🌙توسل به ابراهیم
🦋یه روز متوسل شدم به شهید #ابراهیم_هادی
گفتم داداشی اگر حالم بهتر بشه هر شب جمعه برات یه چیزی مسجد محلمون خیرات میکنم
اولین شب جمعه حلوا درست کردم و بردم
چون خجالتی هستم روم نمیشد بلند شم خیر کنم حلوا رو🥀
تو دلم مُدام میگفتم حالا که حلوا آوردیم رومون نمیشه بلند شیم از جامون.
بخدا همون لحظه برق مسجد رفت و تاریکی بر مسجد حاکم شد‼️
و من از تاریکی استفاده کردم و حلوا رو پخش کردم
قطعا این ترفند از طرف شهید بود. حداقلش من اینطور برای خودم تعبیر کردم. مگه میشه اون مسجد با اون ابهتش ترانس برق سیار نداشته باشه...
دقیقا ما حلوا رو پخش کردیم و کارمون تموم شد یهو برق اومد
منم زمزمه وار خندیدم و گفتم دمت گرم داداش🌙
باورتون نمیشه از فردای اون روز حال من رفته رفته بهتر شد و از اون آشوبی که داشت وجودم رو میگرفت کاسته شد. دمش گرم داداشمون رو.✨
#سلام_علی_ابراهیم
🥀🕊