eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
2.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین پیشنهاد،تبلیغ وتبادل👇 @yamahdi_1403 هزینه تبلیغ واریز به #ایران_همدل، 👇 ۶۰۳۷۹۹۸۲۰۰۰۰۰۰۰۷
مشاهده در ایتا
دانلود
‏🍃🌷چهارشنبه را 🍃🌷پُر برکت می کنیم 🍃🌷صبحمان را معطر می کنیم 🍃🌷نفسمان را خوشبو می کنیم   🍃🌷به ذکر صلوات بر 🍃🌷حضرت محمد(ص) 🍃🌷و خاندان مطهرش 🍃🌷 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🍃💖وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🍃🌷وَعَجِّلْ فَرَجَهُم
💐🌷💐🌷 🌺🧜‍♀️ زندگی در چهار عبارت خلاصه میشود که به آن اسرار حیات میگویند؛ 👈آدمی باید بتوانداشتباه خود را ببیند تا بتواند بگوید: "متاسفم" 👈آدمی باید شجاعت داشته باشد تا بتواند بگوید: "لطفا مرا ببخش تقصیر از من بود" 👈آدمی باید شاکرِ داشته ها و نعمتهایش باشد؛ تا بتواند بگوید: "متشکرم" 👈آدمی باید درونش عشـــق داشته باشد ، تا بتواند بگوید : " دوستت دارم" 👈و در نهایت آدمی باید به درک راز نهفته در این چهار عبارت برسد تا بتواند مسئولیت زندگی خویش را به تمامی بپذیرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸عارفان علم عاشق میشوند 🕊بهترین مردم معلم میشوند 🌸عشق با دانش متمم میشود 🕊هرکہ عاشق شد معلم میشود بزرگداشت روز معلم گرامی باد💐 📕 داستانهای زیبا📘 👇👇👇 🌸🌸🌸🌸 @zibastory🌸 @zibastory🌸 🌸🌸🌸🌸
💫حکایت کوتاه و آموزنده 💫 استادی با شاگرد خود از میان جنگلی می گذشت. استاد به شاگرد جوان دستور داد نهال نورسته و تازه بار امده ای را از میان زمین برکند. جوان دست انداخت و به راحتی آن را از ریشه خارج کرد. پس از چندقدمی که گذشتند٬ به درخت بزرگی رسیدند که شاخه های فراوان داشت . استاد گفت:این درخت راهم از جای بر کن. جوان هرچه کوشید ٬نتوانست. استاد گفت: بدان که تخم زشتی ها مثل کینه ٬ حسد و هرگناه دیگر هنگامی که در دل اثر گذاشت٬ مانند ان نهال نورسته است ٬ که براحتی می توانی ریشه ان را در خود برکنی٬ولی اگر آن را واگذاری٬ بزرگ و محکم شود و همچون آن درخت در اعماق جانت ریشه زند. پس هرگز نمی توانی آنرا برکنی و ازخود دور سازی. امام على علیه السلام: هر کس کینه را از خود دور کند، قلب و عقلش آسوده گردند.
زیادی، حکم آتش را دارد 🔥 🔹 دو نفر نزد پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم آمده و از آن حضرت پول شتری را خواستند. پیامبر دو دینار به آن‌ها بخشید، اما پول شتر را ندادند. چون از نزد پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم خارج شدند، عمر به آن‌ها برخورد کرد و دید آن‌ها پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم را به خاطر دو دینار سپاس می‌گذارند. 🔸 عمر نزد پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم آمد و آنچه شنیده بود، نقل کرد. پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «فلان کس هم آمد و من از ده تا صد دینار به او دادم، ولی تشکر نکرد.» 🔹 بعد فرمود: «گاه افراد از من مطالبه کمک و پولی می‌کنند، آنچه می‌خواهند، می‌دهم، اما در باطن این کمک آتشی بر او می‌باشد. (نمی‌تواند پول را در راهش مصرف کند.)» 🔸 عمر گفت: پس اگر حکم آتش را دارد، برای چه به آن‌ها کمک می‌کنید؟ فرمود: آن‌ها از من مطالبه می‌کنند و خداوند نمی‌خواهد من (از دادن کمک) بخیل باشم. 📚شنیدنی‌های تاریخ، ص 337 -محجه البیضاء، ج 6، ص 73
📚 🐫 ✍مردی در صحرا دنبال شترش می گشت تا اینکه به پسر باهوشی برخورد و سراغ شتر را از او گرفت. پسر گفت: شترت یک چشمش کور بود؟ مرد گفت: بله 🔸پسر پرسید: آیا یک طرف بارش شیرینی و طرف دیگرش ترشی بود؟ مرد گفت : بله بگو ببینم شتر کجاست؟ پسر گفت : من شتری ندیدم مرد ناراحت شد، و فکر کرد که شاید پسرک بلایی سر شتر آورده پس او را نزد قاضی برد و ماجرا را برای او تعریف کرد. 🔹قاضی از پسر پرسید : اگر تو شتر را ندیدی چطور همه مشخصاتش را می دانستی؟ پسرک گفت: روی خاک رد پای شتری را دیدم که فقط سبزه های یک طرف را خورده بود فهمیدم که شاید یک چشمش کور بوده بعد متوجه شدم که در یک طرف راه مگس و در طرف دیگر، پشه بیشتر است 🔸چون مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی نتیجه گرفتم که شاید یک لنگه بار شتر شیرینی و یک لنگه دیگر ترشی بوده است. قاضی از هوش پسرک خوشش آمد و گفت: درست است که تو بی گناهی ولی زبانت باعث دردسرت شد. 🐫پس از این به بعد شتر دیدی ندیدی 📕 داستانهای زیبا📘 👇👇👇 🌸🌸🌸🌸 @zibastory🌸 @zibastory🌸 🌸🌸🌸🌸
🔴 یک داستان یک پند در راسته بازار پالاندوزان، جوانی پالان می‌دوخت و در زمان فراغتش با حرکت سریع دست، مگس را در کف دستش شکار می‌کرد بعد به آرامی دست خود را می‌گشود و یک بال مگس را می‌کَند و در زمین رهایش می‌کرد و می‌خندید، این کار تفریح او شده بود. بعد از پنج سال صبحی از خواب بیدار شد در حالی که دست راستش کلاً فلج و بی‌حس در کنارش افتاده بود و تا آخر عمر فلج زندگی کرد. در واقعیت دیگری، جوانی انگشتان دستش به ارّه‌ی آهنگری گرفتار و قطع شد. بعدها خودش می‌گفت: روزی تُن ماهی را با انبر باز کردم و خوردم. قدری گوشت داخل آن بود پیش گربه‌ای انداختم که کنار دستم التماس می‌کرد. گفتم: من زحمت کشیدم، کار کردم و این تُن ماهی را خریدم و خوردم، پس درب قوطی تُن ماهی را به جای خود برگرداندم و کمی باز گذاشتم. گربه مجبور شد دست خود داخل قوطی کنسرو کند و دستش گیر کرد و از مغازه‌ی من دور شد، روزی که انگشتان من قطع شد، یقین کردم که قوطی کنسرو هم پنجه گربه را قطع کرده بود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستانی تکان دهنده از متحول شدن یک جنایتکار! با عنایت ویژه حضرت زهرا سلام الله علیها 📕 داستانهای زیبا📘 👇👇👇 🌸🌸🌸🌸 @zibastory🌸 @zibastory🌸 🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پشت پرده یک کلاهبرداری رو ببینید😕 🔺به این هشدارها حتما توجه کنید. ❌بسیار مهم❌ 📕 داستانهای زیبا📘 👇👇👇 🌸🌸🌸🌸 @zibastory🌸 @zibastory🌸 🌸🌸🌸🌸
13.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مـن برات مثل تموم شھـدا یـار میشم مثل‌مصباح‌خودم‌واسه‌شما‌عمارمیشم امام‌زمانم العجل ای آقا •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‍ ☘️☘️☘️☘️☘️ سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ... مهدی جان! آلودگیِ دل هایمان از حد هشدار فراتر رفته، نفس هایمان به شماره افتاده، و سالهاست که زندگیمان تعطیل رسمی است ... هوای باریدن ندارید مولای من؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴 آری برای فرج دعا کنید... بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم مرحوم فشندی تهرانی مي گويد: «در مسجد جمکران اعمال را به جا آورده ،به همراه همسرم بر می گشتم .در راه ،آقایی نورانی را دیدم که داخل صحن شده ،قصد دارند به طرف مسجد بروند. با خود گفتم :این سید در این هوای گرم تابستان تازه از راه رسیده و [حتماً]تشنه است.به طرف سید رفتم و ظرف آبی را به ایشان تعارف کردم . [سید ظرف آب را گرفت و نوشید ]و ظرف آن را برگرداند در این حال عرضه داشتم :آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرج ایشان نزدیک شود! آقا فرمودند :«شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ،ما را نمی خواهند. اگر بخواهند ،دعا می کنند و فرج ما می رسد». این سخن را فرمود و تا نگاه کردم کسی را ندیدم. فهمیدم که وجود اقدس امام زمان (عجل الله تعالي فرجه)را زیارت کرده ام و حضرتش ،امر به دعا کرده است» منبع: شیفتگان حضرت مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نوشته :احمد قاضی زاهدی جلد 1 صفحه 155 واقعا شنیدن این مطلب از مولایمان بسیار دردناک است که ایشان فرمودند که ما ایشان را حتی به اندازه ی آب خوردن هم نمی خواهیم.. درست است ؛ مي دانيم كه ما منتظر واقعي نبوديم ؛ اما این را می دانم که هر صبح جمعه در دعاي ندبه با چشمان گريان ميگوييم: مَتی نَنتَقِعُ مِن عَذبِ مآئِکَ فَقَد طالَ الصَّدی آری مولای مهربانم ، کی از چشمه ی آب زلال تو بهره مند می شویم که تشنگی به درازا کشید... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwABAQGyZiv3eqhBy2VU75uP5vZ_nmW9UfcAAucQAAK-gbBSOHiRuL9DuoY0BA.mp3
5.2M
🔈 🎧 بــهـــشــت زمـــیـــن یوسف گمگشته بازآید به کنعان، غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان، غم مخور •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|📱|•• 💚 +مَن‌با‌تُو رفاقَت‌نَکَردَم...💔😭 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴 امام (علیه السلام) در زمان حکومتش چگونه و برچه مبنایی داوری و قضاوت می کند❓ 🔻 پاسخ: همه پيامبران الهى وامامان بزرگوار عليهم السلام، موظف بودند که ميان مردم بر اساس شواهد وقوانين داورى کنند، ومبناى داورى خود را (بينه) قرار دهند، وبه عبارتى حکم به ظاهر کنند. اما در زمان حضرت داود (عليه السلام) استثنايى پيدا شد. داود نبى (عليه السلام) از خداوند مسئلت نمود که حق را آنچنان که هست بر او بنماياند، خداوند متعال فرمود: تو نمى توانى آن را طاقت بياورى. داود (عليه السلام) در خواهش خويش اصرار ورزيد، تا حق تعالى او را بر حقايق اوضاع آگاه ساخت، روزى مردى براى مرافعه به محضر حضرت داود آمده وعرض کرد که اين مرد اموال مرا به زور گرفته است. خداوند حضرت داود (عليه السلام) را آگاه ساخت که اين شاکى، پدر مورد شکايت خود را کشته واموالش را دزديده است. آن حضرت دستور داد تا شاکى را به عنوان قصاص کشتند واموالش را گرفته، وبه شخص مورد شکايت دادند. اين نوع داورى بر مردم گران آمد، همه جا مسائلى مطرح شد که بر داود سخت آمد، ولذا از خداوند متعال مسئلت نمود که اين نوع داورى را از او بگيرد، خداوند تعالى فرمود: در ميان آنها بر اساس بينات وشواهد داورى کن واز آنها بخواه که به نام من سوگند ياد کنند. واما در عصر مهدى موعود (عجل الله فرجه)، از آنجايى که عقلها کامل شده وفساد از روى زمين برچيده مى شود، ودر برابر قدرت با عظمت آن امام همام کسى جرات سمپاشى ونفاق افکنى پيدا نمى کند، آن حضرت بر اساس واقع قضاوت مى کند واز طرفين دعوا، شاهد ويا قسم مطالبه نمى کند. امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند: وقتى که قائم آل محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) قيام کند به حکم داود حکم مى فرمايد وگواه وشاهدى نمى خواهد. ودر حديث ديگرى چنين مى فرمايد: (هنگامى که قائم ما قيام کند، حکومت را بر اساس عدالت قرار مى دهد، وظلم وجور در دوران او برچيده مى شود، وجاده ها در پرتو وجودش امن وامان مى گردد، وزمين برکاتش را خارج مى سازد وهر حقى به صاحبش مى رسد، ودر ميان مردم همانند داود ومحمد (صلى الله عليه وآله وسلم) داورى مى کند...). (2) 🔹 با توجه به دو روايت مذکور، داورى کردن امام زمان (عجل الله فرجه) بر طبق قانون دادرسى حضرت محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) وقانون داد رسى داود (عليه السلام) گويا اشاره به اين نکته لطيف دارند که آن حضرت هم از موازين ظاهرى دادرسى اسلامى، همچون (اقرار وگواهى گواهان) استفاده مى کند؛ وهم از راههاى روانى وعلمى، براى کشف مجرمان اصلى، آنچنان که پاره اى از نمونه هاى آن در عصر داود (عليه السلام) نقل شده است. ✨ ضمن اينکه در دوران آن جنابت به موازات پيشرفت علوم وتکنيک وصنعت آن قدر وسايل کشف جرم تکامل مى يابد که کمتر مجرمى خواهد توانست ردپايى که با آن شناخته شود، از خود به جا نگذارد. 📚 پي نوشته ها : 📙 (1) اثبات الهداه، شيخ حر عاملى، ج 7، ص 111. 📕 (2) بحار الانوار، ج 13، چاپ قديم، به نقل از کتاب انقلابى بزرگ، ص 300. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️ وظیفه اصلی منتظران ظهور چیست؟ افرادی که در جرگه منتظران ظهور امام مهدی (عج) قرار دارند، قطعاً دارای وظایفی هستند که باید در دوران انتظار انجام دهند. انتظار ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) به دو گونه است، یکی انتظار اعتقادی و شعاری و دیگری انتظار عملی و فراهم کردن زمینه ظهور آن حضرت. اما آنچه مهم‌تر و مأموریت اصلی منتظران ظهور است، انتظار عملی و زمینه‌سازی برای برپایی حکومت عدل جهانی در ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. علی بن محمد از محمد بن علی بن ابراهیم و او از عبدالله بن صالح نقل می‌کند که گفت: امام زمان (عج) را در کنار حجرالاسود مشاهده کردم که مردم همگی جذب نورانیت وجود او شده بودند، در حالی که ایشان را نمی‌شناختند چنین مجذوب بودند. ❤️ اهمیت شناخت امام زمان (عج) شناخت وجود مقدس امام زمان (عج) بسیار مهم و ارزشمند است، چرا که از یک سو معرفت صحیح امام بر هر فردی واجب بوده و نبود آن، مرگ جاهلیت را به دنبال دارد. چنان که پیامبر اکرم (ص) فرمود: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة، هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است»، (بحارالانوار، ج 32، ص 331). و از سوی دیگر شناخت بهترین موعود پیامبران و مصلح جهانی و آگاهی از زندگانی او، نقش مهم و تعیین کننده‌ای در زندگی افراد دارد و حرکت آنان را تنظیم می‌کند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅ذکر بسیار عالی از آیت الله سید علی قاضی ره ،برای رفع همه مشکلات ✍علاّمه انصاری لاهیجی که ازشاگردان مرحوم آیت الله قاضی هستند، فرمودند: روزی از ایشان پرسیدم که: در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟ سید علی قاضی ره در جواب فرمودند: ”پس از پنج مرتبه صلوات و آیة الکرسی، در "دل خود و بدون آوردن به زبان "بسیار بگو: «اللّهُم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تََجعَلُ فیها مَن تَشاءُ» إن شاء الله گشایش یابد. 💥علاّمه انصاری فرمودند:من اطاعت کرم و در مواقع گرفتاری های سخت و مشکلات لاینحلّ به این دستور عمل کردم و نتیجه های عجیب و بسیار عالی گرفتم... 📚 مهر تابناک ص260 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
15.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نمونه ای از کرامات شهدا / شهیدی که تاریخ شهادتش را در تقویمش مشخص کرده‌ بود. 🎙بیانات حجت‌الاسلام نادم در سیمای قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عنایتی از شهید صلواتی یزد شهید حسن انتظاری لطفا شهید را مهمان صلواتی بفرمایید .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍خاطره ی شهید مصطفی صدر زاده از نماز عجیبی که سردار شهید حاج حسین بادپا می خواند.
✨آغاز کنم به نامت 🌸ای حضرت دوست ✨هر آنچه شود 🌸به نامت آغاز، نکوست ✨دفترچه‌ٔ عشق را اگر بگشاییم 🌸سطر از پی سطر، ✨آیتی از تو در او 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بر میم محمد و ✨جمالش صلوات 🌸بر عین علی و ✨ذوالفقارش صلوات 🌸بر دسته گل ✨شاخه طوبی زهرا 🌸قائم به محمد وكمالش صلوات 🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸
کسی که برای حل مشکلات دیگران به آنها پول قرض می دهد یا ضامن وام آنها می شود و به دروغ نمی گوید که ندارم و گرفتارم، احمق نیست. کریم و جوانمرد است. کسی که از معایب و کاستی های دیگران، در می گذرد و بدی ها را نادیده می گیرد، احمق نیست. شریف است. كسي كه در مقابل بي ادبي و بي شخصيتي ديگران با تواضع و محترمانه صحبت مي كند و مانند آنها توهين و بد دهني نمي كند، احمق نيست. مودب و باشخصيت است. کسی که به حرف های پشت سرش زده میشود اهمیت نمی دهد بی خبر نیست صبور و با گذشت است. "انسان بودن هزينه سنگيني دارد" ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه و ياد درگذشتگان 🌸 🌸هیچ هدیه‌ای ✨شادی بخش‌تر از طلب آمرزش برای اموات نیست...🌸 🌸خدایا🙏 ✨همه اموات‌ و ✨گذشتگانمان را ✨ببخش و بیامرز و ✨قرین رحمت خویش قرار بده... 🌸آمیــن 🙏
‍ 💚حدیث 🌷امیرالمؤمنين علی عليه السلام ؛ 🌼صلوات بر پیامبر گناهان را 🌷بسانِ ریختنِ آب بر آتش از بین می برد. 🌼اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🌷وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 🌼 🌼این عشقِ آتشین، زِ دلم پـاک نمی شود 💚 🌼مجنون به غیـر خـانه‌ی لیلا نمی شود 💚 🌼بالای تختِ یوسفِ كنعان نوشته ‌اند 💚 🌼هر یوسفی كه یوسفِ زهرا نمی شود💚 🌼الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج🌼 🌼
از جاده‌ی انتظار، برمی‌گردد ما منتظریم، یار برمی‌گردد پاییز تمام می‌شود ،، می‌دانم آری! به خدا بهار برمی‌گردد اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج
🌸🍃🌸🍃 در شهر واعظی بر منبر می‌رفت و مردم در پای منبر او زیاد می‌نشستند. واعظ دوستی داشت که به او می‌گفت: «به این جمعیت زیاد نگاه نکن! برای بسیاری از این نفرات، فقط سخنِ تو شیرین است و گوش می‌کنند و می‌روند و اهل عمل نیستند.» روزی واعظ از مسجد بیرون آمد. با دوست خود بیرون از مسجد ایستاده بود، مردی از مسجد بیرون آمد و در دست خود کیسه‌ای زر داشت. دوست واعظ پرسید: «ای عمو! کجا می‌روی؟» گفت: «می‌خواهم سفر بروم و کیسه زرم را به زرگر به امانت بسپارم.» دوست واعظ گفت: «آن‌ را نزد من امانت بسپار.» مرد گفت: «تو را نمی‌شناسم.» گفت: «به واعظ مسجد بسپار.» مرد گفت: «زرگر بهتر است و کارش این است، واعظ کارش منبر است.» دوست واعظ پرسید: «مگر واعظ طلای تو را می‌دزدد؟» پیرمرد، سری در زیر برد و آرام گفت: «نمی‌دزدد، ولی اگر دزد طلای مرا از خانه او بدزد، زرگر می‌تواند خسارت بدهد ولی واعظ ندارد.» پیرمرد رفت و دوستِ واعظ به واعظ گفت: «به چشم خود دیدی آن‌چه را که می‌گفتم؟» این مردم تو را امین نمی‌دانند که کیسه‌ای زر به تو امانت دهند، پس چگونه انتظار داری تو را امین دانسته و حرف‌های تو را خریدار باشند؟!! این جماعت فقط به دنبال ریا و تظاهرند. ‎
