🔴🔷 امام رضا (ع):
✍ نگران نباش و فرزند بخواه، بدان خداوند روزی ایشان را می دهد
📚 اصول کافی، ج۶، ص۳
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
کودکان،بسیاری ازویژگیهای پدرومادررا درونی میکنند یعنی آنها راجزئی ازشخصیت خودشان میکنند.
اگر میخواهیدفرزندی مهربان،مستقل، توانمندو.داشته باشیدبهتراست تلاش کنیدتاهمین ویژگیهارادرخودتان تقویت کنید.به معجزه تماشای کودکان و الگوبرداری شان ازوالدین،ایمان بیاورید.
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
از حدود۲سالگی،کودکان«ترس»را میشناسند.
اولین علامت این آگاهی عکس العمل آنها به صداهای بلندوناگهانی،صدای سگ، تاریکی وگریه کردن درصورت بیدار شدن ازخواب درتاریکی است.
این ترسها کم وبیش تاحدود۶سالگی همراه کودک است که به تدریج بایدتا ۶سالگی خودبخودازبین برود.
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند
به كودكتان بجاي"مخالفت نكن
بگوييد:"كاري كه گفتم راانجام بده"
بجاي"فحش نده"بگوييد:"حرف خوب بزن"بجاي"به خاطر يك أسباب بازي دعوا نكن"بگوييد:"باهم شریک شوید
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
ترس حسی خدادادی است که کودک بااستفاده ازآن ازخطرات دوری کرده وبه منبع امنیت(والدین)خودرا نزدیک میکند.
فاجعه وقتی روی میدهد که یک مادریا پدرخودمنشاء ترس فرزندشوند.
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
هیچ کودک سالمی خنگ نیست هرکودک حتمادرچیزی مهارت داردوظیفه ماوالدین این است که آنراپیدا کنیم وپرورش آن مهارت به اوکمک کنیم نباید فراموش کردکه آینده فرزندشمابا کودکیاش مرتبط میباشد.
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
كودكانی که دستِ بزن دارند :
✔كودکی كه می زند حال با دست باشد و يا با پا ، محكم باشد يا آرام ، عملی غيرمعمول و غير متعارف انجام می دهد كه با توجه به رده سنی می تواند به علت یکی از موارد زير باشد:
✔ناتواني در بيان صحيح مفاهيم
✔مشكلات اضطرابی
✔داشتن الگوی نامناسب رفتاری
✔والدين پرخاشگر
✔كمبود اعتماد به نفس
✔عدم توانایی در كنترل موثر هيجانات و احساسات
✔ديدن صحنه های خشونت آميز در فیلم ها ، بازی ها و كردن ها
✔انجام مستمر بازی های جنگی و خشن
✔ناتوانی در بيان صحيح درد و يا حالت های نامساعد جسمی
✔مشكلات گفتاری
✔شروع دوره پرخاشگری در مرحله قبل از نوجوانی
در مورد "زدن" نگویید "بچه است درست میشه"... چون به خودی خود حل نخواهد شد بلکه به رفتارهای عادتی هم تبدیل میشود.
علت رابا مراجعه به روان شناس شناسایی کنید و در صدد رفع علت باشید
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
بعضی از تغییرات معمول روانی نوجوانان شامل زودرنجی، پرخاشگری، شلختگی، حساس شدن، نوسانات خلقی و خودخواهی است
در برخورد با این حالات نوجوان شکیباتر باشیم و او را طرد یا سرزنش نکنیم.
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند
نادیده گرفتن بهترین روش مقابله با دشنامهای کودکانه
💠۲ تا ۳ سالگی سن لجبازی کودکان است و کودک بدون اینکه مفهوم الفاظ را بداند، ممکن است کلمات بد را به زبان بیاورد. این الفاظ میتواند تند و قاطعانه و یا برعکس باشد، تعجب کردن و خندیدن میتواند باعث تشدید این رفتار شود، در این سن نادیده گرفتن، بهترین عملکرد است و به تغییر آن کمک میکند.
