زمین نخورم. بدن لختم را به سمت ساختمان می‌کشید و حتی دیدن این حال خرابم رؤیای فتح را از یادش نمی‌برد که نبوغ جنگی رفقایش را به رخم کشید :«البته ولید اینجا رو فقط به‌خاطر آب و هواش انتخاب نکرده! اگه بتونیم داریا رو از چنگ بشار اسد دربیاریم، نصف راه رو رفتیم! هم رو جاده درعا مسلط میشیم، هم جاده دمشق امان، هم جاده دمشق بیروت! کل دمشق و کاخ ریاست جمهوری و فرودگاه نظامی دمشق هم میره زیر آتیش ما و نفس حکومت رو می‌گیریم!» 💠 دیگر از درد و ضعف به سختی نفس می‌کشیدم و او به اشک‌هایم شک کرده و می‌خواست زیر پای اعتقاداتم را بکشد که با نیشخندی دلم را محک زد :«از اینجا با یه خمپاره میشه رو زد! اونوقت قیافه و دیدنیه!» حالا می فهمیدم شبی که در به بهانه مبارزه با دیکتاتوری با بنزین بازی می‌کرد، در ذهنش چه آتشی بوده که مردم سوریه هنوز در تظاهرات و او در خیال خمپاره بود. 💠 به در ساختمان رسیدیم، با لگدی در فلزی را باز کرد و می‌دید شنیدن نام دوباره دلم را زیر و رو کرده که مستانه خندید و را به تمسخر گرفت :«چرا راه دور بریم؟ شیعه‌ها تو همین شهر سُنی‌نشین داریا هم یه حرم دارن، اونو می‌کوبیم!» ✍️نویسنده: ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
زندگی علاوه بر سیاستها و دانش همسرداری نیاز به تزریق عشق و محبت داره حتما تو کانال عاشقانه های حلال شید😊👆👆
مرغ دِݪم بہ عشق شما پَر ڪشیده است تا آسمان ڪربُ‌بݪا تان پریده است من آمدم براے شما نوکرے کنم ... من را خُدا براے همین افریده است ♥️ 🌷 🌙 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💐 💐 💐 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به 💐 و تمامی شهدا و گذشتگان بخصوص آقای مصباح یزدی ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══