eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
1.9هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💡 اصطلاح "چنته اش خالی شد" کنایه از این است که شخصی تمام دانسته های خود را آشکار سازد و دیگر چیزی برای گفتن و عرضه کردن نداشته باشد. این ضرب المثل ریشه در یک حکایت دارد، اما قبل از بیان حکایت توضیح مختصری در مورد چنته می دهیم. "چنته" کیسه ی از جنس چرم یا قالیچه بود که در اندازه های مختلف ساخته شده و در گذشته برای نگهداری اشیاء در هنگام سفر مورد استفاده قرار می گرفت. "عبدالرحمن جامی"، در ایام جوانی برای کسب دانش و کمال مسافرت های زیادی انجام داد، در یکی از این سفرها جامی به شهر هرات رسید و در آنجا با" سعد الدین کاشغری" و همچنین "علی قوشچی" که از مشاهیر و محققان زمان بودند دیدار کرد. گویند قوشچی به رسم ترکان با چنته ای که به همراه داشت به محضر جامی آمد و برای امتحان میزان دانش جامی، چندین سوال مشکل از او پرسید که جواب هر کدام از آنها بسیار طولانی بود. در مقابل جامی بدون تفکر و اندیشه زیاد با صبر و شکیبایی بسیار به تمام پرسش ها به طور کامل پاسخ داد. دانش و آگاهی جامی موجب شگفتی قوشچی شد و اودر برابر این همه فضیلت چاره ی جز سکوت نداشت. جامی چون این سکوت را دید به چنته ی قوشچی اشاره می کند و به طنز می گوید" :از قرار معلوم مولانا دیگر چیزی در چنته ندارند؟!" این حکایت به تدریج در میان عوام رایج شد و با گذشت زمان بخش انتهای آن به شکل مثل در آمد.
💡 اصطلاح "کلک خوردن "را بسیار شنیدیم که به معنای فریب خوردن است حال ببینیم این کلک چیست؟! استان مازندران در فصل پاییز و زمستان میزبان پرندگانی است که از شمال اروپا به سمت مناطق گرمتر در حال مهاجرت هستند، و معمولا در مرداب ها و آب بندان های کوچک این استان ساکن می شوند. گوشت این پرندگان لذیذ و بسیار گران است در نتیجه هر ساله صیادان فصلی این پرندگان را شکار می کنند. صیادان می دانند که با یک تیر فقط می توانند یک پرنده را صید کنند به همین دلیل برای آنکه تعداد بیشتری پرنده را صید کنند، معمولا حوضچه های مصنوعی درست می کنند و اطراف آنرا با نی و چوب می پوشانند تا جای مناسبی برای سکونت به نظر آید، اما این حوضچه ها فقط یک راه ورودی دارند و در سطح آنها تور مستحکمی پهن شده است که به محض ورود پرندگان که معمولا مرغابی های وحشی هستند این تور بر سر آنها می افتد و مدخل ورودی هم بسته می شود این گونه پرندگان در دام می افتند، در زبان مازندرانی به این حوضچه ها "کلک"می گویند. بد نیست بدانیم گاهی برای آنکه این کلک ها جای امن تری برای پرندگان به نظر آید ، صیادان از مرغابی های دست آموزی و تربیت شده ای استفاده می کنند که وقتی آنها را در این حوضچه ها رها می کنند و با ایجاد سروصدا موجب جلب نظر پرندگان وحشی می شوند ،که به اصطلاح به این شیوه صید "کلک مرغابی "می گویند. حکایت وداستان زیبا📕 @zibastory 🌸🌸🌸🌸 عجایب جهان😱 @best_natur 🌼🌼🌼🌼🌼 کلبه استیکر😍 @kolbesticker 🌺🌺🌺🌺🌺
