6938645_212.mp3
3.12M
💖تجدید عهد روزانه با امام زمان عج 💖
#دعای_عهد❤️🌈
🎤با صدای استاد:👤فرهمند
🌤 اللهم عجل لولیک الفرج⛅️
#التماس_دعای_فرج🌿🌸
🏴 @zibatarin_Eshgh 🏴
بِســـــمَ اَلْرَّبِ الْحُسِــــــــــین..💔
🖤روز نوزدهم چلهٔ زیارت عاشورا+ترک گناه تا اربعین
همچنین میخوانیم این چله را برای:
🖤ظهور هر چه سریع تر امام زمان"عج"
🖤ریشه کن شدن ویروس منحوس کرونا
🖤حاجت روایی شما همراهان بزرگوار
التمــــــــــاس دعآ🙂🥀
🏴 @zibatarin_Eshgh 🏴
زیارت-عاشورا-با-نوای-حاج-میثم-مطیعی.mp3
12.64M
صوت زیارت عاشورا🎵🖤
🎤|حاج میثــم مطیعے
🏴 @zibatarin_Eshgh 🏴
#تلنگرانہ
🔺آیت الله بهجت می فرماین:
ما آمده ایم زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم نه اینکه با هر قیمتی کنیم..
زندگی ما حکایت یخ فروشی ست که از او پرسیدند فروختی؟!
گفت نه، ولی تمام شد!!💔
🏴 @zibatarin_Eshgh 🏴
🔸سعدی میگه:
هر بدی میتوانی به دشمن نرسان که ممکن است روزی دوستت گردد..!
و هر سرّی داری با دوستت در میان نگذار که ممکن است روزی دشمنت گردد..!❌
🏴 @zibatarin_Eshgh 🏴
داستان آموزنده...!‼️
🔶️روزی جوانی را دیدم که در کمال ادب سمت حرم اباعبدالله آمد و سلام داد و من نیز جواب سلام امام حسین به آن جوان را شنیدم.
🔶️از جوان پرسیدم چه کرده ای که به این مقام رسیدی درحالیکه من پانزده سال است امام جماعت کربلا هستم و جواب سلامم را نمی شنوم؟
🔶️پاسخ داد پدر و مادر پیر و از کارافتاده ای داشتم که دیگر توانایی پیاده زیارت آمدن را نداشتند؛ قرار بر این شد هر شب جمعه یکی از والدینم را روی پشتم سوار کنم و به زیارت ببرم.
🔶️ یک شب جمعه که بسیار خسته بودم و نوبت پدرم بود، خستگی و گرسنگی و تشنگی ام را به رویشان نیاوردم و پدرم را سوار بر پشتم به زیارت امام حسین علیه السلام آوردم و برگرداندم.
🔶️ وقتی خسته به خانه رسیدم دیدم مادرم بسیار گریه می کند؛ پرسیدم مادرم چرا گریه می کنی؟
🔶️ پاسخ داد پسرم می دانم که امشب نوبت من نبود و تو هم بسیار خسته ای. اما می ترسم که تا هفته ی بعد زنده نباشم تا به زیارت اباعبدالله بروم. آیا می شود امشب مراهم به زیارت ببری؟
🔶️هرطور بود مادرم رو بر پشتم سوار کردم و به زیارت رفتیم. تمام مدت مادرم گریه می کرد و دعایم می نمود.
🔶️ وقتی به حرم رسیدیم دعا کرد ان شاء الله هربار به امام حسین علیه السلام سلام بدهی، خود حضرت، سلامت را پاسخ بدهند.
🔶️و این شد که من هر بار به زیارت اباعبدالله علیه السلام مشرف می شوم و سلام می دهم، از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را میشنوم. همهی اینها از یک دعای مادر است
#احترام_به_پدر_و_مادر
🏴 @zibatarin_Eshgh 🏴
مداحی آنلاین - رندان تشنه لب - امیر کرمانشاهی.mp3
3.66M
#مداحیتایم
#محرم
🌴رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
🌴گویا ولی شناسان رفتند از این ولایت
🎤 #امیر_کرمانشاهی
🔹بزرگـــے میفرماید که:
مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی"ع"، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او میباشد!!
📒جرعه وصال
🏴 @zibatarin_Eshgh 🏴
❇️روش برخورد با دنیــــا..
امام علی"ع" در این باره میفرماین:
پس در عزّت و ناز دنیا از یک دیگر پیشی نگیرید و فریب زینت ها و نعمت هایش را نخورید و مغرور نشوید و از رنج و سختی آن ننالید و نا شکیبا نباشید!!
زیرا عزّت و افتخارات دنیا پایان میپذیرد و زینت و نعمت هایش نابود میگردد و رنج و سختی آن تمام میشود و هر مدّت و مهلتی در آن به پایان میرسد و هر موجود زنده ای به سوی مرگ میرود!‼️
📒نهج البلاغه_خطبهٔ۹۹
🏴 @zibatarin_Eshgh 🏴
✳️دفاع از آبروی مؤمن!!
روزی مردی در محضر رسول اکرم"ص" آبروی کسی را دستخوش بدگویی قرار داد!
دیگری در مقام دفاع برآمد..!
رسول خدا"ص" فرمودند: هر کس از آبروی برادر دینی خود دفاع کند، حجاب و پرده ای از آتش برای او خواهد بود!!
🏴 @zibatarin_Eshgh 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرچه بدم میدونـے..
خیلے برام عزیزے🙂🥀
صَلَ اللهُ عَلَیْکَ یا صاحِبِ الزَمـــــان♥️
#استورے
🏴 @zibatarin_Eshgh 🏴
🖤 سلام به 14معصوم"ع" در هر روز🖤
🖤بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ🖤
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ
🖤ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ
🖤السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان...
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ
🖤التماس دعا🖤
🏴 @zibatarin_Eshgh 🏴
جواب سلام واجبه...!
شاید ما با گوش آلوده به گناهمون جوابشون رو نشنویم ولی ائمه حتما جواب ما رو میدن ...
به این ایمان داشته باش..!
السّلام عَلَیکُم یا اَهلِ بَیتِ النبوَّه ✨🤚🏻🌸
‹🌱🙋🏻♂›
.
شهیدمصطفےچمرانگفتند:
نیازِعاشق سوختن است..
لذت او دردکشیدن است..
بقای او در فدا شدن است..☝️🏼"
.
[ امامزمانم، ادای عاشقهارو درمیارم،
کمکمون کن عاشقِواقعـے بشیم..💔🙏🏻]
#عاشقباعملنشونمیدهنهباحرف☝️🏻🔥
@zibatarin_Eshgh 🌸
✨﷽✨
#پندانه🦋🐚
✅نون سنگک
✍مامان صدا زد: امیرجان، مامان بپر سه تا سنگک بگیر.اصلاً حوصله نداشتم،😩 گفتم: من که پریروز نون گرفتم.مامان گفت: خب، دیروز مهمون داشتیم زود تموم شد. الان نون نداریم.
گفتم: چرا سنگک، مگه لواش چه عیبی داره؟مامان گفت: میدونی که بابا نون لواش دوست نداره. گفتم: صف سنگک شلوغه. اگه نون میخواید لواش میخرم. مامان اصرار کرد سنگک بخرم. قبول نکردم. مامان عصبانی شد و گفت: بس کن، تنبلی نکن مامان، حالا نیم ساعت بیشتر تو صف وایسا. این حرف خیلی عصبانیم کرد. آخه همین یه ساعت پیش حیاط رو شسته بودم، داد زدم: من اصلاً نونوایی نمیرم. هر کاری میخوای بکن!😤
داشتم فکر میکردم خواهرم بدون این که کار کنه توی خونه عزیز و محترمه اما من که این همه کمک میکنم باز هم باید این حرف و کنایهها رو بشنوم.😏🙁دیگه به هیچ قیمتی حاضر نبودم برم نونوایی. حالا مامان مجبور میشه به جای نون، برنج درسته کنه. اینطوری بهترم هست. با خودم فکر کردم وقتی مامان دوباره بیاد سراغم به کلی میافتم رو دنده لج و اصلا قبول نمیکنم اما یک دفعه صدای در خونه رو شنیدم. اصلاً انتظارش رو نداشتم که مامان خودش بره نونوایی. آخه از صبح ۱۰ کیلو سبزی پاک کرده بود و خیلی کارهای خونه خستهاش کرده بود. اصلاً حقش نبود بعد از این همه کار حالا بره نونوایی.😶
راستش پشیمون شدم. هنوز فرصت بود که برم و توی راه پول رو ازش بگیرم و خودم برم نونوایی اما غرورم قبول نمیکرد. سعی کردم خودم رو بزنم به بیخیالی و مشغول کارهای خودم بشم اما بدجوری اعصابم خرد بود. یک ساعت گذشت و از مامان خبری نشد. به موبایلش زنگ زدم، صدای زنگش از تو آشپزخونه شنیده شد. مثل همیشه موبایلش رو جا گذاشته بود. دیر کردن مامان اعصابمو بیشتر خرد میکرد. نیم ساعت بعد خواهرم از مدرسه رسید و گفت: تو راه که میاومدم تصادف شده و مردم میگفتند به یه خانم ماشین زده. خیابون خیلی شلوغ بود. فکر کنم خانمه کارش تموم شده بود.
گفتم: نفهمیدی کی بود؟ گفت: من اصلاً جلو نرفتم. دیگه خیلی نگران شدم.😓رفتم تا نونوایی سنگکی نزدیک خونه اما مامان اونجا نبود.یه😥 نونوایی سنگکی دیگه هم سراغ داشتم رفتم اونجا هم تعطیل بود. دلم نمیخواست قبول کنم تصادفی که خواهرم میگفت به مامان ربط داره.😨تو راه برگشت هزار جور به خودم قول دادم که دیگه تکرار نشه کارم. وقتی رسیدم خونه انگشتم رو گذاشتم روی زنگ و منتظر بودم خواهرم در رو باز کنه اما صدای مامانم رو شنیدم😃 که میگفت: بلد نیستی درست زنگ بزنی؟
تازه متوجه شدم صدای مامانم چقدر قشنگه!😍😇نفس عمیقی کشیدم و گفتم: الهی شکر و با خودم گفتم: قولهایی که به خودت دادی یادت نره! پدر و مادر از جمله اون نعمتهایی هستند كه دومی ندارند پس تا هستند قدرشون رو بدونيم! افسوسِ بعد از اونها هيچ دردی رو دوا نمیكنه؛ نه برای ما، نه برای اونها...☝️🏻❤️
@zibatarin_Eshgh 🌸🍃