4_5940792737988086157.mp3
8.73M
#مداحی_تایم
🎤#حاجمهـدیرسـولـی
الله اڪبر از ایـن دستـاۍ خستـه
الله اڪبر نمـازت شـد نشستـه
الله اڪبر صـدات بـالا نمیـاد
الله اڪبر دعـام ڪن دل شکستـه💔
🏴زینبیـــــه✨
♕زیــنـــبـــیـــه♕
▪️صلـوات نـذر سـلامتی و تعجیـل در فـرج و آرامـش قـلب رئـوف امـام زمـان"عـج" در روز شهـادت مـادر سـاد
چقـدر لذت بخشه برام که اکثر بچه ها برا صلوات نذری شون عدد ۳۱۳ رو میفرستن :)
اجرتـــــون با مـــــادر ســـــادات💐
♕زیــنـــبـــیـــه♕
_
عمر؎ستدخیلمـبہضریحۍڪهندار؎🖤!
🕊💚¦⇢زینبیـــــه✨
♕زیــنـــبـــیـــه♕
_
「💙⏳」
گفته بودے
درد هـجران را
مداوا میڪنی . . .
من نمیدانمـ !
چـرا امروز ـو ـفردا میڪنی . . . !
#منٺــظرانھـ
زینبیـــــه✨
- فَاصْبِرْإِنَّوَعْدَاللَّهِحَقٌّ
وَلَايَسْتَخِفَّنَّكَالَّذِينَ لَایُوقِنُونَ !
- صبـورےکنکهوعدۀخــداحقاست
مباداکسانےکہوعدههاےخــداراباورندارند
شستوشوےمغزےاتبدهند !
✨زینبیـــــه
♕زیــنـــبـــیـــه♕
_
بـزࢪگـی گـفت: وابستـه به خـدا شويـد
پـرسيـدم: چہ جـوࢪی؟
گـفت: چہ جـوࢪی وابستـه به ڪسـی ميشـی؟
گـفتم: وقتـی زيـاد بـاهاش حـࢪف ميزنـم،
زيـاد ميـرم و ميـام
گفت: آفـࢪين
زيـاد بـا خـدا حـرف بـزن،
زيـاد بـا خـدا رفـت و آمـد ڪن!
763436800_-1160863422.mp3
3.4M
#مداحی_تایم
🎤#حاجمحمودکریمی
پـــــر تب و تـابـه
دل بـی قـࢪاࢪم
اگـه تـو بـری زهـــــرا جـان
ڪسـی رو ندارم
گل چادر گلدارت
تب دستـای تب داࢪت
آتیشـم زده...!
ببیـن میتـوانـی بمـانـی بمـان
عزیـزم تـو خیلـی جـوانـی بمـان😭💔
*⚘﷽⚘
شهید حاج قاسم سلیمانی: من قدرت او را، محبت مادری زهرا(ع) را در هور دیدم. در قلب کانال ماهی دیدم. در وسط میدان مین دیدم
#جان_فدا
*⚘﷽⚘
نماز اول وقت
سیره شهدا
🔴 یکی از آشنایان ، خواب شهید «سیداحمد پلارک» را میبیند. و از ایشان تقاضای #شفاعت میکند.
🔴 شهید پلارک در جواب میگوید:
«من نمیتوانم شما را شفاعت کنم. تنها وقتی میتوانم شما را شفاعت کنم که شما #نماز بخوانید و به آن توجه و عنایت داشته باشید، همچنین #زبانهایتان را نگه دارید. در غیر این صورت، هیچ کاری از دست من بر نمیآید.»
🌹#شهید_سیداحمد_پلارک🌹
#شفاعت
*⚘﷽⚘
معرفی کتاب خط تماس 🌱
بریده ای از کتاب:
تمام جرأت خود را به کمک گرفت و هرچه شجاعت داشت خرج کرد تا کار را خراب و یا خراب تر نکند. با صدای رسایی گفت: "من سرباز وظیفه..."
سردار دستش را جلو آورد. با مهربانی زد به شانه ی سرباز. "آرام باش! لازم نیست داد بزنی! من فقط اسمت را پرسیدم. ببین! من اسمم احمد است. تو اسمت چیست؟"
سرباز به سختی و با صدای آرامی گفت: "محمود هستم قربان!"
سردار دست زد به شانه ی او. "این شد یک چیزی! راحت باش محمود! من که لولوخرخره نیستم."
سرباز هنوز هم شک داشت اما چشمهای مهربان سردار نشان میداد که همه چیز دوستانه پیش خواهد رفت. "الان دوست داشتی کجا باشی محمود؟..مرخصی؟!"
سرباز محمود نتوانست جواب بدهد. صدایش بالا نمیآمد. به سختی آبدهانش را قورت داد. سردار با ته لهجه ی اصفهانی گفت: "قهری با ما؟" و اطرافیانش را نگاه کرد. آن ها همگی خندیدند.
و این جوری بود که آن لحظه ی تاریخی در ذهن سرباز حک شد و نقش بست و آن لبخند و آن صدای دوستانه و آرام بخش را فراموش نکرد، به گونهای که بعد از ترخیصی، اسیر وسوسهای شد که رهایش نمیکرد
#معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱
#شهید_احمد_کاظمی 🕊🌱
˼ بِسمِرَبِّالحسیـטּ…!シ🖤 ˹
#السلآمُعلۍٰخـٰامِسِأهلِالْکِسـٰآ…シ!🖐🏻••
[#تلنگر]🖐🏿🍃...
-میگفت؛
قرارنیستتودنیاسختینکشیم..
قرارهیادبگیریمکهچجوریباسخت
هامونکناربیایم!چجوریرشدکنیم..
اینجابهشتنیست!
بهشتاونوره،حالااینکهتوتویایندنیا
باهمهسختیهاشبهشتروبچشی..؛
بستهبهنگاهِخودته...
♕زیــنـــبـــیـــه♕
_
یک آیه نور🌟🌟
وَ إِن یُرِدکَ بِخَیرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضلِهِ
اگر خدا برای تو خیری بخواهد
هیچ کس نمی تواند مانع لطفش شود!
♕زیــنـــبـــیـــه♕
مــابچــههـاۍمـــادرپهـلوشکستـهایـم !
تمـام شـد ؛
حـالا علـی مـاند و یك عمـر خـاطـره . . .