‌#درخواستی‌از‌ گَلبَم .. 🌿

شاید تعریف ما از وصال، رسیدن بود، نه مسیر .. چه قدر همین نگاه محبت تو را کوچک کرد .. ‌#درخواستی‌از‌ گَلبَم .. 🌿

این همان غم شیرینِ توست، همان زحمتی است که کلمات با اشک آن را می‌سازند، شما را نمی‌دانم اما من آمده ام تا شوم همان ضمیر هو در هوالحسین.. ‌#درخواستی‌از‌ گَلبَم .. 🌿

میان جراحت‌های تازه خانه کرده در قلبم.. ‌#درخواستی‌از‌ گَلبَم .. 🌿

#درخواستی‌از‌ گَلبَم .. شما را نمی دانم اما من احساس زنده بودن می‌کنم وقتی واژه های‌ش را آهسته با نفس هایم لمس میکنم ..

#درخواستی‌از‌ گَلبَم🌿 .. حکایت‌جراحت‌ها، این است که تو بیشتر از من آن‌را حس‌میکنی، تو کمالِ حضورِ من هستی، مثل مادری که بیشتر از فرزندان‌ش دردها را می‌چشد و فرزند متوجه نمی‌شود ..

#درخواستی‌از‌ گَلبَم🌿 .. چشم های او بود که با من حرف زد و روحم را شفا داد و دردهای آرامش بخش خویش را در روح من جاری کرد و من این آرامشِ پر اضطراب را دوست دارم..

‌#درخواستی‌از‌ گَلبَم .. 🌿

#درخواستی‌از‌ گَلبَم .. 🌿 هنوز در فکر سرنوشت‌م ، حضور تمامِ او جمال و زیبایی من است و از این نفسِ عمیق کشیدن،به قلب‌م صفای چشم‌های‌ش را هدیه می‌دهم .. #ای‌نفسِ‌عمیق‌م

همین که می‌شنوی .. ! فرای از هرچیزی، قدر بخشِ عمیق حس‌های‌ت را نسبت به او بدان .. حتی اگر در اوج بی‌حسی هستی .. مثل عاشق، خواهش کن، چون عاشق اهل تمنای عاشقانه است، شاید اسم‌ش خواهش باشد .. #درخواستی‌از‌ گَلبَم🌿 .. #امام_زمان

#درخواستی‌از‌ گَلبَم .. 🌿

‌#درخواستی‌از‌ گَلبَم .. 🌿 خدا رو چه دیدی .. ! او واژه‌های خوانا و ناخوانای زندگی‌ست که قلب به لمس شدن‌ش محتاج است .. !