eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
2.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین پیشنهاد،تبلیغ وتبادل👇 @yamahdi_1403 هزینه تبلیغ واریز به #ایران_همدل، 👇 ۶۰۳۷۹۹۸۲۰۰۰۰۰۰۰۷
مشاهده در ایتا
دانلود
در یكی از آبادی‌های اربابی ظالم و ستمگر بود. او یك روز حكم می‌كند رعیت‌‌ها جفتی دو من كره برای سر سلامتی او بیاورند. رعیت‌‌ها هم چیزی نداشتند. هرچه فكر می‌كنند چه كنند عقلشان به جایی نمی‌رسد. آخرش می‌روند و دست به دامن كدخدا می‌شوند و از او می‌خواهند كه پیش ارباب برود و بخواهد كه آنها را ببخشد و از دادن كره معافشان كند. كدخدا هم بادی به غبغب می‌اندازد و قول می‌دهد كه كارشان را درست كند و پیش ارباب برود. كدخدا پیش ارباب می‌رود و می‌گوید: "ارباب! رعیت‌‌ها امسال كار زیادی ندارند، قوه‌شان نمی‌رسد جفتی دو من كره بدهند یك لطفی بهشان بكن". مالك از خدا بی‌خبر هم كه رعیت‌هاش را خوب می‌شناخته و می‌دانسته كه چقدر صاف و صادقند می‌گوید: "والله كدخدا هرچه فكر می‌كنم تو را ناراضی بفرستم دلم راضی نمیشه، برو به رعیت‌‌ها بگو كره را بهشان بخشیدم جفتی دومن روغن بیارن!" كدخدا هم به خیال اینكه برای رعیت‌‌ها كاری كرده خوشحال و خندان می‌آید و رعیت‌‌ها را جمع می‌كند و می‌گوید: "مردم! هی بگید كدخدا آدم خوبی نیست، رفتم پیش ارباب آنقدر التماس كردم تا راضی شد به جای دو من كره، دو من روغن بدین! حالا برید و به جان من دعا كنيد! @zibastory
👇 @zibastory 💢 آیا شما هم به دنبال آن هستید که کمک و یاریی هرچندناچیز؛ برای مردم عزیز و مظلوم "غزه" انجام دهید؟! 👇👇بسم‌الله ... شرایط فراهم شده است ✅️ با توجه به جنايت‌های گسترده رژيم صهيونيستي عليه مردم مظلوم فلسطين به ويژه زنان و كودكان، كمپين جهانی اخراج رژيم اسرائيل از كميسيون مقام زن سازمان ملل توسط مدافعان حقوق بشردرسراسر جهان آغاز شد. براي حمايت از اين كمپين روی لينك زير كليك كنيد : ⭕️Can you add your signature? ✍️ https://chng.it/fvqQV4VLM5 🔴مراحل امضای پویش: 1⃣مرحله اول: ابتدالینک کمپین رادر مرورگر خود جستجو نمایید. 2⃣مرحله دوم: واردسایت شوید. 3⃣مرحله سوم: اطلاعات خودرا به همراه یک ایمیل معتبروارد نمایید وبرروی گزینه امضا کلیک نمایید. 4⃣مرحله چهارم: پس ازامضای کمپین لینک ارسال شده به ایمیل را تأیید نمایید. ❌مراحل رابه دقت انجام دهید وبرای حمایت از این پویش جهانی لینک پویش رابه اشتراک بگذارید. @zibastory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸مهربان خدای من ✨هر روز تو را شاکرم 🌸برای شب هایی که ✨به صبح می‌ رسانم 🌸گرچه آینده پنهان است ✨اما چون تو کنارمی آرامم 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
🌷ماه مبارک آمد 🌷اي دوستان بشارت کز سوي دوست مارا هر دم رسد اشارت آمد نويد رحــمت اي دل ز خواب برخيز باشد که باقي عمر جبران شود خسارت 🌷سـلام صبحتون بخیر 🌷روزتون پر خیر و برکت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای ماه مبارک رمضان (یا عَلِیُّ یا عَظیمُ) همراه با صوت و ترجمه 🌸 @zibastory
