eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
19.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه ای بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم جهت اثر گذاری بیشتر راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠توصیه تجربه گر مرگ موقت به مردانی که با همسرشان بداخلاقی می کنند ▪️این قسمت: به خدا می‌سپارمت ▫️تجربه‌گر : آقای بهروز عظیمی 💢لینک فیلم کامل در تلوبیون: https://www.telewebion.com/episode/2566840 .┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄ @khandehpak
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روح خارج از کالبد چه ادراکاتی دارد؟ ▪️این قسمت: به خدا می‌سپارمت ▫️تجربه‌گر : آقای بهروز عظیمی 💢لینک فیلم کامل در تلوبیون: https://www.telewebion.com/episode/2566840 .┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘️سفارش حضرت آقا به خواندن ☘️ میدانی....درد آنجاست که ما همیشه از جبهه باصطلاح خودی بیشتر ضربه خوردیم...! آقا تمام این مدت سفارش به خواندن دعای هفتم صحیفه کردند... اما ما در صدا و سیما دعای فرج پخش میکردیم و من فکر میکنم ولایی بودن و نبودن در همین خلاصه می‌شود.... آنچه ولی امرت دستور می‌دهد....و آنچه تو خود صلاح میدانی! صبحمون رو با دعای سفارش ولی امر مسلمین شروع کنیم....🌸☘🌸☘ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
سه دقيقه در قيامت 01.(1).mp3
8.01M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه اول * پای ثابت میز محاسبه در برزخ! * اگر میخواهی شهید شوی..... * چه چیز در برزخ معطلمان میکند؟! * چشم برزخی؛ خوب یا بد؟ * عالم شگفت انگیز خیال * کتابی که از تجربه نزدیک به مرگ حاصل شد! * برنجی که از برزخ آمد! * چگونه اعمال، صورتهای برزخی را ماندگار میکند؟ * محاکمه شوخی در محاسبه اعمال * با عینک فلسفه، به هستی بنگریم! * پرواز روح همان مرگ است؟ 📅98/07/06 ⏰مدت زمان ۳۰:۲۹ ❗️برای دریافت مجموع جلسات سه دقیقه در قیامت، از طریق لینک زیر اقدام نمایید. https://aminikhaah.ir/?p=508 🔔 @Aminikhaah_Media http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
درد دل غسالان غسالان جزو آن دسته گروه‌های اجتماعی هستند که موقعی سروکارمان به آنها می‌خورد که در ایستگاه آخر هستیم و زحمت کارشان را درک نمی‌کنیم اما دیگران این زحمت را می‌بینند و باید برای کارشان ارج بیشتری قائل بود. به گزارش خبرگزاری تسنیم از سبزوار، فقط باید یک «غسال» باشی تا طعم تلخ نگاه‌های سرد و ترس آلود اطرافیان را به خود و دست‌هایت را بچشی. فقط باید یک غسال باشی تا ببینی که دیگران طوری نگاهت می‌کنند که انگار از آن دنیا آمده‌ای؛ اما اگر همین غسالان نبودند چه کسی حاضر بود این تکلیف شرعی را انجام دهد؟ غسالان دل دارند،دلی که بتواند  یاد مرگ را  هر روز ببیند اما برای فراز و نشیب‌های زندگی آماده باشد.غسال بودن شجاعت می‌خواهد؛ شجاعتی از جنس زنان و مردان غسال اما نگاه‌های بعضی از مردم آنها را می‌رنجاند.محبوبه  شورابی یکی از غسالان بانوی سبزوار است که از سال 79 به این شغل روی آورده است. به شغلم افتخار می‌کنم وی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در سبزوار گفت: 19 سال است که غسال هستم و به شغلم افتخار می‌کنم و یقین دارم این کار از همه کارها برای من باارزش‌تر است و در تمام طول خدمت بدون هیچ چشم داشتی برای رضای خدا تلاش کردم و می‌دانم آخر همه انسان‌ها این جایگاه است. وی ادامه داد:صاحب خانه ما غسال بود و آن زمان به دلیل تنگ دستی زیادی که در زندگیمان داشتیم ایشان مرا راهنمایی کرد به شهرداری بروم و درخواست کار بدهم؛ وقتی نزد شهردار رفتم؛ به بنده گفت: دخترم تو جوان هستی نمی‌ترسی از این کار؟ پاسخ دادم: خیر و از فردای آن روز به سرکار رفتم. شورابی اظهار کرد: هنگامی که در آرامستان هستم آرامشم بیشتراست و اکثر اوقات بیشتر از ساعت کاری‌ام در این محل باقی می‌مانم.  وی با اشاره به تعداد فوتی‌های که وی غسل می‌دهد ادامه داد: روزانه 10 زن و مرد غسل می‌شوند و از کودک چهارماهه به بالا غسل صورت می‌گیرد. زمانی که غسل می‌دهم همیشه ذکر می‌گویم و دعا می‌خوانم و صلوات می‌فرستم. فرزند آخرم را که باردار بودم و در تمام دوران بارداری‌ام سر کار می‌آمدم و در روز آخر 5 میت را غسل دادم و روانه بیمارستان  شدم و بعد از زایمان تمام سروصداها در ذهنم مانده بود و تا 40 روز افسردگی گرفته بودم، اما به لطف خدا این فرزندم بسیار متدین و مومن است. غسالان ساعت ندارند
قسمت دوم ما که همچنان در ازدحام ایستگاه اخر یعنی غسالخانه بودیم برای تحویل جنازه پدربزرگ همسرم فرصت داشتیم تا بیشتر درباره این محیط جذاب و در عین حال پر رمز و راز و گاها ترسناک باهم گفتگو کنیم بنده شخصا برم قبرستون کلا از این دنیا جدا میشم میرم تو وادی داستان های قبرسون که شنیدم با دیدن قبرها واقعا حال عجیبی پیدا میکننم مثلا قبرستونی که بری همه اشنا باشن به چیزهای بهتری میرسی مثلا تو قبرستون روستای مادری که بری اونجا همه همو میشناسن از نگاه کردن به قبرها چیزهای خوبی دستگیرت میشه اینکه مثلا کدخدای ده رو کنار یک ادم فقیر دفن کردن میفهمی اونور همه کنار همن پولدار و فقیر نداره میبینی دهاتی که بالای ده خونه انچنانی داشته کنار پایین دهی دفن کردن که هیچی نداشته این ها خاصیت وعبرت هایی هست که تو قبرستون واضح میبینی برگردیم سر ماجرای خودمون جاریم که دل و جرات بیشتری داشت شروع به تعریف کرد گفت اول که وارد شدیم دیدیم خانواده های اموات پشت شیشه ها ایستادن یا در حال گریه و شیون هستن یا مات و مبهوت در حال نگاه کردن ما هم رفتیم جلو کم کم وارد جمعیت شدیم تا راهی پیدا کنیم بتونیم چیزی بببینیم جاریم تعریف کرد من که رفتم جلو دیدم شیشه ها بخار گرفته س کمی با دستم از این طرف تمیز کردم تا بهتر بببینم همزمان کنارم افراد داشتن گریه میکردن و من در حال تمیز کردن غبار شیشه تا داخلو بهتر بببینم میگفت واضح مثل شیشه صاف و تمیز دیده نمیشه مجبور بودم از یک نقطه شیشه که بهتر دیده میشه متمزکر بشم تا داخلو بببینم همینطور که داشتم داخلو چک میکردم یک ان یک خانومی از کنارم داد بلندی زد یواش تر دردش میاد 😭بمیرم براش😭 فهمیدم جنازه فامیلش زیر دست غسالهاست داره تاکید میکنه که مواظبش باشن بندگان خدا غسالان خیلی بااحتیاط کار میکردن اما خوب باید دل وابستگان متوفیان رو درک کرد در شرایط خوبی نیستن دل ادم میسوزه😢😢 با صورتی که مثل ابر بهار گریه میکنن داد و هوار میکشن یواش بشورش دستتو بذار زیر سرش ،موهاشو نکش 😔😔 به نظرم خانواده متوفی نباید برن حین تطهیر نگاه کنن به هر حال از زاویه دید ما بعنوان فامیل و وابستگان داستان فرق داره با زاویه دید تطهیر کنندگان از نظر ما مادرم یا خواهرم یا دوستم هست که زیر دست اونهاست از نظر غسالان یک میت هست مثل همه اموات که دارن کارهای غسل دادنشو انجام میدن جاریم ادامه داد که یه گوشه غسالخونه دیدم که گویا دارن لاک های دست میت رو پاک میکنن دیدم که اون میت گویا عروس بوده تصادف کرده شب عروسیش دیدم با سنگ پا تلاش میکرد در عین حال با ارامش لاک های رو ناخن رو پاک کنه طولانی شد ادامه شو میگم منتظر باشید http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنده شدن نوزاد در غسالخانه مسئول غسالخانه شهرستان آبدانان استان ایلام اظهار کرد که طبق معمول هر روز ، برای غسل جسد به غسالخانه رفتم و با نوزادی ۲ ماهه روبرو شدم. هنگام غسل دادن متوجه ضربان قلب نوزاد شدم http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
تلخ‌ و شیرین‌ روزمره‌های یک «غسال»/ از تجربه غسل شهدا تا لبخند یک جنازه! چند دقیقه‌ای می‌شود که داخل سالن تطهیر هستم که «غسال» می‌گوید نترس! سنگینی بوی کافور و گرما و سخن غسال و دیدن میتی که تا ساعت‌ها پیش در جمع ما بوده و فکرش را نمی‌کرد که چون امروزی در دنیا نباشد سکوت و سردرد عجیبی را برایم به ارمغان آورده است. خبرگزاری فارس-بیرجند؛ تاکنون به واسطه خبرنگاری با صاحبان مشاغل زیادی هم کلام شده بودم اما این‌بار تصمیم گرفتم که به سراغ افرادی بروم که شغلی شرافتمندانه دارند اما کمتر کسی متوجه کار آن‌ها است و شاید بتوان گفت کمتر به این حرفه پرداخته شده است، حرفه‌ای به نام «غسالی»... از فضای سبز کنار آرامستان بیرجند عبور می‌کنم و برای هماهنگی با مدیریت آرامستان به دفتر کارش می‌روم و پس از هماهنگی اجازه می‌دهد با دو نفر از غسال‌های آنجا مصاحبه کنم. یکی از کارمندان مرا به سمت سالن تطهیر راهنمایی می‌کند و می‌گوید غسال‌ها در حال شستن میت هستند کمی منتظر بمانید ادامه دارد.... http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
در مسیر خانواده‌های عزاداری را می‌بینم که سیاه به تن کرده‌اند و منتظر هستند تا غسل میت آن‌ها تمام شود. اولین بار است که پایم به غسال‌خانه یا به قول غسال‌ها سالن تطهیر باز شده است، به سالن تطهیر که نزدیک می‌شوم یکی از غسال‌ها ایستاده، انگار تازه کارش تمام شده است چراکه سفیدی لباس میتی که آن جا است به چشمم می‌خورد. اینجا ایستگاه آخر است... چند دقیقه‌ای به او و سالن خالی نگاه می‌کنم، دیدگانم بر روی سنگ سرد و سخت قفل شده تا باور کنم اینجا ایستگاه آخر دنیا است، چهار تخته سنگی که هر یک میزبان یک میت است و آن طرف سالن ریلی را می‌بینم که آن غسال چگونگی جابجایی اموات روی آن ریل را توضیح می‌دهد. حالا چند دقیقه‌ای می‌شود که داخل سالن تطهیر هستم که «غسال» می‌گوید مراقب باش و نترس که یک میت پشت سرت است؛ سنگینی بوی کافور و گرما و سخن غسال و دیدن میتی که تا ساعت‌ها پیش در جمع ما بوده و فکرش را نمی‌کرد که چون امروزی در دنیا نباشد سکوت و سردرد عجیبی را برایم به ارمغان آورد http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
