eitaa logo
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.3هزار دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
7.5هزار ویدیو
557 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ ماجرای عجیب دست و #انگشتری که از بدن حاج قاسم سالم ماند/سردار یک ریال یا یک دلار حق ماموریت نگرفت❌ 🔺سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده سابق سپاه در برنامه‌ای تلویزیونی اظهار داشت: #دست نازنین حاج قاسم سلیمانی که ظاهرا از بدن مطهرشان سالم مانده در عملیات طریق‌القدس ترکش💥 خورده بود. 🔹حجّت‌الاسلام علی شیرازی، نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه، با اشاره به ساده‌زیستی شهید سلیمانی گفت: تاکنون این را نگفته‌ام اما اکنون که ایشان #شهید شده‌اند می‌گویم که سردار سلیمانی یک ریال یا یک دلار #حق_ماموریت نگرفت؛ گاهی به من می‌گفت که من در خرج زندگی زن و بچه خود می‌مانم. #شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی 🌷 @zohoreshgh 🏴تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم🏴
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #کوتاه_اما_مفید #چگونگی_یاری_امام_زمان_عج⁉️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ ⁉️ هفتم 🌀یاری امام زمان ـ علیه السلام ـ با راهنمایی جاهلین🌀 👈وجه اول با بیان و نهفته در ، آن‌ها را به مستقیم هدایت كنند. 👈وجه دوم با بیان آثار فوائد و اعمال و نیز و خطرات اعمال ، در دل‌های آن‌ها ایجاد كنند. 👈وجه سوم با بیان روش‌های و را اظهار كند، به شكلی كه انكار آن ممكن نباشد، و كوشش گران را از بین ببرند. ♦️این‌ها روش‌های مختلف و بود، ولكن نكته مهم در این امر داشتن و است، تا آن غرض اصلی یعنی و امام ـ علیه السلام ـ تحقق پیدا كند. زیرا می‌دانیم مسأله هدایت بندگان یكی ازشۆونات امام ـ علیه السلام ـ است، ♦️پس هركس به الهی بتواند وسیله گروهی شود، در واقع آن حضرت را در امر ترویج و آن یاری كرده‌ است و با این عمل، الهی شده است، و طبق وعده‌ای كه فرموده: « إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْكُمْ » خداوند او را یاری خواهد نمود. ♦️همانطور كه امیرالمۆمنین ـ علیه السلام ـ در ضمن نامه‌ای به مالك اشتر ـ بعد از این كه او را به و از فرامین الهی سفارش نمودند ـ فرمودند: «خدا را با و و خود یاری ‌كن، زیرا او شده هر كس او را یاری كند، یاریش فرماید، و هركه او را عزیز بدارد، و به او بخشد.» 📚(نهج البلاغه فیض، ص 991، نامه 53) 📝منبع🔰 سایت بیتوته(beytote) قسمت مهدویت 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولا
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #کوتاه_اما_مفید #بهترين_هديه_به_امام⁉️ #فصل
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ ⁉️ يازدهم 🌀🌀 ♦️خانه های نورانی به نور و امامت، کانون تربیت امام زمان (علیه السلام) و عهده دار دادن جان بر کف برای حضرت هستند که تربیت دینی آنان بر اساس، و عشق و آل پیامبر (صلی الله علیه وآله) می باشد. ♦️آگاهی کامل از و دستاوردهای عصر ظهور برای کسی که پیش از زندگی می کند بسیار دشوار می نماید. تنها در پرتو معصومین علیهم السلام و بر اساس استنباط بزرگ از احادیث و قرآن می توان تا حدودی از این شاخصه ها و واقعیت ها برداشت. ♦️در سلسله گزارش های خبری اخیر پیرامون زندگی اسلامی به دنبال معرفی برخی شاخص ها و رسیدن به ابعاد حکومت جهانی (عج) و سبک زندگی مهدوی هستیم. از دیگر ویژگی های ظهور، پدیدار گشتن معرفتی و دانشی انسان است. البته این سخن به این معنا نیست که بشر پیش از ، اندیشه، تعقل، تلاش و جستجو برای دست یابی به را نداشته است، بلکه منظور این است که بندها و دیده ها گشوده خواهد شد. ♦️امام باقر_ علیه السلام می فرمایند: «إذا قام وضع الله یده علی رۆوس العباد،فجمع بها و کلمت به أحلامهم»؛ هنگامی که ما قیام کند، خدایی اش را بر سر می نهد، از آن پس و دانش های آنان به هم می پیوندد و می یابد.(بحارالانوار،ج 52) ♦️یکی از رسالت های تربیتی های مهدوی نسل مستعد و مهیا از نظر علمی و عملی برای یاوری و اجرای منویات (علیه السلام) است. ♦️خانه های نورانی به نور و امامت، کانون سربازان امام زمان (علیه السلام) و عهده دار پرورش دادن جان بر کف برای حضرت هستند که تربیت دینی آنان بر اساس، و پیامبر و آل پیامبر (صلی الله علیه وآله) می باشد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در می فرمایند: أدَّبوا أولادَکم عَلی ثلاث : حُبَّ نَبِیِّکم و حُبَّ أهلِ بیتهِ و قراءَ هِ القرآن... فرزندانتان را بر سه پایه و کنید: محبت ، محبت بیت او و ( کنزالعمال، ج 16، ص 456. 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#دست_تقدیر ۴ #قسمت_چهارم🎬: روی حیاط بزرگ خانه ابو حصین، زیر درختان خرمای سر به فلک کشیده، گوش تا گو
تقدیر ۵ 🎬: میهمانی به خوبی و خوشی برگزار شد، ابو‌معروف به خواسته اش رسید و بارها محیا را دید و ابو‌حصین از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید. وقت رفتن بود، خانه خالی از همهٔ مهمان شده بود، ابو معروف که حالا خود را به داخل خانه رسانده بود و با چشمهای هیزش محیا را مدام می پایید، بالاخره دل از این خانه کند و از جا برخاست. ابو حصین برای بدرقه اش همراه او شد و از در حیاط بیرون رفتند، بی آنکه بدانند شبحی روی پوشیده در سایهٔ دیوار منتظر ابو معروف است و این شبح کسی نبود جز جاسم... او که عشق محیا را به دل داشت پس هر لحظه نگاهش دنبال او بود و در این بین متوجه حرکات زشت و نگاه های بی پروای ابو معروف به محیا شده بود و الان برای اینکه دلش خنک شود و درسی به او دهد با چوب دستی منتظر آمدن او بود. ابو معروف گرم خدا حافظی بود که راننده شخصی اش، خودش را به او رساند و‌گفت: ق...قربان، ماشین پنچر شده، چند دقیقه ای کار داره ، اگر... ابو معروف با دست به سر راننده بیچاره کوبید و‌گفت: خدا مرگت دهد، چرا حواست به اموراتی که مربوط به توست، نیست؟! برو سریع روبه راهش کن... راننده چشمی گفت و دور شد و ابو معروف دست ابوحصین را گرفت و به سمت سایه برد و درست در یک قدمی جاسم ایستادند. نفس در سینه جاسم حبس شده بود. ابو معروف بی خبر از وجود شخص سوم در کنارشان آرام گفت: ابوحصین! نقشه ای که گفتی خوب بود،اما چند تا اشکال داشت و در آن مجلس موعود قرار است محیا به عقد من و ام محیا به عقد تو درآید، تو ام حصین را چه می کنی؟! نمی گویی ممکن است قال و قیل راه بیاندازد و آبروی هر دومان را بر باد دهد؟! ابو حصین با لبخندی دهان گشادش را باز کرد و گفت: من به همه جوانب فکر کرده ام، قرار است طی یکی دو روز آینده، ام محیا و محیا برای زیارت به کربلا بروند و ام حصین فکر می کند به خاطر جواب ردی که ام محیا مثلا به خواستگاری تو از خودش داده، من از آنها دلزده و ناراحتم و آنها بعد از زیارت کربلا مستقیم به ایران می روند، در صورتیکه آنها را به تکریت برمی گردانیم و... ابو معروف خنده صدا داری کرد به طوریکه ردیف دندان های سفیدش در تاریکی شب مشخص بود و گفت: عجب حیله گری هستی تو!! و بعد انگار چیزی یادش بیافتد گفت: از کجا معلوم آنها برگردند؟! ابو حصین نفسش را آرام بیرون داد و گفت: بر می گردند، چون قرار است بدون آنکه بدانند با یکی از ماشین های شما و بوسیله زبده ترین راننده شما به این سفر بروند و برگردند. البته خودشان هم نمی دانند چه چیزی در انتظارشان است اما برمی گردند و بعد آه کوتاهی کشید و ادامه داد: خدا می داند من نمی خواستم کار به اینجا بکشد و با مکر و‌حیله به عقد ما در آیند، اما چه کنم؟! وقتی به ام محیا گفتم، لگد پراند و معلوم است با زبان خوش راضی به این کار نمی شود‌. در همین حین صدای راننده بلند شد: قربان! ماشین حاضر است. دو مرد مکار از دیوار فاصله گرفتند و جاسم نفسش را با آهی کوتاه بیرون داد. او حالا خبر داشت که پدرش چه نقشه ها برای زن برادر و برادر زاده خود کشیده و مطمئن بود رسیدن به محیا برای جاسم آرزویی بیش نیست، اما جاسم اراده کرده بود که اگر محیا قسمت او نشد به دست این گرگ هار هم گرفتار نشود.. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « ط _ حسینی » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