eitaa logo
زندگی شیرین با شهدا
242 دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
8.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
یک حس ناب ... فرهنگ و کار فرهنگی در کلام امام خامنه‌ای عشق ،امید ، زندگی ،شهادت، رشادت .... و رسیدن به آرامشی شیرین مهمان ما در کانال ... زندگی شیرین با شهدا باشید🍁 @zendekisherinbashohada1396
مشاهده در ایتا
دانلود
به هرجا نگاه میکنم وارونه ها زیاد شده اند و من را از تو دور میکند ای که تمام پنج های وارونه حاشیه شد تا تو را گم کنم ..
ما در زندگی دنبال معجزه و جادو هستیم در صورتی که حقیقتی قوی تر از جادو،عینِ معجزه‌دروجودمان‌است‌واز آن‌بی‌خبرهستیم آن حقیقت، خواستنِ عمیق یک وجود است که خواب و خیال و خوراک و تمام هست تو را تصرف می‌کند و فاتح تمام تو می‌شود ..
او مرکز فرماندهی عقل و قلب و نفس را به عهده میگیرد .. تا شما در واقع او شوید ، وجهی از او ، آیه‌ای از او ، گویا یک روح در دو بدن می‌شوید. اما اگر بدلی از حقیقت را جای حقیقت بگیرید ، یا انتخابی صحیح نداشته باشید ، مدتی در آرامش به سر میبرید اما بعد از گذشت زمان خلائی عظیم شما را میگیرد و به دنبال آرامش از طریق فریاد زدن‌ها¹ در جاهای دیگر هستید تا خودتان را آرام کنید و کمی خلا اصلی را پر کنید .. مراقب باشید که چه چیزی قرار است تمامِ‌هست شما شود.. و شما هم باید از آنچه‌که برای شما شده نیز مراقبت کنید تا برای‌تان بماند .. ¹؛ بسیاری از مشکلات خانواده ها _ بسیاری از بحث های سیاسی در خانواده ها_ به علت نبودن مسیر عشقِ‌اصیل است.. وقتی آرامش زندگی نباشد با سیاست قصد خالی کردن خود را دارد _ برخی دیگر رو به خیانت ها و مسائلی که آبرو بر است می‌آورند ..
من همان خسته‌ی‌ ادامه دهنده‌ هستم که هیچ چیزی به اندازه نزدیکی تو در کنار من نیست، همه چیزهایی که می خواهم ادامه دهم، تو هستی تنها..عامل ادامه دادن است ..
روح با حزن و غم،قلب را به تپش می‌اندازد، گویی وقتی به محبوبِ بزرگ نزدیک می‌شوی در رگ های بدن چیزی تکان می‌خورد، وقتی قصدمکالمه‌داری کلمات‌کنارهم قرار نمیگیرد همه‌ی‌بزرگی آن‌عزیز تورافرا میگیرد،‌تپش‌های قلب به حضور او منظم می‌شود ، وقتی با او هم مسیرمی‌شوی گویی منظم شده‌ای و افکار و دغدغه‌هایت همه افقِ‌نگاهِ او را میگیرد حتی غم و حزن‌او،طهارت بخشِ روحِ تو می‌شود و اگر نگهبان برای حضور او باشید ، او در تمام شما ظهور می‌کند .. شما در کنار او ساخته می‌شوید؛ این خاصیت ملاقات با است .. ‌
‌ شاید آن‌ شکاف میان قلب و آن حال مضطر و اشک میان چشم که دیگر نه مکاشفه و نه آغوش و نه پنهان کردن‌‌ش مرا آرام نمی‌کند ، شکایت کردن‌م میان فرشی که تو در سرزمین‌م قرار داده‌ای کمی‌ مرهمِ اندوه‌های طولانی شود .. و من میانِ این زخم‌ها زیبا می‌شوم و این نفس کشیدن‌ها را دوست دارم چون تو می‌بینی .. ‌ ‌