هدایت شده از عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
بسم رب الحسین🌱
🔴#داستانی برای اندیشیدن!
😊در محلّه مأ یک گاریچی بود که نفت میفروخت و به او عمو نفتی میگفتند.
یک روز مرا دید و گفت: سلام. ببخشید خانهتان را گازکشی کردهاید!؟ #گفتم: بله! گفت: پس درست فهمیدم.
#چون سلامهایت تغییر کرده است!😔 #من_تعجب کردم، گفتم: یعنی چه!؟
#گفت: قبل از اینکه خانهات گازکشی شود، خوب مرا تحویل میگرفتی، حالم را میپرسیدی.
#همه اهل محل همینطور بودند.
#هرکس خانهاش گازکشی میشود، دیگر سلام علیک او تغییر میکند.
از اون لحظه، فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت میداده.
#عوض اینکه بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد.
-----------------------🌸🌱----------------
سی سال او را با #اخلاق_خوب تحويل گرفتم.
خیال میکردم اخلاقم خوب است.
#ولیحالاکه خانه را گازکشی کردم، ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم.
😊#یادمانباشد!
#سلامماننفتی نباشد !
و#بوی_نیاز ندهد!
#والبتهبهکسی سوءظن نداشته باشیم
#ونگوییمچراسلام کردنت نفتی است، بلکه استقبال گرمی از توجّه او کنیم.
----------🌱🌸#لبیک_یاحسین-------
#الهےکهاخلاقحسنهماافزون باد🌱
#لبیک_یامهدی🌱
#لبیک_یاخامنهای🌱
هدایت شده از عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
بسم رب النور🌱
🔴 #داستان زیبا و حال خوب کن برای اندیشیدن!
رفتم توی مغازه کامپیوتری.
😊#گفتم: ببخشید این لب تاپ من یهویی خاموش شد.
مغازهدار گفت:
باشه یه نگاهی بهش میندازم. ممکنه Lcd ش سوخته باشه. اگه سوخته بود عوضش کنم؟
گفتم: بله لطفاً، خیلی بهش احتیاج دارم.
😊#گفت: فردا بعد از ظهر بیاین تحویل بگیرین.
با خودم گفتم: خب یه ۳۰،۴۰تومنی افتادم توی خرج!😔
روز بعدش رفتم و لب تاپ رو سالم بهم تحویل داد.
گفتم: هزینهش چقدر میشه؟
😊#گفت: هیچی، چیز مهمی نبود. فقط کابل شل شده بود، سفت کردم.😊
#خیلی تشکر کردم و اومدم بیرون...
😍#نشستم توی ماشین؛ ولی دلم طاقت نیاورد.
میتونست هر هزینهای رو به من اعلام کنه و منم خودم رو آماده کرده بودم و بی چون و چرا میپرداختم.👌👌
کنار پاساژ یه شیرینی فروشی بود. یه جعبه شیرینی گرفتم و دوباره رفتم پیشش. شیرینی رو گذاشتم روی پیشخوان و بهش گفتم:
🔶 دنیا به انسانهای مثل شما نیاز داره.
#لطفاً هیچوقت عوض نشو 🔶
----------🌱🌸#لبیک_یاحسین-------
#الهےکهاخلاقحسنهماافزون باد🌱
#لبیک_یامهدی🌱
#لبیک_یاخامنهای🌱