💠این نوع رفتارها در کودکان دورهای است، در سنین نوپا، کودک ممکن است مدت کوتاهی از الفاظ نامناسب استفاده کند و بعد، رفتار دیگری را جایگزین آن کند.در سنین بالاتر، کودک متوجه معنی دشنام میشود و برای بزرگ نشان دادن خود در مقابل دوستان ممکن است از این کلمات استفاده کند، نادیده گرفتن رفتار کودک در این سن کمککننده نیست و والدین باید نارضایتی خود را اعلام کنند.
💠 وقتی کودک از این الفاظ استفاده میکند، اگر والدین از لحن کودکانه فرزندشان خوششان بیاید و به او بخندند یا واکنش خیلی تند نشان دهند، این رفتار در کودک تثبیت میشود، در این شرایط، اقوام درجه یک و حتی دو باید هماهنگ با هم برخورد مناسبی نشان دهند و روشی مشابه والدین را انتخاب کنند. اگر با وجود تذکرات، رفتار تکرار شد باید از روشهای تنبیهی استفاده کرد.
💠منظور از تنبیه محرومیت است، مثلا وقتی کودک حرفی نامناسب زد، به ازای هر سال سن کودک یک دقیقه او را به اتاق دیگری بفرستیم و نیم ساعت بعد از پایان محرومیت به او بیتوجهی کرده و نارضایتی خود را اعلام کنیم. میتوانیم اسباببازی مورد علاقه کودک را برای چند ساعت از او بگیریم و از بردن او به پارک یا جایی که دوست دارد، خودداری کنیم.
💠 اگر کودک در مهمانی یا در محیط عمومی از الفاظ نامناسب استفاده کرد، باید او را کنار بکشیم و بخواهیم به این رفتار خود پایان دهد، قبل از مهمانی هم میتوان از روشهای تشویقی استفاده کرد. روشهای تشویقی باید تا حد ممکن کلامی و غیر مادی باشد تا کودک شرطی نشود.
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
کودکان نوپا
در مهمانی کودک نوپایی را میبینید که اضطراب جدایی دارد ،به زور بغلش نکنید.
اگر اضطراب و خجالت دارد به زور وادار به سلام کردنش نکنید.
اگر گریه کرد و پشت پدرش پنهان شد یا به مادرش چسبید به او برچسب لوس و بی ادب نزنید و به والدینش نگویید فرزندتان اجتماعی نیست!
این ها نشانه و رفتار طبیعی کودک نوپاست! با کودکان مهربان باشید.
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
وقتی مادری از فرزندش میپرسد که تو سیگار میکشی؟
فرزند هم میگوید نه؛ اصلا!
مادر ممکن است یک لحظه اشتباه کند و بخواهد ثابت کند که من گیج نیستم! من زرنگم و واقعیت را میفهمم. با بیان واقعیت، اولین اتفاقی که میافتد این است که قبح این ماجرا در خانواده میریزد.
ولی زمانی که قبح این قضیه ریخته نشده است حداقلش این است که در ساعتی که فرزندشان در خانه است، به خاطر پنهان کردن از آنها سیگار نمیکشد.
☡ حتی اگر در خانه دیدند که ته سیگار افتاده، میتوانند پل طلایی بسازند: «آن مهمانی که سیگاری بود چرا ته سیگارش را اینجا انداخته» که فرزند احساس کند هنوز حرمتی وجود دارد و باید مواظب باشد.
سخت است که من چیزی را بفهمم و نگویم؛ ولی من میخواهم بچهام تربیت شود نه اینکه شعور خودم را ثابت کنم!
این خیلی خطرناک است که ما با اطرافیانمان به شکلی برخورد کنیم که چیزی برای از دست دادن باقی نماند.
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
🔶راههای افزایش عزت نفس کودکان
🔹به فرزندتان اجازه استقلال بدهید.