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ✍خری و اشتری بدور از آبادی بطور آزادانه باهم زندگی می کردند... نیمه شبی در حال چریدن علف ، حواسشان نبود که ناگهان وارد آبادی انسانها شدند. شتر چون متوجه خطر گرديد رو به خر کرد و گفت: 🔸ای خر خواهش می کنم سکوت اختیار کن تا از معرکه دور شویم و مبادا انسانها به حضورمان پی ببرند!" خر گفت: "اتفاقا درست همین ساعت، عادت نعره سر دادن من است." شتر التماس کرد که امشب نعره کردن را بی خیال گردد.تا مبادا بدست انسانها بیافتند. 🔹خر گفت : "متأسفم دوست عزیز! من عادت دارم همین ساعت نعره کنم و خودت می دانی ترک عادت موجب مرض است و هلاکت جان!" پس خر بی محابا نعره های دلخراش بر میداشت. از قضا کاروانی که در آن موقع از آن آبادی می گذشت، متوجه حضور آنان گرديدند و آدمیان هر دو را گرفته و در صف چارپايان بارکش گذاشتند. 🔸صبح روز بعد در مسیر راه، آبی عمیق پیش آمد که عبور از آن برای خر میسر نبود. پس خر را بر شتر نشانيده و شتر را به آب راندند. چون شتر به میان عمق آب رسید شروع به پایکوبی و رقصیدن نمود. خر گفت : ای شتر چه می کنی؟ نکن رفیق وگرنه می افتم و غرق می شوم." 🔹شتر گفت: خر جان، من عادت دارم در آب برقصم.!! ترک عادت هم موجب مرض و هلاکت است!" خر بیچاره هرچه التماس کرد اما شتر وقعی ننهاد. خر گفت تو دیگر چه رفیقی هستی؟! شتر گفت: "چنانکه دیشب نوبت آواز بهنگام خر بود!!! امروز زمان رقص ناساز اشتر است!" 🔸شتر با جنبشی دیگر خر را از پشت بينداخت و در آب غرق ساخت. شتر با خود گفت: رفاقت با خر نادان ، عاقبتی غیر از این نخواهد داشت. هم خود را هلاک کرد و هم مرا به بند کشيد! 📚امثال و حکم علامه دهخدا 📕 داستانهای زیبا📘 👇👇👇 🌸🌸🌸🌸 @zibastory🌸 @zibastory🌸 🌸🌸🌸🌸
🔆ازدواج ((آيت الله خراسانى )) رضوان اللّه تعالى عليه مى فرمودند: يك روز كه ((مرحوم آخوند)) خيلى سر حال بودند. پرسيدم : آقا شما چرا ازدواج نكرديد؟ فرمودند: براى دو جهت : يك جهت فقر و يك جهت هم سوء خُلق ، من اخلاقم خوب نيست و تند مى شوم براى چه يكى را اسير خودم كنم براى دفع شهوت ، براى اينكه كسى را ناراحت نكنم ازدواج نكردم . راست مى گويد: چون مرحوم ((آقاى مدرس )) كه از طريق همان نمايندگى مجلس كه بدست رضا پهلوى ده سال تبعيد شد و آخرش هم شهيدش ‍ كردند، در حالاتش نوشته اند: گاهى وقتها يك ريال به آخوند قرض مى دادم و گاهى هم نداشتم آخوند به من يك ريال قرض مى داد و اينطورى زندگيمان را مى گذرانيم . 📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده