CQACAgQAAxkDAAEMB_9fKYjWhpA3DPlBTTQ2_rx8z_Fj5wACSggAAiKgMVECChu4IruTVxoE.mp3
3.5M
🔊
🎼 پادڪست بســیار زیـبا
🎤آیت الله جــــوادی آملی
✅ #تـــرس_و_خــجالت
⏱ ۷ دقـــیقه و ۰۰ ثانـــیه
🌺 #نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست
┏━✨🌹✨🌸✨━┓
🌸 @darentezar14🌸
┗━✨🌸✨🌹✨━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عبدالله
٦ روز تا #ماه_اشک
سرمم جدا بشه شمرو باید
از رو سینه ی عموم بلند کنم
این قطعه مربوط به شب پنجم #محرم ۱۳۹۷ با مداحی #حاج_محمود_کریمی میباشد که در هیأت راية العباس برگزار شد.
🔸🔸🔸
✅ #حاج_محمود_کریمی
🆔 @HajMahmoud_Karimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضربان قلب من / #یاحسن ، #یاحسین
آسمونا هم میگن / #یاحسن، #یاحسین
عمو حسین عمو حسین
ببین بریده نفسم
عمو حسین عمو حسین
زنده بمون تا برسم
🔸🔸🔸
✅ #حاج_محمود_کریمی
🆔 @HajMahmoud_Karimi
#سید_آزادگان_شهید_ابوترابی
●از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند:در اردوگاه شما را شکنجہتان میکنند یا نہ؟همه بہ آقا سید نگاه کردند
ولے آقا سید چیزی نگفت مأمور صلیب سرخ گفت: آقا شما را شکنجہ میکنند یا نه؟ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید.
●آقا سید باز هم حرفے نزد. پس شما را شکنجہ نمیکنند؟آقا سید با اون محاسن بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمی گفت.نوشتند اینجا خبری از شکنجہ نیست.افسر عراقی کہ فرمانده اردوگاه بود، آقاے ابوترابی را برد تواتاق خودش گفت:تو بیشتر از همہ کتک خوردی، چرا بہ اینها چیزے نگفتی؟
●آقای ابوترابی برگشت فرمود:
ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم، آنها کافر هستند..دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمیبرند.
فرمانده اردوگاه کلاه نظامی کہ سرش بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و تو سر خودش می زد
می گفت شما الحق #سربازان_خمینی هستید.
روایت در مورد
#سید_آزادگان_شهید_ابوترابی"
سلام برآنهایی کہ از همه چیز گذشتند تامابه هرچہ میخواهیم برسیم
سلام برآنهایی کہ قامت راست کردند تاقامت ماخم نشود..سلام برآنهایی ک بہ نفس افتادندتا ما از نفس نیافتیم،،
#شهید_سیدعلی_اکبر_ابوترابی🌷
#_26_مرداد_سالروز
#ورود_آزادگان_بہ_وطن_مبارک_باد 🍃 🌺🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #برزخ_تکریت
✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو
● #قسمت_اول
💠 شهادت برادر
فروردین سال 61 به اتفاق پدرم در حال حفر چاه در منزل بودیم بنده 13 سال بیشتر نداشتم برادرم احمد که متولد آذر 43 بود در جبهه بازی دراز غرب . کرمانشاه حضور داشت وقتی مادرم فوت کرد ایشان 9 سال و من 5 ساله بودم دو خواهر هم دارم که اولی یکسال از من بزرگتر و دومی 4 سال از من کوچکتر بود
پدرم یکسال پس از فوت مادرم ازدواج کرد که حاصل ازدواجشان یک خواهر و دو برادر تا آن تاریخ بود.
برادرم برای دومین بار داوطلبانه به جبهه اعزام شده بود
نزدیکی های ظهر روز 31 فروردین 61 پدرم که در حال حفر چاه بود از چاه بیرون آمد و گفت امروز نمی دانم چرا دستهایم توان ندارد
عصر همان روز خبر شهادت برادرم رسید و ما از برادری مهربان وپشتبانی چون کوه محروم شدیم.
منطقه ای که برادرم در انجا به شهادت رسید از سوی همرزمانش ( بچه های استان یزد ) به یاد ایشان تحت عنوان موقعیت شهید حکیمی نامگذاری شد.
ادامه دارد..✒️
⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
●گفت و گو با خانم زینب پاشاپور، همسر مدافع حرم #شهید_حاج_محمد_پورهنگ و خواهر #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
❤️ملازمان حرم،
روايتی از عاشقانه های ناتمام
📺با اجرای دکتر فضه سادات حسينی
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
«شوهر من نرود چه کسی برای دفاع برود؟»
🔹از اوضاع سوریه باخبر بودم اما نمی دانستم می خواهد برود. عادت نداشت وقتی می خواهد جایی برود به من زود بگوید، معمولا می گذاشت نزدیک رفتن، خبر می داد.
🔸خیلی ناراحت بودم از رفتنش اما با خودم می گفتم: «شوهر من نرود چه کسی برای دفاع برود.!!» وقتی اینها را به خودش هم گفتم، خیلی خوشحال شد.
🔹دفعه اول تا زمانی که به تهران برگشت نمی دانستم زخمی شد. بعد از آمدنش خبر دادند به بیمارستان رفته و حالش خوب شد.
🔸علی واقعا خیلی شجاع بود و تازه بعد از شهادتش دارم او را می شناسم. دفعه دوم که می خواست برود مخالفت کردم، اما بعد دلم را گذاشتم پیش حضرت زینب(س) و گفتم برو.
🔹گفت: «خیلی خوشحالم از اینکه تو به من روحیه می دهی و می گویی برو.»
همسر بعضی ها خبر نداشتند اما من می دانستم.
#شهید_علی_عابدینی
#سالروز_ولادت 🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#آزاده_شهید_محمد_شهسواری❤️
●غیور مردی که به هنگام اسارت با شجاعت مثال زدنی عبارت "مرگ بر صدام ضد اسلام"به زبان جاری کرد.
#آزاده_شهید_محمد_شهسواری🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
.
.
.
آزادگــان مـا
#وارثـان شهیدان اند
و مانـــدند تا نــامشان را گـــــرامے و راهشان را ادامہ دهند..
#بیست_وشش_مرداد
#سالروز_بازگشت_آزادگان
به میهن اسلامی گرامی باد.🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
فقط یک #آرزو دارم....!!!
گفت:
«توی دنیا بعد از #شهادت فقط
یک آرزو دارم:
اونم اینکه تیر بخوره به گلوم».
تعجب کردیم.
بعد گفت:
«یک صحنه از عاشورا
همیشه قلبمو آتیش می زنه؛
بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر»
والفجر یک بود که مجروح شد.
یک تیر تو آخرین حد بردش خورده
بود به گلوش.
وقتی می بردنش عقب،
داشت از گلوش خون می آمد.
می گفت:
آرزوی دیگه ای ندارم مگر شهادت.
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
#التماس_شفاعت
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
هدایت شده از ظهور نزدیک است
#عاشقانه_شهدا❣
همسرم
شهید ڪمیل خیلے #با_محبت بود☺️
مثل یہ مادرے ڪہ از بچہ اش مراقبت میڪنہ
از من مراقبت میڪرد... یادمه تابسـتون بود
و هوا #خیلے_گرم بود
خستہ بودم،
رفتم پنڪہ رو روشن ڪردم
وخوابیدم😴
«من بہ گرما خیلے حساسم»
خواب بودم واحساس ڪردم هوا خیلے گرم شدہ
و متوجہ شـدم برق رفته
بعد از چند ثانیہ
احساس خیلے #خنڪے ڪردم🌱 و به زور چشمم
رو باز ڪردم تا مطمئن بشم برق اومدہ یا نہ...
دیدم ڪمیل بالای سرم یه ملحفہ رو گرفتہ و مثل پنڪه بالای سرم مے چرخونہ تا #خنڪ بشم😇
ودوبارہ چشمم بسته شد ازفرط خستگے... شاید بعد نیم ساعت تا یکساعت خواب بودم
و وقتے بیدارشدم دیدم ڪمیل #هنوز دارہ اون ملحفه
رو مثل پنڪہ روے سرم مے چرخونه تا خنڪ بشم...😳😢
پاشدم گفتم
ڪمیل توهنوز داری مےچرخونے!؟
خستہ شدی😞 گفت:
خواب بودی و برق رفت و تو چون به گرما #حساسے
میترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار بشے ودلم نیومد☺️
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
هدایت شده از ظهور نزدیک است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺آیا به خانواده شهدای مدافع حرم پول میدهند؟
این سوالی است که سید جواد هاشمی در برنامه #گمنام_شهید از همسر شهید حسینعلی پورابراهیمی نخستین شهید مدافع حرم استان گیلان و از فرماندهان فاطمیون پرسیده است.
⏯ ویدئوی #کامل این برنامه را در آپارات ببینید:
aparat.com/v/aUh56
🆔 @ofogh_tv
هدایت شده از ظهور نزدیک است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 دلش نیامد به مادرش بگوید میخواهد شهید شود
برادر #شهید_جلیل_خادمی از آخرین دیدار با او میگوید، شبی که حتی به مادرش هم نگفت دارد میرود، چون میخواست شهید شود ...
🎥 مستند #چشم_توپخانه روایتی است از زندگی و شهادت جلیل خادمی، مردی از جنس حماسههای همیشه جاوید
🆔 @ofogh_tv
هدایت شده از ظهور نزدیک است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺شهدا آدمهای خارقالعاده نیستند
شهید مدافع حرم محمود نریمانی، قبل از شهادتش نظر متفاوتی نسبت به شهدا داشت، میگفت آنها هم مثل ما، فقط حواسشان به خطر قرمزها بوده
#ملازمان_حرم گفتوگویی است ساده و صمیمی با همسران شهدای مدافع حرم، و در این قسمت گفت و شنودی با سارا عجمی همسر شهید محمود نریمانی
⏰این برنامه پنجشنبهها از ساعت ۱۸:۳۰ روی آنتن شبکه افق می رود
⏯ فایل کامل این قسمت از ملازمان حرم در یوتیوب
(https://youtu.be/bk9pJhJHExU)
⏯ فایل کامل این قسمت از ملازمان حرم در آپارات
(https://m.aparat.com/v/4b0oR)
🆔 @ofogh_tv
هدایت شده از ظهور نزدیک است
1_116679.mp3
1.63M
هدایت شده از ظهور نزدیک است
34.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹استاد #آیت_الله_فاطمی_نیا
٣١٣ تن از یاران امام زمان به چه معناست؟
ویژگی های سردار سلیمانی
بیاناتی درباره شهید ابراهیم هادی
➖➖➖➖➖➖➖
ما را به دوستان خود معرفی کنید
#کانال_منتظران_ظهور در
#ایتا__هورسا__آپارات_روبیکا__گپ__آیگپ ↙ ⬇ ️↘
@montazerane_zohour
سروش↙️
@montazerane.zohour
اینستاگرام↙
@montazerane_zohour1
هدایت شده از ظهور نزدیک است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سردار_دلها
در جوار #حضرت_مادر یادی از ما هم بکن 😭
🚨 شهید سپهبد #سلیمانی، خطاب به مادران شهدا:
وقتی شما مادرها نبودید و بچههایتان در خون دست و پا میزدند، #حضرت_زهرا(س) را دیدم...
🌹ظهور نزدیک است ....
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
هدایت شده از ظهور نزدیک است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 توصيف شاعرانه حاج قاسم سليمانی از شهيد و شهادت
🔹نگاهي به آنچه حاج قاسم در ٥ مرداد ٩٧ در مراسم يادبود شهدا گفت
لاله۵🌷
کانال تحلیلی، سیاسی و انقلابی #لشگر_سایبری_سربازان_ولایت
@hsnrb14_sarbazevelayat
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_قصص
و مىخواستيم آنان را مالك آن سرزمين گردانيم و در آن مستقرشان سازيم و از ناحيه همين مستضعفان، به فرعون پادشاه مصر و هامان وزير او، و لشكريان اين دو، همان را بنمايانيم كه هماره از آن هراس داشتند. (6)
در همان زمانى كه پسران بنىاسرائيل را مىكشتند، مادر موسى به موسى حامله شد و او را بزاد.
ما به مادر موسى الهام كرديم: تا آنگاه كه بر جان او نترسيدهاى او را شير ده، ولى آنگاه كه ترسيدى او را در آن رود بزرگ (رود نيل) بيفكن و نترس، كه كشته نمىشود و از دورى وى اندوهگين مباش كه ما او را به تو بازمىگردانيم و از پيامبرانش قرار مىدهيم و او را به سوى خاندان فرعون و بنىاسرائيل به رسالت مىفرستيم. (7)
[مادر موسى او را به نيل انداخت] فرعونيان او را يافتند و از آن رود برگرفتند و نزد فرعون آوردند، تا سرانجام دشمن آنان شود و مايه حزن و اندوهشان گردد. آرى، فرعون و هامان و لشكريان آن دو، در كشتن پسران بنىاسرائيل و رها كردن موسى به راه خطا رفتند؛ خواستند آنكس را كه نابودى آنان به دست او بود بكشند ولى ندانسته در نگهدارى و تربيت وى كوشيدند. (8)
آن هنگام كه موسى را نزد فرعون آوردند، همسر فرعون به شفاعت او برخاست و به شوهرش گفت: اين نور چشم من و تو و مايه سرور ماست، مبادا بكشيدش. اميد مىرود كه به ما سود رساند و يا او را به فرزندى بگيريم. اين چنين كردند ولى نمىفهميدند حقيقت ماجرا چيست و فرجام كارشان چه خواهد شد. (9)
با الهامى كه به مادر موسى شد، دلش از ترس و اندوه پاك و تهى گرديد، كه اگر قلبش را با آن الهام محكم نكرده بوديم، نزديك بود بر اثر ناشكيبايى راز خود را فاش كند. آرى، به او الهام كرديم تا به حراست ما از موسى اطمينان يابد و بدان باور داشته باشد. (10)
مادر موسى، موسى را به رود نيل انداخت و به خواهر وى گفت: او را دنبال كن تا ببينى فرجامش چه مىشود. او در پى موسى از دور نظارهاش مىكرد؛ ديد خدمتكاران فرعون او را از آب گرفتند. ولى آنان متوجه نشدند كه خواهر اين كودك در پى اوست و او را نگهبانى مىكند. (11)
و ما موسى را- پيش از حضور خواهرش در نزد فرعونيان- از پذيرش دايگان بازداشتيم؛ پس شير هيچ دايهاى را ننوشيد. خواهرش حكايت او دريافت؛ پس نزد فرعونيان شتافت و گفت: آيا مىخواهيد شما را به خانوادهاى كه سرپرستى و دايگى او را برايتان به عهده گيرند و خيرخواه او باشند، راهنمايى كنم؟ (12)
فرعونيان پيشنهادش را پذيرفتند. او آنان را به مادر موسى راهنمايى كرد، و آنان كودك را به مادرش تسليم كردند. بدين ترتيب، موسى را به مادرش بازگردانديم تا ديدهاش روشن شود و محزون نباشد و تا به چشم خود ببيند كه وعدههاى خدا حق است، ولى بيشتر مردم راستى و درستى وعدههاى الهى را باور نمىكنند و در آن ترديد روا مىدارند. (13)
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر صفحه ۳۸۶ قرآن کریم – بازار جنت مشهد
نکات خلاصه صفحه ۳۸۶ قرآن کریم
سوره قصص آیات ۱۳ – ۶
در این صفحه نقش ۳ زن مطرح می شود:
۱. مادر حضرت موسی علیه السلام ۲. همسر فرعون حضرت آسیه ۳. خواهر حضرت موسی علیه السلام
خداوند می فرماید به مادر موسی وحی کردیم. وحی چند صورت انجام می شود، اینجا به مادر حضرت موسی علیه السلام الهام قلبی شد.
خداوند به مادر حضرت موسی علیه السلام می فرمایند بچه ات را یک بار شیر بده. و از آن طرف موسی علیه السلام را پیش هر دایه ای بردند شیر نخورد.
شاید منظور این باشد کسی که شیر مادر خورد به راحتی شیر دایه را نمیخورد.
ما اگر مزه شیر اسلام را چشیده بودیم اینقدر دنبال شیر شرق و غرب نبودیم.
اگر ما شیرینی قرآن را چشیده بود بودیم دروس بیفایده برایمان جلوه نمی کرد.
خداوند می فرماید: موسی را برمیگردانیم. اگر ما وعده دادیم سر وعده مان هستیم خلاف وعده نمی کنیم.
خداوند اگر فرمود ازدواج کنید مشکل مالی تان حل میشود حل میشود.
ما به وعده خدا اعتماد نداریم.
خدا وعده داده است ۲ گروه کار کنند روزی اش را می رسانیم ۱. طالب علم ۲. طالب کار
خداوند مشخص کرده هر چه بچه بیشتر بیاورید روزی تان هم بیشتر میشود.
آنها خواستند حضرت موسی علیه السلام را بکشند. همسر فرعون یک نهی از منکر گفت. گفت شاید نور چشم من و تو شود.
مادر حضرت موسی علیه السلام به دخترش می گوید برو ببین تابوت کجا رفت.
خواهر حضرت موسی علیه السلام گفت من شما را راهنمایی کنم به خانواده ای که کفالت او را برعهده بگیرد. من و آنها خیرخواهیم. اینطور می شود که حضرت موسی علیه سلام به مادرش بر میگردد
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
4_5929428606710187766.mp3
919.6K
🔸ترتیل صفحه 386 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام صبا
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
4_5929428606710187767.mp3
1.88M
🔸ترتیل صفحه 386 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام صبا
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