🔸سالهای ابتدایی مدرسه، زمانی است که استقلال کودک به سرعت شروع به رشد می کند و اواسط مدرسه، بسیاری از کودکان شروع به وقت گذراندنهای تنهایی در خانه کرده، به تنهایی به مدرسه می روند و به خواهر و برادر کوچکتر خود کمک میکنند.
🔸مهم است که والدین به فرزندان خود اجازه استقلال دهند، به او یاد بدهند چگونه با معلم خود در مورد مشکلاتش صحبت کند و همچنین چگونه تکالیفش را ساماندهی کند.
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند
➕متاسفانه برخی همسران سالهای سال در یک زندگی جهنمی و رابطه مبتنی بر آزار می مانند و خود و فرزندان خود را بیمار و گرفتار میکنند.
فقط به خاطر وحشتی است که مبادا مردم از اینکه در زندگی آنها چه می گذرد و یا اختلافی دارند و ناراحت هستند باخبر شوند.
و یا به خاطر حرف مردم حتی زندگی جهنمی را آغاز کردند چون مدتی با یکدیگر بیرون رفتند و چندین نفر متوجه شدند
و با وجود اینکه می دانستند این رابطه غلط است به خاطر اینکه آبروریزی نشود
و عده ای احمق، ابله، بیمار و بیکار درباره آنها قضاوت بدی نداشته باشند،
به ازدواجی تن در می دهند و بچه هایی به دنیا می آورند و بچه ها را بیمار و گرفتار می کنند
و خود را از همه چیز تهی میکنند و زندگی جهنمی را به آخر می رسانند،(طلاق) به خاطر اینکه مبادا 5 نفر درباره آنها فکری بکنند.
در صورتی که خودشان هم از اول میدانستند عاقبت ازدواجشان طلاق است
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
کرونا
نمایشگاه ماشین داشتم و کارمم حسابی گرفته بود فرزند اخر خونمون بودم همه سرو سامون گرفته بودن و سر زندگیاشون بودن مامانم کلید کرده بود که ازدواج کن و باید زودتر سرو وسامون بگیری هر چی میگفتم من اینجوری راحت ترم و میخوام کنارت باشم میگفت بابای خدابیامرزت فوت شده توام برو من میخوام تنها باشم اما قبول نمیکردم دوس نداشتم تنهاش بذارم و میدونستم که اگر ی روزی ازدواجکنم باید بخاطر زنم و ارامش زندگیم کمی از مادرم فاصله بگیرم تا اینکه خودش گشت و گشت تا ی دختر خوب پیدا کرد بهمگفت خانواده ش وضع مالی خوبی ندارن و حق نداری هیچ وقت به روی دختره بیاری به مادرم قول دادم اگر وصلت جور شد به روی دختره نیارم و براش کم نذارم مامانم میگفت خیلی خوشگله بالاخره رفتیم خواستگاری وقتی دیدمش تازه فهمیدم که مادرم اشتباه نکرده و واقعا خوشگله مجدوب زیباییش شدم وقتی با هم حرف زدیم بهم گفت که ی زندگی راحت و اروم میخواد و چون زیبایی داره پس لیاقت ی زندگی خوب رو داره
حرفهاش و خودخواهیش برام مهم نبود من این دخترو میخواستم و کوتاهم نمیومدم بعد از چند روز مامانم زنگ زد و گفتن که جوابشون مثبته تو کمترین زمان عقد و عروسی گرفتم که فوری زنم کاملا برای خودم باشه فکر اینکه شب ها ی نفر منتظرمه تا برم خونه منو سر ذوق میاورد یلدا خیلی به خودش میرسید و منم بدم نمیومد از خدامم بود که زنم انقدر مراقب خودشه بعد از دوسال خدا بهمون ی دختر داد کپی مامانش اسم دخترم رو گذاشتیم عسل چون به چشم های رنگیش و سفیدی پوستش و موهای طلاییش میومد عسل اصلا عین مامانش نبود برعکس مامانش خسلی خونگرم بود ولی با تمام تفاوت ها من عاشقانه یلدا رو میپرستیدم کم کم دخترمون بزرگ میشد و زیبا تر کم کم خبر رسید که تو کشور ی بیماری خاص داره پخش میشه به اسم کرونا چیزایی که ازش میگفتن و شایعات مردم ازش برای ما ی غول ساخته بود مخصوصا امار کشته هایی که هر روز داشت و بیشتر از روز قبل میشدن
یلدا و عسل هیچ جانمیرفتن منم اگر میرفتم وقتی برمیگشتم دوش الکل میگرفتم یلدا همش میگفت اگر ما مریض بشیم مقصرش تویی چون تو مریضی رو به ما متتقل میکنی، تو تمام این سالها مادرم اصلا کاری به ما نداشت حتی یلدا هم همیشه میگفت که مادرشوهرم خیلی خوبه و کاری بهم نداره مادرممیگفت همین که با هم خوشید برای من بسه به دستور یلدا حتی خونه مادرمم نمیرفتم میگفت ی وقت مریضی میاری تا اینکه ی روز دیدم حالم بدا رفتم دکتر و اونام گفتن کرونا داری به یلدا خیلی خوبی کرده بودم و انتظار داشتم ازم نگهداری کنه اما یبدا ساکم رو گذاشت پشت در و منو حتی خونه راه نداد از ناچاری رفتم خونه مادرم، با اغوش باز قبولم کرد و ازم نگهداری کرد ولی چون پیر بود و مریض خودشم گرفت و نتونست مقاومت کنه مادرم فوت شد ولی من خوب شدم یلدا بهم گفت برگرد خونخ اما دلم نمیخواست نگاهش کنم دکتر گفت اگر ی ادم سالم ازتون نگهداری میکرد شاید خودشم میگرفت ولی زنده میموند خودم و یلدا رو مقصر مرگ مادرممیدونستم
تا ی اینکه ی روز خواهرام و برادرام گفتن اگر طلاقش ندای خونه ما هم دیگه نیا چون این زن و میبینیم یاد مرگ مادرمون میافتیم حق میگفتن من خودمم همین حسو به زنم داشتم برای همین بهش گفتم باید طلاق بگیری بچه رو ازش گرفتم و گفتم نمیخوام مثل تو بشه هر چی اصرار کرد و گفت پشیمونه اهمیتی بهش ندادم تمام این سالها خودخواهی یلدا رو به جون خریدم ولی اینکه باعث مرگ مادرم بشه رو نه اگر منو از خونه بیرون نمینداخت مادرم زنده بود عسل اوایل بهانه مادرشو میگرفت ولی کم کم عادت گرد بعد از طلاق یلدا مدتی خواهرام عسل و نگه میداشتن تا اینکه ی روز ی خانم اومد ازم ماشین خرید گفت که ی زن تنهاست و نمیخواد پولش از بین بره چندباری به بهانه ماشین بهش زنگ زدم تا اینکه بهش گفتم منم مجردم و با خانواده بیام برای خواستگاری
قبول کرد شب خواستگاری فهمیدم که معلمه و زن مهربونی به نظرم اومد با هم ازدواج کردیم عسل اوایل خیلی باهاش لج میکرد ولی کم کم رفتارش بهتر شد و با نرگس مهربون شده بود زندگی من با یلدا شاید با عشق شروع شد ولی یلدا لیاقت اون همه محبت من رو نداشت اون همه محبت بهش کردم اخرم منو موقع نیازمندی رها کرد الان زندگی منو نرگس خیلی خوبه ی دخترم اون داره به اسم ملیکا که پدرش فوت شده زندگی ما با عقل شروع شد، طعم خوشبختی واقعی رو الان دارم میفهمم از یلدا بیخبرم عسلم از مامانش چیزی برام نمیگه و همین باعث شده که ارامش داشته باشم
#پایان
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
مهم نیست هر چقدر از هم دور باشیم 🌸
مهم اینه هر کجا باشیم ❣
قلب مـن 💕
روح مـن 💕
جسم مـن 💕
فقـط عاشقِ توعه... 🙈
دلبرجان...
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 🍃
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae