eitaa logo
ایـده‌هـا و تـجـربـه‌هـای زنـدگـی
650 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
400 ویدیو
72 فایل
#تجربه #انگیزه #ایده #ایده_قری #ایده_شیطنت #ایده_معنوی #قابل_تأمل #زندگی_مشترک #دلبرری #آقایان_بدانند #سیاستهای_زنانه و...
مشاهده در ایتا
دانلود
ایـده‌هـا و تـجـربـه‌هـای زنـدگـی
#حتما_ببینید 🔺سخنان تکان‌دهنده خانم آل ایوب (خاله نرگس) در مراسم افطاری خادمان رسانه ای مسجد مقدس ج
🔺سخنان قابل تامل آزاده آل‌ایوب(خاله نرگس) در مورد صداوسیما وی پیش تر در مورد علت انتخاب نام خاله نرگس گفته بود: همان زمان که برای حضور در این برنامه انتخاب شدم به من گفتند نام هنری را برای خودتان در نظر بگیرید و من نیز به خاطر ارادتی که به امام زمان(عج) داشتم نام مادر ایشان را برای خودم انتخاب کردم eitaa.com/zendgizanashoyi
اولین قدم برای خوشبختی! هر روز در نبود همسرتان دقایقی وقت بگذارید و به نکات مثبت او فکر کنید، باید آنقدر این کار را تکرار کنید تا این کار به یک عادت مثبت در شما تبدیل شود. eitaa.com/zendgizanashoyi
تا یه سنی فکر میکنی با دوس‌ داشتن میشه اختلاف هارو برطرف کرد، از یه سنی به بعد می‌فهمی تا و نباشه نمی‌تونی دوست داشته باشی... eitaa.com/zendgizanashoyi
امام حسن مجتبی علیه السلام: هر که به حُسن انتخاب خداوند تکیه کند، جز آن وضعی را که خدا برایش برگزیده است، آرزوی داشتن وضعی دیگر نکند. میزان الحکمه، ج ۴، ص ۴۷۳ 🌷 ولادت امام حسن(ع) مبارک🌷 eitaa.com/zendgizanashoyi
به خودتان حق ندهید. وقتی همسرتان عصبانی می شود، شما آزرده می شوید و دلتان می خواهد یک جوری جواب این آزردگی را بدهید. به همین خاطر به خودتان حق می دهید که در برابر عصبانیت او شما هم عصبانی شوید و تلخی رفتارش را به او بچشانید. اما باور کنید که با این کارِ شما نه تنها او متوجه اشتباه بودن رفتارش نمی شود بلکه شما هم خودتان را به فردی تابع رفتارهای او تبدیل می کنید. پس در مواجهه با عصبانیت همسر، به خودتان حق عصبانی شدن ندهید. برای رسیدن به این هدف به خودتان یادآوری کنید که «هر کس مسئول رفتار خودش است». eitaa.com/zendgizanashoyi
🔴 💠 تو لیست خرید برای همسرم نوشته بودم: یک‌ کیلو و نیم خوردن. همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز کردم سبزی‌ها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که من را جواب نمی‌داد. جا خوردم! بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کمتر می‌ذارم سر سفره. سلفونش را باز کردم بوی سبزی آمد. از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم گوشی را بردارم و به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بی‌خیال شدم. توی کمی جیغ و داد کردم و گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم. بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرم‌تر می‌کنم. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. ارزش ندارد غرغر کنم. حالا! مگر چه شده؟! 💠 نتیجه صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزی‌ها پلاسیده بود، فکرکنم داشتی حواست نبوده! همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی. آن شب سر سفره، سبزی نگذاشتم و هیچ اتفاق و غریبی هم نیفتاد. اگر اون موقع زنگ می‌زدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل به یک هفته شود. 💠 مکث کردن و را تمرین کنیم. گاهی زندگی سخت است اما با بی‌صبری، می‌کنیم. گاهی آرامش داریم، ولی با دست خودمان ناآرامی را وارد زندگی می‌کنیم. 🍃❤️eitaa.com/zendgizanashoyi
ی روز جمعه خالم ک از شهر دیگه ای نزدیک محل زندگی ما بود اومده بود منزل مادربزرگم ک در راه برگشت خیلی اتفاقی مارو دیدن و با اصرار شدید من قرار شد شام منزل ما بمونن. من و دختر خالم رفتیم کافی نت ک دختر خالم جزوه هاشو بگیره جلو کافی نت منتظر شوهر خالم بودیم ک بخاطر ظاهر دختر خالم ماشینای زیادی بوق میزدن من خیلی ناراحت شدم آخه چادری بودم برای خودم عقاید خاصی داشتم ک از نظر هم سنام اومول بازی بود از خیابون فاصله گرفتم دورتر از دختر خالم منتظر شدم. اون روز گذشت بعد چند روز دختر خالم باهام تماس گرفت گفت اون روز جلو کافی نت یکی از آشناهامون تورو دیده از تو خوشش اومده اگه اجازه میدی شمارتو بهش بدم خیلی بهم بر خورد گفتم نه. بعد خالم زنگ زد گفت پسره ول نمیکنه آدرس میخواد خندیدم گفتم با ی نگاه میاد خواستگاری آدرسو بده. ۲ روز بعد بعدازظهر وقتی بابام داشت میرفت سرکار از جلو در برگشت ب مامانم گفت ی خانم با ی آقا پسر خوشگل اومدن جلو در شیرینی دستشون فکنم خواستگارن با اینکه قبلا پسررو ندیده بودم حدس زدم خودشه وای ک با دیدنش منم ی دل ن صد دل عاشقش شدم. اما مشکلاتمون از همون روز شروع شد مامانامون جفتشون با ما بودن اما امان از باباهامون. بابای من میگفت من ب دانشجو ک سربازیم نرفته دختر نمیدم. بابای اونم میگفت من اگه بخوام الان برات زن بگیرم باید دختر خواهرمو بگیری (آخه عمش تو شهرستان ی انگشتر دست دخترش کرده بود گفته بود نامزد پسر داییش تو تهرانه) خلاصه گیر باباهامون ۳ سال طول کشید اما مادرامون همچنان پشتمون بودن بعد سربازی دوباره اومدن خواستگاری ایندفه بابای من راضی بود اما پدرشوهرم ب زور اومده بود بعد اون ۳ سال مشکل همه چیز از خواستگاری تا عقد ۶ روز طول کشید خداروشکر بعد یک سال عروسی گرفتیم اومدم تو ساختمون مادرشوهر مینا اوایلش سخت بود دوتا فرهنگ کاملا متفاوت گلایه هامو پیش شوهرم میبردم خانوادشم اگر گلایه ای داشتن ب شوهرم میگفتن. شوهرمم از روی دوست داشتن من همش عذاب میکشید ک من ناراحتم دیدم این میون فقط شوهرم داره عذاب میکشه تو زندگی خودم ناراحتی. افکارمو عوض کردم سعی کردم با شرایط جدید خودمو عادت بدم الان بعد ۷ سال از زندگیم خیلی راضیم خانواده شوهرمم ازم راضین. پدرشوهر مادرشوهرم همیشه همه جا میگن این دختر ماس نه عروس. پدرشوهرم بدون مشورت با من کوچکترین کاری انجام نمیده مادرشوهرم بدون من خرید نمیره. منم از خیلی از خواسته هام گذشتم همونی شدم ک اونا میخواستن خیلیم راضیم. شوهرم همیشه میگه من خوشبخت ترین مرد روی زمینم شاید از نظر خیلیا در حق خودم کم لطفی کردم از خیلی از خواسته هام گذشتم اما خیلی راضیم احساس آرامش و خوشبختی میکنم. الانم ی زندگیه عاشقانه با همسرمو پسر ۴ سالم دارم. با اینکه خونه ام خریدم اما دلم نمیخواد از مادرشوهر مینا جدا بشم کنارشون احساس آرامش میکنم. همیشه ک نمیشه همه چیز کامل باشه گاهی باید از بعضی چیزا بگذری تا ب آرامش برسی. من تو زندگیم چنتا درس گرفتم اینکه حجابی ک اون روز اول ک داشتم باعث تمسخر خیلیا بود باعث شد پسری ک از همه لحاظ از من بهتر بود عاشقم بشه و بمونه (آخه همیشه به شوهرم میگم چ جوری تو ی نگا از من خوشت اومد میگه اون روز از نجابتت خوشم اومد). دوم اینکه همیشه مثل فیلما نیست ک اگه والدین راضی نباشن خوشبخت نشی. بنظر من فقط باید تو زندگی صبور بود تا ب موقش همه چیز درست بشه. ببخشید سرتونو درد اوردم eitaa.com/zendgizanashoyi
✅ یه ضرب المثلی هست که میگه: «قایق رو الکی تکون نده، یهو دیدی چپ شد!» 👈 در زندگی مشترک، اگر بخوای به هر موضوع کوچکی واکنش نشون بدی و یه درگیری ایجاد کنی، یه وقت زبونم لال ممکنه با همین تکون‌ها قایق رو چپ کنی! 💟 اگه می‌خوای عاشقت باشه، بدون که «» اولین بنیان هر ارتباط سالمی هست. eitaa.com/zendgizanashoyi
سلام دوستان😊😍 وقتتون بخیر منونامزدم نسبتا زیاد قربون صدقه هم می ریم البته اون بیشتر... نامزد عزیزم باعث شد که منم راحت کلمات احساسی و ب زبون بیارم الحمدلله یکی از اشناهامون بهم میگفت چخبره ادم نباید انقد شوهرشو پررو کنه باید یه سری حرفارو هم بزاره یه موقع خاص بگه ک جذاب باشه... در کل میگفت ک توداری شورشو درمیاری‍♀🙊😂 راستش منم بعدش یکم نگران شدم ک نکنه تکراری بشه براش و از این استرسای دوران نامزدی😱 بعد راستش دو سه روز اومدم کم کردم قربون صدقه هارو...خودم احساس میکردم ک دور میشم ازش و خوشم نیومد😕😕 بعد چن روز بعدش متاسفانه یه مشکل کوچیک بوجود اومد و من ازش ناراحت شدم و یکم سرد با عشقم صحبت کردم قهر نبودما فقط یکم کمتر عشقولانه بودم و کلی ناراحت شد بخاطر این رفتارم و من بعدش این تصمیمو گرفتم ک همیشه همیشه همیشه سعی کنم خیلی خوب و مهربون باهاش صحبت کنم ک اگه خدایی نکرده ناراحت بودم اینطوری ابراز کنم که تاثیرش بیشتره☺️ ببخشید طولانی شد🙊 ان شاءالله همیشه خوبوخوشو مهربونو سالمو موفق باشید مهربونا😍🌹🌹❤️ لطفا برای خوشبختیه هممون صلوات بفرستید 😍 M20 eitaa.com/zendgizanashoyi
خانمای قرری سلام✋ ممنون از ایده هایی که به اشتراک میذارید😻🙏 من این ایده رو اجرا کردم و آقایی حسابی کیف کرد😂😍 به آقایی پیام بدید که: آقااااییی چرا بهم تبریک نمیگیییی😒 آقاتون که جواب دادن بگید که: مگه نمیدونی امروز چه روزیه 😢 امروز روز بیماری های خاصه😐 منم که مریض اون چشماتم😍 و بیماریم خاصههههه😌 و به شدت صعب العلاج😜 برای خوشبختی همه عاشقاهم یک صلوات بفرستید🙏 eitaa.com/zendgizanashoyi
بهش گفتم: امام زمان(عج) رو دوست داری؟ گفت: آره خیلی دوسش دارم.. گفتم امام زمان(عج) حجاب رو دوست داره یا نه؟ گفت: آره! گفتم: پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟ گفت: خب چیزه! دوست داشتن امام زمان(عج) به ظاهر نیست، به دله... گفتم: از این حرف که به ظاهر نیست به دله بدم میاد گفت: چرا؟... براش یه مثال زدم؛ گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده شوهرت با یکی دوست شده و الآن هم تو رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد بهم خیانت کردی؟ بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه عزیزم من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری، پس این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ اونم بهت میگه: عزیزم ظاهرو نبین؛ مهم دله؛ دوست داشتن به دله... دیدم حالتش عوض شده... تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستی با یه دختره تو رستوران بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرت رو باور می کنی؟ گفت: معلومه که نه، دارم می بینم که خیانت می کنه، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه... گفتم: پس حجابتـــــ! اشک تو چشاش جمع شده بود روسریشو کشید جلو و رفت... فردا دیدم با چادر اومده..گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد.. خندید و گفت: امام زمان(عج) چادر رو بیشتر دوست داره.... می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخند می زنه... 🌺 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّـــکَ الفَـــرَج 🌺 eitaa.com/zendgizanashoyi