eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
1.9هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چگونه غذای حرم امام رضا(ع) بگیریم؟ ۱. دانلود نرم افزار نسیم رضوان 🔹دانلود از طریق بازار یا دانلود مستقیم با مراجعه به سایت نسیم رضوان با کلیک روی لینک مقابل www.nasimrezvan.com 🔹از طریق نسخه وب برای کامپیوتر و گوشی های ios با کلیک روی لینک مقابل web.nasimrezvan ۲.نصب نرم افزار نسیم رضوان و ورود از طریق وارد کردن شماره موبایل و سپس وارد کردن کد ارسال شده به گوشی شما ۳.کلیک بر روی گزینه مهمانسرا ۴.کلیک بر روی گزینه پیش ثبت نام (همه روزه از ساعت ۸ الی ۱۸ می توانید برای پیش ثبت نام مهمانسرای امام رضا (ع) اقدام نمایید. در ساعت ۲۰ هر روز از بین زائران گرامی که در آن روز پیش ثبت نام کرده اند، براساس ظرفیت مهمانسرا، منتخبین مشخص می شوند). ۵.بعد از ساعت ۲۰ همان روز، به اپلیکیشن نسیم رضوان قسمت مهمانسرا مراجعه نمایید. در صورت قرار گرفتن در منتخبین گزینه انتخاب روز را مشاهده می کنید و می توانید تاریخ و وعده غذایی را انتخاب کنید (در غیر این صورت، روز بعد، از ساعت ۸ الی ۱۸ مجدد گزینه پیش ثبت نام را انتخاب کنید تا در لیست روز بعد قرار بگیرید). ۶.پس از انتخاب وعده غذایی در روز مود نظر می بایست کد ملی خود و همراهان (تا ۳ نفر) را وارد و گزینه ثبت را بزنید. (هر کد ملی در هر ۳ سال، یکبار می توانند از غذای حضرت بهره مند شوند). 🔸در قسمت سوابق رزرو می توانید اطلاعات رزرو خود از جمله وعده و تاریخ انتخابی را ببینید. ۷.سپس با کارت های شناسایی خود و افراد ثبت نام شده، به دفتر نعیم رضوان واقع در صحن غدیر مراجعه نمایید و فیش های کاغذی وعده غذایی ( ژتون غذا ) را جهت ورود به مهمانسرای حضرت دریافت نمایید (ساعات کار دفتر نعیم رضوان ۷ الی ۲۱ می باشد). ۸.در ساعت و تاریخ ذکر شده روی فیش به محل مهمانسرا مراجعه نمایید و با نشان دادن ژتون های غذای اعضای ثبت شده می توانید غذای متبرک را دریافت و یا در مهمانسرای حضرت میل نمایید (با توجه به اینکه دو مهمانسرا در حرم مطهر وجود دارد دقت کنید که اشتباه نکنید، روی دعوتنامه نام مهمانسرا ذکر شده است). @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
تار و پود موج این دریا به هم پیوسته است می‌زند بر هم جهان را، هر که یک دل بشکند! @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
📔 📕خر بیار باقالی بارکن این مثل در موقعی گفته می شود که در وضعیت ناچاری قرار میگیری مردی باقلای فراوان خرمن کرده بود و در کنار آن خوابیده بود. فرد دیگری که کارش زورگویی و دزدی بود، آمد و بنا کرد به پر کردن ظرف خودش . صاحب باقلا بلند شد که دزد را بگیرد. با هم گلاویز شدند عاقبت دزد صاحب باقلا را بر زمین کوبید و روی سینه اش نشست و گفت: بی انصاف من می خواستم یک مقدار کمی از باقلاهای تو را ببرم حالا که این طور شد می کشمت و همه را می برم. صاحب باقلا که دید زورش به او نمی رسد گفت: حالا که پای جان در کار است برو خر بیار باقالی بار کن... @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
هدایت شده از 🌏عجایب 🌏
شکوه آفرینش خداوند بینظیره👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حکایت وداستان زیبا📕 @zibastory 🌸🌸🌸🌸 عجایب جهان😱 @best_natur 🌼🌼🌼🌼🌼 کلبه استیکر😍 @kolbesticker 🌺🌺🌺🌺🌺
🔴 این داستان رنج آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟ آهنگر سر به زیر اورد و گفت وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم. همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
اندر دل من درون و بیرون همه او است اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست
♦️نحوه ثبت نام برای غذای متبرک حضرتی امام رضا https://eitaa.com/zibastory/1490