🔘 داستان کوتاه @zibastory یه روز در کاخ سلطان محمود دو تا گدا می نشستن برا گدایی ، یکیشون خیلی چاپلوس بود ، سلطان محمود یا هر کدام از بزرگان میخواستن رد بشن این شروع میکرد به تمجید و تعریف و چاپلوسی و یه سکه ای میگرفت ، اما اون یکی خیلی ساکت مینشست و هیچ چیز نمیگفت. بعد وقتی گدای چاپلوس بهش میگفت تو چرا هیچی نمیگی ، مگه خدا بهت زبون نداده یه چیزی بگو تا سکه ای بگیری، میگفت: کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه یه روز خبر میرسه داخل کاخ به سلطان محمود ،که سلطان این دو تا گدا رو دیدید دم درب کاخ نشستن و گدایی میکنن؟ سلطان میگه آره دیدم یکی شون خیلی چاپلوسه و اون یکی خیلی ساکت و هیچی نمیگه! به سلطان میگن: اتفاقا گدا ساکته هر وقت شما به اون یکی کمک میکنید مدام تکرار میکنه: کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه سلطان محمود عصبانی میشه و میگه حالا حالیش میکنم سلطان محمود خر کیه. دستور میده یه مرغی سر ببرن، کباب کنن و یکی از زمردهای با ارزش قصر رو بذارن داخلش و ببرن صله بدن به اون گدای چاپلوس تا اون یکی یاد بگیره سلطان محمود کیه مرغ رو آماده میکنن و میبرن برا گدای چاپلوس و از قضا قبل از آودن مرغ یکی از وزرا برای این گدا تکه ای بوقلمون کباب شده برده بوده و اونم خورده و سیر از غذای خورده بی خیال نشسته بوده. وقتی مرغ رو بهش میدن رو میکنه به اون یکی گدا و میگه از صبح چقدر گدایی کردی؟ گدا جواب میده ۳ سکه. میگه ۳ سکه خودتو بده به من تا این مرغ رو بدم به تو. مرد فقیر میگه نه نمیخوام، تو سیر شدی و نمیتونی این مرغ رو بخوری تا فردا هم که نمیتونی نگهش داری پس آخرش مجبور میشی بدی به کسی، اون وقت اگه دوست داشتی بده به من . گدای چاپلوس میگه باشه یه سکه بده ، مرغ رو بدم به تو ، و باز جواب منفی میشنوه، آخرش میگه باشه بابا نمیخوام سکه ای بدی، بیا بگیر مرغ رو بخور. مرد فقیر اولین قطعه از مرغ رو که توی دهانش میذاره زمرد رو میبینه ، سریع زمرد رو توی جیبش میذاره واز خوشحالی بلند میشه به گدای چاپلوس میگه: رفیق! من میرم و شاید از فردا همدیگرو نبینیم، اما یادت باشه کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه! فردا صبح سلطان محمود میاد میبینه باز این گدا دم درب نشسته، سرش فریاد میزنه تو چرا هنوز اینجایی؟ مگه هدیه ما برای تو بس نبود یه عمر آسوده زندگی کنی؟ گدا جواب میده کدام هدیه؟ سلطان محمود میگه: همون زمرد داخل مرغ ! گدا جواب میده من سیر بودم مرغ رو دادم به مرد فقیری که اینجا می نشست. سلطان محمود عصبانی فریاد میزنه این مرد رو بیارین داخل کاخ روزی صد تا شلاق بهش بزنید تا صد بار در روز تکرار کنه : کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه @zibastory ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@zibastory خدایا : از من آهی 😭 از تو نگاهی 🤲🌺🍂 لبَیکَ عبدی ✋🍂 🔔👈 وای چقدر قشنگه این فرمایشات خدا وکیلی دلت شکست و سیم ت وصل شد برای فرج حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کن👉🌹🍂 🍂✨چو با حبیب نشینی و باده پیمایی بیاد آر حريفان باده پیما را✨🍂 😭😭😭
🔥دنیا در آستانه ! حضرت رسول (ص) میفرمایند : «چهار فتنه بر شما فرود آید که در مباح می شود، در خون ها و مباح می گردد، در خون ها و ثروت ها و مباح می شود و در جهان را مضطرب می سازد؛ آن چنان که کشتی غول پیکر آب های مجاور را مضطرب کند» (روزگار رهایی ص 896.) به نظر میرسد مقصود دو باشد که اولی در حدود یک قرن پیش اتفاق افتاد و در مدت 4 سال 10 میلیون نفر با درگیری مستقیم کشته شدند و در ایران با وجود بی طرفی به صورت غیر مستقیم نصف جمعیت کشور (نزدیک به 9 میلیون نفر به خاطر قحطی حاصل از جنگ و احتکار مواد غذایی توسط انگلیس خبیث) کشته شدند! پیامبر (ص) میفرمایند در این فتنه مباح میشود که در جنگ جهانی دوم (70 سال پیش) در طول هفت سال هفتاد میلیون نفر کشته شدند! به نظر میرسد که هم خون ها و هم مباح میشوند مصداقش فتنه انگیزی و جنگ هایی است