#خاطرات_شهدا
#شهید_سعید_علیزاده🌹💔
آزادی یک کانال، پیش از آغاز عملیات نبل و الزهرا لازم بود. سعید علیزاده نخستین شهید این عملیات بود که حین آزادی کانال به شهادت رسید. آشنایی من و سعید به حدود ۴۰ روز پیش از آغاز عملیات بازمیگشت. وی اهل دامغان بود و در این عملیات مسئولیت اطلاعات و عملیات را بر عهده داشت. به خاطر دارم که در جلسه فرماندهان که حدود ۱۲ نفر حضور داشتند، یک فرمانده لبنانی با نام جهادی ذوالفقار خطاب به سعید گفت که تو نخستین شهید عملیات خواهی بود. سعید که شخصیت شوخی داشت، پاسخ داد: اگر شهید نشوم، پس از عملیات به سراغ شما میآیم. آن وقت من میدانم و شما.
ذوالفقار چندین مرتبه این موضوع را مطرح کرد و گفت که سعید علیزاده (کمیل) تو به شهادت خواهی رسید. از ۱۲ فرد حاضر در آن جلسه، شش نفر به شهادت رسید.
یکی از فرماندهان با لهجه شیرین شیرازی خطاب به ذوالفقار گفت: «شاید سعید دوست نداشته باشد شهید شود شما چرا اصرار میکنید.» سعید پاسخ داد: «من آرزوی شهادت دارم.»
#ادامه_دارد
#شادی_روح_شهداصلوات 🌹
||•🇮🇷 @marefat_ir
||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir
#خاطرات_شهدا
#شهید_جاویدالاثر_علی_قوچانی🌹
شهید که شد جنازش موند تو منطقه، حاجحسین خرازی منو فرستاد تا دنبالش بگردم رفتم منطقه، همه جارو آب گرفته بود، هرچی گشتم اثری از علی نبود، خبرش رو که به حاجی دادم، باورش نشد، خودش اومد باز گشتیم، فایده نداشت، جنازش موند که موند، علی دو سال قبل توی بقیع متوسل شده بود به بانوی مدینه خواسته بود شهید که شد، بیمزار بمونه شبیه بی بی، حاجتش رو گرفت، همونطور که میخواست، گمنام باقی موند و بدون مزار.
#شادی_روح_شهداصلوات 🌹
||•🇮🇷 @marefat_ir
||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir
قسمت_اول
وصیتنامه_شهدا
شهید_محمد_جهان_آرا🌹
از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین».
بارپرودگارا، ای رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلوب الصالحین. تو را شکر می گویم که شربت شهادت، این راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده ی فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی.
من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه ی کاغذ می خواهم همچون تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند، فرو آورم.
خداوندا! تو خود شاهدی که من تعهد این آزادی را با گذراندن تمام وقت و هستی خویش ارج نهادم. با تمام دردها و رنج هایی که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را می دانم که این سران تازه به دوران رسیده، نعمت آزادی را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند یا در گوشه تریاهای پاریس، لندن و هامبورگ بوده اند و یا در ...
و تو ای امامم! ای که به اندازه ی تمام قرنها سختی ها و رنج ها کشیدی از دست این نابخردان همه چیزدان! لحظه لحظهٔ این زندگی بر تو همچون نوح، موسی و عیسی و محمد (ص) گذشت. ولی تو ای امام و ای عصاره ی تاریخ بدان که با حرکتت، حرکت اسلام را در تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی. ولی ای امام کیست که این همه رنجها و دردهای تو را درک کند؟! کیست که دریابد لحظه ای کوتاهی از این حرکت به هر عنوان، خیانتی به تاریخ انسانیت و کلیه انسان های حاضر و آینده تاریخ می باشد؟
#شادی_روح_شهداصلوات
#ادامه_دارد
||•🇮🇷 @marefat_ir
||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir
#قسمت_دوم
#وصیت_نامه_شهدا
#شهید_محمد_جهان_آرا🌹
ای امام! درد تو را، رنج تو را می دانم چه کسانی با جان می خرند، جوان با ایمان، که هستی و زندگی تازه ی خویش را در راه هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می کند. بله ای امام! درد تو را جوانان درک می کنند، اینان که از مال دنیا فقط و فقط رهبری تو را دارند و جان خویش را برای هدفت که اسلام است فدا می کنند.
ای امام تا لحظه ای که خون در رگ های ما جوانان پاک اسلام وجود دارد لحظه ای نمی گذاریم که خط پیامبر گونه تو که به خط انبیاء و اولیاء وصل است به انحراف کشیده شود.
ای امام! من به عنوان کسی که شاید کربلای حسینی را در کربلای خرمشهر دیده ام سخنی با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن جوانان خرمشهری برمی خیزد و آن، این است؛ ای امام! از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم هر روز که حمله ی دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم، گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را.
#پایان
#شادی_روح_شهداصلوات 🌹
||•🇮🇷 @marefat_ir
||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir