💕زندگی عاشقانه💕
✍️ #دمشق_شهرعشق #قسمت85 از #حسرت صدایش دلم لرزید، حس میکردم در این مدتِ بیخبری از خانواده، خبر خ
#دمشق_شهرعشق
#قسمت86
💠 نگاهش روی صورتم میگشت و باید تکلیف این زن #تکفیری روشن میشد که باز از پاسخ سوالم طفره رفت :«تو اینو از کجا میشناختی؟»
دیگر رنگ شیطنت از صورتش رفته بود، به انتظار پاسخی چشمش به دهانم مانده و تمام خاطرات خانه بسمه و ابوجعده روی سرم خراب شده بود که صدایم شکست :«شبی که سعد میخواست بره #ترکیه، برا اینکه فرار نکنم منو فرستاد خونه اینا!»
💠 بیغیرتی سعد دلش را از جا کَند، میترسید در آن خانه بلایی سرم آمده باشد که نگاهش از پا درآمد و من میخواستم خیالش را تخت کنم که #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) را به شهادت گرفتم :«همون لحظه که وارد اون خونه شدم، این زن منو برد #حرم، فکر میکرد وهابیام. میخواستن با بهم زدن مجلس، تحریکشون کنن و همه رو بکشن!»
که به یاد نگاه مهربان و نجیب مصطفی دلم لرزید و دوباره اشکم چکید :«ولی همین آقا و یه عده دیگه از مدافعای #شیعه و #سنی حرم نذاشتن و منو نجات دادن!»
💠 میدید اسم مصطفی را با چه حسرتی زمزمه میکنم و هنوز خیالش پیِ خیانت سعد مانده و نام ترکیه برایش اسم رمز بود که بدون خطا به هدف زد :«میخواست به #ارتش_آزاد ملحق بشه که عملگی ترکیه و آمریکا رو بکنه؟»
به نشانه تأیید پلکی زدم و ابوالفضل از همین حرفها خطری حس کرده بود که دستم را گرفت، با قدرت بلندم کرد و خیره در نگاهم هشدار داد :«همونجور که تو اونو شناختی، اونا هم هر جا تو رو ببینن، میشناسن، باید برگردی #ایران!»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت87
💠 از قاطعیت کلامش ترسیدم، تکهای از جانم در اینجا جا مانده و او بیتوجه به اضطراب چشمانم حکمش را صادر کرد :«خودم میرسونمت فرودگاه، با همین پرواز برمیگردی #تهران و میری خونه دایی تا من مأموریتم تموم شه و برگردم!»
حرارت غمی کهنه زیر خاکستر صدایش پیدا بود که داغ #فراق مصطفی گوشه قلبم پنهان شد و پرسیدم :«چرا خونه خودمون نرم؟»
💠 بغضش را پشت لبخندی پنهان کرد و ناشیانه بهانه تراشید :«بریم بیرون، اینجا هواش خوب نیست، رنگت پریده!» و رنگ من از خبری که برایش اینهمه مقدمهچینی میکرد پریده بود که مستقیم نگاهش کردم و محکم پرسیدم :«چی شده داداش؟»
سرش را چرخاند، میخواست از چشمانم فرار کند، دنبال کمکی میگشت و در این غربت کسی نبود که دوباره با نگاهش به چشمان پریشانم پناه آورد و آهسته خبر داد :«هفت ماه پیش کنار اتوبوس زائرای ایرانی تو #کاظمین بمبگذاری کردن، چند نفر #شهید شدن.»
💠 مقابل چشمانم نفسنفس میزد، کلماتش را میشمردم بلکه این جان به لب رسیده به تنم برگردد و کلام آخر او جانم را در جا گرفت :«مامان بابا تو اون اتوبوس بودن...»
دیگر نشنیدم چه میگوید، هر دو دستم را روی سرم گرفتم و اختیار ساقم با خودم نبود که قامتم ازکمر شکست و روی زمین زانو زدم. باورم نمیشد پدر و مادرم از دستم رفته باشند که به گلویم التماس میکردم بلکه با ضجهای راحتم کند و دیگر نفسی برای ضجه نمانده بود که بهجای نفس، قلبم از گلو بالا میآمد.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه276ازقرآن🌸
#جز_چهارده🌸
#سوره_نحل🌸
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به #شهید_سیدمصطفی_موسوی 😍😍😍😍
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
جنس تنهایی تـ❤️ـو
از نخ بی مهری
ماست ....
#شعر_مهدوی
#امام_زمان
#اللّهمعجّللولیکالفرج 🌾🌹
🍃🌾🕊🍃🌾🕊🍃🌾🕊🍃🌾🕊
سلام حضرٺ آقا،سلام حضرٺ عشق
چہ ڪرده اےڪہ بپاڪرده اے قیامٺ عشق
بہ غیرٺوهمه معشوقهاخیالےوپوچ
فقط ٺویےڪہ به غایٺ شدے حقیقٺ عشق
#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله
#روزم_بنامٺان
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
❣ رهبر معظم انقلاب:
♻️مهمترین کاری که امام بزرگوار ما در سطح دنیای اسلام انجام داد، این بود که ابعاد سیاسی و اجتماعی اسلام را احیاء کرد.
۱۳۸۲/۰۳/۱۴
#دهه_فجر
#امام_خمینی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#خانمها_بخوانند 🧕🏻
نکته ی مهم در آرامش خانه👇👇👇
از همسر و فرزندانتون تشکر کنید.
هنر تشکر و قدردانی کردن✅
👈 حتی برای یک جعبه آدامس!!!
✔️فراموش شده ترین ویژگی مهربانی... شاید قدردانی باشد ، چون آنقدر به این موضوع توصیه شده است که برای هر کسی عادی می شود.
یک تشکر خشک و خالی کمتر از ده ثانیه زمان شما را خواهد گرفت ، اما تأثیر آن می تواند مدتها ادامه داشته باشد.
✔️هیچ کس نمی تواند بگوید عبارت ساده ای مثل
(( این چقدر می تونه احساس خوبی به من بده))
گفتنش براش سخته . همین جمله با خودش کلی مهر و محبت و صمیمیت میاره👌
بنابراین از دیگران به خاطر زحماتی که برای شما می کشند ، هرچند کوچک ، تشکر کنید.
👈 آنها نیز به مرور دلایلی برای تشکر کردن از شما خواهند یافت.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#هردوبخوانیم
4 تا اگر های عاشقانه :
1🌱 اگر دنیای همسرت آنقدرکوچک است که
از گفتن دوستت دارم❤️ خجالت میکشد...
💪تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که
دنیای او پر از
«❤️دوستت دارم❤️»
های تو شود..
2🌱 اگردنیای همسرت آنقدر کوچک است که
وقتی خشمگین میشود،
زبان به ناسزا ودرشت گویی میگشاید...!
💪تو دنیایت راآنقدر بزرگ کن که،
صبرو سکوتت🙏 رفیق لحظه های او باشد...!
3🌱 اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که،
شبها وقتی به خانه برمیگرد،
😔کوله باری از گله مندی و خستگیش سهم تو میشود...
💪تودنیایت راآنقدر بزرگ کن که
آرامش ولبخند سهم اوباشد...!
4🌱 اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که،
😔باقضاوت های نابجا دلت رامیشکند...!
💪تودنیایت را آنقدر بزرگ کن که،
گذشت و❤️بخشش❤️ تو برایش،
راهی به سوی سعادت باز کند!
🔴🔴زندگی راسخت نگیر🔴🔴
❤️دوست داشتن آنقدرسخت نیست که،
زیربارش شانه خالی کنی...!!!
🔵اوکه نباشد، هیچ مرافعه و کشمکشی هم نیست..
