eitaa logo
زیارت عاشورا نکا
237 دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
20.4هزار ویدیو
104 فایل
🕋 کانال رسمی مراسم زیارت عاشورا مسجد امام رضا (ع) نکا هر هفته جمعه ساعت ۶:۳۰صبح باحضور مداحان بنام شهرستانی و استانی همراه با پذیرایی صبحانه 🕋 👈🏻 ارتباط با ستاد برگزاری مراسم : ⚠️ @Haji3645
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 ●{به نقل از شهید}● (آقاے‌‌امین‌رجبے‌‌) همیشه سجده هاش خاص بود. چهره اش گواهے‌‌ میداد که ؛ حق اوست. آن قدر که به خواهرش به شوخے‌‌ میگفتیم: . این احساس در خیلے‌‌ ها وجود داشت.🙂 هرکس با او رفاقت و انسے‌‌ داشت ؛ حس را در او به وضوح میدید و لمس میکرد.🍂 در بودیم . نیروها تقسیم شدند ما ایستاده بودیم که با تویوتا آمد ؛ من بودم و طاهر و سیدمحمد مسعودیان زاده ، آقای اندی ، آقای مولوے‌‌ ، آقای جانبازے‌‌ و آقای عباس پور را جدا کرد و گفت: ما با هم در یک گردان هستیم. همه از این خبر خوشحال بودیم.🤩 با او اعتماد به نفسمان بالاتر میرفت و بهتر میتوانستیم کار کنیم.😎 علاقه اے‌‌ که بین و برقرار بود این اعتماد به نفس را به مراتب بیشتر میکرد. ✅ با ما همراه شوید...👇👇 🌹📡 @nekavang 📡🌹 🕌 @ziaratashoraneka🕌 https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌱 ●{به نقل از شهید}● (میثم‌نورے‌‌) من و آقاے‌‌ رامین‌رضایے‌‌ و و صادقے‌‌ در یک اتاق بودیم‌. هم همراه بچهاے‌‌ ما شده بود و شبها مے‌‌آمد پیش ما میخوابید.🌖 یک روز دیدم او و دارند روے‌‌ یک نقشه باهم بحث میکنند. من داخل اتاق دراز کشیده بودم و تازه داشتم میخوابیدم.😴 بحثشان درباره این بود که "توپ ۲۳ را کجا مستقر کنیم که بتوانیم را بزنیم و آتش🔥 و ادوات🪖 را کجا بچینیم⁉️" من همینطور که گوش میدادم ، خوابم برد. خواب دیدم در قَراصے‌‌ هستیم و اینها دارند توپ ۲۳ را جا به جا میکنند... از خواب بیدار شدم و دیدم هنوز دارند درباره همان مسئله حرف میزنند. انگار خوابِ حرفهاے‌‌ آنها را دیده بودم. گفتم: آقا‼️تو رو خدا بس کنید. با تعجب نگاهم کردند و گفتند: چرا⁉️چے‌‌شده...🙄 گفتم: هرچے‌‌ رو شما میگید من دارم خوابش رو میبینم. خواهش میکنم برید یه اتاقِ دیگه. خندیدند.😄 هر دو و بودند.🌹 شبها که میخواستیم بخوابیم😴 ، حساسیت داشتیم که پتوهایمان تمیز باشد؛ اما بارها خودم شاهد بودم که پتو برنمے‌‌دارد. اتفاقا اگر پتو برمیداشت ، بدترین پتو و کهنه ترینشان را که خاکے‌‌ بود برمیداشت. یکے‌‌ را تا میکرد و زیر سر میگذاشت و یک پتو را هم روے‌‌ سر میکشید. خیلے‌‌ قانع بود. با سخت‌ترین شرایط به راحتے‌‌ کنار مے‌‌آمد.🙃🪴 ✅ با ما همراه شوید...👇👇 🌹📡 @nekavang 📡🌹 🕌 @ziaratashoraneka🕌 https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌱 ●{به نقل از شهید}● (آقاے‌‌فرشیدعزیزے‌‌) یه روزے‌‌ از روزهاے‌‌ تابستان☀️ من و و دیگر دوستان ؛ زیرِ درختے‌‌ نشسته بودیم🌲 و نزدیک نماز ظهر بود.🌤 یکے‌‌ از دوستان شروع کرد به صحبت کردن در مورد یکے‌‌ از دوستان دیگر.🖐🏻 اون لحظه رو دیدم ، بدونِ کسے‌‌متوجه بشه ، اونجا رو ترک کرد و به سمتِ دیگرے‌‌ رفت تا مثلا یه کارے‌‌ داره‼️😄 بعد این کارِ همه‌ے‌‌ ما اونجا متوجه شدیم که داریم به سمت میریم و اینجا را ترک کرده بود.🙃 در این مواقع با رفتارش ، حتے‌‌به صورت غیرمستقیم هم نشان میداد که این کار درست نیست...🙂🍁 🕊 .👇👇 🌹📡 @nekavang 📡🌹 🕌 @ziaratashoraneka🕌 https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌱 ●{به نقل از شهید}● با خودم گفتم: خوبه یک سوپ برای درست کنم تا بخوره حالش بهتر بشه. همین کار را هم کردم. با چیزهایے‌‌ که توے‌‌ آشپزخانه داشتیم یک سوپ ساده و مختصر درست کردم.🍲 از حالت نگاهش معلوم بود خیلے‌‌ ناراحت شده است. گفت: چرا براے‌‌ من سوپ درست کردے‌‌⁉️ گفتم: حاجے‌‌ آخه شما مریضے‌‌🤒 ناسلامتے‌‌ فرمانده‌ے‌‌ لشکرم هستے‌‌ ؛ شما که سرحال باشے‌‌ ، یعنی لشکر سرحاله.😉 گفت: این حرفا چیه میزنے‌‌ فاضل‼️ من سؤالم اینه که چرا بین من و بقیه‌ی نیروهام فرق گذاشتے‌‌⁉️ توے‌‌ این لشکر، هر کسے‌‌ که مریض بشه ، تو براش سوپ درست می‌کنے‌‌!!🤔 گفتم: خوب نه حاجے‌‌‼️🙄 گفت: پس این سوپ رو بردار ببر ؛ من همون غذایے‌‌ رو میخورم که بقیه‌ نیروها خوردن.🙃 🕊 .👇👇 🌹📡 @nekavang 📡🌹 🕌 @ziaratashoraneka🕌 https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌱 ●{به نقل از شهید}● (آقاے‌‌حسین‌مولوے‌‌)👤 در احترام به و بے‌‌ نظیر بود.✨️ وقتے‌‌ پیش مے‌‌نشست ، طورے‌‌ بود که براے‌‌ من سوال پیش آمده بود.🤔 نمیدانستم که چرا اینطورے‌‌ پیش مینشیند. مگر میخواهد چه کار کند⁉️ فکر کردم از خجالت میکشد. پیش لام تا کام حرف نمیزد.🤐 اوایل فکر میکردم پیش ما فیلم بازے‌‌ میکند و اهل نشان دادن و ریاکارے‌‌ است‌.😐 بعداََ فهمیدم کل خانواده شان این طورند. ساعتها دوزانو و با ادب ؛ پیش و مے‌‌نشست...🖐🏻🙃 .👇👇 🌹📡 @nekavang 📡🌹 🕌 @ziaratashoraneka🕌 https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌱 ●{به نقل از شهید}● (آقاے‌‌امین‌رجبے‌‌) همیشه سجده هاش خاص بود. چهره اش گواهے‌‌ میداد که ؛ حق اوست. آن قدر که به خواهرش به شوخے‌‌ میگفتیم: . این احساس در خیلے‌‌ ها وجود داشت.🙂 هرکس با او رفاقت و انسے‌‌ داشت ؛ حس را در او به وضوح میدید و لمس میکرد.🍂 در بودیم . نیروها تقسیم شدند ما ایستاده بودیم که با تویوتا آمد ؛ من بودم و طاهر و سیدمحمد مسعودیان زاده ، آقای اندی ، آقای مولوے‌‌ ، آقای جانبازے‌‌ و آقای عباس پور را جدا کرد و گفت: ما با هم در یک گردان هستیم. همه از این خبر خوشحال بودیم.🤩 با او اعتماد به نفسمان بالاتر میرفت و بهتر میتوانستیم کار کنیم.😎 علاقه اے‌‌ که بین و برقرار بود این اعتماد به نفس را به مراتب بیشتر میکرد. ✅ با ما همراه شوید...👇👇 🌹📡 @nekavang 📡🌹 🕌 @ziaratashoraneka🕌 https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌱 ●{به نقل از شهید}● (آقاے‌‌فرشیدعزیزے‌‌) یه روزے‌‌ از روزهاے‌‌ تابستان☀️ من و و دیگر دوستان ؛ زیرِ درختے‌‌ نشسته بودیم🌲 و نزدیک نماز ظهر بود.🌤 یکے‌‌ از دوستان شروع کرد به صحبت کردن در مورد یکے‌‌ از دوستان دیگر.🖐🏻 اون لحظه رو دیدم ، بدونِ کسے‌‌متوجه بشه ، اونجا رو ترک کرد و به سمتِ دیگرے‌‌ رفت تا مثلا یه کارے‌‌ داره‼️😄 بعد این کارِ همه‌ے‌‌ ما اونجا متوجه شدیم که داریم به سمت میریم و اینجا را ترک کرده بود.🙃 در این مواقع با رفتارش ، حتے‌‌به صورت غیرمستقیم هم نشان میداد که این کار درست نیست...🙂🍁 🕊 .👇👇 🌹📡 @nekavang 📡🌹 🕌 @ziaratashoraneka🕌 https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌱 ●{به نقل از شهید}● با خودم گفتم: خوبه یک سوپ برای درست کنم تا بخوره حالش بهتر بشه. همین کار را هم کردم. با چیزهایے‌‌ که توے‌‌ آشپزخانه داشتیم یک سوپ ساده و مختصر درست کردم.🍲 از حالت نگاهش معلوم بود خیلے‌‌ ناراحت شده است. گفت: چرا براے‌‌ من سوپ درست کردے‌‌⁉️ گفتم: حاجے‌‌ آخه شما مریضے‌‌🤒 ناسلامتے‌‌ فرمانده‌ے‌‌ لشکرم هستے‌‌ ؛ شما که سرحال باشے‌‌ ، یعنی لشکر سرحاله.😉 گفت: این حرفا چیه میزنے‌‌ فاضل‼️ من سؤالم اینه که چرا بین من و بقیه‌ی نیروهام فرق گذاشتے‌‌⁉️ توے‌‌ این لشکر، هر کسے‌‌ که مریض بشه ، تو براش سوپ درست می‌کنے‌‌!!🤔 گفتم: خوب نه حاجے‌‌‼️🙄 گفت: پس این سوپ رو بردار ببر ؛ من همون غذایے‌‌ رو میخورم که بقیه‌ نیروها خوردن.🙃 🕊 .👇👇 🌹📡 @nekavang 📡🌹 🕌 @ziaratashoraneka🕌 https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌱 ●{به نقل از شهید}● (آقاے‌‌حسین‌مولوے‌‌)👤 در احترام به و بے‌‌ نظیر بود.✨️ وقتے‌‌ پیش مے‌‌نشست ، طورے‌‌ بود که براے‌‌ من سوال پیش آمده بود.🤔 نمیدانستم که چرا اینطورے‌‌ پیش مینشیند. مگر میخواهد چه کار کند⁉️ فکر کردم از خجالت میکشد. پیش لام تا کام حرف نمیزد.🤐 اوایل فکر میکردم پیش ما فیلم بازے‌‌ میکند و اهل نشان دادن و ریاکارے‌‌ است‌.😐 بعداََ فهمیدم کل خانواده شان این طورند. ساعتها دوزانو و با ادب ؛ پیش و مے‌‌نشست...🖐🏻🙃 .👇👇 🌹📡 @nekavang 📡🌹 🕌 @ziaratashoraneka🕌 https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