eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
2.3هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3هزار ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین پیشنهاد،تبلیغ وتبادل👇 @yamahdi_1403 https://eitaa.com/joinchat/4221632789C0d32769a76
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗نم‌نم‌عشق💗 قسمت 5 فصل‌دوم صدای درزدن اومد،یاسردرروبازکرد،یکی ازخدمتکارابود،پس خائن اینه…دختره ی… +من میام بعدا مهسو  _باشه،زیادخودتوعصبی نکن پس…لطفا لبخندی زد وگفت +چشم ..یاعلی ازاتاق خارج شد و من موندم و کلی احساس و فکر و خیال… هنوزهمازجمله ای که گفته بود کل تنم درگیرآرامش میشد… * ساعت۲شب بود…دیگه ازاومدن یاسر ناامیدشده بودم…مثل شبهای دیگه… لباسم رو با یه تاپ دوبنده ی قرمز و شلوارکش عوض کردم…همیشه عادت داشتم با تاپ شلوارک بخوابم…چراغ رو خاموش و دیوارکوبها رو روشن کردم… آروم خزیدم زیرپتو وتا روی گردنم بالاکشیدمش…دستمو روی جای خالی اونورتخت کشیدم..بوی عطریاسر همه جا بود… روی تخت،روی بالش،توی کمدلباس…همه جا… بالشش رو برداشتم و بوکردم…صدای دراومد…سریعا بالش رو سرجاش گذاشتم و بی توجه به وضع لباسام اززیرپتو بیرون اومدم و با گارد گفتم _کجابودی تاحالا؟ یاسر اتاق تاریک بود ولی دیوارکوبها به من اینقدرمیدان دیدداده بودن که بتونم مهسو رو ببینم که ای کاش نمیدیدم… متوجه حرف زدنش بودم ولی نمیفهمیدم چیا میگه…این دختر واقعا نمیفهمه با من چه میکنه؟اصلا چیزی از دنیای آقایون حالیشه؟گمون نمیکنم…. نزدیکتررفتم..عصبی و کلافه بودم…مردد و دلتنگ…درونم غوغابود…دستهام میلرزیدن… آخرین بارکه این حالت رو داشتم وقتی بود که آنا میخواست من رو به گناهی عظیم آلوده بکنه…ولی الان چی؟گناه نبود… این دختر عشقم بود… عشق قدیمیم… زنم… دارمش ولی،درعین داشتن ندارمش… دستم به سمت صورتش رفت ولی یکهو مغزم فرمان داد دستم میون راه ایستاد… با آرومترین تن صدایی که ازخودم سراغ داشتم گفتم… _لعنتی،دست من امانتی…به دلم رحم کن… بعدهم به سرعت برق ازاتاق خارج شدم و به سمت حیاط رفتم باشنیدن صدای در زیرپتوخزیدم… حرفش توی مغزم اکو میشد… اشکی از چشمم چکید… کدوم رو باور کنم؟امانت بودنم؟یااینکه به دلت راه پیداکردم رو؟ دلم آتیش گرفته بود… حس زنی رو داشتم که پسش زدن… درسته چیزخاصی نبود..ولی… شایدمیتونست باشه…اگرامانت نبودم..اگرعشقش بودم،اگراونم مثل من عاشق بود… با گریه چشمام رو بستم… یک هفته بعد گوشیم داشت خودش رو میکشت…شماره ی مهیاربود.. _جونم داداشی… +مهسو… باصدای هق هقش شوکه شدم… با من من گفتم… _مهیارچیشده؟حرففف بزن +آبجی…بیا….بابا،مامان.. _چی شده مهیاااار… _کشتنشون….تصادف کردن… گوشی ازدستم رها شد و بعد…. سیاهی مطلق… یاسر _دکترحالش چطوره؟ +یاسرجان متاسفانه شوک عمیقی بهش واردشده،اگرصلاح میدونی برش گردون ایران…تالااقل پیش برادرش باشه… درضمن،باضربه ای که به سرش واردشده..آسیبی ندیده ولی… باوحشت گفتم _ولی چی دکتر؟نگید که حافظش داره برمیگرده… +متاسفانه احتمالش خیلی بالاست چون هم شوک هم ضربه باهم واردشدن.. بادرموندگی گفتم _ممنون دکتر…نیازبودبازهم تماس میگیرم ** _مهسوجان….خانم گل…نمیخوای بیدارشی؟ باناله ی ضعیفی چشماش روبازکرد… +یاسر… _جانم… _مامانم…بابام… بعدهم اشکهاش یکی یکی جاری شدند… دستش رو گرفتم و گفتم.. _آروم باش گلم،توفعلاخوب شو…گریه برات خوب نیست جانکم.. +بروبیرون.. _چی؟ +میگم بروبیرون میخوام تنهاباشم… _باشه،باشه…دادنزن…میرم…چیزی خواستی صدام کن… 🍁محیاموسوی 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
📗مجنون و شتر ▪️روزی مجنون آهنگ دیار لیلی کرد. با بی قراری برشتری سوار شد و با دلی لبریز از مهر به جاده زد. ▫️ در راه گاه خیال لیلی آنچنان او را باخود می برد. شتر نیز در گوشه ی آبادی بچه ای داشت. او هر بار که مجنون را از خود بیخود می دید به سوی آبادی بازمی گشت و خود را به بچه اش می رساند. مجنون هر بار که به خود می آمد در می یافت که فرسنگ ها راه را بازگشته است. ▪️او سه ماه در راه ماند پس فهمید که آن شتر با او همراه نیست ؛پس اورا رها کرد و پای پیاده به سوی دیار لیلی به راه افتاد..... ▫️به راستی مولانا با این حکایت نشان می دهد که روح ما همان مجنون است و عشق معنوی حق ، همان لیلی است. تن ما همان شتر است و وابستگی ها و دل مشغولی های جهان مادی بچه آن شتر است. وقتی از علت حقیقی بودنمان در جهان مادی که همانا شناخت حقیقت خویشتن است غافل شویم و به آن نپردازیم، به تن و خواسته های گذرای مادی تن سرگرم می شویم و از رسیدن به حقیقت بازمی مانیم. ▪️بهتراست موانع رسیدن به وصال را کنار بزنیم و با گام استوارتر عزم خانه ی دوست کنیم . 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
03 Be Vaghte Shaam (1403-07-27) Masjed Shahid Beheshti.mp3
30.53M
🔈 🔰 فصل سوم؛ قبیله سلمان، جلسه سوم * سنگ‌ها و درختان فریاد می‌زنند این یهودی است، بگیریدش! پیش‌گویی شگفت‌انگیز پیامبر (صل‌الله‌علیه‌وآله) [2:41] * طلوع خورشید نجات از مشرق: وعده امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) [4:17] * تبدیل ایرانیان از شاگرد به استاد در مسلمانی: وعده عجیب در روایات [7:30] * دو روی سکه ظهور: ظلم سفیانی و نقش‌آفرینی اهل قم [9:25] * نگاهی عمیق به وجه تسمیه قم: سرنخ‌هایی از آینده [11:14] * انتقال مرکزیت علمی از کوفه به قم: نگاهی به روایت امام صادق (علیه‌السلام) [14:11] * اتمام حجت توسط اهل قم، مقدمه‌ای بر انتقام امام زمان (علیه‌السلام) [19:48] * خداوند؛ حافظ قم، نابودگر ظالمان [22:42] * کوفه، شهر آرمانی؛ قم، حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) [26:38] * قم؛ پایگاه استوار شیعه در طول تاریخ [33:06] * توصیف زیبای قم در معراج پیامبر (صل‌الله‌علیه‌وآله)؛ گنبد مروارید آسمان چهارم [38:22] * راز قدم جبرئیل و آب حیات در قم [41:35] * ولایت؛ خمیر مایه وجودی اهل قم [44:52] * علت آوارگی شیطان در شهر قم [50:15] * وفات یا ترور؟ روایت‌هایی از نقش یهود در شهادت حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) [1:03:08] * زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)؛ ایستاده در برابر طوفان مصیبت [1:07:14] ⏰ مدت زمان: ۱:۱۳:۵۹ 📆 ۱۴۰۳/۰۷/۲۷
04 Be Vaghte Shaam (1403-08-04) Masjed Shahid Beheshti.mp3
28.62M
🔈 🔰 فصل سوم؛ قبیله سلمان، جلسه چهارم * ایرانیان و وعده ظهور؛ موفقیت در گرو دوری از ارتداد و استبدال [4:18] * وقتی یک جامعه عقبگرد می‌کند؛ بررسی در قرآن [6:04] * استبدال چیست؟ جایگزینی ملت‌ها در پی ارتداد [6:58] * از مکه تا قم؛ استبدال امت عرب با ایرانیان در مسیر ظهور [8:09] * مجوسیان دیروز؛ مدافعان امروز، آموزگاران دین به جهان [10:05] * نبرد آخرالزمان؛ رویارویی مسلمانانِ دچار ارتداد شده با ایرانیانِ مستبدَل از ایشان [12:57] * هشدار الهی در قرآن: دل‌بستگی به یهود و نصارا ممنوع! [15:32] * براندازی واقعی دین؛ چگونه دلبستگی به یهود و نصارا دین را نابود می‌کند؟ [20:02] * از بن‌سلمان تا محمدرضا پهلوی؛ یهود و نصاری نوکر می‌خواهند نه رفیق! [24:00] * ارتباط به بهانه حفظ امنیت و صلح؛ نقشه‌ای که قرآن سال‌ها پیش افشا کرد [26:31] * اگر به یهود و نصاری دل ببندی، خودت از آن‌ها می‌شوی! [28:22] * ؛ سرانجام عشق به کربلا عاقبت‌به‌خیری است [31:56] * حق‌طلبی در مسیر حمایت از دشمن؛ نشانه‌ای از بیماری دل [39:27] * به رضاخان علاقه داشت! مشکل فراتر از تأثیر اخبار و رسانه‌هاست [44:11] * افتخار پیامبر و اهل‌بیت (علیهم‌السلام)؛ نسل جدید در مسیر ایثار و فداکاری [1:00:17] * اشک و آه ظاهری؛ غارتگری که به هنگام جنایت در کربلا گریه می‌کرد [1:04:01] ⏰ مدت زمان: ۱:۰۹:۳۱ 📆 ۱۴۰۳/۰۸/۰۴