😔اماخانه چنان خالی میشود و
دلت چنان رنگ تنهایی میگیرد...!
❤️دوست داشتن سخت نیست،
اگر ......
تعهد❤️ ومهربانی❤️ را یاد بگیریم...!
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#نکته_های_ناب_ارتباطی
#مهارت_نه_گفتن
🌸🍃🌸🍃
گفتم :مهارت " نه گفتن" ندارم چیکار کنم؟
🍃گفت : مهارت نه گفتن یکی از مهارت های جرأتورزی هست. 👉
اگه نگران هستید که چطور نه بگین که طرف مقابل تون ناراحت نشه،،
⏪بلافاصله جواب ندین،،
خودتون رو عادت بدین کمی با تامل پاسخ بدین. ✔
میتونید برای تمرین از این جملات هم استفاده کنید :
👈میشه چند لحظه بهم *فرصت* بدید؟!
👈 الان یه مقدار *گرفتارم* چطوره بعدا باهم صحبت کنیم؟
👈 اجازه می دید یه مقدار در موردش *فکر کنم*،
بعدا بهتون خبر میدم.
👈 خیلی دوست دارم بهتون کمک کنم، ولی *متاسفانه* نمی تونم.
👈 الان خودم *لازمش* دارم.
نمی تونم بهتون قول بدم.
#هردوبخوانیم
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#نکته_های_ناب_ارتباطی #مهارت_نه_گفتن 🌸🍃🌸🍃 گفتم :مهارت " نه گفتن" ندارم چیکار کنم؟ 🍃گفت : مهارت
#پرسش_پاسخ
#مشاوره
خانم #شاکری
#چطوری_نه_بگم_که_طرف_مقابل_ناراحت_نشه
سلام و وقت بخیر
.
سوالی که من دارم تقریبا مشابه همین مهارت نه گفتن هستش. من در طول هفته یکی دوبار پیش میاد که کسی از آشنایان حالا یاخواهر یا مادر یا خاله هرکدوم باهم تلفنی صحبت میکنیم تلفن هاشون خیلی طولانی میشه و من نمیتونم بهشون بگم که خیلی داره طولانی میشه اصلا شوهرم و بچه هام از این موضوع کلافه میشند.راه کارتون چیه ؟احساس میکنم اگه بهونه ای بیارم طرف مقابل ناراحت بشه
🌼🌿🌼
🍀 سلام عزیزم،،
شما به این مدت ومکالمه های طولانی عادت کردید،،
اگه کم باشه فکر می کنید صحبت نکردید.
دو کار میتونید انجام بدین :
1⃣یواش یواش و هر بار 10 دقیقه از زمان مکالمه تون رو کم کنید.
2⃣زودتر با هم تماس بگیرید.
یعنی اگه هفته ای یک بار 40 دقیقه صحبت می کنید،
⬅ هر هفته سه بار 10 دقیقه صحبت کنید.
اینطور خییییلی بهتر و بیشتر میتونید تبعات منفی مکالمه ها رو! کاهش بدین.
فقط خودتون،،
باید " زمان و کیفیت صحبت کردن" رو مدیریت کنید.
معمولاً صحبت های خانومها بعد از کمی،، به سمت هجویات و غیبت و....میره،،
قبل از اینکه به این پرتگاه ها برسید،،
ایست کنید. ⛔
با یه ببخشید دوباره باهاتون تماس میگیرم.
تمومش کنید. ➡
اوایل برای خودتون و اونها سنگین و غریب هست اما یواش یواش هر دو طرف عادت میکنید.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#همسرداری
👑 بهترین شما اونی هست که با خانوادهاش خوب باشه💯
#کلیپ
استاد #پناهیان
#آقایان_ببینند
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#خانمها_بخوانند
❌تعصب ویژه، به خانواده
✳️ گاهی پیش می آید یکی از اعضای خانواده به همسرمان بی احترامی کند.😢
✅از این برخورد همسر ما ناراحت شده و می خواهد با ما درد و دل کند. اما *تعصب* بیجای ما باعث میشود علی رغم اینکه شاهد این جریان بودیم به خاطر اِرق به خانواده اصلا نپذیریم و توجیه میکنیم.
❌ این رفتار اشتباه ما،علی رغم اینکه همسرمان را عصبانیتر میکند احساس تنهایی و سرخوردگی را در ایشان به وجود می آورد.🙇♂
✔️ اما خانم با سیاست و مهربان،جدا از هرگونه تعصب و حساسیت بی مورد، همسر را درک میکند و به ایشان اطمینان خاطر میدهد
که 👈 من حواسم به شما و زندگیمان است و حتما در این خصوص با برادرم صحبت میکنم.
▪️با این کار، او مطمئن به عدالت و مهربانی شما میشود و درصد بسیار زیادی از عصبانیتش کاهش پیدا میکند. 👌
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥
#چالش #روز_زن
سلام به همه اعضای خوب کانال زندگی عاشقانه خانمها و آقایون بهشتی😊
عصرتون زیبا ایام #دهه_فجر و سالروز ورود تاریخی بنیانگذار انقلاب #امام_خمینی به میهن عزیزمون گرامی باد 😍
🌸 خبر دارید که ولادت خانم فاطمه زهرا (س) و روز زن نزدیکه یه #چالش داریم برای خانمها و آقایان کانال 😊
🌸 به خانمهای گل کانالمون اول توصیه میکنیم که با توجه به شرایط بد اقتصادی آقایون رو دریابند که البته حتما بانوان #حی ما همینطورند به آقایون کانال توصیه میکنیم که در حد توانشون حتی یه شاخه گل یا یک متن زیبا یا تبریک زبانی این روز رو به خانمشون تبریک بگن خرجی هم نداره😉
از متنها و عکس نوشته های کانال عاشقانه های حلال هم میتونید استفاده کنید 👌😊
و اما #چالش چیه ؟ خانمها باید جواب بدن آقایون هم ان شاءالله با گوش دل میشنوند😉
#سوال
🌸 اگر بعنوان هدیه روز زن یکی از ویژگیها یا اخلاقی که دوست نداری رو بخوام تغییر بدم ترجیح میدی کدوم ویژگی باشه ؟؟
🌸 خانمهای گل اگر این سوال همسر شما در روز زن باشه جوابهاتون رو با رعایت تمام نکات مهم #انتقاد از آقایون که قبلا گفتیم برامون به آی دی
@yamahdi85
بفرستید
منتظر جوابهاتون هستیم😊
✍ آقایون کانال هم اگر متن نوشته یا صحبتی دارند که برای تشکر از همسرانشون میخوان در کانال ارسال شه به همون آی دی بفرستند
یاعلی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
✍️ #دمشق_شهرعشق #قسمت87 💠 از قاطعیت کلامش ترسیدم، تکهای از جانم در اینجا جا مانده و او بیتوجه به
#دمشق_شهرعشق
#قسمت88
💠 ابوالفضل خم شده بود تا از روی زمین بلندم کند و من مقابل پایش با انگشتان دستم به زمین چنگ میزدم، صورت مهربان پدر و مادرم در آینه چشمانم میدرخشید و هنوز دست و پاهای بریده امروز مقابل چشمم بود و نمیدانستم بدن آنها چند تکه شده که دیگر از اعماق جانم جیغ کشیدم.
در آغوش ابوالفضل بالبال میزدم که فرصت جبران بیوفاییهایم از دستم رفته و دیدار پدر و مادرم به #قیامت رفته بود.
💠 اینبار نه حرم حضرت سکینه (علیهاالسلام)، نه چهارراه #زینبیه، نه بیمارستان #دمشق که آتش تکفیریها به دامن خودم افتاده و تا مغز استخوانم را میسوزاند و به جای پرواز به سمت تهران، در همان بیمارستان تا صبح زیر سِرُم رفتم.
ابوالفضل با همکارانش تماس گرفت تا پیشم بماند و به مقرّشان برنگشت، فرصتی پیش آمده بود تا پس از چند ماه با هم برای پدر و مادر شهیدمان عزاداری کنیم و نمیخواست خونابه غم از گلویش بیرون بریزد که بین گریه به رویم میخندید و شیطنت میکرد :«من جواب #سردار_همدانی رو چی بدم؟ نمیگه تو اومدی اینجا آموزش نیروهای #سوری یا پرستاری خواهرت؟»
💠 و من شرمنده پدر و مادرم بودم که دیگر زنده نبودند تا به دست و پایشان بیفتم بلکه مرا ببخشند و از این حسرت و دلتنگی فقط گریه میکردم.
چشمانش را از صورتم میگرداند تا اشکش را نبینم و دلش میخواست فقط خندههایش برای من باشد که دوباره سر به سرم گذاشت :«این بنده خدا راضی نبود تو بری ایران، بلیطت سوخت!»
💠 و همان دیشب از نقش نگاهم، احساسم را خوانده و حالا میخواست زیر پایم را بکشد که بیپرده پرسید :«فکر کنم خودتم راضی نیستی برگردی، درسته؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت89
💠 دو سال پیش به هوای هوس پسری سوری رو در روی خانوادهام قرار گرفتم و حالا دوباره عشق #سوری دیگری دلم را زیر و رو کرده و حتی شرم میکردم به ابوالفضل حرفی بزنم که خودش حسم را نگفته شنید، هلال لبخند روی صورتش درخشید و با خنده خبر داد :«یه ساعت پیش بهش سر زدم، به هوش اومده!»
از شنیدن خبر سلامتیاش پس از ساعتها لبخندی روی لبم جا خوش کرد و سوالی که بیاراده از دهانم پرید :«میتونه حرف بزنه؟» و جوابم در آستین شیطنتش بود که فیالبداهه پاسخ داد :«حرف میتونه بزنه، ولی #خواستگاری نمیتونه بکنه!»
💠 لحنش بهحدی شیرین بود که میان گریه به خنده افتادم و او همین خنده را میخواست که به سمتم آمد، سرم را بوسید و #برادرانه به فدایم رفت :«قربونت بشم من! چقدر دلم برا خندههات تنگ شده بود!»
ندیده تصور میکرد چه بلایی از سرم رد شده و دیگر نمیخواست آسیبی ببینم که لب تختم نشست، با دستش شکوفههای اشکم را چید و ساده صحبت کرد :«زینب جان! #سوریه داره با سر به سمت جنگ پیش میره! دو هفته پیش دو تا ماشین تو #دمشق منفجر شد، دیروز یه ماشین دیگه، شاید امروز یکی دیگه! سفرای کشورهای خارجی دارن دمشق رو ترک میکنن، یعنی #غرب خودش داره صحنه جنگ رو برای #تروریستها آماده میکنه!»
💠 از آنچه خبر داشت قلبش شکست، عطر خنده از لبش پرید، خطوط صورتش همه در هم رفت و بیصدا زمزمه کرد :«#حمص داره میفته دست تکفیریها، #شیعههای حمص همه آواره شدن! #ارتش_آزاد آماده لشگرکشی شده و کشورهای غربی و عربی با همه توان تجهیزش کردن! این تروریستهام همه جا هستن، از کنار هر ماشین و آدمی که تو دمشق رد میشی شاید یه انتحاری باشه، بهخصوص اینکه تو رو میشناسن!»
و او آماده این نبرد شده بود که با مردانگیِ لحنش قد علم کرد :«البته ما آموزش نیروهای سوری رو شروع کردیم، #سردار_سلیمانی و #سردار_همدانی تصمیم گرفتن هستههای #مقاومت مردمی تشکیل بدیم و به امید خدا نفس این #تکفیریها رو میگیریم!»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت90
💠 و دلش برای من میتپید که دلواپس جانم نجوا کرد :«اما نمیتونم از تو مراقبت کنم، تو باید برگردی #ایران!»
سرم را روی بالشت به سمت سِرُم چرخاندم و دیدم تقریباً خالی شده است، دوباره چشمان بیحالم را به سمتش کشیدم و معصومانه پرسیدم :«تو منو بهخاطر اشتباه گذشتهام سرزنش میکنی؟»
💠 طوری به رویم خندید که دلم برایش رفت و او دلبرانه پاسخ داد :«همون لحظهای که تو حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) دیدمت، فهمیدم #خدا خودش تو رو بخشیده عزیزدلم! من چرا باید سرزنشت کنم؟»
و من منتظر همین پشتیبانی بودم که سوزن سِرُم را آهسته از دستم کشیدم، روی تخت نیمخیز شدم و در برابر چشمان متعجب ابوالفضل خجالت کشیدم به احساسم اعتراف کنم که بیصدا پرسیدم :«پس میتونم یه بار دیگه...»
💠 نشد حرف دلم را بزنم، سرم از #شرم به زیر افتاد و او حرف دلش را زد :«میخوای بهخاطرش اینجا بمونی؟»
دیگر پدر و مادری در ایران نبود که به هوای حضورشان برگردم، برادرم اینجا بود و حس حمایت مصطفی را دوست داشتم که از زبانش حرف زدم :«دیروز بهم گفت بهخاطر اینکه معلوم نیس سوریه چه خبر میشه با رفتنم مخالفت نمیکنه!» که ابوالفضل خندید و رندانه به میان حرفم آمد :«پس #خواستگاری هم کرده!»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه277ازقرآن🌸
#جز_چهارده🌸
#سوره_نحل🌸
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به شهدای انقلاب اسلامی و #امام_خمینی
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 #چالش #روز_زن سلام به همه اعضای خوب کانال زندگی عاشقانه خانمها و آقایون بهشتی😊 عصرتون
#چالش #روز_زن
پاسخ های تعدادی از خانمهای خوب کانالمون😊👇👇
🌸 سلام عزیزم بابت چالش پیام میدم.دوس داشتم یه کم صبرشوببره بالا.زودعصبی نشه البته میدونم تاثیرسختی شغلیه ک داره بنظرم بقیه ویژگیاش خوبه😊
🌸 پیام بسیار عالی تون رو دیدم و همین الان همین رو بعنوان کادو روز زن از همسرم خواستم
پشت فرمون خدای نکرده فحش نمیده ولی حرص میخوره بقیه خلاف میکنن یه چیزی بهشون میگه بهش گفتم دیگه نگو خوددار باش
بعد الان اومد پارک کنه یه پرایدی جلوی پل یه جور پارک کرده بود همسرم نتونست پارک کنه گفت بیا بهم میگی نگو ... ببین
گفتم تو نگو بعد همون لحظه یه اقاهه اومد علامت داد ما میخوایم بریم جا براش باز شد گفتم بیا رعایت کردی خدا بهت جا پارک داد
قرار شد یکی از چیزایی که اذیتم میکنه رو دیگه انجام نده
🌸 اینکه علاقتو ب صورت کلامی هم ابراز کنی....اینکه چیزی ک خوشم نمیاد و هر دفعه تذکر میدم حرف گوش کنی و ترکش کنی ....آقایون محترم خانمارو همیشه دختر بچه ایی بدونید ک نیاز ب توجه داره و همیشه احترامشو نگه دارین.....لطفا در دوران قاعدگی و بعد زائمان خیلی هوای خانمتونو داشته باشید ...ایشون باید سرحال باشن با انرژی ک شما بهش میدین تا این انرژی رو ب شما برگردونن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══