که امریکا در طول چند دهه اخیر انجام داده است که گاه و بیگاه با تراشیدن بهانه های مختلف صرفا برای تسلط بر به آن مناطق قشون کشی میکند. صدها هزار کشته فقط در خاورمیانه حاصل طمع آمریکا و هم پیمان هایش به بشکه های نفت منطقه بوده است. در که خونها و ثروتها و مباح میگردد شاید مقصود داعش و النصره و بوکوحرام و الشباب و طالبان و ... باشند که به راحتی میکشند (خونها) و کاملا تعمدی صرفا در مناطق نفت خیز مانند شمال عراق و سوریه و لیبی و ... خروج کرده اند (ثروتها) و اعلام میکنند () و اینگونه فتنه انگیزی خود را کامل میکنند. و به نظر و نهایی همان از منطقه شام و بر طبق آنچه روایات گفته سر بر خواهد آورد و آن همان نبرد مهلک خواهد بود :در صحیحه میسر از امام باقر(ع) نقل است که فرمود:ای میسر از اینجا تا قرقیسیا چقدر راه است؟ عرض کردم:همین نزدیکی ها در ساحل فرات قرار دارد ، سپس فرمودند: اما در این ناحیه واقعه ای اتفاق خواهد افتاد که از زمانی که خداوند متعال آسمانها و زمین را آفریده بی سابقه بوده، چنان که تا وقتی آسمانها و زمین برپا هستند هم ، واقعه ای همچون آن اتفاق نخواهد افتاد .... سفره ای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر میشوند. (کافی-ج8 ص295 ; غیببه نعمانی ص 267) و اینک که 22 کشور جهان در قرقیسیا و شام جمع شده اند تنها جرقه ای میتواند آتش مهلک و فتنه ی نهایی را میانشان رقم بزند.آتشی که در طول تاریخ بی سابقه خواهد بود. و این درست زمانی است که خداوند از آخرین منجی اش پرده برمیدارد تا زمینی که غرق در فتنه و آرام سازد @zibastory •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 آی جوون ها امیدهای امام زمان شماها هستید امیدشو ناامید نکنید✨‼️❌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @zibastory
26.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا انقدر میگید روزه برا سلامتی مفیده؟ گشنگی کشیدن کجاش برا سلامتی مفیده آخه 🤥 👨‍🔬 دکتر اریک برک از پزشکان مشهور جهان پاسخ میده . نه مسلمونه نه میدونه روزه چیه. 👆🏻 @zibastory
استاد ایمان اکبرآبادی جنگ ماورایی ترکیبی.mp3
34.71M
♦️ 🎵 پادکست مهم جنگ ماورایی بخشی از جنگ ترکیبی | [ گزاره‌ای کلیدی در بیانات رهبر معظم انقلاب ] 🎙 با کلام و تحلیل جناب آقای / مدرس و پژوهشگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ای کاش تمام کسانی که قصد ازدواج دارند این ویدئو رو ببینند! صحبت‌های جذاب دکتر انوشه از اهمیت و مسئولیت حلقه ازدواج که دست میکنیم @zibastory
🔞مرده ای که شب چهلمش زنده شد!😱 @zibastory چند روز قبل اعضای خانواده‌ای در یکی از محلات شرقی تهران مشغول برگزاری مراسم چهلم فرزند ۴۵‌ساله‌شان به نام ابراهیم بودند که ناگهان وی را در میان مراسم عزاداری مشاهده کردند.😱 یک لحظه سکوت سنگینی مراسم عزاداری را فرا گرفت و به طوریکه اعضای خانواده با دیدن این صحنه دقایقی از هوش رفتند. از سوی دیگر ترس و دلهره در چهره یکایک مهمان‌ها نمایان بود به طوریکه انگار روح دیده بودند. هیچ کسی را توانایی گفتن حرفی نبود و فقط همه مات و مبهوت به ابراهیم خیره شده بودند و با خود فکر می‌کردند که چطور مرده‌ای پس از ۴۰ روز زنده از گور بیرون آمده است. اما دقایقی بعد همه متوجه شدند این روح ابراهیم نیست بلکه جسم زنده‌اش است که در مراسم چهلمین روز فوتش حاضر شده است به گفته یکی از اعضای خانواده ابراهیم، ماجرا از این قرار بود که ابراهیم اواخر تیرماه امسال به طرز مرموزی گمشده‌بود تا اینکه حدود ۴۰‌روز قبل به اشتباه جسد مرد دیگری را از پزشکی قانونی به جای جسد ابراهیم تحویل می‌گیرند و در بهشت زهرا دفن می‌کنند. برای برادرم سنگ قبر سفارش دادم برادر ابراهیم درباره این حادثه عجیب گفت: برادرم ابراهیم شغل آزاد داشت و همراه همسر و فرزندش در خانه‌ای حوالی یکی از خیابان‌های شرقی تهران زندگی می‌کرد. روز سه شنبه همسر برادرم با من تماس گرفت و گفت ابراهیم به خانه برنگشته است و تلفن همراهش هم خاموش است. ما ابتدا به خانه دوستان و بستگان سر زدیم، اما هیچ کسی از او خبری نداشت. در حالی که به شدت نگران بودیم به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی رفتیم، اما آنجا هم ردی از برادرم پیدا نکردیم که در نهایت به اداره پلیس رفتیم و از آن‌ها برای پیدا کردن برادرم درخواست کمک کردیم. پرونده ما به دستور قاضی واحدی، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان پلیس‌آگاهی قرار گرفت. پس از این مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند و از بستگان و دوستانش تحقیق کردند، اما هیچ ردی از او نیافتند. وی ادامه داد: مدتی گذشت تا اینکه حدود ۴۰‌روز قبل مأموران به ما خبر دادند جسد مردی شبیه برادرم پس از کشف به پزشکی قانونی منتقل شده است و از ما خواستند برای شناسایی به پزشکی قانونی برویم. وقتی به پزشکی قانونی رفتیم آن‌ها عکس جسدی را به ما نشان دادند که شباهت زیادی به ابراهیم داشت. حتی نشانه‌هایی که ابراهیم در صورت و بدنش داشت با عکس گرفته شده یکی بود به طوریکه ما اعلام کردیم جسد متعلق به ابراهیم است و در ادامه پزشکی قانونی محل دفن برادرمان را به ما نشان داد. پس از این با چاپ اعلامیه‌ای به بستگان و دوستان فوت ابراهیم را اعلام کردیم و برای او مراسم ختم و هفتم گرفتیم و حتی برای قبرش سنگ قبرهم سفارش دادیم. همه ما در عزای ابراهیم سیاه‌پوش شدیم و شب و روزمان گریه شده‌بود و در دوری ابراهیم می‌سوختیم تا اینکه چهلم ابراهیم فرا رسید. وقتی برادر مرده‌ام را زنده دیدم از هوش رفتم برای مراسم چهلم اعلامیه چاپ کردیم و بنرهای تسلیت که بستگان آورده بودند به در و دیوار خانه چسباندیم. آن روز مداح در حال مدیحه سرایی بود و من هم در فراغ برادرم اشک می‌ریختم که ناگهان در میان مجلس چشمم به ابراهیم افتاد. ابتدا فکر کردم خواب می‌بینم، اما چند سیلی که به صورتم زدم متوجه شدم، بیدارم. بعد احتمال دادم که خیالاتی شده‌ام، اما دیدم که همه سکوت کرده‌اند و به ابراهیم خیره شده‌اند. شوکه شده بودیم که مادرم فریادی زد و از هوش رفت و من و فرزند و همسر ابراهیم هم لحظاتی بعد از هوش رفتیم. وقتی به هوش آمدیم تازه متوجه شدیم که ابراهیم در این مدت که ما فکر می‌کردیم فوت کرده است در کارگاهی حوالی پاکدشت کار می‌کرده است. @zibastory ابراهیم هم درباره ماجرای گمشدنش گفت: مدتی بود که بیکار شده‌بودم و به دنبال کار بودم. هر روز از طریق آگهی‌های روزنامه برای کار به شرکت‌ها و کارگاه مراجعه می‌کردم، اما فایده‌ای نداشت و شب دست خالی به خانه بر می‌گشتم. پیش خانواده‌ام همیشه خجالت زده‌بودم به طوریکه برای خرج زندگی مجبور بودم از دیگران پول قرض بگیرم تا اینکه روزی تصمیم گرفتم تا کار پیدا نکنم به خانه‌ام بر نگردم. آن روز تلفن همراهم را خاموش کردم و برای پیدا کردن کاری به پاکدشت رفتم. چند روزی دنبال کار بودم و در نهایت در کارگاه تولیدی اطراف پاکدشت شروع به کار کردم. من شب‌ها همانجا می‌خوابیدم و با خودم قرار گذاشتم پس از اینکه مقداری پول پس‌انداز کردم به خانه برگردم. روزهای سختی را دور از خانواده گذراندم، اما تحمل می‌کردم تا اینکه دلم برای فرزندم و دیگر اعضای خانواده‌ام به شدت تنگ شد و تصمیم گرفتم به خانه برگردم. ادامه 👇👇
