🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗نمنمعشق💗
قسمت16
مهسو
حرفهای جالبی میزداین پسر...کنجکاوشده بودم راجع به اخلاق و رفتارش بیشتربدونم...
هرچی نباشه دانشجوی جامعه شناسی ام دیگه...
ولی خب غرورم اجازه نمیدادبیشترازاین کنجکاوی کنم...
بعداز صرف غذا که انصافا هم خوشمزه بود گفتم:
_اون برگه که ازم گرفتین جریانش چی بود؟
+خب اون یه گواهیه برای این که شما دین ومذهبتون تغییرکرده برای اثبات به مراجع قانونی...
کارت ملی،شناسنامه،مدارک تحصیلی واینادیگه....بایدتغییرکنن...من کارشوانجام میدم
سرموپایین انداختم و اروم گفتم:
_اهان.ممنون
+وظیفس
_بااجازه برم دستاموبشورم...
+بفرمایید
بلندشدم و به سمت سرویس بهداشتی رفتم.دستاموشستم و چندمشت آب به صورتم زدم...
خنکای اب روهمیشه دوست داشتم..
به سالن برگشتم...
وقتی به میزرسیدم باصحنه ی جالبی رو به رو شدم...
یه کیک شکلاتی که خیلی خوشگل تزئین شده بود و روش نوشته بود«مسلمون شدن مبارک»
از تعجب دهنم بازمونده بود...
_این...این کیک برامنه؟
لبخند ملیحی زد و گفت:
+صددرصد..مگه بجز شما کسی دیگ الان اینجا هست که تازه مسلمون باشه؟
روی صندلیم نشستم و:
_واقعاممنونم.کیک قشنگیه.فک نمیکردم اهل سوپرایزکردن باشید...
تک خنده ی مردونه ای زد و گفت:
+واقعاشما منواینقدر بد تصورکردین؟من بلدم خوبشم بلدم.حالا اجازه هس بخوریمش ؟اخه بدجوری چشمک میزنه...😂
خنده ای کردم و گفتم:
_باشه باشه بفرمایین...
و کیک رو برش زدم...
یاسر
بعد از خوردن کیک ازرستوران خارج شدیم.
به سمت ماشین رفتیم و سوارشدیم.
_خب بریم که من شماروبرسونم منزلتون...
یکمم کاردارم بایدانجامشون بدم.
و به راه افتادم...
تا رسیدن دم خونه ی آقای امیدیان هردوسکوت کرده بودیم.
دم در خونه پارک کردم ...
_اینم منزل شما.ببخشید اگه خسته شدین...
+نفرمایید ممنون ازشما.لطف کردین.
ازخانوادتونم تشکر کنین.
پیاده شد
_من دم در میمونم تا برید داخل خونه.
+باشهممنون.خدانگهدار
_یاعلی
وقتی مطمئن شدم که وارد خونه شده تلفن همراهموبرداشتم
_سلام،مرحله ی اول تموم شد.میریم برا فاز دوم.
و قطع کردم.
سیمکارت رو شکوندم و توی جوب آب انداختم.
عینک دودیمو زدم و به راه افتادم...
#منپایبدیهایخودممیمانم
#منپایبدیهایتوهممیمانم
#ماه_رجب
#داستان_حکایت_رمان
#نشر_دهید
🕊
♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
ـ🌱🌱🌱
دو چیز شما را تعریف میکند👌
بردباری تان، وقتی هیچ چیز ندارید
و نحوه رفتارتان، وقتی همه چیز دارید
تنها دو روز در سال هست که نمیتوانی هیچ کاری بکنی👌
یکی دیروز
و دیگری فردا
دو شخص به تو میآموزد👌
یکی آموزگار، یکی روزگار
اولی به قیمت جانش، دومی به قیمت جانت
آدما دو جور زندگی میکنن👌
یا غرورشونو زیر پاشون میذارن و با انسانها زندگی میکنن
یا انسانها رو زیر پاشون میذارن و با غرورشون زندگی میکنن
دو چیز که برا همه درسته👌
همه يادشون میمونه باهاشون چيكار كردى
ولی يادشون نميمونه براشون چیکار كردى
🕊
♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
📗 داستان کوتاه
دزدان سحرخیز!
داستان معروفی است از بوذرجمهر و پادشاه معاصرش انوشیروان. میگویند بوذرجمهر همیشه این پادشاه را به سحرخیزی نصیحت میکرد و خودش هم صبح زود میآمد؛ شاه هم خوشش نمی آمد که به این زودی بیاید؛ آخرش گفت من یک نقشه ای میکشم که این دیگر مزاحم نشود.
به افرادش گفت هنگام سحر که او از خانه اش بیرون می آید و حرکت میکند شما بروید تمام لباسهای او را و هرچه دارد از وی بگیرید که او دیگر این کار را نکند. همین کار را کردند. بین راه، هنوز هوا تاریک بود، او را گرفتند، لختش کردند، پولها و لباسهایش را گرفتند و رهایش کردند.
مجبور شد به خانه برگردد، لباس دیگر بپوشد، آماده بشود و بیاید. آن روز دیرتر از روزهای دیگر آمد. شاه از او پرسید تو چرا امروز دیر آمدی؟ گفت امروز حادثه ای برایم پیش آمد. حادثه چیست؟ من با دزد برخورد کردم و دزد مانع شد، چنین و چنان کرد، رفتم خانه و بالأخره یک ساعت تأخیر شد.
گفت جنابعالی که میگفتید: «سحرخیز باش تا کامروا باشی»، چطور شد؟ گفت: دزد از من سحرخیزتر بود.
#ماه_رجب
#داستان_حکایت_رمان
#نشر_دهید
🕊
♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دعواهای خانوادگی رو چطور مدیریت کنیم که کار به جاهای باریک نکشه؟
🎙دکتر رفیعی
🕊
♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
🍀سلام دوست عزیز 🍀
🌺شما دعوت شده شهدا هستید در کانال خادم الشهدا 👇👇
در خدمت شما هستیم با پستهای شهدایی و آموزنده💯
حضور شما در انجمن پیروان شهدا
باعث افتخار ما هست.
👇👇👇
https://eitaa.com/khademin_kermanshahsh
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست 🌹🌹🌹🌹
@zibastory👈
سلام بر آنهایی که
وجودشان به ما ثابت کرد
آدمهای خوب افسانه نیستند... 🌷
@zibastory👈
حیف است
بخاطر وجود آدمهای بد
از خوب بودن خودت دست بکشی رفیق...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐خدایا
✨دستانم سوی توست
⭐️نگاهم به مهربانی وکرم توست
✨باتو غیرممکن ها ممکن می شود
⭐️ناممکن های زندگی ام راممکن کن
✨که باخدای بی همتایی چون تو
⭐️معجزه زندگی جان می گیرد
🙏الهی آمیـــن
🌙شبتون در پنـاه حـق ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 مهربان خـــدای من
✨بوی ناب بهشت میدهد
🌸 همهی نامهای قشنگت...
🌸هوای دلم سبک میشود
✨ با زمزمهی نامهای زیبایت...
🌸نفس می کشم در هوای
✨ مهربانیهای نابت....
🌸روزی زیبا و پربار را با توکل
✨بر اسم اعظمت آغاز میکنیم ..
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
#ماه_رجب
#داستان_حکایت_رمان
#نشر_دهید
🕊
♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️آنکه امروز را از دست می دهد
🌲فـردا را هرگز نخواهد یافت!
❄️هیچ روزی
🌲با ارزش تر از امروز نیست
❄️آرزوهایت را صدا بزن
🌲خوشبختی نزدیکت است
❄️مهربانی را به قلبت بسپار
❄️الهی امـروز براتون
🌲برکت ، شادی ، آرامش
❄️و خوشبختی را
🌲به همراه داشته باشـه
#ماه_رجب
#داستان_حکایت_رمان
#نشر_دهید
🕊
♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🍃چهارشنبه تون عالی
الهی امروز به
🌷🍃آرزوهای قشنگتون برسید
الهی حالتون خوب
🌷🍃لحظه هاتون شیرین
کارهاتون موفق
🌷🍃نگاه مهربان خدا همراهتون
مشکلات تون آسان و
🌷🍃زندگیتون با
خوشبختی سپری بشه 🌷
#ماه_رجب
#داستان_حکایت_رمان
#نشر_دهید
🕊
♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