5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 قابل توجه #همسران عزیز
📹 سال نو مبارک!
💠 کار #ساده اما مهمی که بعد از شبهای #قدر باید انجام دهیم...
🔴 #رهبر_معظم_انقلاب
➕ #استاد_پناهیان
🍃❤️eitaa.com/zendgizanashoyi
#داستان_زندگی
سلام، من وقتی شانزده سالم بود با همسرم که پسر عمه مادرمه نامزد کردیم خانواده من بسیار سنتی بودن و پدرم خییلی سخت گیر بود حتی اجازه نداد یه بار دستش بهم بخوره 😞 و روزها گذشت تا اینکه وقتی نوزده سالم بود عروسی کردیم همسر از رفتارهای سختگیرانه پدرم به شدت انتقاد میکرد و اونو تعصب بی مورد میدونست منم خیییلی به خانواده ام مخصوصا پدرم وابسته بودم و سر این مسئله همیشه بگو مگو داشتیم تا اینکه یک بار سه ماه بعد عروسیمون سیلی محکمی خوابوند زیر گوشم 😔 من در بهت و ناباوری فقط نشستم زمین و زانوهامو بغل کردم بدون اینکه حتی یک کلمه حرف بزنم ولی شوهرم فورا اومد سمتم و بغلم کرد و بوسیدم و هی میگفت دستم بشکنه دستم بکشنه من یکی دو روز خودمو میگرفتم و لوس میکردم ولی بالاخره آشتی کردیم تا اینکه برای دومین منو کتک زد این بار بلافاصله خونه رو ترک کردم و به آغوش خانواده ام پناه بردم با اولین برخوردی که با مادرم داشتم مادرم گفت الهی دستش بشکنه و پدرم و برادرام هزارتا نقشه برای انتقام گرفتن و خبر جدال من و شوهرم همه جا پیچید من هم چون میدیم اینهمه حامی دارم باخیال راحت ریز ریز مسائل زندگی رو گذاشتم کف دست بزرگترام 😔 کار به اوج رسیده بود و امیدی برای برگشت نبود اما بعد یکی دو شب احساس دلتنگی بهم دست داد انگار دوست داشتم برگردم ولی دیگه همه پل های پشت سرم خراب شده بود 😞 دنبال راهی میگشتم که جواب بده بالاخره برادر شوهرم که از خودش بزرگتر بود جلو اومد و تعهد داد که همسرم دیگه دست روم بلند نکنه من به خونه برگشتم درحالی که دیگه اون روحیه قبلی رو نداشتم، همسرم سعی کرد با مشاوره و... بر خودش مسلط بشه و دیگه به هیچ وجه این کار رو تکرار نکنه ولی برای من خیلی سخت بود فراموش کنم ولی به یکباره عزمم رو جزم کردم که زندگیمو نجات بدم، با خودم فکر کردم دلیل این دو بار کتک خوردنم رو پیدا کردم و متوجه شدم حساسیت بیش از اندازه من نسبت به خانواده ام گاهی احساس حسادت همسرم رو بر می انگیخته، و فکر کردم گاهی سکوت بهتر از حرف های پشیمان کننده است، یاد گرفتم مسائل من هر چقدر هم بزرگ باشن باید در چارچوب خانه خودم حل شوند، یاد گرفتم پدر و مادر از روی علاقه شدید گاهی مصلحت فرزندشون رو لا به لای محبتشون گم میکنند و یاد گرفتم اگر پشتیبان شوهرم باشم و بهش اعتماد داشته باشم زندگی شیرینی خواهم داشت بعله من الان نه سال است که دارم شیرین زندگی میکنم فقط به خاطر عبرت گرفتن از گذشته ام، همسرم را عاشقانه دوست دارم و بدون بهانه بهش محبت میکنم و بارها برایش دوست داشتنم را تکرار کرده ام
دوستان عزیزم زندگی زناشویی راه رفتن بر لبه تیغ است باید از هر طرف تعادل را رعایت کرد در قهر و آشتی، در گله و شکایت، در احترام و وابستگی به والدین خود و همسرت تا اینکه بتونی به آرامشی که دوست داری برسی
eitaa.com/zendgizanashoyi
سـلام و خداقوتـ آجیای گلم😍
من ۲۱ سالمه و جانِ جانانم ۲۶ ساله☺️
یه پسر ماه داریم که در آستانه ۳ سالگیه
و یه توراهیی دارم که تازه دوماهمه برام دعا کنید ویارم شدیده🙏🤕😄
ولی خییییللییییییی خوشحالم که دوباره دارم مادر میشم.😍😍
خواستم بگم باهم مهربون تر باشین
وقتی همسرتون وارد منزل میشه استقبالشون برید، وقت رفتن بدرقش کنید
با روی باز برخورد کنید، تبسم کنید و بخندید
نرم خو باشید، توروخدا سختگیر نشید چون زندگی به کام خودتون و خانوادتون تلخخ میشه
من ۱۷ سالگی ازدواج کردم. موقعیت خیلی سخت بود. پدرم تاجر بود اما دقیقا چند ماه قبل خواستگاریم ورشکست شد. قبل ورشکستگیش خیلی خواستگار داشتم. آشنا، فامیل و همسایه اما چون هنوز درسم تموم نشده بود میگفتم نه. البته اصلش این بود که #ملاکم #اخلاق، #ایمان، #حیا و #غیرت بود که تو خواستگارام همه رو نداشتن
بعد ورشکستگی پدرم و بی خونه شدنمون و ساکن روستا شدن از تو شهر😔و.........خواستگاری اومد که همونی بود که میخواستم.
#پاک و #با_جذبه، عاااااشقشششش شدم. خانوادشون سطحشون بالاتر بود از نظر مالی اما یک بارم به روم نیوردن
منی که تک دختر بودم. پدرم میگفت خودم خونه تو پر میکنم. منو با دویست هزار تومن راهی کرد و شرمندگی تو چشاش میدیدم اما من فقط میخندیدم و میگفتم بابایی غمت نباشه، شاید خدا دوست داشت، سااااااااده منو بفرستی خونه بخت😌🙏
دلشو نشکستم و به روش نیوردم.
همسرم عاشق نجابتم شد شب خواستگاری چون اصلااااااااااااااا نگاهش نکردم فقط تو عکس دیدمشو عاشقش شدمو گفتم پا پیش بزارن
بعد عقد گفت عاشق صدای ظریفت شدم که از پشت چادر اومد بیرون و دل دل میکردم محرمت بشم راحت به صدات گوش بدم.
خلاصه اینکه دختر پولداری بودم اما نزدیک عقدم فقیر شدم
و دل پدرمو با گریه و ناراحتی نشکستم بلکه فقط شادی کردم تا شاد باشه. نزاشتم اشکمو ببینه. البته تو تنهایی گریه میکردم تا آروم شم. اما ناشکری نکردم
بعد یک ماه عقد، ازدواج کردیم همسرم فقط ماشین داشت که قسطی خریده بود
یک ماه بعد عروسی باید میرفتیم شهرستان برای اقامت. همسرم پول لازم داشت برای اجاره کردن. ما این یک ماهه رو با خانوده ی ایشون زندکی کردیم.😍خیلی عالی بود و زوود گذشت
گفتم سرویس خواب و سرویس طلامو بفروشه تا بتونیم زندگیمون رو مستقل کنیم و به سختی راضی شدن. بعد دوسال تونستیم با فروش ماشین و پس انداز همسرمو طلاهایی که پدرم بعد عروسی برام به سختی جور کرد فروختیم ب کمک پدرشون خونه ی نقلی بخریم بعد یکسال با قرض ماشین خریدیم. الحمدلله وضعیت زندگیمون خوبه. عاشق همیم و زبانزد فامیل
مراقب دل پدرمادرتون باشین که نشکنه و دعای خیرشون پشت سرتون باشه
برام دعا کنین
اللهم عجل لولیک الفرج❤️😭🙏
یا علی
eitaa.com/zendgizanashoyi
#درد_دل
سلام ی تجربه و ی خاطره 😒 از تمامی اعضا که #دستمال_گرفتن رسمه خواهش میکنم قبل از عروسی حتما #گواهی بگیرن تا از طرف خانواده شوهر به مشکل برنخورن باتوجه به اینکه دوران نامزدی مون خیلی باهم بودیم نگو از طرف خانواده شوهر _ بدون کوچکترین حرفی که بهم بزنن _ حرفایی هس البته بین زنان 😏😒 منم ۱۸ سالم بود و ناپخته... شد شب عروسی اینا فکر میکردن ما تموم کردیم یعنی بعد از ۲۰ سال خودم فهمیدم البته آخر از تمام فامیل. ...شب عروسی بدون هیچ مقدماتی از طرف مادر شوهر به خیال اینکه اینا کارو تموم کردن شب تموم شد ی هفته بعد گفتن دستمال رو بیار 😒😏 مقدمات دستمال رو شوهر خودش انجام داد 🙈🙊 حالا خوب بود این کار شوهر.. منم گفتم باشه اوردم بعدا مادر شوهرم گفتن اون خون خیلی بیشتر از اون میشه که من نشان دادم .. البته همه حرفاشون غیر مستقیم بوده هااا حالا بعد از ۲۰ سال بهش گفتم حلال نمیکنم و نخواهم کرد اشخاصی که بهم برچسب زدن اونم بی گناه. خانما مواظب تهمت زدن باشید حتی با چشمتون دیدید باز بترسید که نکند اشتباه دیدم از روی حرف رد شید وی چیز دیگه شوهرم با اینکه خیلی خوبه اما هیچ وقت پشتم نبوده حالا فهمیده که من چقدر توی زندگیمون #صبور، #بی_دغدغه، #با_گذشت، #ساده و #صاف، #معصوم بودم ولی دیگه لازمش ندارم هر چقدر هم پشتیبانم باشه ..خانما به خواهرا و دختراتون همه چی رو خودتون بگید کامل کامل در مورد همین رسما....خیلی دوست دارم زندگیم شوهرمو و بچه هامو برامون دعا کنید فدای مهربونیاتون
eitaa.com/zendgizanashoyi
📌 #نکات_آموزنده
🔻زن با تدبیر و ظرافت، می تواند مرد را در دست خودش بچرخاند.
🔸زن ها قوی تر از مردهایند.
زنها می توانند با تدبیر و با ظرافت، مرد را در دست خودشان بچرخانند؛
🔸انسان، هم در تجربه این را مشاهده می کند، هم با قیاس های فکری و عقلی این را می تواند اثبات بکند. این واقعیّتی است. بله، زن هایی هستند که بی تدبیری می کنند، لذا این کار را نمی توانند انجام بدهند؛ امّا زنی که اهل تدبیر باشد، مرد را می کند رام خودش.
🔸 این مثل این است که یک نفری بتواند یک شیر درنده را افسار بزند، سوارش بشود؛ این معنایش این نیست که او از لحاظ جسمی از این شیر قوی تر است، معنایش این است که توانسته این اقتدار معنوی را به کار ببرد؛ زن ها این توانایی را دارند، منت ها با ظرافت؛ یعنی ظرافتی که می گوییم، تنها ظرافت در ترکیب جسمانی و ساختمان جسمانی نیست، بلکه ظرافت در فکر و اندیشه و تدبیر و دستگاه تصمیمگیری است که خدای متعال در زن قرار داده است.
📝 رهبر انقلاب؛ ۹۲/۰۲/۲۱
eitaa.com/zendgizanashoyi
#تجربه
من خواستگارای زیادی داشتم ولی یا اهل نماز و روزه و.. نبودن (سست ایمان) یا اهل شرابخوری بودن اما از نظر هیکل و تیپ و همچنین شغل شرایط خوبی داشتن. اما از آنجایی که برای من خیییلی #ایمان #مهم بود همه رو رد میکردم تا اینکه این خواستگار آخری اومد از لحاظ ایمان همونی بود که من میخواستم ولی از لحاظ ظاهر نه چون هیکل و تیپ هم برام مهم بود😌. و اینم بگم که سر سجاده ام خیلی دعا میکردم با کسی ازدواج کنم که نون حلال دربیاره و اهل نماز و.. باشه. خلاصه ما ازدواج کردیم ..بعد ازدواج فهمیدم خیلی استرسی ان و این استرس رو تصمیم گیریهاشون برا زندگی و همچنین رو مسئله ج.ن.س.ی هم خیلی تاثیر مخرب میگذاشت. چند ماه بعد ازدواج تصمیم گرفتم جدا بشم اما با خودم نشستم فک کردم گفتم یا باید این مشکلات تحمل کنم یا زندگی با کسی که سست ایمانه که روحیه ام با دومی اصلنننن سازگار نبود. دلو زدم به دریا و با توکل به خدا زندگییمو ادامه دادم. تو زندگی سختیهای زیادی کشیدم مثلا یکیش این بود به خاطر مشکلی که شوهرم داشت من تا سه سال باکره بودم و من هم یک دختر گرم و پر شور بماند بعدش چه مشکلات روحی و جسمیی برام بوجود آمد و الان بعد هفت سال از ازدواجمون همچنان بچه نداریم. اینم بگم خدا خیلی بهم صبر میداد و به شوهرم اعتماد به نفس میدادم الان خیلی از مشکلات روحیی که اوایل داشتنو ندارن. چون شوهرم آدم مهربونیه و نون حلال درمیاره زندگیمو خیلی دوست دارم.
اینارو گفتم که خانمای عزیز فقط نداشته های زندگیتون رو روش کلیک نکنین. همه داشته هاتون رو کاغذ بنویسین و اونارو بزرگ کنین و شاکر باشین. زندگی بدون غم اصلا وجود نداره یه جاش پر باشه چند جای دیگش خالیه
eitaa.com/zendgizanashoyi
#ویژه_متاهلا
#دلبری
#شامپو_بدن 🙈🔥
من یه #ایده دارم برای نرم تر شدن پوست بدنتون.
