زندگی از غسالخونه تا برزخ
سلام واااای چقدرررر عاااللی خانم مدیر. من اونقدر خوشحال شدم که در پوست خودم نمیگنجم خیلی کار خوبی کر
دوستان از امروز بصورت خیلی جدی خاطرات و تجربیات جذاب و اثر گذارتونو در باره موضوع کانال برای بنده بفرستید
اگه غسالخونه رفتید تجربه تونو بفرستید
احساسی که داشتید
چیزهایی که ملاحظه کردید
از اثرگذاریش در زندگی بگید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منقلب شدن الهام حمیدی از خاطرات حضورش در غسالخانه
الهام حمیدی، بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان، با حضور در برنامه «رخ به رخ» درباره فیلم سینمایی «محیا» و نقش خود در آن، صحبت کرد. در ادامه، فیلمی از صحبتهای این بازیگر درباره سختیهای غسال بودن و اثرات آن بر روحیه و زندگی این افراد، منتشر شده است
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات قدیمی ترین غسال بهشت زهرا
خدایا عاقبت همه مارو ختم بخیر کن🙏😭
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
#خاطره_تجربه۱
#غسالخونه_زنان
#تطهیر_اموات
سلام
من اول تشکر کنم از شما بابت دست گذاشتن روی این موضوع عالی
از این نظر عالی که خیلی نقش داره در غافل نشدن انسان ها
من شنیدم میگن غسالان عزیز بااینکه دائم تو اون فضا هستند اما در تفکراتشون اثر داره همچنان
شاید مثل بقییه افراد اونقدر غافل نشن از اخرت
وقتی هر روز با موضوع فرشته ملک الموت و مرگ مواجهی که سراغ یک عده رفته و الان دیگه تو دنیا نیستن غیر ممکنه که به اون کار عادت کنی و دیگه بی اثر بشه برات
ضمن اینکه از غسالان محترم هم شنیدیم که شغلشون خیلی در غفلت نکردن از برزخ و اخرت نقش داشته
حالا فرض کنید یک انسان عادی بره داخل غسالخونه و اموات رو که تطهیر میکنن بببینه
صد درصد این نگاه و این گذرا رد شدن هم اثر گذاره
بنده یادمه پدربزرگ همسرم فوت شده بود
و همگی بهشت زهرا بودیم
چون خیلی طول کشید کار غسل و تطهیر چون خیلی شلوغ بود ما مدت زمان زیادی رو دم در غسالخونه منتظر بودیم
اونروز رو اصلا یادم نمیره
به جاریم گفتم اونقدر امروز بهشت زهرا شلوغه گویا زبونم لال همه مردم به رحمت خدا رفتن همه رو دارن میارن بهشت زهرا
ایشونم تایید کرد گفت اره خدا عاقبت همه مونو ختم به خیر کنه
تا مارو نیامرزیده از دنیا نبره
همینطور در حال گفت و گو بودیم درباره موضوع برزخ و غسالخونه که یهو فکری به ذهن بنده رسید گفتم میایید بریم داخل غسالخونه زنونه🤦♀
جاریم و خواهر شوهرام گفتن نه ما میترسیم و فلان
از من اصرار و از اینها انکار
بلاخره راضی شدن
من و جاریم و دو تا از خواهر شوهرا راه افتادیم به سمت ورودی غسالخونه
تا ۵۰ متری اطراف در ورودی شلوغ و ازدحام بود
همه در حال گریه و ناله بودن من تا این صحنه رو دیدم پاهام سست شد
طوری که من جلوتر بودم بقییه از من جلو افتادن من عقب موندم
به نزدیک در که رسیدیم یک لحظه یک نفر کنار گوش من چناااان جیغ مهیبی کشید که من بند دلم کنده شد
طوری زهرم ترکید که رفتم کنار دیوار چون دست و پام داشت میلرزید و نای راه رفتن نداشتم
همونجا من به بچه ها گفتم من نمیام شما برید
گفتن ما به اصرار تو اومدیم
گفتم میل خودتون اگه نمیخواهید نرید چون من فشارم واقعا افتاده دیگه اصلا توان راه رفتن ندارم میترسم بیام تو پس بیفتم
به هر حال عقلی کردم و نرفتم
بچه ها رفتن من یواش یواش برگشتم پیش جمعیت عزادار فامیل
بعد نیم ساعت بچه ها اومدن همه شون چهره شون گرفته بود
جاریم گفتم چیشد؟
دیدید گفت اره همه رو برات تعریف میکنم
....
