نيست يك دم شكند خواب به چشم كس و ليك
غم اين خفتهﻯ چند،
خواب در چشم ترم مي شكند.
نگران با من استاده سحر .
صبح مي خواهد از من ،
كز مبارك دم او آورم اين قوم به جان باخته را بلكه خبر
در جگر ليكن خاري
از ره اين سفرم مي شكند.
نازك آراي تن ساق گلي
كه به جانش كشتم
و به جان دادمش آب
ای دريغا به برم مي شكند.
@zibastory
#نیما_یوشیج
🌸🌸🌸🌸🌸