✨✨✨ ✍️دوستی نقل می‌کرد، پدر بسیار بهانه‌گیر و بدخلق و بددهن و بداخلاقی داشتم. روزی در خانۀ من میهمان بود که خانواده همسرم هم بودند. همسرم برای او چای آورد و او شروع به ایراد گرفتن کرد که چرا چایی کم رنگی آورده است؟ ناراحت شد. قهر کرد و بعد از کلی فحش و ناسزا خواست که برود. ✨دستش را بوسیدم و التماس کردم ببخشد، اما پدرم پیش همه سیلی محکمی بر گوشم زد و گفت: تو پسر من نیستی و... با این شرایط نتوانستم مانع رفتنش شوم. پدر زنم که از این اتفاق زیاد هم ناراحت نبود، به من گفت: واقعا تحمل زیادی داری، با این پدر بداخلاق و بددهن چگونه می‌سازی؟! اجازه ندادم حرفش را ادامه دهد. ✨گفتم: اشک چشم شور است و نمک هم شور؛ اما اشک چشم چون از خود چشم تراوش می‌کند، هرگز چشم را نمی‌سوزاند! فحش و ناسزا و سیلی پدرم که من شیرۀ جان او هستم هرگز مرا نسوزاند، اما این کلام تو مانند شوری نمک بود که از بیرون در چشم من ریختی!!! شرمنده شد و تا پایان میهمانی سکوت کرد. ✨آری، ما هرگز نباید اجازه دهیم دیگران بین ما و والدین و خواهر و برادران‌مان رخنه و شکاف ایجاد کنند؛ و باید هوشیار باشیم هرگز در بین دو سنگ آسیاب که روی هم می‌چرخند، انگشت فرو نکنیم @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
مداحی_آنلاین_عاقبت_بخیری_طیب_حجت.mp3
4.86M
♨️ماجرای عاقبت بخیری طیّب 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
🔅 ✍ درمان بیماری سلام بی‌جواب 🔹روزی سقراط، حکیم نامی یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر است. علت ناراحتی‌اش را پرسید. 🔸پاسخ داد: در راه که می‌آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم، جواب نداد و با بی‌اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم. 🔹سقراط گفت: چرا رنجیدی؟ 🔸مرد با تعجب گفت: خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت‌کننده است. 🔹سقراط پرسید: اگر در راه کسی را می‌دیدی که به زمین افتاده و از درد و بیماری به خود می‌پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می‌شدی؟ 🔸مرد گفت: مسلم است که هرگز دلخور نمی‌شدم. آدم که از بیماربودن کسی دلخور نمی‌شود. 🔹سقراط پرسید: به‌جای دلخوری چه احساسی می‌یافتی و چه می‌کردی؟ 🔸مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می‌کردم طبیب یا دارویی به او برسانم. 🔹سقراط گفت: همه این کارها را به‌خاطر آن می‌کردی که او را بیمار می‌دانستی، آیا انسان تنها جسمش بیمار می‌شود؟ آیا کسی که رفتارش نادرست است، روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد، هرگز رفتار بدی از او دیده نمی‌شود؟ 🔸بیماری فکر و روان نامش «غفلت» است و باید به‌جای دلخوری و رنجش، نسبت به کسی که بدی می‌کند و غافل است، دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند. 🔹پس از دست هیچ‌کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می‌کند، در آن لحظه بیمار است. @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
7.mp3
7.96M
📘🎧« کـــــــتاب صـــــــوتی» 📃:«گلستــــــــــــــان یازدهـــــــــــم» 📝: "خـــــــــــــاطـــــــــرات همســـــــــر ســـــــردار شهـــــــــــید علــــــــی چیـــــــــت ســـــــــــازیـــــــــان «رضـــــوان الله» .¸¸.•°˚˚°❃◍⃟🇮🇷◍❃°˚˚°•.¸¸. 📗: قسمـــت :7 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸
8.mp3
14.65M
📘🎧« کـــــــتاب صـــــــوتی» 📃:«گلستــــــــــــــان یازدهـــــــــــم» 📝: "خـــــــــــــاطـــــــــرات همســـــــــر ســـــــردار شهـــــــــــید علــــــــی چیـــــــــت ســـــــــــازیـــــــــان «رضـــــوان الله» .¸¸.•°˚˚°❃◍⃟🇮🇷◍❃°˚˚°•.¸¸. 📗: قسمـــت :8 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸
⭕️انواع استیکر مناسبتی عمومی وسفارشی طبق درخواست شما رایگان 💯 وارد شو همین الان استیکر به روز وشیک بردار😍😇❤️ 👇👇👇👇👇 @kolbesticker @kolbesticker @kolbesticker .
🌷 🌷 ! 🌷یکی از بچه‌های ناب منطقه، شهید بهرام عیسوند رحمانی، معاون گروهان بود؛ هر وقت که صحبت از شهادت می‌شد، می‌گفت: «بهترین جا برای تیر خوردن پیشانی است.» این موضوع را از بهرام شنیده بودم، عملیات «والفجر ۸» که شروع شد، بهرام در گروهان‌ دیگری بود؛ بعد از این‌که از اروند عبور کردیم، خط دشمن را شکستیم، تا صبح درگیر بودیم؛ خیلی از بچه‌ها شهید شدند، ترکشی هم به گردن من اصابت کرده بود که باعث شد نتوانم گردنم را حرکت دهم، درد داشتم و آن را باندپیچی کردم. 🌷اوایل صبح شهید جان‌محمد جاری را دیدم که گفت: «می‌دانی بچه‌ها شهید شدند؟» اسامی چند فرمانده گروهان را آورد و بعد گفت بهرام هم شهید شده؛ خیلی ناراحت شدم؛ درد ترکش با شنیدن این خبر بیشتر شد و به اصرار فرمانده به عقب برگشتم. در کنار اروند سوار قایق شدم، دیدم پیکری را می‌خواهند سوار قایق کنند، جان‌محمد گفت: «این شهید را می‌شناسی؟» گفتم: «کیه؟!» گفت: «بهرام». سر شهید را بلند کردم، صورتش گِلی بود، با آب شستم و دیدم جای تیر روی پیشانی بهرام است. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید بهرام عیسوند رحمانی 📚 کتاب "کوی پروانه‌ها" ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ حکایت وداستان زیبا📕 @zibastory 🌸🌸🌸🌸 عجایب جهان😱 @best_natur 🌼🌼🌼🌼🌼 کلبه استیکر😍 @kolbesticker 🌺🌺🌺🌺🌺
@zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺 شباهت زندگي من و انیشتين در اينه که هر دو بچگيهامون خنگ بوديم ولي خب من تو بزرگسالی موضعم رو حفظ کردم اون نامرد رفیق نیمه راه بود😂
@zibastory 🌸🌺🌸🌺 پسره میگفت : مادرمو بردم دکتر ریه ... تا نشست دکتره گفت مادر قلیون میکشی؟؟ مادرم گفت: نه دستت درد نکنه تازه کشیدم اومدم 🤣 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@zibastory 🌸🌺🌸🌺 خواستم بحث زن گرفتنو باز کنم : به مامانم میگم بزرگیترین آرزوت برای من چیه؟ میگه اون گوشیت بسوزه قبلانا میگفتن عروسیت 😂😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بعضی وقتها باید دست برداریم از غصه خوردن و خراب کردنِ روزهایمان. باید بدانیم اگر تلاشمان را کردیم و راهمان را درست انتخاب کردیم پس بقیه‌اش دیگر دستِ ما نیست. ما وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم بقیه‌اش دیگر دست خداست و خواست خودش. بسپاریم به خدا و آرام باشیم
زندگی هدیه ای ست برای شادی تنها کسانی شادند که ، از گذشته و آینده رها هستند زمان را رها کن اکنونت را جشن بگیر زندگی یعنی لحظه حال @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
امید یعنی بدونی تا هستی، می‌تونیی تغییر کنی و دنیا رو تغییر بدی امید یعنی بدونی خدا دوستت داره و اگر به تو زمان داده یعنی که در این فرصت می شه کارهایی کرد همیشه امیدوار و قوی باش حکایت وداستان زیبا📕 @zibastory 🌸🌸🌸🌸 عجایب جهان😱 @best_natur 🌼🌼🌼🌼🌼 کلبه استیکر😍 @kolbesticker 🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه به رسم عاشقان ❤️ دل بر هوایت می سپارم وجودم را به دست کربلایت می سپاریم 🕌 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام💚 💚 💚 🙏 حکایت وداستان زیبا @zibastory 🌸🌸🌸🌸 عجایب جهان @best_natur 🌼🌼🌼🌼🌼 کلبه استیکر @kolbesticker 😍😍😍😍😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗شب زیباتون متبرک به ✨گرمی نگاه خدا 💗الــهی ✨دلخوشی‌هاتون افزون 💗جمع خانواده‌تون پراز دلگرمی ✨عشق ،لبخنـد وامیـد ✨شبتون بخیر 💗وپراز آرامش الهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸آغـاز می کنیـم ✨جمعه ای دگر از 🌸کتـاب زندگیمـان را ✨با ذکـر مقـدس 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🌸و مُهـر می زنیم ✨به نام پر برکت صاحب لحظه ها 🌸امــام زمــان(عج)
‍ 💚حدیث 🌷امیرالمؤمنين علی عليه السلام ؛ 🌼صلوات بر پیامبر گناهان را 🌷بسانِ ریختنِ آب بر آتش از بین می برد. 🌼اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🌷وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