اهالی محل مرا روح می‌دیدند وقتی به محل آمدم بچه‌های محل بادیدن من فرار می‌کردند و اهالی محل هم به من خیره می‌شدند و در گوشی پچ‌پچ می‌کردند. به رفتارهای آن‌ها توجهی نکردم، اما وقتی وارد کوچه‌مان شدم با صحنه عجیبی روبه‌رو شدم. کوچه سیاه‌پوش شده‌بود و عکس من روی بنرهای ترحیم زیادی چاپ شده بود. در حالی که به شدت شوکه شده‌بودم وارد خانه‌مان شدم که دیدم خانواده‌ام و همه بستگانم سیاه‌پوش هستند و برای من عزاداری می‌کنند. به سراغ برادرم رفتم تا او را در آغوش بگیرم که از هوش رفت. @zibastory وی در پایان گفت: من تصمیم اشتباهی گرفتم و در این مدت خانواده‌ام در فراغ من خیلی عذاب کشیدند. بدین ترتیب پرونده مرد گمشده به دستور قاضی واحدی برای همیشه بسته شد. @zibastory
یادگیری لهجه عراقی با شادی و همدلی!🇮🇶 😊 به جمع ما بپیوندید و زیبایی‌های زبان و فرهنگ عراقی را در محیطی دوستانه و پرانرژی کشف کنید. کلاس‌های ما با مربیان مجرب و متعهد، فضایی گرم و صمیمی را برای یادگیری فراهم می‌آورد که در آن هر فردی، صرف نظر از سطح مهارتش، می‌تواند پیشرفت کند. ما به شما قول می‌دهیم:** - یادگیری در فضایی شاد و مثبت - احترام به فرهنگ و عقاید هر شخص - پیشرفت قابل توجه در مهارت‌های زبانی همین حالا ثبت‌نام کنید و بخشی از خانواده بزرگ ما شوید!😍 https://eitaa.com/joinchat/3182690473Cb9c4a99f75
مناجات زیبای شهید دکتر چمران : خدایا ... @zibastory از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت اما شکایتم را پس میگیرم ... من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد ... گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ، معنایش این نیست که تنهایم ... معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ... با تو تنهایی معنا ندارد ! مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...! دوستت دارم ، خدای خوب من ... 🌺هدیه به ارواح مطهر شهدا صلوات🌺 ‌ ‌@zibastory •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‍ شهید باکری، شهرداری که رفتگر شد! @zibastory اوایل انقلاب بود و مهدی باکری شهردار اورمیه در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم. چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود. کنجکاوم شد، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقا مهدی است. آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. ادامه دادم، آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم. زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش. اشک تو چشمام حلقه زد. هر چی اصرار کردم، آقا مهدی جارو رو بهم نداد؛ ازم خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا دیگران متوجه نشن، رفتگر آن روز محله ما، شهردار اورمیه بود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚داستان کوتاه📚 ⚡️شأن و منزلت بسم الله⚡️ 🔘 گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین. این زن تمام کارهایش را با "بسم الله" آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند. 🔘 روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نکه دارد زن آن را گرفت و با گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم" در پارچه ای پیچید و با " بسم الله " آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد . شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و "بسم الله" را بی ارزش جلوه دهد. 