میت» بی‌خطرترین موجود روی زمین! غسال که متوجه حال من شد گفت «میت» بی‌خطرترین موجود روی زمین است!، اگر چند روزی در این فضا باشی متوجه حرف من خواهی شد. صدای جیغ و ناله در بیرون سالن زیاد است اما آن غسال که فهمیده‌ام آقای «احمدی» نام دارد می‌گوید بهتر است به محیطی ساکت‌تر برای مصاحبه برویم. متولد سال 1346 است و می‌گوید که شش سال پیش در قسمت بنایی آرامستان کار می‌کرد و از همان زمان با پیشنهاد یکی از مسوولین آرامستان به بخش غسالخانه آمده است. از دوران جوانی و سختی‌هایش در زندگی گفت که در 17 سالگی پدر و در 25 سالگی مادرش را از دست داده و چند سال بعد از ازدواج همسرش نیز به دلیل بیماری از دنیا می‌رود. http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
می‌گوید برایش فرقی ندارد چه کسی را شستشو می‌دهد و شرایط شستن افراد تفاوتی ندارد و در هر صورت باید احترام همه اموات را نگه داشت و تلاش خود را برای انجام درست کار انجام داد. یک جنازه متفاوت وی از چهره مرده‌ای که علی رغم گذشت چند سال هنوز در ذهنش مانده گفت و بیان داشت: جنازه یک مرد از بهزیستی را آوردند که دچار معلولیت بود، چهره دل‌نشین و لبخندی که آن مرد در هنگام شستن بر لب داشت هیچگاه از ذهنم پاک نشده است، می‌گفتند که دو دانشجو این آقا را به کربلا هم برده‌اند. تفاوتی بین غریبه و آشنا نیست آقای احمدی که حالا آمار جنازه‌های که شسته است را هم ندارد، گفت: سال گذشته دایی و پدر زنم را نیز شستم و دفن کردم و هیچ تفاوتی بین غریبه و آشنا قائل نبودم. این غسال با بیان اینکه از شغلش رضایت دارد، گفت: کارم را درست انجام می‌دهم و به همین دلیل هیچ وقت نگرانی از این بابت ندارم. تنها جایی که فقیر و غنی یکسان هستند آقای احمدی معتقد است که اینجا تنها جایی است که بین فقیر و غنی تفاوتی وجود ندارد و تنها شاید جلسات برخی ثروتمندان شلوغ‌تر باشد. وی به لحظه دیدن اموات اشاره و بیان داشت: هر مرده‌ای را که روی سنگ می‌گذارم می‌گویم روزی خودم اینجا هستم و حتی به همکاران وصیت کرده‌ام که چه کسی من را بشورد و غسل دهد. http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
از کجا مطمئنی دکمه لباسی که می‌بندی؛ توی غسالخونه وا نشه؟! :)) قدر لحضه به لحضه زندگیت رو بدون... @montazer14001
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
02_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
17.07M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه دوم *مرگ، رازی بزرگ دارد! * آیا NDE مخصوص جهان سوم است؟ * برزخ هم برزخی دارد! * مردی که میتوانست، مرده را زنده کند! * توبه؛ فرایندی برای تبدیل همه زشتی ها به حسنات * از بن بست حق الناس ، رها شویم! * حقوق والدین، حق الناس است؟ * عمود به عمود تا فرج 📅98/07/13 ⏰ مدت زمان : ۳۹:۵۶ 🔔@Aminikhaah_Media http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
