🔴 ناتوانی قدرتهـا از ادارهٔ کشورهــــا
«حَتّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً»(جن/۲۴)
⭕️ پیش از ظهور امام زمان، حکومتهای ستمگر به ضعف میگرایند و این زمینهای میشود تا (به ناچار) حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله فرجه را بپذیرند:
🌕 آقا امام کاظم علیه السلام درباره این آیه شریفه: «تا آن گاه که ببینند، آن چه وعده داده شده است و به زودی خواهند دانست چه کسی یاوران کم تری دارد و ناتوان تر است»، فرمودند: «وعدهای که در این آیه داده شده است، مربوط به حضرت قائم عجل الله فرجه، و اصحاب و یاوران و دشمنانش است؛ آن گاه که امام زمان قیام کند، دشمنانش ناتوانترین دشمنان خواهند بود و کمترین نیروها و تجهیزات را خواهند داشت.
مُحَمَّدِبْنِالْفُضَیْلِ عَنْ أَبِیالْحَسَنِ الْمَاضِی قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَل... حَتَّی إِذا رَأَوْا ما یُوعَدُونَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً یَعْنِی بِذَلِکَ الْقَائِمَ وَ أَنْصَارَهُ.
📗تفسير نورالثقلين، ج ۵، ص ۴۴۱
📗تفسيرالبرهان، ج ۵، ص ۵۰۸
📗الکافي، ج ۱، ص ۴۳۲
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#شهید_جمهور
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
👇👇👇
🌸🌸🌸🌸
@zibastory🌸
@zibastory🌸
🌸🌸🌸🌸
#انتشار_با_شما✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گنجشک از باران پرسيد: «كار تو چيست؟»
باران با لطافت جواب داد: «تلنگر زدن به انسانهايى كه آسمان خدا را از ياد بردهاند...»
"گاهى بايد كركره زندگى را پايين بكشيم و با خود خلوت كنيم و به پيرامونمان با دقت بيشترى نگاه كنيم... شايد چيزهايى را از ياد برده باشيم!"
#شهید_جمهور
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
👇👇👇
🌸🌸🌸🌸
@zibastory🌸
@zibastory🌸
🌸🌸🌸🌸
#انتشار_با_شما✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم 💞
🌼چه شود که نازنینا،
💫رُخ خود به ما نمائی
🌼به تبسّمی، نگاهی،
💫گرهی ز دل گشائی
🌼به کدام واژه جویم،
💫صفت لطیف عشقت
🌼که تو پاک تر از آنی
💫که درون واژه آئی
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـــرَج🌼
#شهید_جمهور
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
👇👇👇
🌸🌸🌸🌸
@zibastory🌸
@zibastory🌸
🌸🌸🌸🌸
#انتشار_با_شما✅
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️طلب خیر چیست؟
طلب خیر؛ طلب بهترین ها برای هر کس
میتواند باشد. ولی نه آن چیزهایی که
شما در ذهن دارید. بلکه به آن چه که
خداوند به آن آگاه مطلق است.
و شما با طلب خیر کردن تان آن را از
خدا میخواهید. و خداوند آن را برای
کسی که شما میخواهید جاری میکند.
یاد بگیرید برای آدم های
بد زندگیتان هم طلب خیر کنید.
چون طلب خیر هم بزرگترین دعاست
وهم بزرگترین نفرین...!
دعایش که معلوم ست هر آنچه که از
خوبی هاست و خداوند آن را جاری میکند.
ولی نفرینش این حسن را دارد، که شما
ناآگاهانه برای کسی بدی یا شر نمیخواهید.
بلکه خداوند آن چه که خوبیست
برای کسی که دنبال شر است جاری میکند
او خودش صلاح میبیند که چطور با دعای
شما تلنگری به او بزند که از آن درس بگیرد!
پس همیشه برای همه طلب خیر کنید
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️طلب خیر چیست؟
طلب خیر؛ طلب بهترین ها برای هر کس
میتواند باشد. ولی نه آن چیزهایی که
شما در ذهن دارید. بلکه به آن چه که
خداوند به آن آگاه مطلق است.
و شما با طلب خیر کردن تان آن را از
خدا میخواهید. و خداوند آن را برای
کسی که شما میخواهید جاری میکند.
یاد بگیرید برای آدم های
بد زندگیتان هم طلب خیر کنید.
چون طلب خیر هم بزرگترین دعاست
وهم بزرگترین نفرین...!
دعایش که معلوم ست هر آنچه که از
خوبی هاست و خداوند آن را جاری میکند.
ولی نفرینش این حسن را دارد، که شما
ناآگاهانه برای کسی بدی یا شر نمیخواهید.
بلکه خداوند آن چه که خوبیست
برای کسی که دنبال شر است جاری میکند
او خودش صلاح میبیند که چطور با دعای
شما تلنگری به او بزند که از آن درس بگیرد!
پس همیشه برای همه طلب خیر کنید
#شهید_جمهور
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
👇👇👇
🌸🌸🌸🌸
@zibastory🌸
@zibastory🌸
🌸🌸🌸🌸
#انتشار_با_شما✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم 💞
🌼چه شود که نازنینا،
💫رُخ خود به ما نمائی
🌼به تبسّمی، نگاهی،
💫گرهی ز دل گشائی
🌼به کدام واژه جویم،
💫صفت لطیف عشقت
🌼که تو پاک تر از آنی
💫که درون واژه آئی
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـــرَج🌼
#شهید_جمهور
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
👇👇👇
🌸🌸🌸🌸
@zibastory🌸
@zibastory🌸
🌸🌸🌸🌸
#انتشار_با_شما✅
🔴 قضاوت ناقص فیلی
در مثنوی آمده است فیلی در اتاق تاریک بود عدّهای با چشمان بسته وارد اتاق شدند.
یکی دست به خرطومش زد و گفت این ناودان است فردی پاهای فیل را لمس کرد و گفت این ستون است شخصی گوش او را گرفت و گفت این باد بزن است نفر بعدی دستی بر پشت فیل کشید و گفت این تخت است.
یعنی هر فرد، فیل را بر اساس نگاه متّکی بر حسّ لامسه خود تعریف کرد. در حالیکه اگر فیل را کامل دیده یا لمس میکردند قضاوتشان به واقع نزدیکتر میشد.
در زندگی مشترک، گاهی زن و مرد با دیدن جزء یا بخشی از رفتارهای همسر، قضاوت کلّی درمورد شخصیّت او کرده و حتّی برداشت کلّی غلط از ظاهر رفتار یا گفتارش میکنند.
هیچگاه با دیدن یک یا چند رفتار همسر به طور مطلق و کلّی نگوییم همسرم آدم خوبی نیست، اصلاً مرا درک نمیکند، آدم زندگیکُنی نیست و دهها قضاوت کلّی دیگر.
دیدن تمام ابعاد و پازل شخصیّت و رفتارهای همسر از برداشتها و تصمیمات غلط یا ناقص جلوگیری میکند.
به فرض اگر همسرم بدزبان یا تندمزاج است با قضاوت کلّی نگویم "اخلاقش اصلاً خوب نیست یا اخلاق بدرد بخوری ندارد."
چرا که در کنار بدزبانی ممکن است برای خرجی زن و بچه زحمت میکشد، دل و قلبش مهربان است، فرد کینهای نیست، زبان عذرخواهی و دهها صفات و رفتارهای مثبت دارد.
در واقع باید تمام رفتارها و اخلاقهای خوب و اشتباه او را کنار هم گذاشته و با تکمیل پازل شخصیّت او، نسبت به نقص یا اشتباه او عکسالعمل و قضاوت عادلانه و صحیح داشته باشیم تا قضاوتمان مثل اتاق تاریک و فیل نباشد.
#شهید_جمهور
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
👇👇👇
🌸🌸🌸🌸
@zibastory🌸
@zibastory🌸
🌸🌸🌸🌸
#انتشار_با_شما✅
✅ حکایت ناصرالدین شاه و سیب زمینی
در زمان ناصرالدین شاه قاجار دو آمریکایی به ایران آمدند و پس از شرفیابی نزد شاه به او گفتند: ما از ساکنان بومی سرزمین آمریکا آموختیم در هنگام خشکسالی میتوان از ریشهی گیاهی استفاده کرد به نام سیب زمینی.
این گیاه نسبت به خشکسالی مقاوم بوده و با کاشت آن میتوان از بروز و مرگ و میر ناشی از قحطی در سالهای خشک جلوگیری کرد. ما 2 نفر به خاطر خواستهای خیرخواهانه به ممالک مختلف جهان سفر میکنیم و برای نجات همنوعانمان در سراسر دنیا این گیاه را به تمامی ممالک معرفی میکنیم. امیدواریم شاهنشاه ایران نیز کاشت این گیاه را به کشاورزان کشورش آموزش دهد و...
ناصرالدین شاه در جواب به این دو آمریکایی میگوید: کشور ما کشور ثروتمندی است و مردم من نیازی به این چیزها ندارند و کشور در کف با کفایت ما هرگز دچار قحطی و عوارض ناشی از آن نمیگردد و دستور میدهد راه خروج را به این دو خارجی نشان دهند.
این در حالیست که گرسنگی و بیماری و سوهاضمه هر روز جان تعداد زیادی از مردم کشور را میگرفت.
این دو آمریکایی در ادامه خاطرات خود مینویسند: در هیچ کشوری هیچ حاکمی چون شاه ایران یاوهگو نبود و سرنوشت مردم خویش را اینچنین برای غرور کاذب خود به خطر نمیانداخت.
#شهید_جمهور
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
👇👇👇
🌸🌸🌸🌸
@zibastory🌸
@zibastory🌸
🌸🌸🌸🌸
#انتشار_با_شما✅
سلطان محمود غزنوی به وزیرش گفت: آیا کسی هست که فالوده نخورده باشد؟
وزیر گفت: بلی، بسیارند.
قبول نکرد و مبلغی بین ایشان شرط شد.
سربازها از دروازه شهر، مسافر ژنده پوشی را آوردند. سلطان محمود، فالوده را نشان داد و پرسید این چیست؟ مسافر گفت من ندانم، اما در زادگاه من مردی هست که هر ساله یک مرتبه به شهر میرود، او میگوید در شهر، حمامهای خوب ساخته میشود، به گمانم این حمام است!
پادشاه بسیار بخندید. وزیر گفت: پادشاه دو برابر باید سکه بدهند، چون این مرد نه فالوده دیده نه حمام!
📚موش و گربه - شیخ بهایی
#شهید_جمهور
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
👇👇👇
🌸🌸🌸🌸
@zibastory🌸
@zibastory🌸
🌸🌸🌸🌸
#انتشار_با_شما✅
بچه که بودم آرزو داشتم خیلی پولدار شوم!
و اولین چیزی هم که میخواستم بخرم یک یخچال برای "ننهنخودی" بود.
ننهنخودی پیرزنِ تنهای محل ما بود که هیچوقت بچهدار نشده بود.
میگفتند جوان که بود شاداب و سرحال بود و برای بقیه نخود میریخته و فال میگرفته.
پیر که شد، دیگر نخود برای کسی نریخته ؛ اما "نخودی" مانده بود تهِ اسمش.
زمستان و تابستان آبیخ میخورد، ولی یخچال نداشت.
ننه ، شبها راه میافتاد میآمد درِ خانهی ما را میزد و یک قالب بزرگ یخ میگرفت.
توی جایخیِ یخچالمان، یک کاسه داشتیم که اسمش "کاسهی ننهنخودی" بود.
ننه با خانهی ما ندار بود.
درِ خانه اگر باز بود بیدر زدن میآمد تو ، و اگر سرِ شام بودیم یک بشقاب هم میآوردیم برای او.
با بابا رفیق بود!
برایش شالگردن و جوراب پشمی میبافت و باهاش که حرف میزد توی هر جمله یک "پسرم" میگفت.
یک شبِ تابستان که مهمان داشتیم و توی حیاط جمع بودیم ؛ ننه، پرده را کنار زد و آمد تو.
بچهی فامیل که از ورود یکبارهی یک پیرزن کوچولوی موحنایی ترسیده بود ، جیغ زد و گریه کرد.
ننه به بچه آبنبات داد. نگرفت، بیشتر جیغ زد.
بچه را آرام کردیم و کاسهی ننه نخودی را از توی جایخی آوردیم.
بابا وقتی قالب یخ را میانداخت توی زنبیل ننه، آرام گفت:
"ننه! از این بهبعد در بزن!"
ننه، مکث کرد.
به بابا نگاه کرد؛ به ما نگاه کرد و بعد بیحرف رفت.
و بعد از آن، دیگر پیِ یخ نیامد.
کاسهی ننهنخودی ماند توی جایخی و روی یخش، یک لایه برفک نشست.
یک شب، کاسه را برداشتیم و با بابا رفتیم درِ خانهی ننه.
در را باز کرد.
به بابا نگاه کرد.
گفت: "دیگه آبِ یخ نمیخورم، پسرم!"
قهر نکرده بود؛ ولی نگاهش به بابا غریبه شده بود.
شبیه مادری شده بود که بچههایش بیهوا برده باشندش خانه سالمندان.
او توی خانهی ما کاسه داشت، بشقاب داشت و یک "پسر".
یک در ، یک درِ آهنی ناقابل ، یک در نزدن و حرف پدر
ننه را پرت کرد به دنیای خودش و این واقعیت تلخ را یادش آورده بود که "پسرش" پسرش نبوده!
ننهنخودی یک روز داغ تابستان مُرد.
توی تشییعجنازهاش کاسهی یخ ننه را انداختیم توی کلمن و بابا قدِ یک پسرِ مادرمرده اشک ریخت و مدام آب یخ خورد.
یک حرف، یک عکس العمل، یک نگاه،... چقدر آثاربه همراه دارد....
کاسه یخ ؛ انگار بهانه ی عشق و مهربانی بود ..
خدا میدونه کاسه یخ هر کدوم از ما کی؟ کجا؟ در یخچال دل چه کسانی ؟
هزار بار
برفک گرفت و شکست و پرت شد و دیده نشد !
#شهید_جمهور
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
👇👇👇
🌸🌸🌸🌸
@zibastory🌸
@zibastory🌸
🌸🌸🌸🌸
#انتشار_با_شما✅