eitaa logo
مَلیکــ👑ــه ےِ دَمِشــ🍃ــق
35 دنبال‌کننده
272 عکس
58 ویدیو
16 فایل
. . زیـنب عـشق بہ خدارا و حمایـٺ از برادر را ترجیـح داد بہ زنده ماندن...→ حداقل فــدایے بانوی دمـشق باشیـم...❤. #کپے‌بہ‌شرط‌دعــاے‌شهادت‌براے‌همہ‌عشــآق💗 مدیر @noorerezvan خآدم @jonon_128
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•|چِقَدْر عَمِه ی سٰاداتْ فَدایی دارَد🙃✌️🏻|•° 🌱 @zeynabioooon
♡💫 هی شهـدآ از اون بالابالاها واسه ما پادرمیونی میکنن هی ما از این پایین پایینا با گناه خرابش میکنیم..! میگما بس نیست..؟! 🌱 @zeynabioooon
خوشا سربنــــ😇ـد یا زینبـــღـــ بہ پیشانے محبوبــ😍ــم دفاع از عمہ ساداتـ💚ـــ را عبـــــاس یادش داد😭 ♥️ 🌱 @zeynabioooon
هدایت شده از پادگاݩ‌سࢪݕازۍامام‌عصر(؏ۚ)😷
🧡اسم مجازیتون: •|میْم رْ دٰال|• ❤️رهبری رو به چه اسمی میگید ؟ امام خامنه‌ای ، حضرت آقا 💛یه جمله خطاب به رهبری : ان شاءالله تا ظهور آقا امام زمان سایشون بالا سرمون باشه 💜کتابایی که از رهبری خوندین: توقف ممنوع 💚اگه به دیدار رهبری برید ،اولین جمله ای که به ایشون میگید چیه ؟ میگم ، سلام علیکم ، به عنوان رهبرمون ، پدرمون یک نصیحت بکنید شرکت کننده شماره2⃣ °•~•~•~•~•~•~•~•~•~•° ✅برای شرکت در چالش↓ https://eitaa.com/joinchat/3811049489C585a61464c
وقت رماااان..😍🤩🌱
💞💞💞💞💞 باز هم حورا تنها ماند با یک عالمه افڪار درهم و نا به سامان. دلش مے خواست از آن خانه فرار ڪند. ڪسے او را نمے خواست و دایے اش داشت او را به مردے تحمیل مے ڪرد ڪه حورا حتے او را ندیده بود. با خودش گفت:چه فایده داره جواب من ڪه تغییرے نمے ڪنه. بهتره برم سر درسام. ڪتاب قطورش را برداشت و صفحه اے از آن را باز ڪرد. با بسم الله شروع ڪرد و به هیچ چیز دیگر هم فڪر نڪرد تا تمرڪزش روے درس بالا برود. ڪمی خوانده بود ڪه مریم خانم وارد اتاق شد و گفت:دختر چے گفتے به آقاے سعیدی؟ _گفتم نه. _بی جا ڪردے. اون ڪه گفت حورا مے خواد فڪر ڪنه. _زن دایے جان من جوابم فرق نمیڪنه همونے بوده ڪه هست. بهش بگین خودشو خسته نڪنه. سمت ڪتابخانه ڪوچڪش رفت و مریم خانم گفت:خوب گوش ڪن ببین چے میگم دختر. این چند سالم ڪه اینجا بودے زیادے بود. خیلے تحملت ڪردیم. الانم ڪه یک خاستگار خوب پیدا شده باید دمتو بزارے رو ڪولت و برے خونه شوهر. حورا لبش را گزید و بغض پنهانش را قورت داد. دلش مے خواست زمین دهن باز ڪند و او را ببلعد. دلش نمے خواست سربار ڪسے باشد. _من مے خوام با دایے حرف بزنم. مرےم خانم خوشحال از اینڪه او سر عقل آمده و مے خواهد قبول ڪند، رفت و آقا رضا را صدا زد. _بےا حورا ڪارت داره. آقا رضا عینڪش را از چشمش برداشت و برخواست تا به اتاق خواهرزاده اش برود. _ڪاری دارے حورا؟ _داےی من میخوام از اینجا برم. آقا رضا مات و مبهوت به حورا نگاه ڪرد. _چی؟منظورتو نمیفهمم. فکر ڪردم مے خواے بگے جوابت به خاستگ.. _نه دایے جان من مے خوام از این خونه برم تا سربار شما نباشم. _سربار؟ ڪے اینو گفته؟ _خانومتون گفتن من تو این خونه.. زیادیم.. منم.. _بسه حورا. اگه تو نمے خواے با سعیدے ازدواج ڪنے اشڪال نداره. من با مریم حرف میزنم. میدونے ڪه چه اخلاقے داره ناراحت نشو. به درست برس. آقا رضا ڪه بیرون رفت، حورا دوباره مشغول درسش شد اما با حواس پرتے و ناراحتی. 💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞
♥❤♥❤♥❤♥❤♥ "آدم خسته هيچ نمى خواهد فقط دلش مى خواهد دست خودش را بگيرد و فقط برود جايى كه قرار نيست هيچ وقت، هيچ كس، هيچ كجا پيدايش كند" حورا خسته بود از همه. از دنیاے تاریک و تیره اش.. از آدم هاے زندگے اش.. از درد هاے هر روزه اش.. از گریه هاے شبانه اش.. می خواست هر چه زودتر این زندگے ڪابوس وار تمام شود . به تقویم رو میزے اش نگاه ڪرد. فردا فاطمیه شروع مے شد. چه زمان خوبے براے دعا بود. باےد با دایے اش حرف بزند تا اجازه بگیرد شب ها به حسینیه محله شان برود. مانند هر شب شام نخورد و خوابید. صبح روز بعد، بعد از دادن امتحان، با اصرار هدے شوار ماشینش شد تا او را به خانه برساند. _مواظب خودت باش حورا جان. —چشم ممنون ڪه منو رسوندی. _فدات بشم خانمے. التماس دعا. دست هدے را فشرد و گفت:ما بیشتر.خدافظ از ماشینش پیاده شد و با ڪلید، در حیاط را باز ڪرد. صدای تق تق ڪفش هاے مریم خانم آمد و بعد هم صداے خودش. _دختره پررو. این ڪے بود ڪه باهاش اومدے خونه هان؟ _کی زن دایی؟اون هدے بود. _هدی؟!آره منم ساده ام باور میڪنم. اون ماشین شاسے بلند زیر پاے یک دختر؟ _زن دایے من ڪے دروغ گفتم آخه ڪه بار دومم باشه؟ باور ڪنین هدے بود. مرےم خانم، بازوے حورا را گرفت و او را ڪشید داخل خانه. _بےا بریم حالیت ڪنم دختره خیره سر. بزار به داییت بگم حسابتو برسه چشم سفید شدے هر غلطے خواستے مے ڪنی. ♥❤♥❤♥❤♥ 🌱 @zeynabioooon
••• اگہ بخواهی زندگے کنے باید منتظر مرگ باشے تا به سراغت بیاید ولے... اگہ شدی♥️ به سمت مرگ پرواز میکنے... این خاصیت کسانی است کہ جاودانہ خواهند شد ! و شهدا جاودانہ هایِ تاریخ اند :) 🌱 @zeynabioooon
•|دِݪ‌ڪِہ‌شُدبِیٺِ‌حُسَیـ‌ْـݩ(:∞نَقْش‌وݩگٰارَشْ‌زِیْنَبْٰٓ اَسْٺـ|•♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا