eitaa logo
مجله فرهنگی ضیاءالصالحین
3.8هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
4.8هزار ویدیو
131 فایل
«اهمیت فضای مجازی به‌اندازهٔ انقلاب اسلامی است.» هرکس از شما موقعیت ما را پرسید؛ بگوئید ما در موقعیت تنگه احد هستیم... تبلیغات 👇 @Admin_sardabir313 @adminziaossalehin14 #️⃣ کانال و صفحه ویراستی: @ziaossalehin @sardabir313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠مراقبه و فنا : وقتي در سكوت بنشيني و هيچ كاري نكني بهار از راه مي رسد و سبزه ها خود بخود رشد مي كنند. تو فقط بايد بدون انجام دادن هيچ كاري در سكوت بنشيني تا همه چيز خودبخود پديد آيد. تا بهار از راه برسد و سبزه ها سر بر آورند. همه چيز خود بخود رخ مي دهد. لازم نيست تو كاري بكني. مراقبه چيزي نيست كه بايد آنرا انجام داد، بلكه چيزي است كه بايد آنرا درك كرد و فهميد. همين كه تو مراقبه را درك كني و بفهمي، كافيست. آنگاه هر كجا كه در سكوت بنشيني مي تواني در حالت مراقبه قرار بگيري. مراقبه يك كنش و فعاليت نيست، بلكه حالتي از سكوت و بي كنشي است. همه چيز از فعاليت باز مي ماند تمام حركتها متوقف مي شود و تو در آسايش كامل قرار مي گيري. و آن لحظه، لحظه اي است كه در مي يابي فنا ناپذير هستي و فقط جسم تو از بين مي رود، خود تو هرگز. آنگاه تمام ترسها ناپديد مي شوند، زيرا همه ترسها در ترس از مرگ ريشه دارد. و نترس بودن ستون بنيادين يك زندگي شادمان است 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠مراقبه ،خاموشی و گذر از مرگ و زندگی : زندگي يك جشن و مراسم شادي است كه هميشه در جریان است. ما فقط بايد اندكي خاموش تر شويم، تا بتوانيم صداي آنرا بشنويم و همين كه كاملا خاموش و ساکت شويم، آنوقت خود سكوت مي شويم، نيست مي شويم. بخشي از آن هماهنگي جهاني مي شويم و با کل در اتحاد و اتصال قرار می گیریم. اين پيوند ميان انسان با هستي و پيوند ميان جزء با كل است ، پیوند میان انسان و خدا است، پس بمعناي ديگر ما براي نخستين بار هست مي شويم . قطره اي شبنم ناپديد اما تبديل به دريا مي شود ما چون قطره ای وارد دریا می شویم و با دریا یکی می شویم و در دریا نیست و به عبارت بهتر با دریا هست ابدی میشویم . مراقبه شکستن چارچوب و حصار "خودی " است  چارچوبهاي كوچكی که دیگر به درد نمی خورند و نقش حصار را بازی می کنند حصاری که نام دیگر آن را ذهن می گذاریم. با فرا رفتن از چارچوبهاي خود، از مرگ نيز فراتر مي روي. جاودان و بي كران مي شوي .تو فقط به گوشي شنوا و قلبي پذيرا نياز داري و مراقبه  آن گوش و قلب را مي آفريند. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠مراقبه ،مردن بر خود و ذهن  : برای اینکه عملا دریابید ، هنگامی که می میرید ، چه اتفاقی برایتان می افتد، باید بمیرید. این را نباید یک شوخی تلقی کنید. واقعا باید بمیرید، نه فیزیکی ، بلکه رواناً و دروناً٬ شما ناگزیرید همراه با آنچه که در خود پرورش داده اید و همراه با آن چیزهایی که برایتان تلخند، بمیرید. اگر شما با مراقبه بر  لذات خود، چه کوچکترین و چه بزرگترین، آن هم به طور طبیعی و نه با بحث و جدل یا اجبار  بمیرید، آن زمان ، مفهوم مرگ را درخواهید یافت. مرگ یعنی داشتن ذهنی که کاملا خالی از  خویش، متعلقات روزمره ، لذات و رنج ها باشد. مرگ یک تجدید است. مرگ تغییر و تحولی است  که در آن به هیچ وجه فکر عمل نمی کند، زیرا فکر کهنه است، وقتی مرگ وجود داشته باشد ، ناگزیر چیزی کامل و نو نیز وجود خواهد داشت، رهایی از دانستگی مرگ است و از آن پس شما به مفهوم واقعی، زندگی خواهید کرد. " رهایی از دانستگی". صفحه 124. کانال سیر و سلوک و عرفان: 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠مراقبه خالی شدن از تمام محتویات ذهنی : مراقبه يعني خالي شدن از تمام محتويات ذهن :خاطرات، تصاوير ذهني، افكار،‌اميال، آرزوها، انتظارات، عواطف، طرح و نقشه ها.  بايد خودت را از همه اين محتويات خالي كني. بزرگترين روز زندگي زماني فرا مي رسد كه در خود چيزي براي دور ريختن نيابي و خالي خالي باشي. در اين فضاي كاملا خالي، خودآگاهي نابت را خواهي يافت. آن فضاي خالي، فقط زماني خاليست كه پاي ذهن در ميان نباشد و گرنه سرشار و لبريز است. سرشار از وجود است- خالي از ذهن اما سرشار از وجود است- خالي از ذهن اما سرشار از خودآگاهي است. پس، از واژه «‌خالي» نهراس. بار آن منفي نيست. فقط بارهاي اضافي و به درد نخور را كه بر اساس عادت قديمي با خود حمل مي كني را دور می ریزی . چيزهايي را كه فقط مانع تراشي مي كنند، سنگيني مي آفرينند و همچون يك كوه سنگين هستند. همين كه كاملا خالي شوي، از تمام چارچوب ها رها مي شوي. به بي كرانگي آسمان مي شوي. اين همان تجربه خداوندي است يا هراسم ديگري كه به آن مي دهي. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠نورِ مراقبه : افكار چون تاريكي هستند. ماهيت شان با ماهيت تاريكي يكي است. تاريكي بسيار واقعي بنظر مي آيد اما همين كه نور را وارد كني ناپديد مي شود. تاريكي فقط نمودي ظاهري دارد ،پديده اي خيالي است. چون نور وجود ندارد تاریکی خود را نشان داده است. به همين دليل، تو نمي تواني مستقيما كاري را در مورد تاريكي انجام دهي. نه مي تواني آنرا بيرون بيندازي و نه مي تواني واردش كني. به هيچ وجه  نمي توان بطور مستقيم  كاري را در مورد آن انجام داد، زيرا كه اصلا وجود ندارد. هيچ وزني ندارد. تاريكي همان نبود نور است. يك « ‌نبودن »  است. بنابراین وقتي نور را وارد كني به دليل حضور نور، « نبودن » ناپديد مي شود. و چنين است ذهن. ذهن يعني نبود مراقبه. همين كه تو وارد مراقبه مي شوي، ذهن چون تاريكي ناپديد مي شود. و در آن لحظه در مي يابي كه در دنيايي خيالي و غير واقعي به سر مي برده اي. ذهن همان دنياي خيالي است كه ما در آن زندگي مي كنيم. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔹استقامت در مراقبه : مراقبه، نيازمند قلبي استوار است. ذهن متزلزل قادر به مراقبه نيست. مراقبه نيازمند پشتكاري شديد است، زيرا نيازمند زمان است. ما در زندگي زمان های بسيار  زیادی را بدون مراقبه گذرانده ایم  و اين جزيي از طبيعت ما گشته است. اين حالت ما را چون صخره در خود گرفته است و اين صخره بايد از هم متلاشي شود. تا زمانيكه اين صخره را متلاشي نسازيم طبيعت درون ما هرگز خودش را آشكار نخواهد ساخت. پس اگر قصد داري با يك روز مراقبه كردن به چيزي دست يابي و با دست نيافتن به آن از مراقبه دست برداري، هرگز نخواهي توانست وارد دنيايي مراقبه شوي. مراقبه نيازمند تعهد كامل به اين است كه « هر اتفاقي بيفتد، بدون توجه به نتيجه، مصمم به مراقبه هستم. آماده ام تا صبر پيشه كنم و تا آخر بايستم. ». هرقدر اين عزم راسخ تر باشد و با تمام وجود اقدام به مراقبه كني، مراقبه مي تواند در يك چشم بر هم زدن روي دهد. همه چيز به همتي كه به خرج مي دهي بستگي دارد. بايد مراقبه را به يك عشق بازي پرشور تبديل سازي. شما نمي توانيد از دور دستي بر آتش داشته باشيد. بايد آنرا به زندگي خود تبديل كنيد. مراقبه مخاطره اي بزرگ و باارزش است، زيرا هيچ چيزي گران بهاتر از آن نيست. مراقبه گنج الهي و دروازه پادشاهي خدا را به روي تو مي گشايد. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠استمرار در مراقبه : در مراقبه صبر و استقامت داشته باشید ،سگهايي در ذهنتان  همچنان پارس خواهند كرد كه « اين منطقي نيست. از تو توقع نمي رود چنين كاري كني. اين كار ِتو غير اخلاقي است. » ذهن، تمام شعر و عشق درون تو را محكوم خواهد كرد و به هر طريق ممكن خواهد كوشيد تو را از قلب بيرون آورد، زيرا همه قدرت او در خطر افتاده است. ولي تو به ذهن گوش نده. فقط به مراقبه و سکوت ،  ادامه بده تا روزي حيران شوي ، آن سگها ديگر پارس نمي كنند و  تو آنها را پشت سر نهاده اي و از ذهن و آشفته بازارِ دنیا  گذشته ای و سکوتی بزرگ و خلل ناپذیر بر وجود ِ تو حاکم می گردد. روزي كه چنين شود روز بزرگي است، غرق در گل مي شوي. هستي شروع به افشاندن گلهاي شادي و نشاط به روي تو مي كند. تو به كل ملحق شده اي. بينا شده اي. عشق تو را بينا مي سازد. به تو چشماني نو براي ديدن مي بخشد. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠سلوک ،فرا رفتن از ذهن و بدن : راه سعادت، راه شادماني  همیشگی، هويت نگرفتن از تركيب بدن و ذهن است. انسان سالک  بايد پيوسته به خود يادآوري كند که : «‌ من بدن نيستم »، «‌ من ذهن نيستم »، «‌من تماشاگرم، من شاهدم »‌، تا اين حالت آرام آرام چنان طبيعي شود كه ديگر لازم نباشد آنرا به ياد خودآورد. تا همچون جرياني زيرزميني هميشه جاري باشد حتي وقتي همچون جرياني زيرزميني هميشه جاري باشد. حتي وقتي خواب باشد بداند «‌من بدن نيستم، من ذهن نيستم، من شاهدم. »‌ و وقتي رويا مي بيند بداند «‌من شاهد رويا هستم. »‌ آنگاه كه شاهد بودن تا به آن حد ژرف شود،  سالک در آستانه يك دگرگوني عظيم قرار مي گيرد. آنگاه لحظه به لحظه تمام محدوديتها و حد و مرزها ناپديد مي شوند و  ناگهان بي حد و مرز، نامحدود و بيكران مي شود. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠خاموش کردن ِ بازار ِ شلوغ و پر سر و صدای ذهن : خدا در دل همه ما سخن مي گويد اما سرِ ما همچون يك بازار آنقدر شلوغ و پر سر و صداست كه هرگز اين نداي آرام و آهسته درون را نمي شنويم. آنقدر غوغا و قيل و قال بي مورد در ما هست كه گوش ما نسبت به نداي دلمان كه همواره ما را فرا مي خواند كر است. خدا از ما دور نيست. به ما بسيار نزديك است. تنها كار لازم براي شنيدن صداي خدا ساكت تر كردن، كم سر و صداتر كردن و آرام تر كردن ذهن است. با آرامش يافتن ذهنمان ، ناگهان نغمه الهي را در درونمان  خواهيم  شنيد. از درون ِ خویش این آواز ها ترک کن تا کشف گردد راز ها (مثنوی معنوی ) خداست كه بر چنگ دل ما‌ مي نوازد. اين نغمه بسي دگرگون ساز است. يكبار كه آنرا بشنوي، هرگز از يادش نمي بري. يكبار كه آنرا بشنوي، زندگي ات ديگر همان زندگي گذشته نخواهد بود. به جزيي جاودان و ابدي از هستي تبديل مي شوي. تو ديگر فناپذير نيستي. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠مراقبه: خاموش کردن غوغای درون . كسي كه از سر و صدا انباشته نمي تواند شادمان باشد نغمه سكوت لازم است. اما ذهن ما بسيار پر سر و صداست. ما بازاري بسيار شلوغ، بسيار پر سر و صدا و آشفته را در ذهن خود حمل مي كنيم. ما يك نفر نيستيم. درونمان پرازدحام است. اشخاص بسياري در ما وجود دارند كه پيوسته مشغول جنگ و جدال با يكديگرند. هركدام مي خواهد از ديگري سبقت بگيرد. هرتكه ذهن ما مي خواهد قدرتمندترين شخص، او باشد. آتش جنگي بي پايان در درون ما افروخته است. شادماني فقط زماني امكانپذير است كه آتش اين جنگ خاموش شود و اين آتش را مي توان خاموش كرد. كار سختي نيست. يگانه چيز لازم، آگاهي است. آن لايه هاي ظريف سرصدا را به آرامي تماشا كن تا اندك اندك از زمزمه هاي كه درون سرت را يك ديوانه خانه ساخته است آگاه شوي. و ما در چنين كابوسي زندگي مي كنيم! با تماشا كردن، معجزه اي رخ مي دهد: هر صدايي را كه بتواني تماشا كني كم كم خاموش مي شود و لحظه اي كه آن صدا كاملا خاموش شود با سكوتي ژرف تنها مي ماني. در آغاز، فقط وقفه هايي كوتاه است، شكافهايي كوچك، وقتي كه افكار ناپديد مي شوند، وقتيكه مي تواني ازدريچه هايي كوچك به واقعيت بنگري. اما اين شكافها به تدريج بزرگتر مي شوند. بيشتر پديد مي آيند ودوام بيشتري مي يابند. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴مراقبه راهیست به سوی فنا : ♦️زمانی که شما در حال مراقبه هستید "خود " یا " من" ی وجود ندارد. زیرا همین آگاهی که از خودتان دارید ،شما را از همه کس و همه چیز جدا می کند . ♦️اگر شما هنوز سر جایتان باشید،موضوع ها نیز سر جای شان هستند . "من هستم "، اما "من " نمی تواند در تنهایی همه سویه زندگی کند . من در پیوند با جهان بیرون است که هستی دارد ، "من" موجودی وابسته است.در این صورت ، "خود" یا "من هستم " چیزی است در درون شما، که در پیوند با چیزی بیرون از شما هستی دارد. اما اگر در بیرون چیزی نباشد ،این درون نیز رنگ می بازد ،آنگاه ،تنها آگاهی ناب به جای می ماند. (فتامل ان من اهله ) 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴تفاوت تمرکز با مراقبه : ⏪(قسمت اول) ♦️مراقبه فقط در آرامش و آسودگي ژرف شكوفا مي شود. آرامش، ‌خاك مناسب رستن مراقبه است. مراقبه همان تمركز فكر نيست. اين را به خاطر بسپار تمركز فكر نوعي تقلاست كه نمي توان در آن آرامش داشت. نوعي تنش است. نمي تواند آرامش آفرين باشد. ♦️تمركز فكر بيشتر به درد كارهاي علمي مي خورد. علم از راه تمركز فكر به عمل مي پردازد، ‌زيرا علم هيچگاه از ذهن فراتر نمي رود. ♦️ ذهن زمانيكه بر چيزي متمركز است در نقطه اوج خود به عمل مي پردازد،‌ زيرا تمام انرژيهاي آن در يك نقطه گرد مي آيند. ♦️دين تلاشي براي فراتر رفتن از ذهن و تمركز فكر هيچ كمكي در اين مورد نمي تواند بكند. بنابراين تمركز فكر و مراقبه مترادف هم نيستند. نه تنها مترداف هم نيستند، ‌بلكه در قطب مخالف يكديگر قرار دارند. ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴تفاوت تمرکز با مراقبه : ⏪(قسمت دوم ) ♦️ مراقبه يعني حالت رهايي كامل , چنان رها و آسوده بودن كه ذهن ذوب مي شود. همانگونه كه به هنگام تمركز فكر،‌ ذهن قوي و قوي تر مي شود- ذهن هرقدر متمركز شود قوي تر مي شود- به هنگام رهايي، ذهن ضعيف و ضعيف تر مي شود، ‌زيرا هيچ چيزي استثنا نيست، ‌همه چيز در برگرفته شده است. هيچ تقلا و هيچ تنشي وجود ندارد. تو به هيچ چيز نياز نداري، زيرا تلاشت بر آن نيست كه خودت را متمركز كني. تو فقط باز و در دسترس هستي. ♦️اين در دسترس بودن،‌ اين گشوده و باز بودن به روي هستي،‌ همان مراقبه است. پيش شرط آن آرامش و رهايي كامل است. ♦️ پس هر زماني فرصتي يافتي آرام شو و از آنچه مي گذرد هشيار باش: ‌سگي در دور دست پارس مي كند. همسايه ها با هم جر و بحث مي كنند. سر و صداي رفت و آمد اتومبيل به گوش مي رسد. هيچ چيز نبايد باعث پريشاني تو شود. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴تفاوت تمرکز با مراقبه : (قسمت سوم ) ⏪ادامه در مراقبه هيچ چيز باعث پريشاني نمي شود. پريشاني تنها زماني مي تواند وجود داشته باشد كه تلاش كني متمركز شوي. از اين رو هيچ چيز در مراقبه نمي تواند اختلال كند. هيچ چيز نمي تواند پريشاني به بار آورد. همه چيز در برگرفته مي شود. ♦️ در چنين حالت باز و پذيرا بودن، ‌ذهن به تدريج ناپديد مي شود. تبخير مي شود و تو بي ذهن مي شوي. اين تجربه بسيار شگرف است. آرام آرام، روزي پي مي بري كه بيرون از ذهنت رفته اي،‌ كاملا بيرون از ذهن. ♦️تو از آن فراتر رفته اي از اين روست كه عارفان، گاهي چون ديوانگان جلوه مي كنند، ‌زيرا ديوانگان سقوط مي كنند و عارفان به فراز ذهن صعود. هر دوي اينها ذهن را در راه و جهتي متفاوت ترك مي گويند ، اما در يك چيز مشابهت دارند. بنابراين ممكن است كه عارفان كمي ديوانه به نظر آيند. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴تفاوت تمرکز با مراقبه : ⏪(قسمت اول) ♦️مراقبه فقط در آرامش و آسودگي ژرف شكوفا مي شود. آرامش، ‌خاك مناسب رستن مراقبه است. مراقبه همان تمركز فكر نيست. اين را به خاطر بسپار تمركز فكر نوعي تقلاست كه نمي توان در آن آرامش داشت. نوعي تنش است. نمي تواند آرامش آفرين باشد. ♦️تمركز فكر بيشتر به درد كارهاي علمي مي خورد. علم از راه تمركز فكر به عمل مي پردازد، ‌زيرا علم هيچگاه از ذهن فراتر نمي رود. ♦️ ذهن زمانيكه بر چيزي متمركز است در نقطه اوج خود به عمل مي پردازد،‌ زيرا تمام انرژيهاي آن در يك نقطه گرد مي آيند. ♦️دين تلاشي براي فراتر رفتن از ذهن و تمركز فكر هيچ كمكي در اين مورد نمي تواند بكند. بنابراين تمركز فكر و مراقبه مترادف هم نيستند. نه تنها مترداف هم نيستند، ‌بلكه در قطب مخالف يكديگر قرار دارند. ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴تفاوت تمرکز با مراقبه : ⏪(قسمت دوم ) ♦️ مراقبه يعني حالت رهايي كامل , چنان رها و آسوده بودن كه ذهن ذوب مي شود. همانگونه كه به هنگام تمركز فكر،‌ ذهن قوي و قوي تر مي شود- ذهن هرقدر متمركز شود قوي تر مي شود- به هنگام رهايي، ذهن ضعيف و ضعيف تر مي شود، ‌زيرا هيچ چيزي استثنا نيست، ‌همه چيز در برگرفته شده است. هيچ تقلا و هيچ تنشي وجود ندارد. تو به هيچ چيز نياز نداري، زيرا تلاشت بر آن نيست كه خودت را متمركز كني. تو فقط باز و در دسترس هستي. ♦️اين در دسترس بودن،‌ اين گشوده و باز بودن به روي هستي،‌ همان مراقبه است. پيش شرط آن آرامش و رهايي كامل است. ♦️ پس هر زماني فرصتي يافتي آرام شو و از آنچه مي گذرد هشيار باش: ‌سگي در دور دست پارس مي كند. همسايه ها با هم جر و بحث مي كنند. سر و صداي رفت و آمد اتومبيل به گوش مي رسد. هيچ چيز نبايد باعث پريشاني تو شود. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴تفاوت تمرکز با مراقبه : (قسمت سوم ) . ⏪ادامه در مراقبه هيچ چيز باعث پريشاني نمي شود. پريشاني تنها زماني مي تواند وجود داشته باشد كه تلاش كني متمركز شوي. از اين رو هيچ چيز در مراقبه نمي تواند اختلال كند. هيچ چيز نمي تواند پريشاني به بار آورد. همه چيز در برگرفته مي شود. ♦️ در چنين حالت باز و پذيرا بودن، ‌ذهن به تدريج ناپديد مي شود. تبخير مي شود و تو بي ذهن مي شوي. اين تجربه بسيار شگرف است. آرام آرام، روزي پي مي بري كه بيرون از ذهنت رفته اي،‌ كاملا بيرون از ذهن. ♦️تو از آن فراتر رفته اي از اين روست كه عارفان، گاهي چون ديوانگان جلوه مي كنند، ‌زيرا ديوانگان سقوط مي كنند و عارفان به فراز ذهن صعود. هر دوي اينها ذهن را در راه و جهتي متفاوت ترك مي گويند ، اما در يك چيز مشابهت دارند. بنابراين ممكن است كه عارفان كمي ديوانه به نظر آيند. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴تقوا شرط رسیدن به خلوت درونی : ♦️داشتن سکوت و خلوت درونی از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا این امر به منزله داشتن آزادی در جهت حرکت و پرواز به سوی معبود است. گذشته از اینها، خیر و خوبی ، فقط در خلوت ذهن قادر به گُل کردن است، همانطور که تقوی وقتی گل می کند که رهایی از وابستگی ها در درون سالک شروع شده باشد. ♦️ممکن است ما آزادی سیاسی داشته باشیم ولی دروناً آزاد نباشیم، در نتیجه سکوت و خلوتی وجود ندارد. ♦️ تقوا است که منجر به خلوت درونی می گردد ، اینکه کسی بخواهد بدون رعایت تقوا در مراتب عالیه آن ،به خلوت درونی دست یابد خیالی خام و محال است . ♦️خلوت و سکوت، لازم و ضروری هستند. زیرا وقتی که ذهن، تحت نفوذ افکار و خیالات دنیوی قرار نگرفته باشد ، ، فقط در آن حال می تواند به کیفیتی کاملاً نو و جدید دست یابد. ♦️ انسان می تواند بی واسطه ببیند که فقط در حالت سکوت و آرامش ذهن، امکان درک و حضور خداوند وجود دارد. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
: سکوت و گوش فرا دادن مأموم به قرائت امام جماعت، طبق نظر برخی از مراجع واجب است. ❌ : سکوت عالمان 👳‍♂ در برابر بدعت‌ها جز در موارد ، حرام و مقابله با آن برایشان واجب است. 🌺 : سکوت 🤫 در صورت عدم وجود مرجِّح برای سخن گفتن، مستحب است. امام صادق علیه السلام فرمود: بنده مؤمن تا زمانی که ساکت است، برای او حسنه نوشته می‌شود. 🚨 سکوت کردن و گوش دادن به آیات قرآن هنگام تلاوت قاری، مستحب است. 🟡 : سکوت در و اثنای قرائت یا ذکر برای شنیدن سخن دیگران، مکروه است. 🟡 و همچنین در نمازهای جماعت اخفاتی ( سکوت در هنگام قرائت حمد و سوره امام جماعت) مکروه است و مستحب است مأمومین و بگویند. 📚 منبع: کتاب "احکام چهارگانه، صفحه ۸۲" 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴مراقبه  :ترک " خود "  : ♦️ما معمولا به خود مي چسبيم. با تمام شيوه هاي ممكن مي كوشيم آنرا برپا نگاه داريم. مراقبه يعني از « خود »‌دست شستن و كاملا ترك گفتن آن. و بعد از ترك «‌خود » ‌به دروغين بودن و بيهودگي آن پي مي بريم. ديدن « خود »‌ به ما  امكان مي دهد رهايش كنيم. ♦️هرگاه از «‌خود »‌ خالي شوي انرژي اي از فراسو بر تو هجوم مي آورد و بي درنگ فضاي دروني تو را پر مي كند. اين هجوم انرژي از فراسو همان خداست و مراقبه راه را براي آن هموار مي كند. ♦️ولي ما چنان از خودمان انباشته ايم كه هيچ فضاي خالي در ما وجود ندارد. بايد خودمان را كاملا خالي كنيم و اين كار را بايد با دل و جان انجام دهيم. نه نيمه جان و با بي ميلي و بي رغبتي، زيرا حتي اگر اثر كوچكي از «‌خود » ‌برجاي مانده باشد، همين مقدار اندك براي دور نگاه داشتن فراسو از تو كافي است. ♦️«‌خود »‌را بايد كاملا دور انداخت! فضا بايد كاملا خالي باشد. هيچ مانعي نبايد در برابر حضور ميهمان وجود داشته باشد تا آن فضا ميزبان خدا شود. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴مراقبه راهیست به سوی فنا : ♦️زمانی که شما در حال مراقبه هستید "خود " یا " من"  ی وجود ندارد. زیرا همین آگاهی که از خودتان دارید ،شما را از همه کس و همه چیز جدا می کند . اگر شما هنوز سر جایتان باشید،موضوع ها نیز سر جای شان هستند . "من هستم "، اما  "من " نمی تواند در تنهایی همه سویه زندگی کند . من در پیوند با جهان بیرون است که هستی دارد ، ♦️"من" موجودی وابسته است.در این صورت ، "خود"  یا  "من هستم " چیزی است در درون شما، که در پیوند با چیزی بیرون از شما هستی دارد. اما اگر در بیرون چیزی نباشد ،این درون نیز رنگ می بازد ،آنگاه ،تنها آگاهی ناب  به جای می ماند. (فتامل ان من اهله ) 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠فراتر از ذهن با مراقبه : ♦️ذهن هميشه عادي و معمولي است. هرگز روشن و درخشان نيست. طبيعت ذهن اينگونه است كه نمي تواند روشن و درخشان باشد. هميشه گردوغبار مي اندوزد. ♦️ذهن يعني گذشته. ذهن هميشه مرده است. چيزي نيست مگر انباشتگي خاطرات روي هم. گرد و غبار چگونه مي تواند روشن و درخشان باشد؟ گذشته چگونه مي تواند تيزهوش باشد؟ ♦️ذهن مرده است. فقط زنده است كه مي تواند داراي كيفيت تيزهوشي و درخشندگي باشد. مراقبه، روشن، درخشان و اصل است. ذهن هميشه تكراري و كهنه، بي ارزش و تقلبي است. ♦️از راه ذهن نمي توان به چيزي دست يافت. هرچه كه به دست آمده از راه مراقبه بوده است. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴سکوت با تزکیه نفس برکت دارد : ♦️بعضی خیلی ساکتند واین سکوت اگر از روی تزکیه نفس باشد خیلی برکت دارد، چون این سکوت دهن بستن است و دل را باز می کند و سِرّ آدم به حرف در می آید برخلاف باز بودن دهن به خصوص که نعوذبالله اگر از روی هرزگی و یاوه گویی باشد چه در خوراکش و چه در گفتارش که روح او هم هرزه می شود، از همین رو فرمودند اول اندیشه وانگهی گفتار، چانه چنین آدمی را عقل می گرداند. 📚شرح_فصوص_الحکم /ج1،ص523         حضرت علامه حسن زاده آملی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴سکوت و حضور : ♦️اگر تمام کهکشان‌ها را بگردیم، آیا می‌توانیم خداوند را در عالم ماده پیدا کنیم؟ اگر به عرش اعلی و عالم مجردات نیز برویم، نمی‌توانیم خداوند را در آن جا بیابیم. کجا به سراغ خداوند برویم؟ جایی نمی‌خواهد برویم. اگر همین جایی که نشسته‌ایم یک لحظه سکوت کنیم و چشم قلبمان را ببندیم، (نه این چشم ظاهرمان را) و به ورای مفاهیم برویم. خیلی سخت است و تمرکز می‌خواهد. چشم بستن یعنی صور و خیالات و مفاهیم را کنار بگذاریم. مفاهیم را نیز دور بریزید. آیا در مفهوم می‌توان خداوند را پیدا کرد؟ چه مفهومی خداوند را نشان می‌دهد؟ ♦️حدیث است؛ انا عند المنکسره قلوبهم. حق تعالی می‌فرماید؛ من در دل شکسته هستم. دل شکسته به معنی غُصه داشتن نیست. منکسره قلوبهم یعنی تعلق دل به مفاهیم و صورت‌های ذهنی شکسته شود و غرق صورت‌های خیالی، مفاهیم و علوم نباشد. اگر این‌ها شکسته شد و ریخت، آن جا خداوند ظاهر می‌شود. یعنی در بی‌جایی خداوند ظاهر می‌شود. بی‌جای بی‌جای بی‌جا، جای خداوند است. اگر خواستی خداوند را پیدا کنید، آن جا بروید. آیا خداوند در مکه است؟ ♦️وقتی دل قطع تعلق از غیر حق کرد، به عالم حضور می‌رسیم. مادامی‌که در مفهومی به خداوند نمی‌رسی، باید این‌ها را بشکنی و به حضور بروی. این روزها علم حضوری را درس می‌دهند. آیا علم حضوری را می‌توان تصور کرد؟ تا علم حضوری را تصور کنیم، دیگر حضور نیست. 📚غلامحسین ابراهیمی دینانی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🔴حس شهود خدا درتنهایی : ♦️حس رسیدن و شهود خدا زماني شكوفا مي شود كه بداني چگونه تنها باشي.  آنگاه كه تو كاملا تنهايي و همه عالم را فراموش كرده اي، آنگاه كه فقط خودت هستي. مراقبه در مراتب عالیه ،شما را از همه چیز و از همه کس جدا می کند. ♦️در درون خودت خوش و خرمي و هيچ نيازي به ديگري و هيچ ميل و هوسي براي هيچ چيز ديگر نداري، در آن آرامش خلوت با خويش،  یگانگی و خدا را درون خود حس خواهی کرد. ♦️خدا در آسمانها یا در جایی جدا از تو نیست .او با همه چیز و با همه کس و در درون تو و به انتظار توست،کافیست شاهراه درون را فتح کنی ♦️بياموز كه تنها باشي و بگذار تا خدا از عمق وجدت به سطح آيد. آنگاه مي تواني در دنيا زندگي كني اما در عين حال حتي در ميان جمع نيز تنها، بي تفاوت و تاثير ناپذير خواهي ماند. 🌱هرگز میان غائب و حاضر شنیده ای من خودم اینجا و دلم جای دیگرست ♦️تو در دنيا خواهي بود نه از دنيا. و تو قابليت تشخيص درست از نادرست را خواهي يافت. صداي خدا را از درون قلبت شنيده اي. ديگر نيازي به اطلاعات درجه دوم و دست دوم نداري. اينك تو يك خط مستقيم تماس با خدا داري. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin