eitaa logo
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.2هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
556 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای‌جوشن‌صغیر۩سماواتی.mp3
13.72M
💠 دعای 🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی لینک دسترسی به 📖 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/265 سلام عزیزان، در جنگ ۴۰ روزه اسرائیل ،را توصیه کردند، اگر بتونید، لطف کنید و نشر دهید،‌اجرتون با خداوند منان. غزه زیر آتیش شیاطین هست😢 ♥️ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ♥️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چـقدر نـام تــو زیبـاست اَبــاعبـــــدالله... هرکسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت ،،، او نَظـَرکَــردهُ زهـراست... اَبــاعبـــــدالله... 💔 😍✋ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
😍✋ تو کیستی که ز دستت بهار می‌ریزد بهار در قدمت برگ و بار می‌ریزد ز چشم گرم تو خورشید،نور می‌گیرد چو مِهرِ روی تو بر شام تار می‌ریزد به زیر پای تو،ای یاس گلشن یاسین نسیم عشق،گل انتظار می‌ریزد 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
تاری ازموی سرت کم بشود میمیرم آه،گیسوی تو درهم بشودمیمیرم قلب من ازتپش قلب توجان میگیرد آه،قلب تو پر ازغم بشود میمیرم من که از عالم و آدم به نگاه تو خوشم سهم چشمان تو ماتم بشود میمیرم @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
tavassol-mansuri.mp3
5.55M
❣️ با روضه 🕊💌 🎤 حاج مهدی الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج هر سه شنبه به نیت ظهور (عج) دعای توسل می خوانیم بارانی و دلگیر هوایِ بی تو محزون و غم انگیز نوای بی تو برگرد که بیقرارم و بیتابم بیزارم از این سه شنبه هایِ بی تو! تعجیل درظهور مولاعج متن دعا👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/135 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
یتیمات جز دو چشم تر ندارند به غیر از خاک غم بر سر ندارند چو مادر مرده ها باید فغان کرد که طفلان علـی مــ💔ـادر ندارند @zohoreshgh 🖤تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ ضربه فنی‌شدن صهیونیست‌ها یعنی چه؟ ▫️کاهش ۱۱درصدی شاخص بورس (۴۰میلیارد دلار)؛ ▫️توقف کامل صنعت گردشگری؛ ▫️توقف کامل بخش بزرگی از صنایع تولیدی؛ ▫️توقف کامل سرمایه‌گذاری (داخلی و خارجی)؛ ▫️هزینه روزانه ۲۴۰میلیون‌دلاری جنگ؛ ▫️تعطیلی کامل مدارس و شرکت‌ها؛ ▫️امتناع از جنگ روزانه ۴۰۰۰ سرباز، و امتناع ۴۰۰خلبان از پیوستن به جنگ؛ ▫️آوارگی ۵۰۰هزار ساکن اسرائیلی؛ ▫️تبدیل تل‌آویو به شهر اشباح و شکست کامل پروپاگاندای رسانه‌ای و آگاه‌شدن مردم جهان از جنایات اسرائیل؛ ▫️گرایش بخش بزرگی از مردم دنیا به اسلام تحت‌تاثیر ایمان قوی فلسطینیان. 🔺اگر تعریف و تعبیر ‎ضربه فنی صهیونیست‌ها غیر از این باشد، چیست؟ عج @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ یه کار خفن👌 🔸 حامیان فلسطین، اپلیکیشنی طراحی کردند به نام ”نه ممنون“ که با اسکن بارکد محصولات، شرکت‌های اسرائیلی و حتی شرکت‌های حامی صهیونیسم رو نشون می‌ده تا محصولاتش رو بایکوت و تحریم کنند. عج @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
📸 غارت و جنایت 📰 روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارونوت: ارتش رژیم‌صهیونیستی ۵ میلیون شِکِل معادل ١.۴ میلیون دلار، از خانه‌های مردم غزه که به آنها یورش برده غارت کرده است 📌 🌪 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ شب مادران فلسطین مادری که چهره اش توسط اسرائیلی ها سوخته و انگشتان دستش قطع شده ، حالا به خانه برمیگردد. نوسان ، شب شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها تقدیم شد به مادران فلسطین. @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 دختر فلسطینی ، ۳۰ سال پیش از مردان امروز غزه میگفت. ⭕️ زنان ما هنوز وجود دارند، فرزندانی را بدنیا خواهیم آورد که قوی ترین مردان خواهند بود.. @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♨️ نامه یکی از اسرای اسرائیلی به رزمندگان فلسطینی: 🔹به ژنرال هایی که در هفته های اخیر مرا همراهی کردند، به نظر می رسد که فردا از هم جدا می شویم، اما از صمیم قلب از شما تشکر می کنم. برای انسانیتی که نسبت به دخترم امیلیا نشان دادید ممنونم. دخترم در غزه خود را ملکه می دانست. شما برای او مانند پدر و مادری بودید و در هر فرصتی که می خواست او را به اتاق خود دعوت می کردید. ممنون که اینقدر با او صبور بودید و با شیرینی، میوه و هر چیزی که بود از او پذیرایی کردید. ما در طول این روزها با فردی برخورد نکردیم که رفتار مهربانانه و دلسوزانه نداشته باشد. عج @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️این بانوی کانادایی بخاطر دیدن صبر و مقاومت مردم غزه با اسلام و قرآن آشنا شده و نهایتا مسلمان شد. عج @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️لحظاتی تاثیرگذار از دیدار مادر قسام و نصرالله الاعور، دو نوجوان فلسطینی آزاد شده از زندان رژیم صهیونیستی عج @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فلسطینی‌ها با وجود تخریب خانه‌هایشان در بمباران‌های وحشیانه رژیم صهیونیستی حاضر به ترک آن نیستند و همچنان به زندگی روی خرابه‌های آن ادامه می‌دهند. عج @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 انیمیشن زیبای یمنی با عنوان «في باب المندب رجال» عج @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️هم عاشق میکاپ خلیجی گشتم 👀هم عاشق خواهر بسیجی گشتم 🧃زان روز که شد بسیج لندن فعال من عاشق داف کمبریجی گشتم😂 عج @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
22 🔰 بذارین از این جای قصه به بعد رو از زبان خود بشنویم 💠 من وارد مدرسه شدم و بعد مراسم صف که اکثر اوقات ، خودم قاری قرآنش بودم، وارد کلاس شدیم . رفتم کنار ساسان نشستم ، یعنی با اجازه خانم معلم جای خودم رو تو کلاس تغییر دادم و رفتم دقیقا کنار ساسان تا بیشتر حواسم بهش باشه سعید کمی ناراحت به نظر می رسید، فکر کنم انتظار داشت برم پیش اون بشینم که فامیل هم هستیم و خلاصه هم تو درس ها کمکش کنم هم اینکه بیشتر احساس راحتی کنه ، اما خب نمی دونست که من یه دلیل محکم برای این کار خودم دارم دوست داشتم بدونم خود ساسان چه احساسی داره از اینکه اومدم پیشش ،اما راستش هرکاری نکردم نفهمیدم ، گذاشتم موقع زنگ تفریح ، آخه خوراکی های خوشمزه ای همراهم آورده بودم که بعید می دونستم بخواد دست من رو رد کنه !!! ✳️ اون روز خانم معلم علاوه بر درس های مدرسه ، داستان حضرت نوح رو برای ما تعریف کرد که با وجود این همه سختی و زحماتی که در طی سالهای مختلف کشید، فقط چند نفر بهش ایمان آوردن، اما هیچوقت از مسیر حقی که داشت عقب ننشست خیلی برام جالب بود ، با اینکه این داستان رو می دونستم اما با بیان شیرین خانم معلم طور دیگه ای به دلم نشست تصمیم قطعی خودم رو گرفتم که زنگ تفریح با ساسان حرف بزنم. 