🔘 وی بعد از این کاربه مغازه خود رفت. در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد. 🔘 زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت و با گفتن "بسم الله" در مکان اول خود گذاشت. شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد. زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین گردید. 📚 خزینةالجواهر ص 612 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 🌼توصیه های آیت الله کشمیری برای ماه مبارک ✍حتما دقایقی از ساعات خود را به برترین عبادت اختصاص دهید و آن هم چیزی نیست جز باخود وخدای خود خلوت‌ کنید؛ خصوصاً به نوع رابطه حضرتش با خودتان بیندیشد امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود... یکی از مهمترین حالتهای بندگی خصوصا در رمضان حالتیست که توصیه مؤکد نبی مکرم(ص) است و آن می باشد؛ فقط خداو اولیاء الهی می دانند می دانند هنگام سجده عبودیت چه بارانی از ابر رحمت و چه برکاتی از عالم ربوبیت بر شما می بارد، حتماً در روز یک سجده طولانی داشته باشید... آغاز ماه رمضان حتماً کنید که لِلّه روزه بگیرید؛ آداب روزه داری را تا آنجا که نشاط دارید انجام دهید. کمیت گرا نباشید کیفیت جو باشید. دنبال ختم آیات و ادعیه نباشید. درپی هضم آنها باشید. بزرگترین مشکل ما قشری نگری به دین و شریعت است... حتی المقدور بر سفره خانه خود کنید حتی در مساجد افطار نکنید؛ بگذارید برکت افطار و دعای مستجاب لحظه ی افطار به خانواده وخانه شما تعلق گیرد. در ضمن هنگام افطار دِلال کنید... دِلال یعنی ناز کردن؛ هنگام افطار برای خدا ناز کنید چون برایش روزه‌ گرفتید و حضرتش خوان کرم گسترده لقمه اول را نزدیک دهان ببرید اما نخورید و دعا کنید؛ یعنی به خدا عرض می کنید اگه حاجتم را بدهی افطار می کنم به این حالت دلال می گویند؛ معجزه می کند... رمز ماندگاری در ضیافت الهی رمضان کیمیای است؛ با فرزندان، خویشان و دوستان خود با اکسیر حسن خلق و مهربانی برخورد ‌کنید. همیشه خصوصاً در این ماه خوش برخورد باشید. لحظه عصبانیت و خشم شما همان لحظه اخراج شما از این مهمانی الهیست... کشتی رؤیایی رمضان سوار بر امواج دریای به ساحل نجات می رسد؛ ازخدای سبحان در این ماه خصوصاً اسحار سحرآمیز آن اشک و گریه درخواست کنید. البته شرط سحرخیزی و اشک ریزی دلشکسته داشتن است.. از ابتدای ماه رمضان باید هدف گذاری شما باشد که جان جان رمضان است؛ در این خصوص سخن زیاد است لیکن « مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز». فقط سعی کنیم شب قدر در ما واقع شود نه در ماه... این ماه، ماه ماست؛ در این بهار قرآنی هرروز یک آیه را انتخاب کنید و تا افطار به طور متناوب تلاوت و در پیرامون آن تدبر نمایید امید است دم دمای افطار آن آیه برای شما پرده از رخسار بردارد... بالامام تمام الصلاة و الصیام؛ در سراسر ماه رمضان توجه شما به روزه دار حقیقی و انسان کامل یعنی وجود نمی بایست منقطع شود. روزه و نماز و بندگی شما از کانال آن حضرت به بارگاه باری تعالی بار می یابد... ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رابطه آدم با امامش باید اینجوری باشه این جملات رو امام حسن عسکری (ع) خطاب به ابوهاشم جعفری میگن . @zibastory 📚کافی جلد ۱ صفحه ۵۰۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امام زمان کجای کارته؟! 👤 حجت الاسلام کاشانی @zibastory ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•