eitaa logo
مَلیکــ👑ــه ےِ دَمِشــ🍃ــق
35 دنبال‌کننده
272 عکس
58 ویدیو
16 فایل
. . زیـنب عـشق بہ خدارا و حمایـٺ از برادر را ترجیـح داد بہ زنده ماندن...→ حداقل فــدایے بانوی دمـشق باشیـم...❤. #کپے‌بہ‌شرط‌دعــاے‌شهادت‌براے‌همہ‌عشــآق💗 مدیر @noorerezvan خآدم @jonon_128
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ یڪ بار از محمودرضا پرسیدم دولت سوریه موضعش درباره وضعیت چیست؟ اصلا میشود سوریه را داخل به حساب آورد؟🤔 گفت: {وقتی آزاد سازی یڪی از مناطق در سوریه علی رغم تلاش ارتش به مشڪل برخورده بود. رزمندگان وارد شدند و همراهی آنها با نیروهای ارتش سوریه منجر به آزاد شدن منطقه شد.}💪🏻 می‌گفت خود بشار اسد از این رزمنده ها دعوت ڪرده بود ڪه بروند پیش او. همیشه وقتی از او سوال می‌ڪردم هدف از جنگ در چیست، میگفت:👇🏻 هدف این است ڪه مدل مقاومت ضد صهیونیستی در منطقه را ڪه شیعی است عوض ڪنند، این همه سلاح، تروریست. امڪانات و پول ڪه ریخته اند آنجا برای همین است. میخواهند مدل مقاومت شیعی در برابر اسرائیل را با مقاومت تڪفیری سَلَفی جایگزین ڪنند. یڪ بار گفتم: خب بعدش چطور میشود؟ مقاومت سلفی می‌خواهد با اسرائیل چه ڪند؟ گفت: نمی‌دانم، اما ڪشورهایی که از تڪفیری ها حمایت می‌ڪنند نمی‌خواهند چیزی به نام مقاومت شیعی در برابر وجود داشته باشد. 🕊 @zeynabioooon
همسایه‌مان پیر زن تنهایی بود . کسی را نداشت گ نزدیک عید که میشد ، شروع به شستن فرشها و خانه تکانی میکردیم . بعضی وقتها مجید یک مرتبه غیبش میزد . وقتی می آمد با خوشحالی میگفت : رفته بودم خونه همسایه دم عیدیه کمکش کنم فرش هاش رو براش شستم . | زندگی به سبک شهدا | ✨ 🕊 @zeynabioooon
🍃💙 شب عروسیمان در آن گیرودار پذیرایی از مهمان‌ها، به من گفت «بیا نماز جماعت...» گفتم «نه، الان درست نیست، آخه مردم چی می‌گن!» گفت«چی می‌خوان بگن؟» گفتم «می‌خندن به ما!» گفت «به این چیزا اصلاً اهمیت نده.» اذان که گفته شد، بلند شد نماز بخواند. دید همه نشسته‌اند و کسی از جا بلند نمی‌شود. از همه مهمان‌ها خواست که آماده شوند برای نماز جماعت. همه هاج و واج به هم نگاه می‌کردند. نماز جماعت در مجلس عروسی؟ عجیب بود. سابقه نداشت. کم‌کم همه آماده نماز شدند. گفتند «به شرط این‌که خود داماد امام جماعت بشه.» با اصرار همه، نماز جماعت را به امامت سید مسعود خواندیم؛ نمازی که هیچ وقت از حافظه‌مان پاک نمی‌شود. راوی: همسر شهید | | 🕊 @zeynabioooon
💙🍃 زمان ما هم مثل همیشه، رسم و رسوم ازدواج زیاد بود. ریخت و پاش هم بی داد میکرد . ولی ما از همان اول ساده شروع کردیم؛ خریدمان یک بلوز و دامن برای من بود و یک کت و شلوار برای مرتضی. چیز دیگری را لازم نمیدانستیم. به حرف و حدیث ها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم؛ خودمان برای زندگی‌مان تصمیم میگرفتیم. همین ها بود که زندگی‌مان را زیباتر میکرد. 🕊 @zeynabioooon
🍃💙 چشم بصیرت را بگشا، به اطراف نظر کن، به جهان بیندیش، چه می بینی ؟ .... تو بزرگتر از آنی که فکر کنی، کل زمین و آسمان وکرات وکهکشان ها برای توست، پس به قیامت نظر کن. | | 🕊 @zeynabioooon
🍃💙 خانم های ریش دار! بیشتر مقالات نشریه «فرصت در غروب» را خودمان می نوشتیم،ولی چون گاهی از بعضی مقالات خانم ها هم استفاده می کردیم،نشریه را به اسم جمعی از بانوان اصفهان منتشر می کردیم. آقای خامنه ای هم که از ماجرا خبر نداشت، یک روز با شوق به دکتر گفته بود که خانم های اصفهان خیلی فعالند و نشریه خوبی منتشر می کنند. دکتر هم بعد از یک خنده طولانی جواب داده بود که این خانم ها که تعریفشان را کردید، اکثرا ریش دار هستند! باور نمی کنید ، این جواد آقای ما - دکتر اژه ای- با بعضی از دوستان این مقالات را می نویسند و به اسم بانوان اصفهان چاپ می کنند. || 🕊 @zeynabioooon
💙🍃 پدرم ارتشی بود و میدانست زندگی‌مان خانه بدوشی‌ست و وسایلمان در نقل مکان کردن از بین میرود .ب ای اینکه جهیزیه‌ام را کامل داده باشد و خرج تجملات هم نکرده باشد پول جهیزیه را نقدا داد دستم .کمک خرج زندگی‌مان هم شد . فقط یک چمدان گرفتم چهارده تومان؛ که اندازه لباسهایم بود ، همین!! 🕊 🕊 @zeynabioooon
💙🍃 میلاد پیامبر بود که مهریه را معین کردند . همان روز هم با حضور فامیل ها بک مراسم عقد ساده برگزار کردیم گ صیغه عقد را که خواندند ، رفتیم باهم صحبت کنیم . دیدم دنبال چیزی میگردد. گفت : اینجا یه مُهر هست؟ پرسیدم : مُهر برای چی؟ مگه نماز نخوندی؟ گفت : حالا تو یه مُهر بده گفتم : تا نگی برای چی میخوای، نمیدم ! میخواست نماز شکر بخواند که خدا در روز میلاد رسول الله به او همسر عطا کرده! ایستادیم و باهم نماز شکر خواندیم . 🕊 🕊 @zeynabioooon
💙🍃 بعضی وقت ها حرف‌هایی میزد که همان میشد مبنای زندگی‌مان . یک بار روبه من کرد و گفت : من تورو برای خودت دوست دارم ، نه برای خودم. توهم بهتره منو بخاطر خودم دوست داشته باشی ، نه بخاطر خودت!! همیت جمله باعث شده بود در مواقع خاص، خودم را جای ایشان بگذارم و بعد تصمیم بگیرم، و طبیعی بود با این‌نگاه، زندگی‌مان دارای تحکیم، محبتو مودت بیشتری میشد . 🕊 🕊 @zeynabioooon
💙🍃 به قد و قواره اش نمی آمد که درباره ی ازدواج حرف بزند؛اما با صراحت تمام موضوع را مطرح کرد!گفتیم:الان زوده؛بزار جنگ تموم بشه؛خودمون برات آستین بالا میزنیم."گفت:نه؛پیامبر(ص) فرموند که ازدواج کنید تا ایمانتون کامل بشه؛منم برای تکمیل ایمان؛باید ازدواج کنم؛باید!" همین ها را گفت که در سن نوزده سالگی زنش دادیم. گفتیم:"حالا بگو دوست داری همسرت چطوری باشه؟" گفت:"عفیف باشه و با حجاب!" 🕊 🕊 @zeynabioooon
💙🍃 آقا جان! بخدا دردهایی که میکشم به اندازه این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند . مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و نهی از منکر تشریح نفرمودید؟ مگر خودتا بارها نفرمودید بهترین راه صلاح جامعه تذکر لسانی‌است؟! یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند ، حرف شمارا نمیفهمند؟! یعنی شما انقدر بین ما غریب هستید؟! 🕊 |بخشی از نامه ایشان به مقام معظم رهبری| 🕊 @zeynabioooon