eitaa logo
مَلیکــ👑ــه ےِ دَمِشــ🍃ــق
33 دنبال‌کننده
272 عکس
58 ویدیو
16 فایل
. . زیـنب عـشق بہ خدارا و حمایـٺ از برادر را ترجیـح داد بہ زنده ماندن...→ حداقل فــدایے بانوی دمـشق باشیـم...❤. #کپے‌بہ‌شرط‌دعــاے‌شهادت‌براے‌همہ‌عشــآق💗 مدیر @noorerezvan خآدم @jonon_128
مشاهده در ایتا
دانلود
💚🌧💚🌧💚🌧💚🌧💚 مهرزاد در خانه همش غر میزد و عصبی بود. سر همه داد می زد و دعوا راه می انداخت. اخلاقش به مرور بد میشد و هربار با دیدن امیر مهدی بدتر هم می شد. یک روز به سرش زد و تصمیم گرفت با پدرش حرف بزند. تحمل دوری حورا را نداشت. میخواست او را برگرداند اما می دانست که نمیشد. _بابا از شما و این زندگی که برام ساختین، از مامان و بلاهایی که به سرم آوردن، حتی از خدا و دعاهایی که بی جواب گذاشت.. گله دارم. میترسم دیگه چیزی بخوام از کسی. من... من حورا رو دوست دارم بابا. اما شما و مامان از این خونه فراریش دادین. _ پسر حرف دهنتو.. _ با اذیت کردنش، با دروغ گفتن، با کلک و حیله و هزار تافریب دیگه. من اونو دوست داشتم الانم دارم. رفتم دم خونش راهم نداد میفهمین؟ منو از خودش روند. اینا همش تقصیر شما و مامانه. انقدر عرصه رو بهش تنگ کردین که از این خونه گذاشت رفت. اصلا دقت کردین که مارال از وقتی حورا رفته دیگه دل و دماغ قبل رو نداره؟ نمره هاش کم شده، همش تو خودشه.. آقا رضا هم این را فهمیده بود اما هنوز نمی توانست روی حرف همسرش حرفی بزند. هنوز هم وهم داشت از اتفاقاتی که بعد از مخالفت و حرف روی حرف آوردن، قرار است بیفتد. – بس کن مهرزاد برو پی کارت. الانم که کار و بار داری دیگه چیزی کم نداری برو زندگیتو بکن بعدشم یه دختر خوب پیدا می کنیم میریم خاستگ... _ عمرا بابا عمرااا. من تا آخر عمرم دلم پیش تک دختر خوب این خونه میمونه. خاستگاری و از ذهنتون بیرون کنین. _ آخه پسر خوب نیست اینهمه عذب بگردی. کار و کاسبی داری، خونه هم که بهت میدم، ماشینم که... دوباره وسط حرف پدرش پرید و گفت: این وضعیه که خودتون واسه من درست کردین. من کوتاه بیا نیستم خدافظ. از اتاق بیرون زد و خانه را هم ترک کردو اسم خاستگاری هم که می آمد دلش هوای حورا را می کرد. نمی توانست کسی را جز او دوست بدارد. 💚🌧💚🌧💚🌧💚🌧💚 🕊 @zeynabioooon