🌀 از یه اخلاق خانم معلم خیلی خوشم می اومد ، همیشه وسط کلاس وقتی احساس می کرد ما خسته شدیم ، یه قصه دینی تعریف می کرد، البته بیشتر قصه های دینی از کتاب داستان راستان شهید مطهری بود ، چون سبک و ساده هست به محض اینکه خوندن یاد گرفتم ، پدرم پیشنهاد کرده بود بخونمش و واقعا هم عالی بود ، تازه گفته بود هرکس آیت الکرسی رو حفظ کنه ، تو ارزشیابی پایان کار تاثیر می گذاره و اینجوری تقریبا همه ما حفظ شدیم و وقتی خانم معلم سر کلاس می اومد ، بلند می شدیم و از حفظ می خوندیم و بعدش کلاس رو شروع می کردیم. 💠 زنگ که خورد رفتم یه سوال از خانم معلم بپرسم که دیدم ساسان نیست کل حیاط رو دنبالش گشتم اما انگار نه انگار همیشه جلوی چشم بود ، حالا امروز که کار مهمی باهاش دارم غیبش زده رفته چند دقیقه بیشتر نمونده بود که زنگ کلاس بخوره که دیدم کنار درب نمازخونه ، یک جفت کفش هست کنجکاو شدم ، رفتم جلوتر دیدم یه نفر تو نمازخونه هست و قرآن رو بغل کرده و داره زار زار گریه می کنه دیدم ساسان هست... رمان_محمد_مهدی 23 💠 دیدم ساسان محکم قرآن رو گرفته تو بغلش و داره گریه می کنه نزدیک تر رفتم منو که دید گریه اش بیشتر شد و گفت ، فقط تو هستی که میتونی کمکم کنی، فقط تو هستی که میتونم راز دلم رو بهش بگم ، تورو خدا کمکم کن، تو رو همین قرآنی که قبولش داری و هر روز سر صف تلاوتش می کنی کمکم کن دوست دارم بمیرم و از این زندگی راحت بشم 🔰 رفتم پیشش نشستم و بغلش کردم و بوسیدمش، گفتم چی شده ساسان جون؟ مشکلی هست ؟ کسی تو مدرسه اذیتت کرده؟ بگو تا کمکت کنم بگو تا به خانم معلم بگم تا کمکت کنه 🌀 سرشو بالا کرد و گفت نه ، خانم معلم نه ، نمیخوام کسی بفهمه ، می ترسم به خانوادم بگن ، دوست دارم فقط خودت کمکم کنی، مگه همیشه نمی گفتی دوست واقعی اون کسی هست که تو شرایط گرفتاری به رفیقش کمک کنه؟ خب الان من مشکل دارم کمکم کن ، الان به دادم برس که فردا دیر هست! ✅ گفتم باشه، پاشو ، پاشو برو دست و صورتت رو بشور که الان زنگ رو میزنن و با این حالت اگه بچه ها و خانم معلم ببیننت بد میشه اصلا اگه تو مدرسه نمیتونی حرف بزنی ، شماره خونه خودمون رو میدم تلفنی مشکلت رو بگو گفت نه ، نمی تونم ، مادرم همیشه خونه هست و نمیشه تلفنی حرف بزنیم اما تو مدرسه بهت میگم 🌀زنگ خورد و رفتیم کلاس، وسط درس دادن خانم معلم حواسم به ساسان بود تو خودش بود ، به تخته و خانم معلم نگاه می کرد، اما معلوم بود که حواسش جای دیگه هست ⏺ وقتی زنگ آخر خورد و داشتیم می رفتیم خونه ، ساسان اصل قضیه مشکلش رو به من گفت و تاکید کرد روزهای بعد حتما دقیقتر و کامل تر توضیح میده ، خیلی ناراحت شدم ، دیدم باز هم مادرش اومد دنبالش ، من هم چند دقیقه منتظر موندم تا پدرم بیاد ، تو ماشین حرفی نزدم و ساکت بودم ، داشتم فکر می کردم ، به حرفهای ساسان ، به اینکه واقعا مشکلش چی هست ؟ شب موقع شام دیگه تصمیم خودم رو گرفتم و با پدر مادرم مشورت کردم از اونها راه حل خواستم . گفتم مشکل ساسان این هست که... ✍ احسان عبادی 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🌸.🍃🌸.═╝
24 و 25 🔰 گفتم مشکل ساسان این هست که پدر و مادرش اصلا با هم خوب نیستند ، حتی فکر کنم قصد جدا شدن هم دارن اما ساسان نگفت و من حدس زدم 👈 می گفت تو خونه مرتب با هم دعوا می کنن و ساسان هم هیشه شاهد این دعوا برای همین آرامشی نداره ، تمرکز نداره ، نمی تونه خوب درس بخونه و به حرفهای معلم گوش بده ، حتی گاهی تکالیف رو هم خوب انجام نمیده بیشتر از این به من نگفت ولی میشه تا آخر ماجرا رو حدس زد 💠 پدرم با ناراحتی گفت : واقعا دردناک هست ، این بچه قطعا با استعداد هم هست، اما با این رفتارهای پدر و مادرش قطعا ضربه میخوره و آینده اون هم به خطر می افته گاهی پدر و مادرها حواسشون نیست که با کارهای خودشون چه آسیبی به فرزند خودشون می زنن ✳️ مادرم گفت اصلا بیا یه کاری کن ، یه روز دعوتش کن منزل ما ، بیاد تا ما هم ببینیمش و باهاش صحبت کنیم ، حداقل بدونه که قصد کمک بهش داریم تا احساس نکنه هیچکس به فکرش نیست. یا اصلا با مادرش بیاد که خانوادش رو هم ببینیم ⬅️ گفتم نه مامان جون ، اصلا امکانش نیست، بعید هست بیاد خونه ما، نه خانوادش اجازه میدن و نه خودش خیلی تمایل داره بهترین راه این هست که خودم تو مدرسه حلش کنم ⭕️ پدرم گفت : اره ، همون تو مدرسه حلش کن بیشتر باهاش رفیق بشو ، حتی تو اوقات زنگ تفریح یا بیکاری از خودت بهش بگو تا بهش ثابت کنی بهش اطمینان داری ، تا اون هم بهت اطمینان کنه تو درس ها کمکش کن و بهش امید بده 🔰 فردا پنجشنبه بود و برنامه ریزی کردم برای درس خوندن و انجام تکالیف روز جمعه که رسید، با پدرم و مادرم رفتیم نماز جمعه ، واقعا با صفا هست ، از چهارسالگی همراه پدرم می رفتم امام جمعه تو خطبه اول مباحث مهمی درباره دعا و استغفار گفت یاد گرفتم بسیاری از گناهان ما هست که مانع استجابت دعاهای ماست ، همیشه تقصیر رو گردن خدا نندازیم، از همه مهمتر اینکه گناهان ما باعث ناراحتی امام زمان (عج) هم هست ، اگه از همین اول عادت کنیم به گناه ، دیگه ترک کردنش سخت هست و از امام هم بیشتر دور میشیم برای همینه میگن گناه نکردن راحت تر از توبه کردن هست 👈 شب که شد صفحات آخر کتاب " اسلام شناسی برای نوجوانان " اثر حاج اقا قرائتی رو تمام کردم واقعا کتاب عالی ای بود و باعث آشنا شدن بیشتر من با اسلام شد قرار شد فردا به آقا مدیر بگم تا به خانواده ها معرفی کنه یا معلم ها سر کلاس مقداری از اون رو برای بچه ها بگن 🔰 باز هم صبح شنبه اومد و باید بریم مدرسه ، هم لذت خودش رو داره و هم تنبلی خودش ! تو ماشین پدرم جملات و حتی کلماتی که باید به ساسان می گفتم تا بیشتر به من اعتماد کنه و از مشکلش بگه و من هم کمکش کنم رو با بابا هادی مرور می کردم قبل از اینکه برم سر صف قرآن بخونم ، با آقا مدیر درباره کتاب حاج اقا قرائتی صحبت کردم و ایشون هم چون به من اعتماد داشتن کتاب رو معرفی کردن به بچه ها و گفتن چندماه دیگه از روی این کتاب امتحان می گیریم و به چند نفری که برنده بشن ، جایزه میدیم کار خوبی بود ، اینجوری تشویق می شدن بچه ها به خوندن کتاب ، قرار هم شد این کتاب برای معلم ها با هزینه شخصی آقامدیر خریده بشه و معلم ها سرکلاس چند دقیقه ای از این کتاب حرف بزنن تا بچه ها بیشتر و بهتر با اسلام آشنا بشن 🌀 باز هم سر کلاس حواسم به ساسان بود ، اصلا تو کلاس نبود ، حتی وقتی خانم معلم سوالی می پرسید و از همه بچه های کلاس میخواست یکصدا جواب بدن ، ساسان ساکت ساکت بود اصلا امروز جور دیگه ای شده بود منم تمام سعی خودم رو می کردم که هم حواسم به درس باشه تا عقب نمونم و هم حواسم به ساسان باشه تا بهتر کمکش کنم 👈 زنگ تفریح اول که خورد ، سریع همراه ساسان رفتیم بیرون تا یه جایی بشینیم و حرف بزنیم ، معلوم بود که کلی حرف تو دلش بود یه مرتبه سعید اومد پیش ما ،ساسان کمی خجالت کشید ، منم متوجه شدم ، خود سعید هم متوجه شد با اشاره بهش گفتم که بره و بعدا باهاش صحبت می کنم ، سعید رفت من و موندم ساسان و کلی کنجکاوی که مشکل ساسان چی هست 💠 دیدم دستش رو گذاشت داخل دستم ، محکم فشار داد ، چشمهاش رو برگردوند و منو نگاهی کرد و سرش گذاشت روی شونه هام و زار زار گریه کرد... 👈 گفت ، من فقط آرامش می خوام ، فقط و فقط آرامش ، دوست دارم تو خونه ما جنگ و دعوا نباشه ، دوست دارم کنار پدر و مادرم بشینم با هم غذا بخوریم ، نه اینکه هرکسی تو اتاق خودش ! دوست دارم شبها کنار هم تلویزیون ببینیم ، نه اینکه هرکس سرش تو گوشی خودش باشه دوست دارم گاهی اوقات غروب ها با پدر و مادرم بریم بیرون و تفریح کنیم ، مثل خیلی های دیگه اصلا ، دوست داشتم پول دار نبودیم ، اما ذره ای صمیمیت و صفای خانواده های درامد پایین تر رو داشتیم
حتی پدرم نمیذاره من نماز بخونم ، نمیذاره قرآن دست بگیرم ، چند تا قرآن تو خونه بود همه رو گذاشت انباری ! دیشب با مادرم دعوا کرد و کارشون به کتک کاری رسید ، همش پای ماهواره نشسته و برنامه های اونها رو نگاه میکنه قبلا خوب بود، مثلا ماه محرم ، تمام هزینه یک دهه مسجد یا هیات رو میداد ، اما الان اصلا حتی خدا رو هم زیر سوال می بره ، مادرم هم دست کمی از پدرم نداره همیشه دنبال رفیق هاش هست و صبح میره بیرون ، ظهر میاد بعدظهر میره ، شب میاد حتی روزهای تعطیل که من خونه هستم هم همین وضع هست ، بخدا خسته شدم ، ایکاش بمیرم و راحت بشم.... ادامه دارد... ✍ احسان عبادی 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🌸.🍃🌸.═╝
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 ۶۹۵🌷 🍀‌خوشی در زمان ظهور🍀 💠در اعمال سرداب می‌خوانیم: «وَ أَذِقْنِي‏ طَعْمَ‏ فَرْحَتِهِ‏ وَ أَلْبِسْنِي ثَوْبَ بَهْجَتِهِ وَ أَحْضِرْنِي مَعَهُ لِبَيْعَتِهِ وَ تَأْكِيدِ عَقْدِهِ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ عِنْدَ بَيْتِكَ الْحَرَام ‏»«خدایا طعم خوشی امام را به من بچشان. (در زمان غیبت، همواره یاد حضرت با دلتنگی همراه است. می خواهم در روزگار ظهور، طعم خوشی امامم را بچشم.) و لباس بهجت و سرور او را بر تن من بپوشان، و برای بیعت و محکم کردن عهد و پیمان، در مکه و بین رکن و مقام مرا در محضر او حاضر کن» 💠لازمه خوشی در زمان ظهور،تسلیم بودن در برابر خواست امام است. 💠تصور کنید پس از ظهور، حضرت اوامر و مطالباتی داشته باشند که به منافع و موقعیت‌های شخصی ما لطمه بزند. آیا به جهت این امور کام‌مان تلخ می‌شود یا پسند امام را به منافع و امیال شخصی خود ترجیح می‌دهیم؟ 💠 اگر خوشی امام آنقدر برایمان حائز اهمیت باشد که در کنار آن به هیچ امر دیگری اهمیت ندهیم، می‌توانیم در روزگار ظهور خوش باشیم. 💠توجه کنیم که در این دعا هیچ فعلی را به خود نسبت نمی‌دهیم. از خدا نمی‌خواهیم ما را موفق کند که طعم خوشی امام را بچشیم و… بلکه تحقق همه درخواست‌ها را از خدای سبحان طلب می کنیم. « أذِقْنِي، ألْبِسْنِي، أحْضِرْنِي». 💠در حقیقت،در پرتو ارتباطی صحیح با حضرت ولی‌عصر عجّل‌الله‌فرجه و کسب معرفتی صحیح نسبت به امام، فرد به توحید افعالی می رسد. 👈 ... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