eitaa logo
ذوق و خرد|استاد جوادی گیلانی
310 دنبال‌کننده
224 عکس
93 ویدیو
76 فایل
کانال رسمی «محمد هادی جوادی گیلانی» از اساتید سطوح عالیه حوزه علمیه قم با رویکرد عقلی و ذوقی و به همت جمعی از شاگردان ایشان فعالیت می کند. کانال دروس: @dorosejavadigilani
مشاهده در ایتا
دانلود
چه کسی شب اول قبر وحشت می کند ؟ (استاد محمدهادی جوادی گیلانی)ه.wma
3.41M
🔊کلیپ_صوتی موضوع:👇👇👇👇 ۞چه کسی شب اول قبر وحشت دارد؟۞ ⏰مدت:۰٢:٣۵ 💠استادمحمد هادی جوادی گیلانی 🎤From: m.hadi javadi gilani @zoghokheraad
💢چه کسی شب اول قبر وحشت دارد؟ 🔰چرا باید انسان از شب اول قبر وحشت کند؟ وحشت برای مومنین نیست، برای صلحا نیست، برای اون کسانیکه دل به اون عالم سپردند نیست، برای اون کسانیکه خدا رو در همه شئون زندگی خودشون حاضر دیدند نیست، وحشت برای کسی است که به این عالم فانی انس گرفت نمیخواد این عالم رو رها کنه، وحشت می کنه البته وحشت می کنه، این درخت و نگاه کنید میوه ای که پخته شد وقت رسیدنش که برسه خودش این درخت و رها میکنه و میفته ولی میوه ای که به این درخت چسبیده تعلق پیدا کرده درخت و رها نمیکنه وقتی دستی او را می گیرد و او را از درخت جدا می کند درد می کشد زخم می شود جان انسان اگر با ملکوت عالم انس پیدا بکند جان انسان اگر در دنیا با شهوات و لذت های دنیوی انس نگیرد انسان اگر بداند مسافر است خود را برای اون سفر آماده و مهیا بکند آنگاه که عزرائیل این نفس را از درخت طبیعت می خواهد جدا کند مثل میوه پخته ای میماند که استقبال میکند رها میکنه این دنیا رو چه بسا زودتر از آن که عزرائیل بخواهد این نفس را از این درخت طبیعت جدا کند او خود این درخت را رها کند. رو بمیر ای خواجه قبل از مردنت تا نباشد زحمت جان کندنت آن چنان مرگی که در نوری روی نی چنان مرگی که در گوری روی 🔰چون رها کرده دیگه، چون زودتر از این که او رو برچینند از این درخت طبیعت، او خودش این درخت رو رها کرد. اما اون کسی که نمیخواد ول بکنه، خب وقتی میخواهند بردارندش دردش میاد زخم میشه. @zoghokheraad
لذت برتر انسان قرب خداوند است (استاد محمدهادی جوادی گیلانی)ه.wma
4.46M
🔊کلیپ_صوتی موضوع:👇👇👇👇 ۞به دنیا وابسته نشوید، دنیا موقت است!۞ ⏰مدت:۰۰:۴٣ 💠استادمحمد هادی جوادی گیلانی 🎤From: m.hadi javadi gilani @zoghokheraad
🔰به دنیا وابسته نشوید، دنیا موقت است 💢خداوند این بدن را مرکب سفر قرار داد، خب از مرکب باید پیاده شد دیگه، کدام مسافر همیشه روی مرکب نشست، که من و شما هم بنشینیم! ♻️مرکب اسمش روی آن است یعنی موقته، سوار شدی که پیاده بشی، هیچ سواری نباید خودش را به مرکبی ببندد، وگرنه زمین مییخورد، باید از مرکب پیاده شد دیگه. روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا میروم آخر ننمایی وطنم @zoghokheraad
🔰فـیــض ســحـــر ای مانده غافل از سَحَر، از بَزم هستی بی خبر برخیز از خواب گران، گَر خواهی از بالا اثر ترک طلب کن پیشه ات، تو مانده ای و ریشه ات همچون خَسی اندیشه ات، ناید زِ تو شَقُ القَمر کم جستجو کن در کُتُب، بیرون کی آیی از حُجُب مَحجوب در پُشت سُحُب، شَمس حقیقت را نِگر عالم نه بَهر خواب و خور، تا چَندُ چون گاو و شتر بَطن از طعام چرب پُر، محرومی از فیض سَحر عمری گذشت و کاهلی، از پیش و پس هم غافلی بنگر به جنت نائلی ؟ وای از سَاُصِلیهِ سَقَر فرصت به پایان می رسد، اعلان خُسران می رسد مرگت شتابان می رسد، بهَر چه ماندی بی ثَمر بیدار شو از خواب هین! دل بَر کن از اهل زمین رَه توشه بردار از یقین، از فیض ((ذِکری لِلبَشَر)) پاک اَر غبار دل کنی، منزل نه آب و گل کنی تطهیر جان حاصل کنی، بینی چه ها با این بَصَر وا نِه دگر کاشانه را ای مرغ و آب و دانه را تو بَهر اینجا نیستی سستی نکن قدری ببر اندیشه کن در کار خود بشکن در زندان خود بنگر جمال یار خود بادا مبارک این سفر ((هادی)) در این رَه جذبه ای بِه از هزاران تُحفه ای بنگر که خواهان که ای آنگه نه با پا رو به سَر 🔰محمد هادی جوادی گیلانی 🔸رمضان ١٣٩۴ هجری شمسی @zoghokheraad
4_5850496084291355693
8.29M
🔊کلیپ_صوتی موضوع:👇👇👇👇 ۞بیانات استاد در کلاس درس در تجلیل از مرحوم آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی (قدس سره) و تذکر به یاد ملکوت و عالم پس از مرگ ۞ ⏰مدت:۰۴:١٨ 💠استادمحمد هادی جوادی گیلانی 🎤From: m.hadi javadi gilani @zoghokheraad
💢بیانات استاد در کلاس درس در تجلیل از مرحوم آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی (قدس سره) و تذکر به یاد ملکوت و عالم پس از مرگ💢 🔰خداوند رحمت کند روح ملکوتی حضرت آیت الله سید محمود شاهرودی(قدس سره) که به گردن حقیر هم حق استادی داشتند و ما یک سال در درس خارج فقه ایشان کتاب الزکاه را شرکت کردیم آن سابق ها . خب این بزرگوار هم در نجف در دوران خفقان رژیم بعثی اهل مبارزه بوند در کنار مرحوم شهید صدر (قدس سره) استادشان بودند، جناب اقای شاهرودی در دوران جوانی جز نوابغ بودند و از نوابغ و اَجِلّه ی تلامذه ی شهید صدر بودند بعد هم پس از شکنجه های طولانی که در عراق شدند، به ایران آمدند، مبارزه را در ایران ادامه دادند، اینجا همواره پشتوانه ی نظام بودند، در دوران امام تبعیت از امام(قدس سره)داشتند، در دوران زعامت حضرت آقا(حفظه الله) در کنار ایشان بودند، و منشا برکات و خدمات چه در نظام و چه در حوزه بودند. كَفى بالمَوتِ واعِظا؛(١) (مرگ براى اندرز گرفتن بس است.) 🔸حالا ماها باید توجه داشته باشیم که بعد از همه ی این درسها و بحث ها همه وارد بر یک منزل می شویم، همه میهمان یک عالم می شویم، دیگر خیلی هم خوب درس بخوانیم و رو به مرجعیت هم که باشید که ایشان در صحنه مرجعیت هم حضور پیدا کردند یک مدتی، ایشان رفتند و بزرگتر از ایشان نیز رفتند، *إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُون*َ(٢) 🔹باید انسان به اینها توجه و تذکر داشته باشد و خودش را دائما تذکر دهد و متاسفانه امروزه بخاطر پیشرفت تکنولوژی و سر و صداها و رنگ و لعاب ها، حتی در مرگ ها هم، چه مرگ بزرگان و مراجع و چه مرگ، عطار و بَقال و معمار و چه مرگ نزدیکان، حتی در مرگ این آقایان هم یک سر و صداهایی هست که آن توجه به عالم ملکوت، توجه به عالم برزخ، توجه به اینکه همه چی میخواهد افول کند و انسان در درون خودش این ندا را داشته باشد که *لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ*(٣) اینها کمرنگ می شود، ما باید توجه داشته باشیم، حواسمون باشد که با این مرگ ها توجه مان به آن سمت و عالم ملکوت بیشتر شود، حالا خداوند ایشان را رحمت کند،*إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِكُمْ لاحِقُونَ*.(۴) 🔆پی نوشت: ١- کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 275 ٢- سوره مبارکه زمر آیه ٣۰ ٣-سوره انعام آیه ٧۶ ۴-زیارت قبور مومنان @zoghokheraad
🔸یاد استاد🔹 🌱به مناسبت بزرگداشت رحلت حکیم الهی حضرت آیت الله حاج شیخ یحیی انصاری شیرازی ، تبیین ابعادی از سیره اخلاقی و عرفانی این فقیه عارف را به قلم استاد محمد هادی جوادی گیلانی در قالب سه قسمت عرضه می داریم .🌱 @zoghokherrad
🌷🍃تصویری از استاد برجسته و حکیم عالیقدر، مرحوم حضرت آیت الله انصاری شیرازی (رضوان الله تعالی علیه) و محمد هادی جوادی گیلانی🌷🍃 @Zoghokheraad
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 🌹یادی از استاد آیت الله انصاری شیرازی رضوان الله تعالی علیه🌹 🍃 قسمت اول 🍃 سخن گفتن در مورد اولیاء الهی هم شیرین است هم سخت. 🍃شیرین است چون «حب محبوب خدا حب خداست»سخت است چون آن که بر ساحل نشسته و نظاره می کند درک احوال غوّاص دریای پرتلاطم نتواند کرد. 🍃آیت الله انصاری شیرازی «رحمه الله علیه»عالمی ربانی ، فیلسوفی متبحّر،حکیمی متأله و عارفی واصل بود که سالیانی بی هیچ ادعا در بین ما زیست و به دور از هر آنچه شائبه ی طرح شخصیت گرانبهایش را داشت روزگار گذرانید. آن زمانی که هر کسی را جرأت بانگ برآوردن نبود ، بی واهمه بر سر طاغوت بانگ میزد و رنج زندان و شکنجه و تبعید را به جان می خرید و چون سربازی پا در رکاب در یاری خمینی کبیر پایدار بود. روزی از ایشان سوال کردم چرا بعد از انقلاب هیچ مسئولیتی را نپذیرفتید؟ فرمود: «یوسف کنعان ما آخر عزیز مصر شد» 🍃آنچه ما میخواستیم این بود که امام را یاری کنیم و بعد از آن بنده طلبه ای بیش نیستم. رابطه خود با امام را رابطه عاشق و معشوق توصیف می نمود . آن را ورای رابطه استاد و شاگردی میدانست. شخصیت عظیم او تحت تأثیر دو استاد بزرگ بود، امام خمینی و علامه طباطبایی«رحمه الله علیهما»می فرمود «تُشَکچه ای دارم که بیش از بیست بار امام و علامه با هم روی آن نشسته اند» در منزل اتاقی داشت که معروف بود به اتاق علامه ، چون آنجا محل استراحت و گاه جلسات خصوصی علامه بود.آیت الله انصاری جدای از این دو استاد بزرگ به اشاره علامه در جلساتی خصوصی «شرح قیصری بر فصوص الحکم»را نزد برادر علامه ایت الله الهی فرا گرفت و مراودات نزدیکی با آیت الله بهجت «رحمه الله»داشت.روزی به من فرمود«رابطه من با آقای بهجت مثل رابطه شما با من بود مرید و مراد بودیم. 🍃یکبار که آقای بهجت به مسافرت رفتند از من خواستند جای ایشان نماز بخوانم من چند روزی رفتم و دیدم قبل از نماز آیت الله خزعلی جلسه تفسیر دارند و از طرفی علامه معاد اسفار را خصوصی قبل از ظهر تدریس میفرمود.نماز را به آقای خزعلی واگذار کردم بعدها آقای بهجت فرمود:انصاری برای ما ناز میکند!» فهمیدم که چرا نماز را واگذار کرد از خانه ایشان و نیز محل درس علامه تا مسجد راهی نبود ولی به جای آقای بهجت نماز خواندن خودش عنوانی بود و انصاری در مقابل این عنوانها ناز داشت زیربار نمیرفت.🍃 @zoghokherrad
🌸یادی از استاد آیت الله انصاری شیرازی رضوان الله تعالی علیه🌸 🌸 قسمت دوم 🌸 عرفان را نخوانده بود تا بر انبار ذهنیاتّش افزوده باشد . علمی را که در عمل تجلّی نیابد وَبال میدانست نه بال. بارها میگفت«حکمت متعالیه فرزند کتاب و سنّت است و حکمت ما حکمت الهی است نه یونانی»به یاد دارم در جلسه ای یکی از مسئولین که از دور ، دستی بر آتش داشت و با فلسفه اسلامی آشنا و در فلسفه غرب صاحب اثر بود سخن میراند و از باب نصیحت می گفت آقایان «فلسفه غرب»بخوانید و علما و فضلای زیادی حاضر در جلسه بودند و آیت الله انصاری نیز در گوشه ای نشسته بودند . در وقت بازگشت به من فرمودند«این آقا شرح منظومه را پیش من خواند،.... فلسفه غرب علم هست ولی حکمت نیست» 🌸 نگاه او و تقیّدش به فقه اعجاب آور بود. زمانی قصد زیارت کربلا داشتم وقتی برای خداحافظی خدمتشان رسیدم از من خواستند مهری برایشان بیاورم که هردو طرف آن صاف باشد و نقش و خطّی نداشته باشد.عرض کردم چرا؟فرمودند چون آیت الله بروجردی «رحمه الله»احتیاط واجب می دانست که روی مهر نقشی نباشد»آن که روزها اسفار ملاصدرا را درس میگفت احتیاط ِواجبِ 40 سال قبل آقای بروجردی را در نظر داشت و در عین این که خود مجتهد بود به احتیاط عمل می کرد.تقیّدی به شرع داشت که در بین کسانی که به تدریس فقه شهرت داشتند کم نظیر بود. 🌸 گاهی اموری را از ایشان می دیدیم و وجه آن را سوال می کردیم عبارت هایی از «لمعه»را از حفظ می خواندند تا وجه استحباب آن عمل را بیان کرده باشند. در جلسات درس «بحار الانوار»چنان با احترام به کتاب روایت بها می داد که گویی قرآن در دست دارد . او حکیمی منفصل از کتاب و سنّت نبود و اصولا حکمت را جدای از این دو نمی دانست. در برخورد با شاگردانش چنان فروتن بود که در جهت تربیت شان اگر هیچ نمی گفت کفایت از گفتار بسیار می کرد. بعد از جلسات درس که در منزل شان برقرار بود کفش های شاگردان جفت بود و اینکار را خود قبل از ورود به اتاق درس انجام داده بود! @zoghokherrad
🌷 یادی از استاد آیت الله انصاری شیرازی رضوان الله تعالی علیه🌷 🌷 قسمت سوم 🌷 حالاتی داشت که اگر با آن آشنا نبودی و وصفش را در احوال اولیاء الهی نخوانده بودی در نمی یافتی . شبی که در محضرش بودم با خنده و نشاط فراوان خاطره های از تبعیدشان را تعریف می کردند که« درنایین هر روز باید می رفتم پاسگاه و دفتری که مخصوص حضور و غیاب من بود امضاء می نمودم و حضور خود را اعلان می کردم یک بار که سرباز غفلت کرد برای چند روز را امضاء کردم و گفتم من که برایم فرقی نمی کند برای تو بد میشه شما هم به مافوقت نگو! آنگاه با خیال راحت سری به خانواده ام زدم و یک سفری هم به سبزوار رفتم و قبر متأله سبزواری را زیارت کردم و به نایین برگشتم»من از نشاط و خاطره زیبایش مسرور بودم که در همان حال ناگهان دگرگون شد و به گریه افتاد و فرمود:«آقا قیامت حق است!!» این قبض و بسط در احوالش زیاد دیده می شد و بر مخاطبانش آنان که استعداد تأثّر داشتند تأثیر میگذاشت. 🌷 هر چند بسیار کتوم بود و هیچ گاه از آن چه بر او می گذشت نمی گفت ولی این شعر را زیاد می خواند: هرگز حدیث حاضر و غایب شنیده ای من در میان جمع و دلم جای دیگر است استاد این کمترین حضرت مستطاب آیت الله اسحاق نیا که به فرموده آیت الله انصاری به محضر درسش شتافتم و قریب به 11 سال از محضرش بهره بردم و خود از مبرّزترین شاگردان ایشان بود می فرمود:«شبی در مشهد جناب استاد انصاری و مرحوم آیت الله ربانی را دعوت کردم. آقای انصاری این شعر را برای آقای ربانی خواند: هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی الا بر آنکه دارد با دلبری وصالی و آیت الله ربانی آن شب را تا صبح راه میرفت و آن شعر را میخواند و گریه میکرد» 🌷 غرض آنکه جناب استاد انصاری «رحمه الله علیه»بسیار لطیف بود و بر نفوس مستعده تأثیر گذار.و خود از تلطیف سرّ همانکه شیخ در اشارات بدان اشاره دارد و خواجه آنرا اینگونه شرح میدهد «....،و لأن ینفعل عن الامور الالهیه المهیّجه للشوق و الوجد بسهوله» حظّی وافر داشت. 🌷 تا مستقیما از او سوالی نمی شد پاسخ نمی داد و آنگاه که پاسخ می داد آنقدر با آرامش و حیا پاسخ می گفت که مخاطب اگر او را نمی شناخت گمان می برد از پاسخ عاجز است و در نهایت وضوح پاسخش برای شاگردان ضعیف نیز قابل درک بود! به ساحت بزرگان حسّاس بود روزی در درس اسفار هنگامیکه عبارتی از کتاب را می خواند یکی از حضّار«و نه امّا از شاگردانش»گفت مصنّف اینها را بافته!! لحظهای سکوت کرد و بعد فرمود «اگر هم بافته حریر بافته گونی نبافته،تو هم میتوانی بباف!»و اگر آن شخص به خود استاد چیزی میگفت پاسخ نمی شنید. روزی به من فرمود«من به برخی سلام میگویم و آنها جواب مرا نمی دهند برای اینکه به گناه نیافتند من دیگر به آنها سلام نمی گویم» 🌷 در مقابل جلوه های دنیا از هر نوعش با زهدی عارفانه می گذشت. عصر روزی نان سنگکی خریده به منزلشان می رفتم دم در منزل ایشان را با چند نفر دیدم که از منزل ایشان خارج شده بودند.وقتی مرا دیدند اظهار لطف کردند و نان را که گرفتند به آنها گفتند« این نان سنگک برای من از همه دنیا بهتره با چای شیرین میخورم خیلی هم میچسبه»بعد فهمیدم آنها از طرف رییس جمهور آمده بودند که اگر ایشان درخواستی دارند بفرمایند! استاد در این سالهای آخر عمر بیماری سختی را پشت سر گذاشت و مدتها خاموش و لب فروبسته بود.روزی به خدمتشان رسیدم و از دیدن ایشان با آن حال متأثّرگشتم. آرام لب باز کرد و من نزدیک شدم تا ببینم با آن حال چه میگویند.او در آن حال سه بار فرمود:«الحمد لله»و مرا متوجه ساخت که در تمام آن دوران بیماری سخت چیزی جز رضای حق و حمد و ثنای محبوب را در نظر نیاورده است.این کلمه را در شرایطی به زبان آورد که شاید بیش از یک سال سخنی نگفته بود.🍃 🔸وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا🔹 والسلام علیناو علیکم و رحمه الله و برکاته محمد هادی جوادی گیلانی قم المقدسه-دی ماه 95 @zoghokherrad