eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
2.7هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
229 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ▪️دخترانه‌ترین اربعین ▪️ 💢 قسمت دوم. چمدان بسته کنار اتاق ... 🧳 چادر اتو کشیده و لباس‌های تا کرده ... کفش‌های جفت شده ... همه‌شون نشونه‌ی ... انتظار حرکت ... ولی تماس‌های پشت سر هم از صبح که تاخیر داره پروازتون ✈️ و آخرین تماس که پروازتون کنسل شد!😶 صبر کنید ببینیم می‌تونیم پرواز دیگه‌ای براتون هماهنگ کنیم؟! و با بهت به همه دور و برم نگاه میکنم. نمیدونم چه خدا برام مقدر کرده و چه در این سفر نهفته! اما یقین دارم به خیلی چیزها .... به پروردگار که ⚜ هیچ چیز تصادفی نیست ⚜ به اینکه تحت اشراف مربی همه چیز اتفاق می‌افته و .... تو که دارم می‌کشم خیلی نکات تو ذهنم میاد .... بی توفیقی..... نه اصلا فکرش را هم نمیکنم ....❌ اینان هستند و به بدی ما نگاه نمیکنند🥺 ضمن اینکه من تمام آنچه باید انجام می‌دادم رو کوتاهی نکردم ...✋ پس این گزینه حذف ....⛔️ اجازه نمیدم شیطان با سرزنش کردن من رو از که در این واقعه وجود داره محروم کنه ❌ تمام حواسم رو جمع آیه‌های پیرامونم میکنم و از خدا میخوام بهترین تقدیر مورد رضاش رو رقم بزنه ...☺️ راضی و تسلیم نشستم و فکر میکنم ... عجیبه دلشوره ای نیست ...🥰 بر وجودم سایه انداخته .... نگاهی به گوشیم می‌ندازم و کلیپی از آیت الله میر باقری توجه‌ام رو جلب میکنه 🎞 و اولین پروردگار خودش رو نشون میده ... کلیپ در مورد جامونده‌هاست... میگه همینکه با تمام وجودت دوست داشتی اونجا باشی قبوله ✋ زیر لب زمزمه میکنم ... ⚜یا لیتنی کنت معهم فافوز و فوزا عظیما ....⚜ پیش خودم میگم گاهی باید از همین دوست داشتن‌های معنوی باشه .... پس اولین قدم ... ⚜ خدایا هر چی تو بخوای ⚜ تو این وادی هر چی جلوت گذاشتن بردار و شکر کن ....☺️🙏 🔰 ادامه دارد. 🆔 https://eitaa.com/ZeynabiyehGolshahrKaraj
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
‌‌ ▪️دخترانه‌ترین اربعین▪️ 💢 قسمت پنجم. کلا این سفر با سفرهای دیگه ظاهرا متفاوته ...😍 غیر از قبل از پرواز که ۲۴ ساعت بین زمین و آسمون موندیم تا بلیط دوباره پیدا شد و راه افتادیم 😐😉 بقیه سفر رو در نهایت آرامش و راحتی و پذیرایی رقم زدند 😇 ما هم که از اول بنا بر این داشتیم که خودمون رو کنیم به دستان امام.... لذا ضمن از مهمان نوازی امام و شکر پروردگار ... به متنعم شدن از سفره کرامت امام مشغول شدیم ...☺️😍 نمونه اش هم اینکه صبح رفتیم برای خوردن نون و پنیر صبحانه و با ران بریان شده و نان تازه پخته شده و مخلفات روبرو شدیم ....😋 ⚜هذا من فضل ربی ....⚜ اما گذشته از این قسمت بحثی که بشدت ذهنم رو درگیر کرده و با یکی از دوستانم هم مفصل چت کردم، پیرامون تمرکز روی امام با جبهه باطل بود .... اینکه در حال حاضر امام کجا هستند؟