آقای احمدی که حتی کندن قبر و گذاشتن میت را داخل قبر انجام می‌دهد در ادامه صحبت‌هایش از چگونگی کارش گفت: داخل قبر که می‌روم یک روحانی بالای قبر حضور دارد و من سخنان روحانی را تکرار و تلقین را انجام دهم و طبق مطالعاتی که در رساله داشته‌ام تلاش دارم تا اشتباهی صورت نگیرد. برخی خیلی دنیا را جدی گرفته‌اند وی به فانی بودن دنیا اشاره و اظهار داشت: متأسفانه بعضی‌ها آنچنان در دنیا مشغول فریب دادن همدیگر می‌شوند و آن را جدی گرفته‌اند که انگار قرار نیست روزی زیرخاک بروند و حساب کارهایی که کرده‌اند را پس دهند. آقای احمدی می‌گوید برخی از خانواده‌ها از میت خود ترس دارند و حتی موقع کفن کردن جلو نمی‌آیند اما عده‌ای هم هستند که برای شستن کمک می‌کنند. هیچ آرزویی جز رفتن به کربلا ندارم وی که می‌گوید هیچ دلبستگی و آرزوی دنیایی جز سفر کربلا را ندارد از آرزوی خود برای رفتن به این سفر گفت و ادامه داد: امسال قرار بود اربعین به کربلا بروم اما رفتن همکارم باعث شد تا من جامانده شوم چراکه کسی نبود و نمی‌توانستم کارم را رها کنم. شستن 8 جنازه در یک روز این غسال آمار میت‌هایی را که بر اثر تصادف جان خود را از دست داده‌اند را زیاد دانست و گفت: شاید روزی بوده که تا 8 میت را نیز شسته‌ام و حتی جنازه‌هایی بوده که وضعیت واقعاً وحشتناکی داشته‌اند و بدنشان تکه‌تکه بوده است. وی با اشاره به اینکه از جنین 4 ماهه تا پیرمرد بالای 100 سال را غسل داده، افزود: یکی از سخت‌ترین زمان‌ها برایم وقتی بود که پدری را دیدم که بچه شیرین و کوچکش را از دست داده بود. http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
در ادامه مصاحبه با خانم سیادت هم‌صحبت می‌شوم، غساله‌ای که در آرامستان او را با نام ماه‌بانو می‌شناسند. می‌گوید از حدود 28 سالگی به دلیل اینکه از لحاظ مالی در مضیقه بوده به این حرفه روی آورده و 18 سال است که مشغول به کار است. بعد از دو سال با پیشنهادش همسرش که از ناحیه پا دچار معلولیت است نیز در آرامستان مشغول به کار شده و پسرش نیز راننده آمبولانس بهشت متقین است. از اولین ترسش برای شستن میت در یک بعدازظهر اینگونه گفت: قرار بود برای اولین بار جنازه‌ای را غسل دهم اما ترس زیادی داشتم و به همین دلیل به همسر برادرشوهرم که روضه‌خوان بود زنگ زدم و گفتم که اگر می‌توانی برای کمک بیا و خوشبختانه پذیرفت، آن روز بعد از شستن میت انگار ترس را کنار گذاشتم و بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. می‌گفتم بوی جنازه می‌دهید! وی با اشاره به اینکه پدر و مادرم هم در روستا اگر جنازه‌ای بود غسل می‌دادند، گفت: آن زمان با آن‌ها سر یک سفره نمی‌نشستم و می‌گفتم شما بوی جنازه می‌دهید. ماه‌بانو از حساسیت کارش نیز اینگونه گفت: فردی که می‌میرد دستش از زمین و آسمان کوتاه است و باید به امور فرد متوفی توجه کافی داشته باشیم تا مدیون وی نشویم. http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
غسل چند هزار میت وی که می‌گوید تاکنون شاید چند هزار نفر را غسل میت داده باشد، افزود: شستن افرادی که سوخته هستند یا بر اثر تصادف مرده‌اند بسیار سخت است و همیشه در این موارد بسیار غصه می‌خورم. سخت‌ترین روز کاری ماه‌بانو سخت‌ترین روز کاری‌اش را روزی دانست که جنازه مادرش را شسته و کفن کرده و گفت: متأسفانه عروسم را نیز که جوانی 23 ساله بود را از دست دادم و خودم کفن کردم... وی می‌گوید داشتن وضو و فرستادن ذکر صلوات را همیشه در کارش دارد و نسبت به شغلش حساسیت دارد و هیچ‌گاه از روی بی‌حوصلگی میتی را غسل نداده است. http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5