کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. 🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور 🌴 #رمان_واقعی_مفهومی_
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور
🌴 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
🐎 #آفــٺــاب_در_حجــــــاب
🌴قسمت #دوازدهم
اما چگونه؟...
با این قامت شکسته که نمى توان خیمه وجود حسین را #عمود شد.
با این دل گداخته که نمى توان بر جگر حسین #مرهم گذاشت.
اکنون صاحب عزا تویى....
چگونه به تسلاى حسین برخیزى ؟
نیازى نیست زینب! این را هم حسین خوب مى فهمد.
وقتى #پیکرپاره_پاره_على_اکبر به نزدیکى خیمه ها مى رسد.
و وقتى تو شیون کنان و صیحه زنان خودت را از خیمه بیرون مى اندازى ، وقتى به پهناى صورت اشک مى ریزى
و روى به ناخن مى خراشى ،
وقتى تا رسیدن به پیکر على ، چند بار
زمین مى خورى و برمى خیزى ،
وقتى خودت را به روى پیکر على اکبر مى اندازى ،
#حسین فریاد مى زند که :
_✨زینب را دریابید...
حسینى که خود قامتش در این عزا شکسته است و پشتش دوتا شده است . حسینى که #غم_عالم بر دلش نشسته است وجهان ، پیش چشمان اشکبارش تیره و تار شده است .
حسینى که خود بر بلندترین نقطه عزا ایستاده است ، فقط #نگران حال توست و به دیگران #نهیب مى زند که :
_✨زینب را دریابید. هم الان است که قالب تهى کند و کبوتر جان از نفس
تنش بگریزد.
🏴پرتو ششم🏴
خانمى شده بودى تمام و #کمال . و #سالارى بى مثل و نظیر.
آوازه #فضل و کمال و #زهد و #عرفان و #عفت و #عبادت و #تهجد تو در تمام عالم اسلام پیچیده بود.
آنقدر که نام ✨ #زینب✨ از شدت اشتهار، مکتوم مانده بود و اختصاص و انحصار لقبها بود که تو را معرفى مى کرد.
لزومى نداشت نام زینب را کسى بر زبان بیاورد...
اگر کسى مى گفت: عالمه ،
اگر کسى مى گفت عارفه ،
اگر کسى مى گفت فاضله ،
اگر کسى مى گفت کامله ،
همه ذهنها #تو را نشان مى کرد...
و چشم همه دلها به سوى تو برمى گشت.
تجلى گونه گون صفتهاى تو چون #صدف ، گوهر ذاتت را در میان گرفته بود و پوشانده بود.
کسى نمى گفت ✨زینب.... ✨
همه مى گفتند: #زاهده ، #عابده، #عفیفه ، #قانته ، #قائمه ، #صائمه ، #متهجده ، #شریفه ، #موثقه ، #مکرمه.
این #لقبها برازنده هیچ کس جز تو نبود که هیچ کس واجد این صفات ، در حد و اندازه تو نبود....
نظیر نداشتى و دست هیچ معرفتى به کنه ذات تو نمى رسید.
القابى مثل :
✨محبوبۀ المصطفى و نائبۀ الزهرا،✨
اتصال تو را به خاندان وحى تاکید مى کرد،...
اما صفات دیگر، جز تو مجرا و مجلایى نمى یافتند.
✨امینۀ الله را جز تو کسى دیگر نمى توانست حمل کند.
بعد از شهادت زهرا، تشریف (ولیه االله ) جز تو برازنده قامت دیگرى نبود....
ندیده بودند مردم...
در #تاریخ و پیشینه و مخیله خود هم کسى مثل تو را نمى یافتند...
جز #مادرت_زهرا که #پدید_آورنده تو
بود و #مربى تو.
از این روى ، تو را #صدیقه_صغرى مى گفتند و #عصمت_صغرى...
که فاصله و منزلت میان معلم و شاگرد، مادر و دختر
و باغبان و گل ،
معلوم باشد و محفوظ بماند.
اما در میان همه این القاب و کنیه ها و صفات ، اشتهار تو به #عقیله_بنى_هاشم و #عقیله_عرب، بیشتر بود...
که تو عزیز خاندان خود بودى و #عزت هیچ دخترى به پاى عزت تو نمى رسید.
و چنین یوسفى را اگر از شرق تا غرب عالم ، خواستار و طالب نباشند، غیر طبیعى است...
و طبیعى است اگر طالبان وخواستگاران ، به بضاعت وجودى خویش ننگرند و فقط چشم به #عظمت مطلوب بدوزند.
مى آمدند، #همه_گونه مردم مى آمدند،...
ادامه دارد
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور
🌴 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
🐎 #آفــٺــاب_در_حجــــــاب
🌴قسمت #سیزدهم
مى آمدند، #همه_گونه مردم مى آمدند،... از مهترین قبایل #اشراف تا کهترین مردم اطراف و اکناف .
و همه تو را از #على ، طلب مى کردند و دست تمنا درازتر از پاى طلب بازمى گشتند....
پست ترین و فرومایه ترین آنها، #اشعث_بن_قیس_کندى بود.
همان که در سال دهم هجرت ایمان آورد، اما بعد از ارتحال رسول ، آشکارا #مرتد شد و تا ابوبکر بر او چیره نشد، ایمان
#مجدد نیاورد.
ابوبکر پس از این پیروزى ، #خواهرنابینایش را به او داد و او دو فرزند براى اشعث به ارمغان آورد.
یکى #اسماء که #زهر در جام برادرت #حسن ریخت و او را به شهادت رساند... و دیگرى #محمد که اکنون در لشگر #عمرسعد، مقابل برادر تو ایستاده است.
هرچه از پدرت ، کلام رد و تلخ مى شنید، رها نمى کرد.
گویى در نفس این طلب ، تشخصى براى خود مى جست.
بار آخر در مسجد بود که ماجرا را پیش کشید، در پیش چشم دیگران.
و #على برآشفته و غضب آلود فریاد کشید:
_✨ابوبکر تو را به اشتباه انداخته است اى پسر بافنده ! به خدا اگر بار دیگر نام دختر من بر #زبان_نامحرم_تو جارى شود و #گوش_نامحرم_دیگران بشنود، از شمشیرم پاسخ خواهى گرفت.✋
این غریو غیرت الله، او را خفه کرد و دیگران را هم سر جایشان نشاند.
اما یک خواستگار بود که با همه دیگران فرق مى کرد و او✨ #عبداالله،✨ پسر #جعفر_طیار شهید مؤته بود، مشهور به بحر جود و دریاى سخاوت .
هم #فرزندشهیدى با آن مقام و عظمت بود و هم #پسرعمو و از افتخارات بنى هاشم.
پیامبر اکرم بارها در حضور امیر مؤ منان و او و دیگران گفته بود:
_✨دختران ما براى پسران ماو پسران ما براى دختران ما.
و این کلام پیامبر، پروانه خوبى بود براى طلب کردن #شمع خانه #على.
اما #عبداالله #شرم مى کرد از طرح ماجرا.....
نگاه کردن به #ابهت چشمهاى على و #خواستگارى کردن دختر او کار آسانى نبود...
هرچند که خواستگار، #عبداالله_جعفر، برادر زاده على باشد و نزدیکترین کس به خاندان پیامبر.
عاقبت کسى را #واسطه کرد که این پیام را به گوش على برساند و این مهم را از او طلب کند....
#ریش_سپید واسطه ، #متوسل شده بود به همان #کلام_پیامبر که پیامبر با اشاره به فرزندان جعفر فرموده است :
_✨دختران ما از آن پسران ما و پسران ما از آن دختران ما.
و براى برانگیختن #عاطفه_على ، گفته بود:
_✨در مهر هم اگر صلاح بدانید، تبعیت کنیم از مهریه صدیقه کبرى سلام االله علیها.
ازدواج اما براى تو مقوله اى نبود مثل دیگر دختران.
تو را فقط یک #انگیزه ، حیات مى بخشید و یک #بهانه زنده نگاه مى داشت و آن #حسین بود.
فقط گفتى :
_✨به این شرط که ازدواج ، مرا از حسینم جدا نکند.
گفتند: _✨نمى کند.
گفتى :
_✨اقامت در هر دیار که حسین اقامت مى کند.
گفتند:_✨قبول.
گفتى :
_✨به هر سفر که حسین رفت ، من با او همراه و همسفر باشم.
گفتند:_✨قبول.
گفتى :_✨قبول.💖
و على گفت :
_✨ #قبول_حضرت_حق.
پیش و بیش از همه ، #فقرا و #مساکین شهر از این خبر، #مطلع و #مسرور شدند....
ادامه دارد
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور
🌴 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
🐎 #آفــٺــاب_در_حجــــــاب
🌴قسمت #چہاردهم
#فقرا و #مساکین شهر از این خبر، #مطلع و #مسرور شدند....
چرا که #عطرولیمه_ازدواج_تو، اول سحورى در خانه آنها را نواخت....
و پس از آن ، دیگران و دیگران آمدند و این ازدواج مبارك را تهنیت گفتند.
#دو_نوجوانى که اکنون به سوى تو پیش مى آیند، ثمره همین ازداوجند...
گرچه از مقام حسین مى آیند،
اما ماءیوس و خسته و دلشکسته اند.
هر دو یلى شده اند براى خودشان.به شاخه هاى شمشاد مى مانند.
هیچگاه به دید فروشنده ، اینسان به آنها نگاه نکرده بودى....
چه بزرگ شده اند،
چه قد کشیده اند،
چه به کمال رسیده اند.
جان مى دهند براى #قربانى کردن پیش پاى #حسین ،
براى #بازپس_دادن_به_خدا.
براى #عرضه در بازار عشق.
علت خستگى و شکستگى شان را مى دانى...
حسین به آنها #رخصت میدان رفتن #نداده است.
از صبح، بى تاب و قرار بوده اند و مکرر پاسخ #منفى شنیده اند...
#پیش از #على_اکبر، بار سفر بسته اند اما امام پروانه پرواز را به على اکبر داده است...
و این آنها را #بى_تاب_تر کرده است.
علت بى تابى شان را مى دانى اما آب در دلت تکان نمى خورد.
مى دانى که قرار نیست اینها دنیاى پس از حسین را ببینند.
و ترتیب و توالى رفتن هم مثل همه ظرائف دیگر، پیش از این در لوح محفوظ رقم خورده است.
لوحى که پیش چشم توست.
اصلا اگر بنا بر فدیه کردن نبود، غرض از زادن چه بود؟
اینهمه سال ، پاى دو گل نشسته اى تا به محبوبت #هدیه اش کنى . همه آن رنجها براى امروز سپرى شده است و حالا مگر مى شود که نشود.
در #مدینه هم وقتى #قصد حسین از سفر، به گوش تو رسید،
این دو در شهر #نبودند،...
اما معطلشان نشدى.... مى دانستى که هر کجا باشند، #نهم_محرم ، جایشان در #کربلاست!
بى درنگ از #عبداالله خداحافظى کردى و به خانه #حسین درآمدى.
#بهانه زیستن پدید آمده بود،
و یک لحظه بیشتر با حسین زیستن غنیمت بود.
هر دو وقتى در منزلى بین راه ، به کاروان #رسیدند و تو را از دیدارشان متعجب ندیدند، #شگفت_زده شدند.
گمان مى کردند که تو را ناگهان #غافلگیر خواهند کرد و بهت و حیرتت را بر خواهند انگیخت...
اما وقتى در نگاه وتبسم تو جز آرامش نیافتند، با تعجب پرسیدند:
_✨مگر از آمدن ما خبر داشتید؟
و تو گفتى :
_✨شما براى همین روزها به دنیا آمده بودید. مگر مى شد #امام من جایى باشد و #عون و #محمد من جاى دیگر؟
این روزها باید جاده همه عشقهاى من به یک نقطه #منتهى شود. بدون شما دوپاره تن این ماجرا چگونه ممکن مى شد؟
اکنون هر دو #بغض کرده و لب برچیده آمده اند که :
_✨مادر! امام رخصت میدان نمى دهد. کارى بکن.
تو مى گویى :
_✨عزیزان ! پاى مرا به میان نکشید.
محمد مى گوید:
_✨چرا مادر؟ تو #خواهر امامى ! #عزیزترین محبوب اویى.
و تو مى گویى :
_✨به همین دلیل نباید پاى مرا به میان کشید. نمى خواهم امام گمان کند که #من شما را راهى میدان کرده ام . نمى خواهم امام گمان کند که #من دارم عزیزانم را فدایش مى کنم . گمان کند که #من بیشتر از شما #شائقم به این ماجرا.
گمان کند... چه مى گویم . او اما م است ،
در وادى #معرفت او گمان راه ندارد. او چون آینه همه دلها را مى بیند و همه نیتها را مى خواند.
اما...اما من اینگونه #دلخوشترم . این دلخوشى را از مادرتان دریغ نکنید.
عون مى گوید:
_✨امر، امر شماست مادر! اما اگر چاره اى جز این نباشد چه ؟ ما همه #تلاشمان را کردیم . پیداست که امام نمى خواهد شما را #داغدار ببیند. #اندوه شما را #تاب نمى آورند. این را #آشکارا از #نگاهشان مى شود فهمید.
محمد مى گوید:
_✨ماندن بیش از این قابل تحمل نیست مادر! دست ما و دامنت!
تو چشم به #آسمان مى دوزى...
ادامه دارد
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور
🌴 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
🐎 #آفــٺــاب_در_حجــــــاب
🌴قسمت #پانزدهم
تو چشم به #آسمان مى دوزى...
قامت دو نوجوانت را دوره مى کنى و مى گویى :
_✨ #رمز این کار را به شما مى گویم تا ببینم #خودتان چه مى کنید.
عون و محمد هر دو با #تعجب مى پرسند:
_✨رمز؟!
و تو مى گویى :
_✨آرى، قفل رضایت امام به رمز این کلام ،گشوده مى شود. بروید، بروید و امام را به #مادرش_فاطمه_زهرا
#قسم بدهید. همین... به #مقصود مى رسید...اما...
هر دو با هم مى گویند:
_✨اما چه مادر؟
#بغضت را فرو مى خورى و مى گویى :
_✨ #غبطه مى خورم به حالتان . در آن سوى هستى ، جاى مرا پیش #حسین خالى کنید.... و از #خداى_حسین ، آمدن و پیوستنم را بخواهید.
هر دو نگاهشان را به حلقه اشک چشمهاى تو مى دوزند و پاهایشان #سست مى شود براى رفتن...
مادرانه تشر مى زنى :
_✨بروید دیگر، چرا ایستاده اید؟!
چند قدمى که مى روند، صدا مى زنى:
_✨راستى!
و سرهاى هر دو بر مى گردد.
سعى مى کنى محکم و آمرانه سخن بگویى:
_✨همین #وداعمان باشد. برنگردید براى وداع با من ، پیش چشم حسین.
و بر مى گردى...
و خودت را به درون خیمه مى اندازى و تازه نفس اجازه مى یابد براى رها شدن و #بغض مجال پیدا مى کند براى ترکیدن و اشک راه مى گشاید براى آمدن.
چقدر به گریه مى گذرد؟
از کجا بدانى ؟
فقط وقتى طنین #فریاد_عون به #رجز در میدان مى پیچید،...
به خودت مى آیى و مى فهمى که کلام #رمز، کار خودش را کرده است و پروانه شهادت از سوى امام صادر شده است.
شاید این #اولین_بار باشد که صداى فریاد عون را مى شنوى...
از آنجا که همیشه با تو و دیگران ، آرام و به مهر سخن مى گفته....
نمى توانستى تصور کنى که ذخیره و ظرفیتى از فریاد هم در حنجره داشته باشد.
#فریادش ، دل تو را که از خودى و مادرى، مى لرزاند، چه رسد به دشمن که پیش روى او ایستاده است:
_✨آهاى دشمن ! اگر مرا نمى شناسید، بشناسید! این منم فرزند جعفر طیار، شهید #صادقى که بر تارك بهشت مى درخشید و با بالهاى سبزش در فردوس پرواز مى کند. و در روز حشر چه افتخارى برتر از این ؟!
#ذوق مى کنى از اینهمه #استوارى و #صلابت و این اشک که مى خواهد از پشت پلکها سر ریز شود، #اشک_شوق است....
اما اشک و شیون و آه ، همان چیزهایى هستند که در این لحظات نباید خودى نشان دهند.
حتى بنا ندارى پا را از خیمه بیرون بگذارى .
آن هنگام که بر تل پشت خیمه ها مى رفتى و حسین و میدان را نظاره مى کردى ، فرزند تو در میدان نبود.
اکنون از خیمه درآمدن و در پیش چشم حسین ظاهر شدن یعنى به رخ کشیدن این دو هدیه کوچک.
و این دو گل نورسته چه #قابل دارد پیش #پاى_حسین!
اگر همه جوانان عالم از آن تو بود، #همه را فداى یک نگاه حسین مى کردى و عذر مى خواستى .
اکنون #شرم از این دو هدیه کوچک، کافیست تا تلاقى نگاه تو را با حسین پرهیز دهد....
ادامه دارد
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
16.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لقمه ی خوش خوراک😍😋
🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
❤️✨❤️
🍃 هرچه زوجین زمان بیشتری را به حضور در فضای مجازی اختصاص بدهند؛ وقت کمتری برای ارتباط با شریک زندگی و خاطره ساختن در کنار او دارند.
👈 یادتان باشد هر چه زمان کمتری را با هم بگذرانید؛ هر چه خاطرات مشترکتان کمتر باشد؛ هر چه وقت کمتری را صرف شناخت یکدیگر کنید؛ هر چه کمتر برای بررسی و حل چالشهای زندگی وقت اختصاص دهید؛ بنیان زندگی مشترکتان، سستتر میشود...
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
خیانت
وقتی هجده سالم بود به اصرار مادرم و بی پولی پدرم با یه پسر ده سال بزرگ تر از خودم ازدواج کردم.
شوهرم و برادرش شراکتی نمایشگاه ماشین داشتن و وضعشون خیلی خوب بود.
جهازم رو بردم طبقه ی پایین خونه ی برادر شوهرم که شوهرم ازش خریده بود.
جاریم خیلی مهربان و خانم بود، دو تا پسر داشت و باز باردار بود.
تو زمان بارداریش کلی هواشو داشتم.. تا زمانی که دخترش دنیا اومد.
همیشه می گفت انشاالله وقتی بچه دار شدی خودم میام کمک حالت میشم و من فقط لبخند می زدم.
یک سال از ازدواجمون گذشته بود، من اصلا بچه دوست نداشتم و دلمم نمی خواست به اون زودی بچه دار بشم.
اما شوهرم همش بچه بچه می کرد.
یه روز با جاریم رفتیم دکتر برای چکاپ کامل که اگر مشکلی نداشتم اقدام به بارداری بکنم.
جاریم بچه هاش رو گذاشته بود پیش خواهرش، مطب دکتر هم خیلی شلوغ بود.
خواهرش زنگ زد که دخترش خیلی بیتابی میکنه و اونم با کلی عذر خواهی ازم رفت.
بعد از تموم شدن کارم، وقتی میخواستم سوار تاکسی بشم چشمم به شوهرم خورد که اون ور خیابان داخل ماشین اش نشسته بود.
گفتم شاید کار داشته اومده اون طرفا، خوشحال رفتم سمت ماشین اما تا من برسم، خانمی از سالن آرایش خارج شد و سوار ماشین شوهرم شد.
من همون طور مات موندم.
اصلا اون خانم رو نمی شناختم من!
موبایلم رو خارج کردم و با شوهرم تماس گرفتم اما جواب نداد.
مجدد تماس گرفتم که آخرین لحظه جواب داد و گفت تو نمایشگاهه و سرش شلوغه، بعدا زنگ میزنه بهم!
حالم از خودش و دروغ هاش بهم می خورد.
با یه تاکسی برگشتم خونه اما چیزی به شوهرم نگفتم که تو خیابون دیدمش.
فردای اون روز، هر چی طلا داشتم برداشتم و با یه چمدان رفتم خونه ی بابام.
مهریه امو اجرا گذاشتم و درخواست طلاق دادم.
اون شب باهام تماس گرفت وقتی گفتم می دونم بهم خیانت میکنه با سکوتی طولانی تماس رو قطع کرد.
بدون مخالفت مهریه امو که زیاد هم نبود رو داد و با رضایت طلاقم داد!
باور نمی کردم به همون راحتی طلاقم بده!
بعد از چند روز جاریم با گریه بهم زنگ زده بود، بعد از کمی صحبت کردن گفت وقتی از نادر پرسیدم چرا پری رو برنگردوندی و راحت طلاقش دادی گفت من اشتباه کردم قبول اما دل اون دیگه باهام صاف نمی شد، اون زندگی دیگه به درد نمی خورد!
اون لحظه خدارو هزاران بار شکر کردم که بچه دار نشدم و نادر بدون اذیت طلاقم داد.
چون به قول خودش اون زندگی دیگه به درد نمی خورد!
#پایان
🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
#سیاست_زنانه
نقطه ضعف ها و ایرادتون رو هیچ وقت پیش همسرتون به زبون نیارید! این شامل ایرادهای ظاهری هم میشه.
تجربه ثابت کرده تا زمانی که خودتون نگید٬ همسرتون هم متوجه نمی شه اما با اعتراف بهش اجازه میدید که دقت کنه و در آینده اون هم به زبون بیاره .
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
♥️🍁🍂🍁🌿
🌿
🍁
🍂
♥️
دست از تغيير دادن ديگران برداريد!
بيهوده تلاش نكنيد ديگري را تغيير دهيد، اينگونه عمر و انرژي خود را به هدر خواهيد داد. يادتان باشد، آدمها تغيير نمي كنند مگر:
١- خودشان آنرا انتخاب كرده باشند..
٢- فقط بخاطر خودشان باشد..
٣- به سختي براي آن تلاش كرده باشند.
#آدمها هرگز بخاطر ديگري يا بخاطر مصلحت يا بخاطر اينكه تغيير كردن كار خوبي است تن به تغيير نمي دهند.
#آنها تنها زماني تغيير مي كنند كه با تمام وجود به آن نياز داشته باشند.. آن زمان كه راهي جز تغيير كردن برايشان نمانده باشد.
🌿
🍁
🍂
♥️🍁🍂🌿♥️
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
#آقایون_باکلاس
هرگز داد نكشيد و تحقير نكنيد❗️
مهرباني و نرم سخن گفتن آنچنان در دل زنان نفوذ ميكند كه تاثيرش هزاران برابر فرياد كشيدن است
و برعكس، داد و فرياد و تحقيركردن، آنچنان شما را از چشم همسرتان مياندازد كه اگر بدانيد ديگر داد نميكشيد.
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
#همسرانه
ﻓﻮﺍﯾﺪ ﺑﻐﻞ کردن
✨ﺑﺮ ﺗﺮﺱ ﻏﻠﺒﻪ میکند
✨ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ میبرد
✨ﺭﻭﻧﺪ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﮐﻨﺪﺗﺮ میکند
✨ﺍﺷﺘﻬﺎ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ مینشاند
✨ﻓﺸﺎﺭﻫﺎﯼ ﻋﺼﺒﯽ ﺭﺍﮐﺎﻫﺶ میدهد
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
♥️🍃🍃♥️💫
🍀
♥️
#هنر_زندگی_کردن
محبت يك طرفه طولاني مدت در زندگي زناشويي!
زمانی که فردی در رابطه ای از روی عادت خواسته ها و انتظارات کسی را برآورده می سازد، ولی طرف مقابل نسبت به خواسته ها و انتظارات او بی اعتناست، این فرد مدام در رابطه احساس ناکامی می کند و این خود باعث افزایش خشم بیشتر در فرد می گردد.
#محبت و توجه یک طرفه در اغلب اوقات کارساز نیست و نه تنها که رابطه را بهتر نمی کند بلکه رابطه پر از تجارب هیجانی منفی می گردد.
در آزمایشی زوج هایی که هردو از روی عادت به خواسته های یکدیگر بی اعتنا بودند، بیشتر از زوج هایی که تنها یک طرف (معمولا زن)، مدام به خواسته ها توجه می کرد ولی پاسخ نمی دید، احساس خوشبختی می کردند.
♥️
🍀
♥️🍃🍃♥️💫
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
#همسرانه
⭕️این شوخیها را با همسرتان نکنید
شوخی های تهدیدی(طلاق)
شوخی های تمسخرآمیز
شوخی های حاوی فحش
شوخی های فیزیکی
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
#آقایان_بخوانند
برای جذب زنان #سورپرایز کردن یکی از شروط موفقیت است، نیازی نیست بیش از حد هزینه کنید،
یک شاخه گل،یک نامه،یک بوسه،یک حرف اثرات زیادی در زنان دارد.
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
🔸 محققان تازگی دریافتند رابطه جنسی و ارگاسم میتواند برای چند دقیقه حافظه شما را پاک کند.
👈🏻 این امر شما را از شر افکار و گرفتاری های روزانه خلاص کرده و به مغز شما آرامش میدهد.
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
🍂❤
"چگونه خواستهی خود را به شوهرم بگویم؟!"
بگذارید آقا غر بزند!
مرد درخواست شما را میپذیرد؛ اما در حین انجام آن شروع میکند به غرغر کردن...!
👈 زنها معمولاً غرغر را اینگونه معنی م کنند: «نمیخواد کار کنه، منت میذاره. بهونه میاره».
اما بهتر است بدانید این غر غر کردن یعنی: «اعلام وضعیت کار و میخواهد اعلام کند که به کار شما اهمیت داده است! اما به روش خودش»
✅ بهترین کار این است که زنها در این مواقع فقط سکوت کنند.
و تشکر فراموش نشود
مهمترین و آخرین نکته این است که حتماً بعد از انجام کار با مهربانی از شوهر خود تشکر کنید.
👈 این کار را یک الزام بدانید. البته میل خودتان است اگر می خواهید دفعه بعد برای یه کار نصفه جونتون کند، تشکر نکنید..
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
♥️🍃🍃♥️💫
🍀
♥️
زنها فقط از مقايسه شدن با رقباشون
نمیترسند.
اينكه هر زن ديگری در ذهن همسرشان موفقتر و توامندتر از آنها باشد، به زنها احساس ناامنی میدهد.
آنها دوست دارند ملكه خانه باشند و اينكه در ذهن همسرشان كاملترين زن دنيا باشند، براي آنها به معنی خوشبختي و موفقيت در ازدواج است.
به همين دليل وقتي از او ميخواهيد فلان غذا را مثل مادرتان درست كند، فلان ظرافت را مثل مادرتان داشتهباشد يا فلان رفتارش مثل رفتار مادرتان باشد، از كوره در ميروند و نه تنها از شما ميیرنجند بلكه مادران كه هيچ نقشی در اين ماجرا نداشته را هم مقصر میدانند.
♥️
🍀
♥️🍃🍃♥️💫
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
♥️🍃🍃♥️💫
🍀
♥️
خیلی از ما آدم ها در قلبمان چاهی کنده ایم برای پنهان کردن دلخوری های کوچک.
تمام آن ها را توی خودمان می ریزیم و دم نمی زنیم. اما نمی دانیم پنهان کردن دلخوری های کوچک مثل جمع کردن هیزم های خشکی ست که گوشه ی ذهنمان تلنبار می شوند.
خیال می کنیم اگر در موردشان حرفی نزنیم می پوسند و فراموش می شوند اما در آخر روزی با یک جرقه ی کوچک همه چیز را می سوزانند.
#نمی دانیم پنهان کردن دلخوری های کوچک مثل انکار کردن درد ناچیزی ست که ابتدا هر چند ماه یک بار به سراغمان می آید جایی درون سینه مان را فشار می دهد و رها می کند و ما جدی اش نمی گیریم.
#فکر_می کنیم چیز مهمی نیست ، اگر به روی خودمان نیاوریم و صبوری کنیم خود به خود می رود پی کارش... #اما بالاخره یک روز با تمام توان به سراغمان می آید و آن وقت می فهمیم دردمان کاری تر از چیزی ست که گمان می کردیم.
دلخوری های کوچک هرچند به ظاهر ساده و بی اهمیت اگر به وقتش گفته نشوند خرابی های بزرگی را به بار خواهند آورد.
♥️
🍀
♥️🍃🍃♥️💫
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
#آقای_عزیز :
🔖 قرار نیست همه دخترا مثل مادرت سازش داشته باشن، زمونه فرق کرده
🏷 سعی کن بدون اینکه کسیو تغییر بدی ، دوستش داشته باشی
🔖 عشق ورزیدن بدون پول ممکنه اما خب خیلی سخته
🏷 قبول کن میزان درآمدت برا دختر و خانوادش خیلی شرطه
🔖 یاد بگیر که نوازش همسرت باعث انگیزه زندگی اون میشه
🏷 یادت باشه هیچ زنی از محبت همسرش سیر نمیشه
🔖لطفا راجع به روابط جنسی با همسرت، تحقیق و مطالعه کن، چون نقش اصلی رو تو داری ، بلد نباشی آسیب میبینه
🏷 حواست باشه زندگی مشترک یعنی خیلی چیزا مشترک: تفریح، گردش، خواب، خوراک، غم....
🔖 کافیه همسرتو مطمئن کنی دوسش داری ، زندگیت شیرین میشه
🏷 باید قوی باشی چون قدرت زن و بچه هات ، به قدرت تو، توی مواقع بحرانی بستگی داره
🔖 زن ها تو فشار عصبی و ناراحتی مثل مردا نیستن که نیاز به تنهایی داشته باشند، اونا به یه همدم نیاز دارن.
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
#سیاستهای_رفتاری
❌توَهم توطئه نداشته باشيد
🔵فكر نكنيد پشت همه حرفهاي ديگران، منظور خاصي هست كه بايد #تحليلش كنيد يا به فكر تلافي كردنش باشيد.
🔵حتي اگر با آدمي سروكار داشته باشيد كه واقعا چنين #منظوري دارد، بايد فكر كنيد كه وقت و آرامش شما #ارزشمندتر از اين است كه مدام براي تلافي كردن كار او صرف شود.
🔵 اگر در خانواده #همسرتان كسي با چنين ويژگيهایی هست از كنار حرفهايش بگذريد و خودتان را درگير #موضوعات ساده و سطحي نكنيد.
🔵 اگر هم شما فكر ميكنيد كه ديگران چنين #ويژگيهايي دارند، توانتان را بالا ببريد و با گذشتن از كنار حرفهايي كه شما را #آزار ميدهد، زندگي مشتركتان را نجات دهيد.
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
♥️🍃🍃♥️💫
🍀
♥️
#تلنگر
یکی از بدترین رفتارهایی که یک زن نسبت به شوهرش داره اینه که نشون میده، به رابطه جنسی نیازی نداره و عقیده داره که فقط مرد باید پیشقدم بشه...!
اینجا دیگه مرد تامین کننده نیست، بلکه تامین شونده است و دیگه اون رضایت و آرامش و اعتبارش ازش گرفته میشه.
یکی از دلایل عمدهی گرایش آقایون متاهل به سمت زنان دیگه اینه که؛ آقا میخواد خانومشو تامین کنه، خانوم هم پسش میزنه. مثلاً تو رابطهی جنسی، تو مسائل مالی، تو مسائل عاطفی و.... بعد یه خانوم دیگه پیدا میشه و بهش اون حس تامین کنندگی را میده...
#پس خانومهای عزیز شما هم گاهی برای رابطه جنسی با همسرتون پیشقدم بشید و رابطه جنسی را کلید بزنید. رابطه جنسی یه رابطه و لذت دو طرفه ست. نشون بدید که شما هم به رابطه جنسی نیاز دارید. اینجوری به همسرتون حس تامین میدید.
♥️
🍀
♥️🍃🍃♥️💫
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
✨﷽ا✨
🔖 #متن_زندگی_عسلی
😎 تاثیـر ویژه چشـم گفتن
✌️اگر حس میکنید اکثر مواقع در انجام برخی کارهای عادی و یا اِعمال برخی سلیقههای کوچک، شوهرتون بدون دلیل و با گارد جدی، با شما مخالفت میکنه راهش اینه که در همه موارد به او با روی باز و گشاده و رضایت بگویید: چون نظر شما این است انجام میدهم #چشم. اونم چشم گفتن واقعی نه چشم گفتنی که بعد از اون بگیم: حالا میذاشتی انجام بدم چی میشد؟؟