💡 اصطلاح «پنبه اش را زدند » کنایه از این است که اسرار و رازهای فردی برملا شود و مردم متوجه شوند که شخص مورد نظر، چیزی در چنته نداد و آن چنان که می نماید نیست. حال ببینیم این اصطلاح از کجا آمده است. براساس مدارک موجود در گذشته ایرانیان در سال نزدیک به پنجاه جشن داشتند به عنوان مثال در تابستان جشن تیرگان و در پاییز جشن مهرگان را برگزار می کردند. در هر کدام از این اعیاد در کنار جشن اصلی، دلقک های نیز بودند که با کارهای خود موجب شادی مردم می شدند. بعضی از این دلقک ها لباس های خود را با پنبه پر می کردند و وانمود می کرد که این پنبه ها اعضلات آنها هستند و ادعای پهلوانی می کردند در طول نمایش خنده دار این افراد، یک حلاج با کمک کمان خود با رقص و پایکوبی به تدریج پنبه ها را از بدن دلقک می زدود و اندام لاغر و نحیف شخص آشکار می شد و دستش برای همه رو می شد که پهلوان نیست و مردم شروع به خندیدن می کردند به این کار در اصطلاح می گفتند «پنبه اش را زدند». @zibastory
💡 عبارت" آبشان از یک جوی نمی رود "زمانی به کار می رود که میان دو یا چند تن در انجام کاری توافق و سازگاری وجود نداشته باشد و این عبارت برای نشان دادن رابطه ی میان آنان استفاده می شود. در گذشته آب گیری مزارع و باغات جنبه حیاتی داشت و هنگامی که نوبت آبیاری می شد ، آب در جوی هایی به راه می افتاد و هر کس کوشش می کرد، پیش از آن که جریان آب قطع شود زودتر آب خود را بگیرد و این عجله و شتابزدگی و عدم رعایت نوبت و حق تقدم دیگران موجب می شد که کشاورزان هنگام آب گیری گاه با داس و بیل و چوب به جان یکدیگر می افتادند و یکدیگر را زخمی و حتی به قتل می‌رساندند. بنابراین و برای جلوگیری از پیش آمدن چنین مشاجراتی بود که هرکس کوشش می کرد آب مورد نیاز خود را از جویی برندارد که شریک با شخصی باشد که اهل درگیری و مرافعه است ، حالا هم از ضرب المثل "آبشان از یک جوی نمی گذرد " در مورد کسانی مورد استفاده قرار می گیرد که بر سرموضوعی با یکدیگر نمی سازند و با هم مشاجره دارند.   📕 📘 👇👇👇 🌸🌸🌸🌸 @zibastory🌸 @zibastory🌸 🌸🌸🌸🌸
💡 ✍اصطلاح "چنته اش خالی شد" کنایه از این است که شخصی تمام دانسته های خود را آشکار سازد و دیگر چیزی برای گفتن و عرضه کردن نداشته باشد. این ضرب المثل ریشه در یک حکایت دارد، اما قبل از بیان حکایت توضیح مختصری در مورد چنته می دهیم. 🔹"چنته" کیسه ی از جنس چرم یا قالیچه بود که در اندازه های مختلف ساخته شده و در گذشته برای نگهداری اشیاء در هنگام سفر مورد استفاده قرار می گرفت. ✍"عبدالرحمن جامی"، در ایام جوانی برای کسب دانش و کمال مسافرت های زیادی انجام داد، در یکی از این سفرها جامی به شهر هرات رسید و در آنجا با" سعد الدین کاشغری" و همچنین "علی قوشچی" که از مشاهیر و محققان زمان بودند دیدار کرد. گویند قوشچی به رسم ترکان با چنته ای که به همراه داشت به محضر جامی آمد و برای امتحان میزان دانش جامی، چندین سوال مشکل از او پرسید که جواب هر کدام از آنها بسیار طولانی بود. 🔹در مقابل جامی بدون تفکر و اندیشه زیاد با صبر و شکیبایی بسیار به تمام پرسش ها به طور کامل پاسخ داد. دانش و آگاهی جامی موجب شگفتی قوشچی شد و او در برابر این همه فضیلت چاره ی جز سکوت نداشت. جامی چون این سکوت را دید به چنته ی قوشچی اشاره می کند و به طنز می گوید": از قرار معلوم مولانا دیگر چیزی در چنته ندارند؟!" 🔸این حکایت به تدریج در میان عوام رایج شد و با گذشت زمان بخش انتهای آن به شکل مثل در آمد.