8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بلند شو علمدار
علم رو بلند کن
(به یاد شهدای مظلوم کرمان)
#ما_ملت_شهادتیم
#ایران_تسلیت
#امام_زمان
#حجاب
#داستان_زیبا_حکایت_ضرب_المثل
📘داستان وحکایت زیبا📕
@zibastory
@zibastory
🌸🌺🌸🌺
#نشر_حداکثری👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگواران این حدیث در بحار الانوار
علامه مجلسی نقل شده معتبر است
و روایت این است؛
فاطمه زهرا عليها السلام روزي خانه پدر آمد تا کمک مالي بگيرد، پيغمبر فرمود: دخترم! من چيزي ندارم تا به شما بدهم؛ ولي يک ذکر به شما ياد مي دهم، برو اين ذکر را بگو! ذکر اين بود: «يَا رَبَّ الْأَوَّلِينَ وَ الآْخِرِينَ يَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِينِ وَ يَا رَاحِمَ الْمَسَاکِينِ وَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين»اين را بگو، ان شاءالله در زندگي ات گشايش ايجاد خواهد شد. اميرالمؤمنين حضرت زهرا عليها السلام را فرستاده بود تا از پيامبر کمک مالي بگيرد، وقتي زهراي مرضيه از خانه پيغمبر بيرون آمد، به اميرالمؤمنين عرضه داشت: «ذَهَبْتُ لِلدُّنْيَا وَ جِئْتُ لِلْآخِرَةِ؛ من دنبال دنيا رفتم ولي با آخرت برگشتم». الحمدالله پدرم به جاي مال، ذکر و دعايي به من ياد داد. اميرالمؤمنين هم فرمود: امروز روز خوبي است پیش رویت خیر است .
منبع:
📙بحارالانوار، ج43، ص 152.روايت 10.]
همچنین کتاب دعوت راوندی از سوید بن غفلة
(صحيفة الزهراء عليها السلام ، ص 120)
🎙#دکتر_رفیعی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
قرآن روزى دهنده🍃🌺
نقل میكنند مردى همواره ملازم در خانه عمر بن خطاب بود تا به او كمكى شود. عمر از او خسته شده، به او گفت: اى مرد، به در خانه خدا هجرت كرده اى يا به درخانه عمر؟ برو و قرآن بخوان و از تعليمات قرآن بياموز كه تو را از آمدن به در خانه عمر بی نياز می سازد. او رفت و ماهها گذشت، ديگر نيامد و عمر او را نديد تا اينكه اطلاع يافت كه او از مردم دور شده و در جاى خلوتى به عبادت اشتغال دارد. (و در ضمن استمداد از درگاه خدا توفيق تلاش براى كسب روزى حلال يافته و معاش خود را تأمين نموده است.) عمر به سراغ او رفت و به وى گفت: مشتاق ديدار تو شدم و آمدم از تو احوال بپرسم. بگو بدانم چه باعث شد كه از ما دور گشتى و بريدى؟ او در پاسخ گفت: قرآن خواندم. قرآن مرا از عمر و آل عمر بی نياز ساخت. عمر گفت: كدام آيه را خواندى كه چنين تصميم گرفتى؟ او گفت: قرآن می خواندم به اين آيه رسيدم: «وَ فى السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ.» «روزى شما در آسمان است و همچنين آنچه به شما وعده داده می شود.»با خود گفتم رزق و روزى من در آسمان است ولى من آن را در زمين می جويم! براستى بد مردى هستم.
📜چهل داستان از عظمت قرآن
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثواب بسیار عجیب بوسیدن فرزند !
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹#داستان_آموزنده
زاهدی در روزگار گذشته صد سال در صومعهای عبادت کرد. پس هوی و هوس بر وی غلبه کرد و معصیتی انجام داد.
پس از آن پشیمان شد؛ خواست که به محراب عبادت برگردد. هنگامی که قدم در محراب گذاشت، شیطان آمد و گفت: ای مرد! شرم نداری؟ آن کار زشت را کردی و اکنون به سوی حضرت حق میآیی؟ و خواست که او را از حق ناامید گرداند، تا ناامیدی (باعث) زیادتر شدن گناهان او شود.
در آن حالت، در دل ندایی شنید که ای بنده من، تو مخصوص به من هستی و من متعلق به تو، و به این فضول بگو که تو چه کاره ای؟!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥☝️
شخصی به پیامبر گفت
پولم برکت نداره چیکار کنم ...؟
#فوق_العاده_زیباست👌🏻
از بزرگى پرسیدند:
برکت در مال یعنی چه ؟
در پاسخ، مثالی زد و فرمود:
گوسفند در سال یکبار زایمان می کند و هر بار هم یک بره به دنیا می آورد .
سگ در سال دو بار زایمان میکند و هر بار هم حداقل 6-7 بچه.
به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است.
ولی در واقع برعکس است.
گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ در کنار آنها ...
چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .
مال حرام اینگونه است .
فزونی دارد ولی برکت ندارد.
روی مفهوم" برکت در روزی" فکر کنیم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📗📘#حرف_مردم
مادرش میگفت: "دخترم! بگذار راحتت کنم تمام زندگی آینده ات بستگی به همین چند دقیقه چای آوردن دارد. پایت را که از آشپزخانه گذاشتی بیرون اول خوب همه جا را نگاه کن بعد سرت را پایین بنداز و با صدای آرام بگو سلام! نمیخواهم پشت سر دخترم حرف درست کنند که چقدر خودخواه و بی تربیت بود. یک وقت هول نشوی! رنگت عوض میشود با خودشان میگویند:
"دختره آدم ندیده است" سینی چای را محکم بگیر مثل دفعه قبل نشود که دستت بلرزد و آقای داماد را شرمنده کنی. حواست جمع باشد اول بزرگتر. یک وقت نبینم که سینی را یکراست بردی جلوی آقای داماد فکر میکنند که حالا پسرشان چه آش دهان سوزی است. آرام و باحوصله راه برو دوبار کمتر تعارف نکن سرت را بلند نکن آرام حرف بزن حتی اگر جک هم تعریف کردند نخند و گرنه از فردا رویت عیب میگذارند که دختره بی حیا و پر رو بود. عزیزم! میدانم که سخت است ولی چند دقیقه بیشتر نیست. تحمل کن از قدیم گفته اند: "در دروازه شهر را میشود بست ولی در دهان مردم را نه..."
لحظه موعود فرا رسیده بود دستورها را مو به مو اجرا میکرد سینی چای را دو دستی چسبیده بود سعی کرد به هیچ چیزی فکر نکند شانه هایش را پایین انداخت محکم و استوار قدم بر میداشت. همه چیز روبراه بود چند قدم بیشتر راه نرفته بود چشمش به مادر داماد افتاد که چادرش را جلو کشیده بود و در گوش دخترش پچ پچ میکرد ...
گوشهایش را تیز کرد صدای مادر را شنید که میگفت : ماشاالله هزار ماشاالله همچین چایی میاره که انگار نسل اند نسل قهوه چی بوده اند ...
💐نتیجه اخلاقی: واقعا در دروازه رو میشه بست ولی در دهن مردم رو نه....برای خودتون زندگی کنید نه حرف مردم
*مفهوم ضرب المثل یک بز گر گله را گرگین می کند*
*آشنایی با معنی و مفهوم ضرب المثل یک بز گر گله را گرگین می کند*
*اگر نمی دانید مطا لعه کنید*
روزی روزگاری در یک روستای سرسبز و خوش آب و هوا خانوادهای زندگی میکرد که شغل مرد خانواده چوپانی بود. او هر روز صبح گله را جمع میکرد و برای چرا به بیرون روستا میبرد. روزی از روزها همسایه نیز به او گفت: اگر میشود بز و گوسفندهای مرا نیز همراه خود برای چرا ببری.
مرد چوپان درخواست همسایه را قبول کرد او هر روز بز و گوسفندهای همسایه را همراه گله خود به چرا میبرد و از مسائل و مشکلاتی که ممکن بود به وجود بیاید خبری نداشت. بز همسایه بسیار شلوغ بود و کله گله را دنبال خودش از جایی به جای دیگر میبرد.
روزی بز همسایه مریض شد و بیماری واگیرداری گرفت. بزبزک طی چند روز اخیر حال خوبی نداشت تا اینکه آن را از کل گله جدا کردند. ولی دیگر برای این کار دیر شده بود و چند راس از گوسفندان گله نیز به این بیماری مبتلا شده بودند.
مرد آمد و به همسایه خود گفت: تو با بز خود باعث شدی که گله من نیز بیمار شوند و باید بدانی که یک بز گر گله را گرگین میکند.
*نتیجه ضرب المثل*
این ضرب المثل اشاره به نقش و تأثیر همنشینی با افراد نادرست و منفی در زندگیمان دارد. پس بهتر است همیشه و در همه مواقع در انتخاب دوستان و اطرافیانمان دقت بسیاری کرده و سعی داشته باشیم که افراد درستی را انتخاب کنیم. چرا که هر یک از اطرافیان انسان نقش و تأثیر بسیاری در زندگی او دارا هستند.
*مفهوم ضرب المثل دست از پا درازتر برگشتن*
*داستان های پند آموز*
*آشنایی با معنی و مفهوم ضرب المثل دست از پا درازتر برگشتن*
*اگر نمی دانید مطا لعه کنید*
روزی فردی ثروتمند تصمیم میگیرد که کسب و کاری راه بیندازد و چندین نفر را استخدام کند. در آن زمان او با چندین نفر دوست بود و زمانی که دوستانش به او گفتند: ما را نیز در کسب و کارت شریک کن، او برخورد جدی و عصبانی با آنها کرد و برای همیشه ترکشان نمود. مرد ثروتمند قصد داشت که با این کار پول خود را چندین برابر کرده و سبب کسب درآمد افرادی شود.
پس او دست به کار شد و کارخانهای باز کرد و به تولید مواد غذایی مشغول شد، ولی با گذشت مدت کمی تمامی ثروت خود را از دست داد و مجبور به فروختن کارخانه و تمامی اموال خود شد. پس از طی مدتی نزد یکی از دوستانش رفت و وقتی که دوستش او را در وضع و اوضاع وخیم دید گفت: چه شده است؟
تو که ثروت بسیاری داشتی و همه را از خودت رنجاندی، حال چرا نزد من آمدهای؟ مرد که از گفتههای دوست قدیمی خود خجالتزده شده بود، پاسخ داد: همه چی خود را از دست دادم و حال هیچ ثروتی ندارم. دوستش با شنیدن حرفهای او ناراحت شد و گفت: پس اینطور که معلوم است دست از پا درازتر برگشتی.
نتیجه پند
زندگی پر از فراز و نشیبهایی است که دارای نتیجههای گوناگونی هستند و این موضوع میتواند سبب گمراه شدن مردم شود. زمانی که میخواهید کاری را انجام دهید، باید از قبل راجع به آن تحقیقاتی انجام داده باشید و با دید و فکری کامل به سوی آن بروید. در این صورت است که هیچ شکستی در کار نخواهد بود و پیروز میدان خواهید شد.