‼️ قابل توجه طالبان مذاکره باترامپ قمارباز‼️
🌐 دونالد ترامپ سخن میگوید: با صراحتی که شاید بسیاری جرأت بیان آن را ندارند، با اینکه گفتارش آمیخته به وقاحت، رذالت و خصومت است، اما به دلیل شفافیتش قابل توجه است. باید اذعان کرد که در این صحبتها حقیقتی تلخ نهفته است.
🚨 #ترامپ در کنفرانس اخیر جمهوریخواهان به شکلی آشکار و ترسناک درباره آنچه در جهان میگذرد و آینده آن در پرتو تغییرات ۴۰۰ سال گذشته صحبت کرده است. شاید این سخنان هشداری باشد که ما را از خواب بیدار کند و از نزاعها و کشمکشهای بیثمر نجات دهد.
🎤خلاصه صحبتهای ترامپ در یک گفتگوی مستقیم: آقایان، امروز تصمیم گرفتهام که هر آنچه در جریان است را به شما بگویم و اینکه جهان به کدام سمت حرکت میکند. از تغییراتی که طی ۴۰۰ سال گذشته رخ داده است، صحبت کنیم. به یاد دارید سال ۱۷۱۷ که جهان جدید متولد شد؟ به یاد دارید اولین دلار در سال ۱۷۷۸ چاپ شد؟ و برای اینکه این #دلار بتواند حکومت کند، دنیا نیاز به یک #انقلاب داشت، که همان انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ بود. این انقلاب همه چیز را تغییر داد و جهانی که ۵۰۰۰ سال تحت تسلط ادیان و اساطیر بود، جای خود را به یک نظام جهانی جدید داد که در آن پول و رسانه حکمرانی میکنند. جهانی که در آن جایی برای #خدا و ارزشهای انسانی نیست.
👤تعجب نکنید که ما نمونهای از این نظام جهانی جدید هستیم. سیستمی که ماهیت شغلی مانند من، بدون ارزشهای انسانی و اخلاقی را ممکن میکند. برای من مهم نیست که یک کشتیگیر بمیرد، آنچه مهم است این است که کشتیگیری که روی آن شرط بستهام، برنده شود. با این حال، این سیستم جهانی مرا به ریاستجمهوری رسانده است، من که ادارهکننده مؤسساتی برای #قمار هستم! اگر اخلاق دیگر معیار نیست، پس آنچه امروز جهان را اداره میکند، منافع است.
💥سیستم ما با صبر و بدون خستگی عمل کرده است، تا جایی که قدرت #کلیسا از بین رفته است، دین از سیاست جدا شده و سکولاریسم برای مقابله با مسیحیت پدید آمد. همچنین، زمانی که چیزی به نام خلافت #عثمانی سقوط کرد و حتی یهودیت نیز قربانی این سیستم شد، چون ما آن را در سیستم جهانی درگیر کردیم. امروز اکثریت جهان از #یهودیان متنفر است، به همین دلیل ما قانونی برای محافظت از یهودیت وضع کردیم. بدون این قانون، یهودیان در همه جای جهان کشته میشدند. این نشان میدهد که در این نظام جهانی جدید جایی برای ادیان وجود ندارد.
🌪️شما امروز هرج و مرج گستردهای را در سراسر جهان میبینید. این یک تولد جدید است، تولدی که هزینه آن خونهای بسیاری است. ما، به عنوان بخشی از این سیستم جهانی، از این وضعیت ناراحت نیستیم، چون دیگر احساسات و عواطفی نداریم.
⚡کار ما شبیه یک ماشین شده است. به عنوان مثال، ما تعداد زیادی از عربها و مسلمانان را میکشیم، پولشان را میگیریم، زمینهایشان را اشغال میکنیم و ثروتهایشان را مصادره میکنیم. شاید کسی بگوید این خلاف قوانین است، اما پاسخ ما ساده است: آنچه ما با عربها و مسلمانان میکنیم، بسیار کمتر از کاری است که خودشان با یکدیگر میکنند. آنها #خائن و #احمق هستند…
▪️شایعهای در جهان #عرب وجود دارد که آمریکا میلیاردها دلار به #اسرائیل میدهد، اما این یک دروغ است. این عربها هستند که میلیاردها دلار به آمریکا میدهند و آمریکا نیز این پول را به اسرائیل میدهد. عربها احمق هستند، چون به دلایل طایفهای با یکدیگر میجنگند، در حالی که زبانشان یکی است و اکثراً از یک #دین پیروی میکنند. بنابراین، منطقی است که این جوامع نباید بقا داشته باشند.
🚨 در مورد #ایران، ما با این کشور نمیجنگیم چون به ما حمله کرده است، بلکه ما هستیم که تلاش میکنیم آن را نابود کنیم و نظامش را تغییر دهیم. ما این کار را با بسیاری از کشورها انجام دادهایم. اگر بخواهید #قویترین کشور جهان باقی بمانید، باید دیگران را ضعیف کنید.
🗺️ ما دیگر پشت بهانههایی مانند «دموکراسی» پنهان نمیشویم. امروز #آمریکا دیگر پلیس جهان نیست، بلکه یک شرکت است. شرکتها میفروشند و میخرند و با کسی هستند که بیشتر پرداخت کند. و برای ساختن، باید #تخریب کرد، و هیچ جایی برای تخریب بهتر از جهان عرب و کشورهای اسلامی وجود ندارد…
♨️ کانال جهان خبر : گروه خبر رسانه منتظر
📡 @jahan_khabar | montazer.ir
⭕️ سایههای جنگ
#داستان_دادهمحور
🔻 آرتور روی لبه تخت نشسته بود و به فضای خالی اتاقش زل زده بود. صدای تیپتیپ باران بر روی پنجره، یادآور شبهای تاریک و رعبآور میدان جنگ ویتنام بود. او به شدت احساس تنهایی میکرد و غم سنگینی بر دوشش بود.
🔺او تازه به خانه برگشته بود، اما جنگ هنوز در دلش باقی مانده بود. گاهی احساس میکرد که در جنگ هنوز درگیریهای وحشتناکی را تجربه میکند، در حالی که 58 هزار آمریکایی دیگر جان خود را در این جنگ از دست داده بودند؛ اما آرتور نمیتوانست از یاد ببرد که او بر خلاف آنها، زنده است و روز به روز احساس میکند که جانش در حال نابودی است و فکر کردن به جنایتهایی که او و رفقایش در میانه جنگ انجام دادند؛ او را بیشتر عذاب میداد.
🔻او نامهای در دست داشت که به آنجلا، نامزدش، نوشته بود. صدای طنیندار و آرامشبخش او هنوز در سرش میپیچید: «آرتور، من در کنارت هستم، هر وقت نیاز داری برای کمک به من بگو.» اما حالا، هیچکس نمیتوانست درک کند که او چه چیزی را تحمل کرده است.
🔺آرتور با دستش نامه را ورق زد و به جملهای که نوشته بود، نگاه کرد: «بیش از ۱۲۰ هزار سرباز آمریکایی پس از برگشت از ویتنام به دلیل جنایاتشان خودکشی کردند! یعنی تا الان دو برابر بیشتر از تمام آمریکاییهای کشته شده در جنگ ویتنام، درحال خودکشی هستند...!»
🔻 او احساس میکرد در حال پیوستن به این آمار وحشتناک است، و گویی این یک چرخه بیپایان است. در دلش جنگی در حال وقوع بود و زندهماندن برای او به یک بار سنگین تبدیل شده بود.
🔺آرتور نتوانست از یاد ببرد که در آن روزها چطور با چشمان خودش به جاهایی نگاه کرده بود که انسانیت در آن کنار گذاشته شده بود.
چگونه زنان و کودکان هرجا که دیده میشدند کشته، مثله، سوزانده یا زجرکش میشدند، زندهزنده دل و رودهشان بیرون ریخته میشد یا زندانیان از داخل هلیکوپتر در حال پرواز به پایین پرتاب میشدند.
🔻او در نهایت قلم را در دستش فشرد و نوشت: «شاید وقت رفتن است.» او ادامه داد: «به این دنیا دیگر تعلقی ندارم. اینجا دیگر جای من نیست.»
🔺وقتی او نامه را زمین گذاشت، صدای زنگ تلفن او را به خود آورد. «آرتور، این من هستم، آنجلا. میخواهم به تو بگویم که تو برای من مهم هستی!» صدای او دلنشین بود، اما آرتور نمیتوانست دیگر به این امیدها بچسبد.
🔻در حالی که باران به شدت در حال باریدن بود، آرتور به زمین خیره شد. او تصمیمش را گرفته بود. جنگ به او نیرویی داده بود که هرگز نمیخواست بخشی از آن باشد. او نمیتوانست دیگر این حیات پر از درد را تحمل کند، جایی که جنایاتش هرگز فراموش نمیشدند.
🔺او پشت سرش را نگاه نکرد و قلم را در کنار نامهاش گذاشت. درد دلش گویی سنگینتر از آنچه فکر میکنی بود و تصمیم به پایان دردش گرفت. آرتور میخواست این داستان برای همیشه به پایان برسد...
#آمریکا
#جنایات_آمریکا_در_ویتنام
=======================
📚 این داستان، الهامگرفته از آمارهای پژوهشی است
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🌸↝•| @zoyouf_zeynab