🤔 آیا در پیاده روی و میان موکب‌ها یا در نقطه درگیری جبهه ؟ ⚠️شما هم کمی فکر کنید ... به هر حال معیت در زیارت عاشورا دقیقا باید فهم شود که کجا اتفاق میفتد ... راستش روزها اونقدر گرم هست که نمیشه راه رفت ...🙈 بنابر این صبر کردیم تا کمی از حرارت هوا کم بشه و بعد راه بیفتیم✋☺️ تو که مستقر شدیم ویترین نظم اونها بشدت به چشم میخورد ...👌 و خیلی خوب و تشکیلاتی کار میکردند👏 و سفر الی الامام بشدت برام پر رنگه ....😍🥺 خودش یک سفر هست ... ⚜زیارت یک سفر الی الله است⚜ از وادی ولایت امام و خود امام مستقیما واسطه است. زیارت، چنین امر عظیمی است که آداب و مناسک دارد و حتی در روایات آمده که هم آثار دارد هم آثار و هم آثار تاریخی... و حالا تو با بحث هم قرین شده 😇🥺 🔰 ادامه دارد. 🆔 https://eitaa.com/ZeynabiyehGolshahrKaraj
‌ ▪️دخترانه‌ترین اربعین▪️ 💢 قسمت هفتم. خروج از همیشه بغض خاصی داره🥺 مدام زیر لب تکرار میکنی ⚜ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم.....⚜ پیش خودم گفتم خوبه آدم حتی اگر اجلش برسه ملائک نقال آدم رو بیارن کربلا که اخرین زیارتش نباشه ...😭 به هر حال برگشتیم سمت ... خیلی شدید بود بطوریکه از صورتم آب میچکید 😐 ترافیک زیادی هم بود اما دلم میخواست حتما برم زیارت امیرالمومنین علیه السلام.. لذا هر طوری بود با همراهانم اومدیم سمت حرم ☺️🥺 رفتم یه لباسی عوض کردم و تجدید وضو و اومدیم تو حرم ... خدا رو شکر حرم باز شده بود و رفتم کنار ضریح ...✋ رو که به ضریح چسبوندم خنکای عجیبی وجودم رو گرفت...😌😍 چقدر دلم برای آغوش حضرت تنگ شده بود ...🥺 بعد از اومدم تو صحن حضرت زهرا سلام الله علیها و رو برو ضریح آقا نشستم و نگاه کردم و کمی هم قرآن و تدبر و...☺️ درد و خستگی دیگه اجازه نمیداد تا زمان حرکت به سمت فرودگاه کمی دراز کشیدم و سرم رو روی پاهای عالم گذاشتم ..🥺 نمیدونم تا حالا تو حرم امام حس این رو داشتید که خونه اومدید و قشنگ میتونید بی رودربایستی خستگی تون رو در بیارید و ....☺️🥺 ولی من اینطوری هستم و با امام خیلی راحتم من بیشتر از اینکه با پدر دنیاییم باشه با پدرهای آسمونیم هست 😍😌 آخه تا خودم رو شناختم نداشتم و با پدرهای آسمونیم به لطف خدا انس گرفتم همه شادی‌ها و غم‌ها و دلتنگی‌هام با اونهاست و از این بابت هزار بار خدا رو شکر میکنم☺️ زمان حرکت به سمت فرودگاه رسید و اومدیم بیرون ... یه نگاه دوباره به ایوان طلا و ضریح آقا کردم 🥺 هنوز نرفتم ولی چقدر دلم دوباره تنگ شده... مثل سر خم کردم و گفتم زود دوباره مهمانم کنید ...🙏😭 انگار بدرقه رو حس میکردم و ... تو فرودگاه از همراهانم جدا شدم ساعت پروازمون متفاوت بود و این زمان خوبی بود برای خلوت و جمع بندی ...☺️🤓 سفری که با نیت اومده بودم و حالا به این نتیجه رسیده بودم و زمزمه کردم ⚜میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز ...⚜ 🆔 https://eitaa.com/ZeynabiyehGolshahrKaraj