ادامه دارد
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
#خاطره_تجربه۱ #غسالخونه_زنان #تطهیر_اموات سلام من اول تشکر کنم از شما بابت دست گذاشتن روی این موض
تشکر میکنم از این خانوم محترم که اولین تجربه از غسالخونه رو که داشتن قراره با ما به اشتراک بگذارن
دوستان تجارب خوبی که ددارید برای بنده بفرستید تا از اشتراکذاری تجربه ها و شنیده ها بتونیم همدیگرو اگاه تر کنیم از ایستگاه اخری که همه یک روز به اون ایستگاه خواهیم رسید برای رفتن به حیات بعد از مرگ
ممنونم که همکاری میفرمایید🌸🙏
منتظر تجربه ها خاطرات
تجربه هایی که میخواهید بفرستید از تجارب عینی خودتون یا اطرافیان باشه
تجربه از موضوع غسالخونه و برزخ و قبرستان و هر موضوع مذهبی و دینی که مفید هست میتونید بفرستید
زندگی از غسالخونه تا برزخ
*کار در غسالخانه هم سلسله مراتب دارد؟ برای من که اینگونه بود، 2 ماه در قسمت کفن کردن آموزش دیدم و ب
قبل از کرونا بیشتر اجساد نوزاد، میانسال و پیر بود اما از اواخر سال 98 که ویروس منحوس کرونا شیوع پیدا کرد تعداد متوفیان کودک، نوجوان، جوان و تازه عروس افزایش یافته است. این شاید برای مردم فقط در حد یک عدد و آمار باشد ولی ما مرگ آنها را با پوست و گوشت خود حس کردیم و متاسفانه این دردها همیشه با ما همراه بوده است.
*در طول 13 سال چند جسد را غسل داده اید؟
یادداشت نکردهام، شاید اگر از روز اول می نوشتم آمار بالایی بود ولی می توانم بگویم: بی شمار.
*روزانه چند جسد را غسل داده اید؟
قبل از کرونا، تابستان ها تعداد فوتی ها خیلی کم می شد مثلا هفته ای 2 الی 8 نفر که متفاوت بود اما در فصول پاییز و زمستان این آمار بیشتر میشد، ولی بعد از کرونا روزی 40 تا 50 فوتی داشتیم که نصف این فوتی ها خانم بود و از این تعداد 3 تا 5 جسد را من غسل می دادم.
*از سختی روزهای کرونایی در غسالخانه برایمان بگویید؟
در اواخر سال 98 که یکباره ویروس منحوس کرونا شیوع پیدا کرد و هیچکس درباره این ویروس اطلاعاتی نداشت و هر روز ابتلا به این بیماری بیشتر و بیشتر میشد تا جایی که تعداد فوتی ها در روز چند برابر شد، من خیلی میترسیدم و هر روز که به غسالخانه میرفتم تا زمانی که به خانه برگردم با اضطراب و استرس می گذشت که اگر من به این ویروس مبتلا شوم و فوت کنم یا به خانواده انتقال دهم چه بر سر فرزندانم خواهد آمد. در زمانی که حتی خانواده های فوتی های کرونایی از ترس سراغ اموات خود نمی آمدند و همکاران ما اجساد را دفن می کردند، ما تصمیم گرفتیم که در کنار مردم باشیم و به هر قیمتی اموات را با عزت و احترام تغسیل و تدفین کنیم.
*آیا تغسل اموات برایتان عادی شده است؟
نه، تغسیل هیچوقت عادی نمی شود و ما همیشه با دقت کامل این کار را انجام می دهیم.
*آیا تاکنون شهید غسل داده اید؟
بله؛ خانم هایی که در بمبگذاری رژه روز ارتش و سقوط هواپیما به شهادت رسیده بودند را من غسل دادم.
*آیا صحنه خاصی را شاهد بودید که منقلب شوید و از شدت ناراحتی اشک بریزید؟
بله ؛ وقتی جسد مادر و دختری که توسط پدر خانواده به قتل رسیده بود غسل میدادم، وجودم سراسر درد بود و نمیتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم.
*رفتار خانواده متوفی با غسالان چگونه است؟
الان هیچ ارتباطی بین خانواده متوفی و غسالان
ادامه دارد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠توصیه تجربه گر مرگ موقت به مردانی که با همسرشان بداخلاقی می کنند
▪️این قسمت: به خدا میسپارمت
▫️تجربهگر : آقای بهروز عظیمی
#تجربه_مرگ_موقت
💢لینک فیلم کامل در تلوبیون:
https://www.telewebion.com/episode/2566840
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روح خارج از کالبد چه ادراکاتی دارد؟
▪️این قسمت: به خدا میسپارمت
▫️تجربهگر : آقای بهروز عظیمی
#تجربه_مرگ_موقت
💢لینک فیلم کامل در تلوبیون:
https://www.telewebion.com/episode/2566840
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات زجرآور مجری تلویزیون از کار کردن در غسالخانه
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات زجرآور مجری تلویزیون از کار کردن در غسالخانه
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘️سفارش حضرت آقا به خواندن #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه☘️
#گوش_به_فرمان_ولی
میدانی....درد آنجاست که ما همیشه از جبهه باصطلاح خودی بیشتر ضربه خوردیم...!
آقا تمام این مدت سفارش به خواندن دعای هفتم صحیفه کردند... اما ما در صدا و سیما دعای فرج پخش میکردیم
و من فکر میکنم ولایی بودن و نبودن در همین خلاصه میشود....
آنچه ولی امرت دستور میدهد....و آنچه تو خود صلاح میدانی!
صبحمون رو با دعای سفارش ولی امر مسلمین شروع کنیم....🌸☘🌸☘
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
سه دقيقه در قيامت 01.(1).mp3
8.01M
#باز_نشر
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه اول
* پای ثابت میز محاسبه در برزخ!
* اگر میخواهی شهید شوی.....
* چه چیز در برزخ معطلمان میکند؟!
* چشم برزخی؛ خوب یا بد؟
* عالم شگفت انگیز خیال
* کتابی که از تجربه نزدیک به مرگ حاصل شد!
* برنجی که از برزخ آمد!
* چگونه اعمال، صورتهای برزخی را ماندگار میکند؟
* محاکمه شوخی در محاسبه اعمال
* با عینک فلسفه، به هستی بنگریم!
* پرواز روح همان مرگ است؟
📅98/07/06
⏰مدت زمان ۳۰:۲۹
#مشهد
#فلسفه
#برزخ
❗️برای دریافت مجموع جلسات سه دقیقه در قیامت، از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
https://aminikhaah.ir/?p=508
🔔 @Aminikhaah_Media
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
درد دل غسالان
غسالان جزو آن دسته گروههای اجتماعی هستند که موقعی سروکارمان به آنها میخورد که در ایستگاه آخر هستیم و زحمت کارشان را درک نمیکنیم اما دیگران این زحمت را میبینند و باید برای کارشان ارج بیشتری قائل بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سبزوار، فقط باید یک «غسال» باشی تا طعم تلخ نگاههای سرد و ترس آلود اطرافیان را به خود و دستهایت را بچشی. فقط باید یک غسال باشی تا ببینی که دیگران طوری نگاهت میکنند که انگار از آن دنیا آمدهای؛ اما اگر همین غسالان نبودند چه کسی حاضر بود این تکلیف شرعی را انجام دهد؟
غسالان دل دارند،دلی که بتواند یاد مرگ را هر روز ببیند اما برای فراز و نشیبهای زندگی آماده باشد.غسال بودن شجاعت میخواهد؛ شجاعتی از جنس زنان و مردان غسال اما نگاههای بعضی از مردم آنها را میرنجاند.محبوبه شورابی یکی از غسالان بانوی سبزوار است که از سال 79 به این شغل روی آورده است.
به شغلم افتخار میکنم
وی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در سبزوار گفت: 19 سال است که غسال هستم و به شغلم افتخار میکنم و یقین دارم این کار از همه کارها برای من باارزشتر است و در تمام طول خدمت بدون هیچ چشم داشتی برای رضای خدا تلاش کردم و میدانم آخر همه انسانها این جایگاه است.
وی ادامه داد:صاحب خانه ما غسال بود و آن زمان به دلیل تنگ دستی زیادی که در زندگیمان داشتیم ایشان مرا راهنمایی کرد به شهرداری بروم و درخواست کار بدهم؛ وقتی نزد شهردار رفتم؛ به بنده گفت: دخترم تو جوان هستی نمیترسی از این کار؟ پاسخ دادم: خیر و از فردای آن روز به سرکار رفتم.
شورابی اظهار کرد: هنگامی که در آرامستان هستم آرامشم بیشتراست و اکثر اوقات بیشتر از ساعت کاریام در این محل باقی میمانم.
وی با اشاره به تعداد فوتیهای که وی غسل میدهد ادامه داد: روزانه 10 زن و مرد غسل میشوند و از کودک چهارماهه به بالا غسل صورت میگیرد. زمانی که غسل میدهم همیشه ذکر میگویم و دعا میخوانم و صلوات میفرستم.
فرزند آخرم را که باردار بودم و در تمام دوران بارداریام سر کار میآمدم و در روز آخر 5 میت را غسل دادم و روانه بیمارستان شدم و بعد از زایمان تمام سروصداها در ذهنم مانده بود و تا 40 روز افسردگی گرفته بودم، اما به لطف خدا این فرزندم بسیار متدین و مومن است.
غسالان ساعت ندارند
زندگی از غسالخونه تا برزخ
#خاطره_تجربه۱ #غسالخونه_زنان #تطهیر_اموات سلام من اول تشکر کنم از شما بابت دست گذاشتن روی این موض
#خاطره_تجربه۱
#غسالخونه_زنان
#تطهیر_اموات
قسمت دوم
ما که همچنان در ازدحام ایستگاه اخر یعنی غسالخانه بودیم برای تحویل جنازه پدربزرگ همسرم فرصت داشتیم تا بیشتر درباره این محیط جذاب و در عین حال پر رمز و راز و گاها ترسناک باهم گفتگو کنیم
بنده شخصا برم قبرستون کلا از این دنیا جدا میشم میرم تو وادی داستان های قبرسون که شنیدم
با دیدن قبرها واقعا حال عجیبی پیدا میکننم
مثلا قبرستونی که بری همه اشنا باشن به چیزهای بهتری میرسی
مثلا تو قبرستون روستای مادری که بری اونجا همه همو میشناسن از نگاه کردن به قبرها چیزهای خوبی دستگیرت میشه
اینکه مثلا کدخدای ده رو کنار یک ادم فقیر دفن کردن میفهمی اونور همه کنار همن
پولدار و فقیر نداره
میبینی دهاتی که بالای ده خونه انچنانی داشته کنار پایین دهی دفن کردن که هیچی نداشته
این ها خاصیت وعبرت هایی هست که تو قبرستون واضح میبینی
برگردیم سر ماجرای خودمون
جاریم که دل و جرات بیشتری داشت شروع به تعریف کرد
گفت اول که وارد شدیم دیدیم خانواده های اموات پشت شیشه ها ایستادن یا در حال گریه و شیون هستن یا مات و مبهوت در حال نگاه کردن
ما هم رفتیم جلو کم کم وارد جمعیت شدیم تا راهی پیدا کنیم بتونیم چیزی بببینیم
جاریم تعریف کرد من که رفتم جلو دیدم شیشه ها بخار گرفته س
کمی با دستم از این طرف تمیز کردم تا بهتر بببینم
همزمان کنارم افراد داشتن گریه میکردن و من در حال تمیز کردن غبار شیشه تا داخلو بهتر بببینم
میگفت واضح مثل شیشه صاف و تمیز دیده نمیشه
مجبور بودم از یک نقطه شیشه که بهتر دیده میشه متمزکر بشم تا داخلو بببینم
همینطور که داشتم داخلو چک میکردم
یک ان یک خانومی از کنارم داد بلندی زد یواش تر دردش میاد 😭بمیرم براش😭
فهمیدم جنازه فامیلش زیر دست غسالهاست داره تاکید میکنه که مواظبش باشن
بندگان خدا غسالان خیلی بااحتیاط کار میکردن
اما خوب باید دل وابستگان متوفیان رو درک کرد در شرایط خوبی نیستن دل ادم میسوزه😢😢
با صورتی که مثل ابر بهار گریه میکنن داد و هوار میکشن یواش بشورش دستتو بذار زیر سرش ،موهاشو نکش 😔😔
به نظرم خانواده متوفی نباید برن حین تطهیر نگاه کنن به هر حال از زاویه دید ما بعنوان فامیل و وابستگان داستان فرق داره
با زاویه دید تطهیر کنندگان
از نظر ما مادرم یا خواهرم یا دوستم هست که زیر دست اونهاست
از نظر غسالان یک میت هست مثل همه اموات که دارن کارهای غسل دادنشو انجام میدن
جاریم ادامه داد که یه گوشه غسالخونه دیدم که گویا دارن لاک های دست میت رو پاک میکنن
دیدم که اون میت گویا عروس بوده تصادف کرده شب عروسیش
دیدم با سنگ پا تلاش میکرد در عین حال با ارامش لاک های رو ناخن رو پاک کنه
طولانی شد ادامه شو میگم منتظر باشید
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنده شدن نوزاد در غسالخانه
مسئول غسالخانه شهرستان آبدانان استان ایلام اظهار کرد که طبق معمول هر روز ، برای غسل جسد به غسالخانه رفتم و با نوزادی ۲ ماهه روبرو شدم. هنگام غسل دادن متوجه ضربان قلب نوزاد شدم
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
تلخ و شیرین روزمرههای یک «غسال»/ از تجربه غسل شهدا تا لبخند یک جنازه!
چند دقیقهای میشود که داخل سالن تطهیر هستم که «غسال» میگوید نترس! سنگینی بوی کافور و گرما و سخن غسال و دیدن میتی که تا ساعتها پیش در جمع ما بوده و فکرش را نمیکرد که چون امروزی در دنیا نباشد سکوت و سردرد عجیبی را برایم به ارمغان آورده است.
خبرگزاری فارس-بیرجند؛ تاکنون به واسطه خبرنگاری با صاحبان مشاغل زیادی هم کلام شده بودم اما اینبار تصمیم گرفتم که به سراغ افرادی بروم که شغلی شرافتمندانه دارند اما کمتر کسی متوجه کار آنها است و شاید بتوان گفت کمتر به این حرفه پرداخته شده است، حرفهای به نام «غسالی»...
از فضای سبز کنار آرامستان بیرجند عبور میکنم و برای هماهنگی با مدیریت آرامستان به دفتر کارش میروم و پس از هماهنگی اجازه میدهد با دو نفر از غسالهای آنجا مصاحبه کنم.
یکی از کارمندان مرا به سمت سالن تطهیر راهنمایی میکند و میگوید غسالها در حال شستن میت هستند کمی منتظر بمانید
ادامه دارد....
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
تلخ و شیرین روزمرههای یک «غسال»/ از تجربه غسل شهدا تا لبخند یک جنازه! چند دقیقهای میشود که داخ
در مسیر خانوادههای عزاداری را میبینم که سیاه به تن کردهاند و منتظر هستند تا غسل میت آنها تمام شود.
اولین بار است که پایم به غسالخانه یا به قول غسالها سالن تطهیر باز شده است، به سالن تطهیر که نزدیک میشوم یکی از غسالها ایستاده، انگار تازه کارش تمام شده است چراکه سفیدی لباس میتی که آن جا است به چشمم میخورد.
اینجا ایستگاه آخر است...
چند دقیقهای به او و سالن خالی نگاه میکنم، دیدگانم بر روی سنگ سرد و سخت قفل شده تا باور کنم اینجا ایستگاه آخر دنیا است، چهار تخته سنگی که هر یک میزبان یک میت است و آن طرف سالن ریلی را میبینم که آن غسال چگونگی جابجایی اموات روی آن ریل را توضیح میدهد.
حالا چند دقیقهای میشود که داخل سالن تطهیر هستم که «غسال» میگوید مراقب باش و نترس که یک میت پشت سرت است؛ سنگینی بوی کافور و گرما و سخن غسال و دیدن میتی که تا ساعتها پیش در جمع ما بوده و فکرش را نمیکرد که چون امروزی در دنیا نباشد سکوت و سردرد عجیبی را برایم به ارمغان آورد
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
در مسیر خانوادههای عزاداری را میبینم که سیاه به تن کردهاند و منتظر هستند تا غسل میت آنها تمام شو
میت» بیخطرترین موجود روی زمین!
غسال که متوجه حال من شد گفت «میت» بیخطرترین موجود روی زمین است!، اگر چند روزی در این فضا باشی متوجه حرف من خواهی شد.
صدای جیغ و ناله در بیرون سالن زیاد است اما آن غسال که فهمیدهام آقای «احمدی» نام دارد میگوید بهتر است به محیطی ساکتتر برای مصاحبه برویم.
متولد سال 1346 است و میگوید که شش سال پیش در قسمت بنایی آرامستان کار میکرد و از همان زمان با پیشنهاد یکی از مسوولین آرامستان به بخش غسالخانه آمده است.
از دوران جوانی و سختیهایش در زندگی گفت که در 17 سالگی پدر و در 25 سالگی مادرش را از دست داده و چند سال بعد از ازدواج همسرش نیز به دلیل بیماری از دنیا میرود.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
میت» بیخطرترین موجود روی زمین! غسال که متوجه حال من شد گفت «میت» بیخطرترین موجود روی زمین است!، ا
میگوید برایش فرقی ندارد چه کسی را شستشو میدهد و شرایط شستن افراد تفاوتی ندارد و در هر صورت باید احترام همه اموات را نگه داشت و تلاش خود را برای انجام درست کار انجام داد.
یک جنازه متفاوت
وی از چهره مردهای که علی رغم گذشت چند سال هنوز در ذهنش مانده گفت و بیان داشت: جنازه یک مرد از بهزیستی را آوردند که دچار معلولیت بود، چهره دلنشین و لبخندی که آن مرد در هنگام شستن بر لب داشت هیچگاه از ذهنم پاک نشده است، میگفتند که دو دانشجو این آقا را به کربلا هم بردهاند.
تفاوتی بین غریبه و آشنا نیست
آقای احمدی که حالا آمار جنازههای که شسته است را هم ندارد، گفت: سال گذشته دایی و پدر زنم را نیز شستم و دفن کردم و هیچ تفاوتی بین غریبه و آشنا قائل نبودم.
این غسال با بیان اینکه از شغلش رضایت دارد، گفت: کارم را درست انجام میدهم و به همین دلیل هیچ وقت نگرانی از این بابت ندارم.
تنها جایی که فقیر و غنی یکسان هستند
آقای احمدی معتقد است که اینجا تنها جایی است که بین فقیر و غنی تفاوتی وجود ندارد و تنها شاید جلسات برخی ثروتمندان شلوغتر باشد.
وی به لحظه دیدن اموات اشاره و بیان داشت: هر مردهای را که روی سنگ میگذارم میگویم روزی خودم اینجا هستم و حتی به همکاران وصیت کردهام که چه کسی من را بشورد و غسل دهد.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
از کجا مطمئنی دکمه لباسی که میبندی؛ توی غسالخونه وا نشه؟! :))
قدر لحضه به لحضه زندگیت رو بدون...
@montazer14001