05 Be Vaghte Shaam (1403-08-11) Masjed Shahid Beheshti.mp3
31.99M
🔈 🔰 فصل سوم؛ قبیله سلمان، جلسه پنجم 📌 رستاخیز قبیله سلمان؛ آیات آخرالزمانی و پیشتازی ایرانیان [03:25] * از چنگال برتری تا نیاز به یاری؛ مسیر تحول جایگاه عرب و عجم در روایات اسلامی [04:25] * سلفی با بیگانگان، نشانه‌ای از وابستگی؟ بینش قرآن در مواجهه با دنیا [06:38] * ارتداد سیاسی یا گرایش قلبی؟ وابستگی به بیگانه، مسأله‌ای فراجناحی [10:32] * عاقبت دل‌سپردن به غیر اهل‌بیت [18:20] * از دلبستگی پنهان تا نفاق آشکار؛ وقتی شیفتگی به ظواهر دل را می‌لغزاند [20:50] * ولایت مؤمنین، ولایت خداست؛ شفاعتی که خطاکاران شیعه را رها نمی‌کند [23:27] * انتقاد مسئولانه یا حمله‌ نفرت‌پراکن [29:12] * نرمش قهرمانانه؛ نزدیکی به دشمن با هدف کلاه گذاشتن بر سر او [33:10] * آیت‌الله بهجت و نقد سیاست امروز؛ چرا به جای جزیه گرفتن، جزیه می‌دهیم؟ [38:25] * و دیپلماسی پیروز؛ پایان جنگ یمن، تلخ برای نوکران آمریکا [43:30] * ؛ از بوسه بر دست رزمنده افغان تا عشق به خانواده شهدا [48:42] * پیامبر خطاب به امیرالمؤمنین؛ این‌ها شیعیان تو هستند، تنها به عشق گرد هم آمده‌اند [53:00] * هفتاد هزار شهید؛ پیش‌بینی امیرالمؤمنین از آینده‌ای خونین در و [55:55] * سی سال درد و عشق؛ جانبازی که امام زمان به عیادتش می‌آید [01:05:20] * اشک‌های بی‌پایان حضرت زهرا برای امام حسین؛ تضرعی که اهل عرش را به لرزه می‌اندازد [01:09:20] ⏰ مدت زمان: ۱:۰۹:۳۱ 📆 ۱۴۰۳/۰۸/۱۱ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎خدا بارها و بارها گفته جهان در گردش است. این رو ببینید: گردش به دور کعبه گردش به دور خورشید گردش الکترون ها گردش ... گردش ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پست ویژه 😱 قحطی بزرگ و خروج سفیانی اخرالزمان قحطی مصنوعی نظم نوین جهانی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️ پروردگارا ✨بازشب است و.. ❄️باز دلم هوای تو دارد.. ✨بار خدایا! ❄️آرامش دل ✨‌جز با ذکر نام زیبای تو ❄️حاصل نمی شود ✨ای مهربان ترینِ مهربانان ❄️دل های عزیزانم را ✨سرشار آرامش گردان شبتون در پناه خدا ❄️ @zibastory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸چقدر صبح را دوست دارم ✨نفس عمیق میکشم 🌸و با یک بسم الله ✨روزم را آغاز میکنم 🌸و به شکرانه هر آنچه ✨خدایم داده 🌸شادم و مهربانی میکنم ✨و ازخدای مهربان 🌸برای دوستانم ✨طلب خیر و برکت میکنم 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
‍ ❄️صبح سرد و زمستانی شما پُر برکت با صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش ❄️ ❄️الّلهُمَّ ❄️صلّ ❄️علْی ❄️محَمَّد ❄️وآلَ ❄️محَمَّدٍ ❄️وعَجِّل ❄️ فرَجَهُم @zibastory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯 پنجشنبه است ✨ثانیه هایمان بوی دلتنگی میدهد 🌷چه مهمانان ساکتی هستند ✨رفتگان و گذشتگان 🌷نه به دستی ✨ظرفی آلوده میکنند 🌷نه به حرفی دلی را میشکنند ✨تنها به فاتحه وصلواتی قانعند 🌷هدیه کنیم فاتحه و صلواتی ✨بہ همہ عزیزان سفرکرده 🕯روحشان شاد و یادشان گرامی @zibastory