من چند وقتیه از شامپو بدن های کرمی که دانه های لایه بردار (اسکراب) داره استفاده میکنم.
هروقت همسرم بغل و نوازشم میکنه، مدام میگه چیکار کردی انقدر پوستت نرم شده؟ اصلا دلم نمیخواد دست از نوازشت بردارم. 🙈 دوست دارم مدام پوست بدنتو به بدنم بچسبونی. 😅
من که نمیگم بهش کار این شامپو بدنه که خریدم. 🙊😈
با عشوه میگم نمیدونم!فک کنم دلش بغل میخواد و همین جمله ختم میشه به یه رابطه پر حرارت! 🔥
شده تو ماه از این ور و اون ور خرید میوه و سبزیتون بزنین و برای جسمتون هزینه کنین. لازم نیست هزینه ها سنگین باشه! همین شامپو بدن یکماه و نیم براتون کار میکنه. قیمتیم نداره! هم مارک ایرانیش هست هم خارجی. من خودم ایرانی میزنم و بسیااااآر هم راضی ام.
خلاصه از معجزه این کار من غافل نشین منو که به شدت #سورپرایز کرد. 😜
🌸eitaa.com/zendgizanashoyi
#دردودل_یکی_از_آقایون_متاهل
شاید از دید بعضی خانوم ها صد درصد مردها مقصرن و انگار ارزش وجودی ندارن. همش میگیم مردها بدن مردها چنین و چنان هستن. میدونین تو این شرایط بد اقتصادی که خیلی از مردها دارن داغون میشن ولی حاضرن همه جوره زندگی رو نگه دارن. همه تون میدونین و حس کردین که زن و شوهر دعوا دارن جر و بحث دارن اما نباید این دعواها رو بهونه کنیم و پدرومادر زن یا پدرومادر مرد دخالت کنن. اینکه تا تقی به توقی میخوره برادر خانوم پدر خانوم میان برا دعوا و خط و نشون کشیدن. بعضی زن ها حاضرن غرور مردشون رو خورد کنن. یه بار بخاطر مادرشون یه بار بخاطر پدرشون یه بار بخاطر خواهرزاده هاشون یه بار بخاطر حافظ و سعدی. نکنین والا نکنین. نمیتونین دلبری کنین خون نکنین دل مرد خونتون رو. هرچی که دلتون میخاد یه عده تون به خانواده ی شوهر میگین بعد اگه شوهر یه ایرادی بگیره به برادرتون خواهرتون کاری میکنن که باید بری پیش خونوادش بگی غلط کردم. من خودم چون یه مرد متاهلم و اینارو چشیدم. خانوم من در سال سه چهار ماه پیش خونوادشه. مث خدا میپرسته اونهارو. و حالا من یه مرد نه آشپزی بلدم، شده دو سه روز پشت سرهم کیک و کلوچه خوردم. یعنی هرلقمه اش برا من حکم زهرمار رو داره. یا تو همین ماه رمضونیه دلم برا غذای گرم میتپه. فقط برای یه وضع حمل دوسه ماه خونه نبود. تشریف بردن منزل پدرشون به دستور مادرخانوم. و منم که اعتراض میکردم میگفتن اگر اتفاقی بیفته از چشم شما میبینم. خانوم خونه ی ما خدا حفظش کنه وقتی هم خونه هستش فقط با بچه میگذرونه ایام رو. ما هم که گویا آدم نیستیم. حالا بماند نیاز ج.ن.س.ی رو که به حرمت امام زمان به نامحرم نگاه نمیکنم که دلم نلرزه، خیانت کنم به خانومم.
خانوم ها یک کم مهربون تر شوهراتون رو فدای دیگران نکنین. فکر نکنین که فقط شما دل دارین مرد خونه هم پر از احساساته
با این همه وجود خانومم هنوز ازم گلایه داره و میگه تو آدم نیستی. یا منو پیش خونوادش جلو خودم خراب میکنه
زندگی کنین برا امام زمان(عج) قلبتون به عشق هم بتپه برا امام زمان(عج).
امید به خدا به همین زودی ها فرج حضرت حجت ابن الحسن(عج)
🌸eitaa.com/zendgizanashoyi
سلام
ی خاهشی دارم از همه مجردای کانال؛
پستایی ک با هشتک ویژه متاهلا (#ویژه_متاهلا) هست رو نخونن
اگه بخونین امکان داره ک ب گناه بیفتین ازشون رد بشین...اینم میشه #تقوا